واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۰
برگزیده جایزه کتاب سال غزل یکی از دلایل افت کیفیت شعر شاعران را تحت تاثیر قرار گرفتن آنها از سوی فضای مجازی و انجمنها عنوان کرد. کبری موسوی قهفرخی که به تازگی با دو مجموعه «میشکر» و «غروب پا به ماه» برگزیده جایزه کتاب سال غزل شده است درباره کیفیت شعرها و کتابهای منتشرشده در حوزه غزل به خبرنگار ادبیات و نشر ایسنا، گفت: فکر میکنم طی این سالها دو عامل باعث شده است که غزل رکود داشته باشد. اگر همین حالا در فضای مجازی نگاه کنیم میبینیم که متاسفانه حجم زیادی از غزلها ضعیفاند و اتفاقا در همین فضای مجازی اقبال بیشتری به آنها میشود. بسیاری از این شعرها حتی در کتابهای شاعران غزلسرا هم منتشر شده است. در چنین وضعیتی مخاطب عام که سواد ادبی ندارد به خاطر اینکه در این شعرها یک حدیث نفس میبیند آنها را میپسندد و این مساله باعث شده ذائقه تازهواردها به فضای شعر و غزل با خواندن این شعرها شکل بگیرد. او با بیان اینکه برای گفتن از غزلهای خوب و شاعران غزلسرا که آثارشان باکیفیت است باید اجازه دهیم زمان بگذرد اظهار کرد: زمان غربالگر خوبی است و باعث میشود کسانی که کار جدی دارند در طی زمان روبیایند. البته الان هم هستند کسانی که آثار خوبی در حوزه غزل دارند، اما به نسبت کسانی که کارشان در این حیطه ضعیف است کماند. موسوی قهفرخی درباره علت این مسائل در حوزه غزل توضیح داد: احساس میکنم یک سر این قضیه به خود شاعران برمیگردد، چون شاعران سعی نکردهاند خود را بالا بکشند، بلکه خودشان را در سطح مخاطبان که عموما سواد ادبی پایینی دارند، پایین آوردهاند. برای مثال ما شاعران شهرستانی خوبی داشتیم که غزلهای بسیار خوبی میگفتند. اما وقتی به تهران آمدند و پایتختنشین شدند تحت تاثیر فضای انجمنها و برای خوشامد عدهای که سواد ادبی متوسطی داشتند سطح کار خود را تنزل دادند و به شدت درگیر مخاطب عام شدند. معتقدم شاعر کافی است خودش را به دست امواج بدهد تا تنزل پیدا کند. در صورتی که خود شاعران باید هوای خودشان را داشته باشند. باید بدانند چیزی که از آنها میماند این مخاطبها و اقبال آنها نیست، بلکه 10 سال بعد آنها با همین شعرهایشان قضاوت خواهند شد و منتقدان درباره شعرشان نظر خواهند داد. او در پاسخ به این سوال که به نظر می رسد غزلهایی که این روزها چه در قالب کتاب و چه در فضای مجازی منتشر میشود امضای شخصی ندارند و این اتفاق به چه دلیل رخ داده است گفت: رسیدن به امضای شخصی کار یک سال و دو سال یا حتی 10 سال نیست، بلکه شاعر باید آن قدر تجربهگری داشته باشد تا بتواند به المانهای خاص خود در غزل برسد و در نهایت یک نفر با خواندن 10 شعر از او بتواند فضای شعریاش را تشخیص دهد. این شاعر گفت: شاید کپیپیستهای حسی از یک غزل باعث شده است کار شاعران تقلیدی شود و به همین خاطر این شاعران دیگر شعرشان امضای شخصی نداشته باشد. یکی از دلایل این اتفاق این است که وقتی اقبالی به یک شعر میشود دیگر شاعران هم عینا آن را در آثارشان تکرار می کند. آنها دیگر سعی نمیکنند از زاویهای متفاوتتر نگاه کنند و شعر بگویند و این اتفاق باعث میشود کارشان تقلیدی باشد. پدیدههای اطراف ما ثابتاند ولی ما میتوانیم از زاویههای دیگری به آنها نگاه کنیم و این میتواند کارمان را متفاوت کند. خود من در کارهایم سعی کردهام از فضای اطراف و زادبومم بهره ببرم و نشانههایی از آن را در آثارم منعکس کنم تا مخاطبم نیز با خواندن شعر به کشفهای تازهای برسد. با این حال معتقدم مهمترین علت نبود امضای شخصی شاعران تقلید کورکورانه است، در حالی که فرد زمانی مورد توجه قرار میگیرد که خودش را پیدا کند و در شعر خودش را بگوید. موسوی قهفرخی در پاسخ به این سوال که آیا جریان روشنفکری در حوزه شعر با قالب غزل و شاعران غزلسرا تقابلی دارد، گفت: من از هر قالبی که شاعرانگی را به من منتقل کند لذت میبرم، حال آن قالب ممکن است، شعر سپید باشد و یا قصیده و غزل. اتفاقا به تازگی کتابی از آقای شمس لنگرودی میخواندم که در آن معتقدند قالب غزل دیگر جوابگوی نیاز امروز نیست و میگویند گفتن غزل در حال حاضر به این میماند که بلندگویی را که خود نماد دوران مدرن است به دست بگیریم و با آن به فضای مدرن فحش بدهیم. در اینباره من ضمن احترام به عقاید آنها معتقدم جامعه ما هنوز آنقدر مدرن نشده است که بخواهیم تمام و کمال قالبهای سنتی گذشته را کنار بگذاریم. او ادامه داد: زمانی جریانهای شعری معتقد بودند که دوران غزل گفتن گذشته است و حتی دیگر کسی حافظ نمی خواند، اما الان میبینیم که اقبال به حافظ خیلی بیشتر از قبل شده است و آنهایی که این نظر را داشتند کنار رفتند و کسی دیگر شعر آنها را نمیخواند. فکر میکنم وزن غزل یکی از ویژگیهای مهم آن است. توجه و اشتیاق به وزن نیز در درون ما نهفته است و به این خاطر است که بسیاری با آن ارتباط برقرار میکنند. در عین حال ما میتوانیم جریانی مدرن را با قالبهای کلاسیک تلفیق کنیم و فکر میکنم فعلا غزل میتواند این کار را انجام بدهد. البته نمیدانم چند سال دیگر خودم غزل را قبول داشته باشم یا نه ولی الان که علاقه اصلی من غزل است. موسوی قهفرخی درباره تقابل جریان روشنفکری با قالب غزل گفت: تا به حال به طور جدی به این موضوع فکر نکردهام، ولی فکر میکنم برخی از افرادی که این گونه فکر میکنند به خاطر ضعفشان در دانستن وزن است. اینگونه افراد چون توانایی کار کردن در حوزه شعر کلاسیک را ندارند و لااقل نمیروند وزن را باد بگیرند، دست به سپیدگویی میزنند؛ در حالی که معتقدم افراد باید استعداد خود را بشناسند و بر مبنای آن شعر بگویند. در غزل مهم این است که روح تغزل در آن جاری باشد، اما خیلی از غزلها الان فقط اسمشان غزل است و روح تغزل در آنها جاری نیست. این شاعر در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به فعالیت 20 ساله خود در زمینه شعر، اظهار کرد: در سال 77 عضو انجمن شعر آصف فرخشهر بودم و سالهای بعد در تهران تحت نظر شاعرانی از جمله قیصر امینپور و حسین منزوی اولین مجموعه غزل خود را با عنوان «ترانه ماهیها» به چاپ رساندم که نسخه دوم این کتاب در سال 88 به چاپ رسید. کتاب دوم خود را در اردیبهشتماه 93 با عنوان «غروب پا به ماه» به چاپ رساندم و اوایل زمستان همان سال کتاب سومم با عنوان «میشکر» به چاپ رسید. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]