واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دنبال كردن سرنخ سرقت از طلافروشي تا خانه برادرزن سارق
سه كارگر بازار ترهبار كه براي رسيدن به پول بادآورده به یک مغازه طلافروشي در جنوب تهران دستبرد زده بودند، پس از 10 ماه به دام پليس افتادند.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 11 روز هفدهم اسفندماه سال گذشته بود كه كارآگاهان اداره يكم پليس آگاهي تهران از دستبرد سارقان مسلح به يك طلافروشي در خيابان ماهان محله خانيآباد با خبر و در محل حاضر شدند. تحقيقات حكايت از اين داشت كه سارقان سه مرد نقابدار بودهاند كه دو نفر از آنها با تهديد سلاح كمري شيشه مغازه طلافروشي را شكسته و بيش از سه كيلو طلا سرقت كرده و با خودروي سمند نوك مدادي از محل گريختهاند.
با اجراي طرح مهار پليس در محدوده محل سرقت، خودروي سارقان كه در يكي از خيابانهاي فرعي رها شده بود، كشف شد. آنگونه كه مأموران پليس پيشبيني كرده بودند اين خودرو سرقتي بود و مالك آن گزارش سرقت را به پليس اعلام كرده بود. او در شرح بيشتر ماجرا گفت: ساعت 23 پانزدهم اسفندماه در حال عبور از محله جنتآباد بودم كه ماشينم خراب شد. دو مرد جوان كه در حال عبور بودند براي كمك نزديك شدند. آنها كمك كردند و ماشينم را هل دادند كه روشن شد. وقتي پياده شدم كه از آنها تشكر كنم، ناگهان اسلحه كشيدند و با تهديد ماشينم را سرقت كردند و گريختند.
تلاشهاي كارآگاهان براي بازداشت سارقان با بنبست مواجه شده بود تا اينكه چند روز قبل مردي به نام ناصر به اتهام سرقت بازداشت شد. وقتي مأموران پليس به دستور قاضي براي تحقيق بيشتر وارد خانه او شدند، يك اسلحه كمري كشف كردند. بررسيهاي تخصصي در اين باره انجام و مشخص شد كه اين اسلحه همان سلاحي است كه در سرقت از طلافروشي مورد استفاده قرار گرفته است. مرد 26 ساله شركت در سرقت از طلافروشي را انكار كرد و گفت اسلحه متعلق به برادرزن 26 سالهاش جواد. ص است. او گفت چند ماه قبل جواد كه در شهري در غرب كشور زندگي ميكند به خانه ما آمد. اين اسلحه را به صورت امانت نزد من گذاشت. البته من از ماجراي سرقت از طلافروشي هم خبر ندارم.
در شاخه ديگري از بررسيها تيمي از كارآگاهان با در دست داشتن نيابت قضايي راهي محل زندگي جواد شدند و او را بازداشت كردند. در بازرسي از مخفيگاه جواد، دومين اسلحه كمري هم كشف شد.
جواد كه چارهاي جز اقرار به سرقت نداشت به جرمش اقرار كرد و گفت با همدستي دو بچهمحلش كه هادي. ص 38 ساله و انور. س 27 ساله نام دارند، دست به اين سرقت زدند.
او در شرح ماجرا گفت: من كارگر غرفهاي در بازار ترهبار جنوب تهران بودم. براي خوابيدن هم به خانه خواهرم كه در محله خانيآباد بود، ميرفتم و مغازه طلافروشي هم در مسيرم قرار داشت. يك روز نقشه سرقت از آن مغازه به ذهنم رسيد و ماجرا را براي هادي و انور كه آنها هم كارگر ترهبار بودند، مطرح كردم. بعد از حرف زدن درباره موضوع موافقت كردند تا در سرقت شركت كنند. از آنجا كه براي سرقت به وسيله نقليه نياز داشتيم، تصميم به سرقت يك خودرو گرفتيم. شب حادثه همراه هادي مشغول پرسهزني در خيابانها شديم تا اينكه در محل خلوتي متوجه يك خودروي سمند شديم و با تهديد اسلحه آن را از صاحبش سرقت كرديم. دو روز بعد از سرقت خودرو هم در حالي كه همه جوانب را بررسي كرده بوديم، طلاها را سرقت كرديم. بعد از آن هم با طلاهاي سرقتي راهي زادگاهمان شديم و به تدريج طلاها را فروختيم. پس از اقرار جواد، دو همدست وي هم ساعتي بعد به دام پليس افتادند. آنها هم در اولين بازجوييها به سرقت اقرار كردند.
سرهنگ كارآگاه آريا حاجي زاده، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: سه متهم صحنه سرقت را بازسازي كردهاند و تحقيقات بيشتر از آنها در اداره يكم پليس آگاهي در جريان است. وي با هشدار به صاحبان طلافروشي گفت: استفاده از شيشههاي داراي ضخامت بالا در ويترين مغازهها، نصب نردههاي فولادي در مقابل شيشه ويترين مغازهها، استفاده از تجهيزات دوربينهاي مداربسته جهت ثبت تصاوير هرگونه سرقت احتمالي و بهرهگيري از سيستمهاي اعلام خطر الزامي است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]