واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: قدس/ جامعه/ محبوبه علی پور : در روزهای اخیر به بهانه سالروز درگذشت نیمایوشیج، پدر شعرنو فارسی، رسانه ای عکس هایی از خانه نه چندان آباد و تک افتاده این شاعر را منتشر کرد.همان روز ها نیز نشریه ای شرح مصایب سفر به یوش را بازگو کرد و آن را کم بازدید ترین منطقه در آن حوالی دانست. این مقوله تأسفبار است، چراکه این سال ها در جهان گردشگری فرهنگی از محورهای عمده جذب گردشگر به حساب می آید و ملل مختلف دنیا سعی دارند حتی با جعل تاریخ و هویت تراشی، برای خود بازاری دست و پا کنند. غبار فراموشی بر سرمایه های ملی بنابر اظهارات صاحب نظران، در خوشبینانه ترین حالت، سهم کشور ما از جذب گردشگران خارجی به کمتر از 4/0 درصد می رسد. آیا کشور ما توان جذب گردشگر بیشتر را در حوزه فرهنگی ندارد؟ دکتر ناصر رضایی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه گردشگری سازمان میراث فرهنگی در گفت وگو با خبرنگار ما می گوید: چنانچه ما این گونه گردشگری را بازدید از جاذبه هایی مانند جشنواره ها، موزه ها، آداب و رسوم، سایت های میراث فرهنگی و بنا ها بدانیم، بی تردید کشور ما غنی و قابل توجه است. ما همان گونه که به عنوان کشوری با اقلیم های طبیعی متفاوت شناخته می شویم، از لحاظ فرهنگی نیز دارای گوناگونی جلوه های فرهنگی هستیم، به طوری که این جاذبه های فرهنگی در کشور ما در تمام روزهای سال می تواند عامل جذب گردشگر باشد. البته واقعیت این است که ما نتوانسته ایم از ثمرات این داشته های فرهنگی به سرمایه آفرینی برسیم که دلایلی همانند تفکرات موجود و فشارهای بیرونی در این مقوله اثرگذار است. بازاری که باختیم به اعتقاد کسانی که دستی بر آتش صنعت گردشگری دارند، این حوزه هیچ گاه جدی گرفته نشده است، زیرا اگر اهمیت داشت، به اندازه انتخاب وزیر نفت و یا یک استاندار و حتی یک نماینده شورای شهر و روستا برای متولیان امر مهم تلقی می شد تا زبده ترین افراد را به عنوان مسؤول به کار بگیرند و یا در سیاست های کلان جامعه، سرنوشت این بازار گم و گور نباشد. رضایی، دکترای جغرافیای سیاسی در ادامه سخنانش می گوید: دیگر اهمیتی ندارد که براساس ده ها منبع مختلف چه جایگاه آماری داریم. اصل قابل تأمل اینجاست که درحالی که گردشگری می توانست ابزاری مؤثر در جهت توسعه کشور باشد، ما همچنان از آن غفلت می کنیم. درحالی که باید واقع بینانه پذیرفت، در حال حاضر بسیاری از کشور ها که جاذبه فرهنگی ندارند، به آفرینش جاذبه های فرهنگی و بهره مندی از آن مشغولند. نمونه روشن آن تلاش امارات برای ثبت بادگیر به نام خویش است. ثبت جهانی تار و ابزار آشنای موسیقی ایرانی به نام آذربایجان نیز مورد قابل اعتنایی است که حکایت از بی برنامگی و غفلت کشور ما دارد. مردم مقصر نیستند وی تأکید می کند: وقتی صحبت از جذب گردشگر می شود، مردم را نمی توان در هیچ زمینه ای به تنهایی مقصر دانست، زیرا به اعتقاد من مهم ترین ضعف در این زمینه سیاستگذاری های نادرست است. چنانکه طی چندین دهه و حتی از پیش از انقلاب که به طور صوری بر فرهنگ و تمدن ایرانی تأکید می شد، عرصه گردشگری اولویت برنامه ریزان نبوده است. دلیل عمده آن نیز درد همیشگی اتکا به درآمدهای نفتی است. به این ترتیب، بخشی از کاستی های ما ساختاری است. دکتررضایی اضافه می کند: علت دیگر نیز فشارهای بیرونی است که در قالب جنگ تحمیلی، تحریم مشهود بود. این درحالی است که پس از برجام انتظار می رفت عرصه گردشگری پرتوان ظاهر شود که با مصوبه کنگره آمریکا باردیگر این فشار ها فزونی گرفت. به هرحال برای رشد و رونق این بازار باید گردشگری تبدیل به دغدغه دولتمردان شود. برای این هدف نیز می توان بخش خصوصی را وارد گود کرد؛ مقوله ای که پیش از این علاقه مندان و عاشقان بسیاری داشت که با بی مهری ها وبی توجهی منزوی شدند. آثار تبلیغات و بازاریابی یکی از گردشگران می گوید: چند سال پیش سفری به یکی از کشورهای خارجی داشتم که قرار شد برای بازدید از یک معدن طلا برویم. باورکردنی نبود، ۱۰۰ سالی بود که دیگر طلایی از آن استخراج نشده بود، اما حال با سیاست برنامه ریزان گردشگری آن کشور، تبدیل به معدنی شده بود که از آن طلا استخراج می کردند. دکتر رضایی، پژوهشگر حوزه گردشگری می گوید: علایق افراد، تعیین کننده گونه گردشگری آن هاست، اما به طور کلی افراد سعی دارند با سفر به هر کشور، جاذبه های مختلف آن را ببینند. برای نمونه کشورهای فرانسه، یونان و اسپانیا که از پیشتازان گردشگری به طور عام هستند در زمینه گردشگری فرهنگی نیز صاحب نامند. با توجه به تجربیات جذب گردشگر در کشورهای مختلف می توان دریافت امروزه دیگر تنوع فرهنگی و تعدد جلوه های این بستر اهمیت ندارد، بلکه علت اصلی جذب گردشگر در این حوزه برنامه ریزی و تحولات ساختاری است. به این ترتیب می توان با درایت حتی با وجود فشارهای خارجی مستمر، همین تهدید ها را تبدیل به فرصت کرد و با بهره گیری از چرخش های مالی آن، شاخص های زندگی و توسعه را بهبود بخشید. گردشگری داخلی مقدمه جذب گردشگر خارجی از نظر قابلیت کشور در جذب گردشگر، آمارهای گوناگونی مطرح می شود که اغراق آمیز ترین نظر را می توان مقام نخست(!) برای ایران دانست. این در حالی است که حتی شنیده می شود در این زمینه در منطقه رتبه چهاردهم را داریم و قبل از لیبی قرار گرفته ایم. گرچه به نظر کار شناسان، دیگر این آمار ها اهمیتی ندارند، اما وضعیت گردشگری داخلی با توجه به جاذبه های فرهنگی ما چگونه است و این حوزه در جذب گردشگری خارجی تا چه حد مؤثر خواهد بود؟ دکتررضایی می گوید: به اعتقاد من از عوامل تقویت و گسترش گردشگری خارجی، رونق بازار گردشگری داخلی است و باید این بخش را توسعه دهیم. در حالی که با وجود جاذبه های مختلف به دلیل نا آشنایی مردم با این فضا ها، اقبال چندانی به انواع گونه های گردشگری در کشور دیده نمی شود. بدین ترتیب به دلیل ضعف در تبلیغات و بازاریابی در این حوزه نیز با کاستی های چشمگیری روبه رو هستیم. اگر گردشگری مذهبی را هم جزو گردشگری فرهنگی قرار دهیم، با همه توجهی که در کشور ما به این بخش وجود دارد، جایگاه چندان قابل اعتنایی نخواهیم داشت. به هر روی ما ده ها مراسم و سنت های خاص مذهبی همانند برگزاری سوگواری عاشورا و قالیشویان را داریم که در جهان کم نظیر است. همین بستر گردشگری می تواند فرصت ارزشمندی به شمار بیاید، اما به طور کلی از آن غفلت کرده ایم.
یکشنبه ، ۲۷دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]