تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):براستى كه اين زبان كليد همه خوبيها و بديهاست پس سزاوار است كه مؤمن بر زبان خود م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816784116




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حضور زنان متکدی در چهارراه‌ها دست‌هایی که به بهانه نیاز دراز می‌شوند


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حضور زنان متکدی در چهارراه‌ها
دست‌هایی که به بهانه نیاز دراز می‌شوند
این روزها شاید بسیاری از ما در سر چهارراه‌ها با زنانی برخورد می‌کنیم که دستشان را نه برای تامین نیاز‌های خود در زمینه معیشت بلکه در زمینه تامین مواد مخدر به سوی رانندگان و سرنشینان خودروها دراز می‌کنند.

خبرگزاری فارس: دست‌هایی که به بهانه نیاز دراز می‌شوند



به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، شب‎های دراز زمستان این روزها برای برخی‎ها شاید درازتر از دیگران شده است، برخی‎هایی که شاید فرصت نکرده‎اند معنای شب و آرامش آن را همچون هم نوعان خود درک کنند. این روزها از هر کوچه و خیابان که می‎گذری چراغ سقف خانه‎ها روشن و بخاری‎ها گرمابخش آن است، از قدیم شب‎های دراز زمستان خانواده‎های کوچک و بزرگ را دور هم جمع می‎کرد. به ویژه پای کرسی قدیمی‎ها نشستن و به حرف‎ها و خاطرات تلخ و شیرین بزرگان آن هم درباره ایام جوانی و کودکیشان گوش دادن صفایی دارد که این روزها کمتر کسی از آن بهره‏مند می‎شود. آری این روزها شهرزادهای قصه‎گوی فامیل کم شده‌‏اند و یا شاید هم آدم‎ها آنقدر جمع خود را کوچک و روابط را تنگ‎تر کرده‎اند که دیگر جایی برای شهرزادهایمان نیست. مادربزرگ و پدربزرگ‎هایی که هر کدام شهرزاد یک خاندان بودند و در پایان داستان‎هایشان با شعرهای شیرین نوه‎هایشان را آن هم روی پاهای خسته و پیر خود به خوابی آرام می‎خواندند: «لای لای چالام یاتاسان – قیزیل گوله باتاسان قیزیل گولین ایچینده – شیرین یوخی تاپاسان لای لای چــــالام آدووا - علــی چاتار دادووا علی دادووا یئتنــــــده - منـــی ده سال یـــادووا» مادربزرگ‎ها و پدربزرگ‎هایی که این روزها فقط اسم آنها را می‎شنویم و گاه با آه و حسرت از تک تک آنها حرف می‎زنیم، از خاطرات دور هم جمع شدن‎هایی که شاید این روزها برای فرزندانمان با همه بی‎تجربگیشان از این شب‎ها فقط تصویری مبهم و نا آشنا و پر از پرسش باشد. شاید اگر این شب‎ها تکرار می‎شد کودکان امروز نیز معنای واقعی خیلی چیزها را درک کنند. بگذریم که مرور این خاطرات برای همه تلخ و پر از حسرت شده و شب‎های امروز زمستان تبدیل شده به شب‎های دراز تنهایی و جمع‎های کوچک. *زنان متکدیانی که ... اما این شب‎های دراز زمستان با همه سردی خود تبدیل شده به شب‏‌کاری‎های متکدیانی که شاید تنها راه گرم شدنشان آه سردی است که از دهانشان خارج می‎شود، آهی که جگر سوز و تلخ است. متاسفانه این روزها زنجان شاهد حضور متکدیانی در خیابان‏‌ها، چهار راه‎ها و تقاطع‎هایی است که بیش از پیش تعجب همگان را برمی‎انگیزد. مردها، دختران و پسران کوچک و اکنون زنان جای پای خود را برای تکدی‎گری محکم‎تر کرده و حتی برای خود حریمی را معین کرده‎اند، زنانی که بیش از پیش این روزها به چشم می‎خورند. شب‎های زمستان زنجان چهره متکدیانی را به خود می‎بیند که چادر بر سر، جلوی اتومبیل‎ها را گرفته و درخواست پول می‎کنند، زنانی که متاسفانه در سنین جوانی و اشتغال قرار دارند و شاید از زور بی‎پولی دست به چنین اقدامی می‎زنند. دست دراز کردن‎هایشان جلوی خودروهای مختلف از خودروهای معمولی گرفته تا خودروهای لوکس همه تلخ است و جای افسوس دارد، افرادی که شاید از روی ناچاری و یا عادت و یا اجبار دست به چنین اقدامی می‎زنند اما وقتی پاسخی نمی‌‏شنوند فقط برای اینکه گزینه بدی را از دست ندهند و شاید ماشین بعدی پولی به آنها بدهد حاضر می‎شوند خود را جلوی خودروها بیندازند. چقدر تلخ و سخت می‎شود برای متکدی که هر چه به شیشه می‎کوبد فقط با چهره روی برگشته راننده به سمت صندلی شاگرد مواجه می‎شود. آری گویی این روزها تکدی‎گری نیز به یکی از عناوین شغلی در ایران تبدیل شده باشد، شاید هم مسئولان باید کار گروه‎ها و جلساتی تخصصی در راستای ثبت چنین شغلی تشکیل دهند! تلاش مسئولان هر چه هم باشد تاثیری در حداقل کاهش تعداد متکدیان مشاهده ندارد، فقط آنها رنگ و چهره و جنس عوض می‎کنند و آش همان است و کاسه همان! در هر صورت به تدریج تکدی‎گری در میان عده‌ای جا افتاده است و به آن عادت کرده‎اند. حتی مکان تکدی‎گری برخی از متکدیان برای بسیاری از شهروندان شناخته شده است به گونه‎ای که اگر روزی جایش را عوض کند و یا نباشد، برای رانندگان و شهروندان سوال برانگیز می‎شود. البته آنچه که حائز اهمیت است حضور زنان جوان در این عرصه تلخ و سیاه است که توجه مسئولان را می‎طلبد. دیگر آنچنان خبری از کودکان ادعیه فروش و فال فروش و آدامس فروش نیست و اینها جای خود را به مردان جوانی داده‎اند که دود سیگارهایشان را به دود اسفند آمیخته و از رانندگان خودروهای لوکس و یا حداقل گران‎تر از پراید! طلب پول اسفند یا دستمزد می‎کنند. افرادی نیز شیشه‎های اتومبیل‎ها را تمیز می‎کنند و اجر کار خود را با هزار اخم و ناراحتی راننده، از وی دریافت می‎کنند، پای درد دل آنها که می‎نشینی بیکاری را بهانه از دید ما اما حتما مهم‎ترین دلیل از دید خودشان می‎دانند. برخی از اینها متاسفانه از روستاها مهاجرت کرده و پس از یک دوره کار، بیکار شده‎اند و اکنون روی برگشتن به روستا را ندارند و ترجیح می‎دهند اینگونه به قول خودشان به زن و بچه‎های خود نان برسانند. اما از همه اینها تلخ‎تر مشاهده زنی در یکی از خیابان‎های معروف شهر است که بر روی زمین می‎نشیند آن هم در این روزهای سرد و برفی و اینگونه تن به تکدی‎گری می‎دهد. البته باید ساماندهی برخی زنان دست فروش نیز مورد توجه مسئولان ذی‎ربط باشد، زنانی که وقتی دقت می‎کنید تازه متوجه می‏‌شوید که اصلا اهل استان زنجان نیستند. در کنار اینها افراد و یا روشن‎تر بگویم زنانی نیز هستند که کیف‌هایی بر دوش و چکمه بر پای دارند و گدایی می‎کنند، نمی‎دانم شاید هم پول دهندگان را با این تیپ خود به سخره گرفته‎اند! امیدواریم حداقل شب‎های زمستان شاهد حضور زنان و کودکانی نباشیم که از روی ناچاری و اجبار ساعت‎های طولانی را بر سر چهار راه‎ها باشند تا شاید کسی از روی کرم خود کف دست آنها را پر کند. و امیدواریم متکدیان نیز کرامت انسانی و عزت نفس را آن هم برای هر چیز به ارزانی نفروشند. البته نباید فراموش کنیم که مسئولان دستگاه‌های ذی‌ربط و مسئول نیز باید دست به کار شوند تا چهره شهرمان از وجود چنین افرادی که نه برای تامین معاش بلکه برای تامین هزینه مواد مخدر خود پاکسازی شود. -------------------------- گزارش از: فاطمه حیدری --------------------------

94/10/22 - 13:49





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن