تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836747079
پیامک هایی که طناب دار بافت
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: پیامک هایی که طناب دار بافت
کد خبر: ۵۵۹۲۷۴
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۶ - 07 January 2016
جوان 23 ساله معروف به «اسی خروس» که در پی دوستی خیابانی با یک دختر 16 ساله، دوستش را به قتل رسانده بود در حالی به قصاص نفس محکوم شد که قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی همچنین درباره 3 اتهام دیگر وی به پرداخت دیه و تحمل شلاق و زندان رأی دادند.
به گزارش خراسان، ماجرای این جنایت هولناک در بیست و سوم شهریور سال گذشته از آن جا آغاز شد که پسر جوانی به نام «م» که از چند ماه قبل با دختر 16 ساله ای به نام «هانیه» در پارک آشنا شده بود از او خواست برای دیدار حضوری به چهارراه الغدیر بیاید. دختر نوجوان هم که به همراه خواهر 18 ساله و یکی دیگر از دوستانش در خیابان گردش می کرد پیشنهاد او را پذیرفت و به محل قرار رفت. لحظاتی بعد «م» در حالی که سوار موتورسیکلت آپاچی بود کنار دختر نوجوان متوقف شد و به گفت و گو با یکدیگر مشغول شدند. در این هنگام ناگهان هوندا سوار دیگری که خشم سراپایش را فرا گرفته بود به طرف آن ها آمد و در یک چشم بر هم زدن برق تیغه چاقویش در تاریکی شب درخشید. این جوان 22 ساله در حالی که ناسزا می گفت ضربه ای را به گودی گردن و ضربه دیگری به بازوی «م» فرود آورد و از صحنه حادثه گریخت. با فرار 3 دختر جوان از محل حادثه مصدوم به بیمارستان امدادی انتقال یافت اما وی بر اثر عوارض ناشی از اصابت ضربات چاقو جان سپرد.
این گونه بود که پرونده جنایی مقابل قاضی ویژه قتل عمد گشوده شد و تحقیقات با صدور دستورات ویژه از سوی قاضی سیدجواد حسینی ادامه یافت تا این که هویت دختر 16 ساله که در محل وقوع جنایت حضور داشت شناسایی شد و با دستگیری این دختر دامنه عملیات برای دستگیری متهم فراری به اطراف شهر کشید.
دختر مذکور در بازجویی ها گفت: شب حادثه «الف» (معروف به اسی خروس) با من تماس گرفت و گفت می خواهد مرا ببیند اما من پاسخ او را ندادم سپس با «م» که از مدتی قبل با او در پارک دوست شده بودم تماس گرفتم و گفتم «الف» چنین پیشنهادی به من کرده است او هم گفت: پس حالا باید بیایی تا حضوری با یکدیگر صحبت کنیم اما وقتی سر قرار در چهارراه الغدیر رفتم این حادثه رخ داد.
گزارش خراسان حاکی است: حدود یک ماه بعد «الف» با استفاده از شگردهای پلیسی به کمین کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی کشانده شد و به دام افتاد این در حالی بود که تحقیقات کارآگاهان نشان می داد مقتول و متهم به قتل هر دو به صورت تلفنی با دختر 16 ساله ارتباط داشته اند. پس از آن که «الف» ماجرای جنایت و چگونگی ارتکاب قتل را در حضور قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد تشریح کرد این پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و متهم پای میز محاکمه قرار گرفت
. «الف» در اولین جلسه محاکمه که به ریاست قاضی مجتبی علیزاده و قاضی بنده ای (مستشار) برگزار شد در اعترافاتی صریح گفت: هانیه به من پیام داد و با من نزدیک خانه قر ار گذاشت یک کادو برای او خریده بودم اما هنگامی که با هم مشغول گفت و گو بودیم چند بار گوشی تلفن همراهش زنگ خورد و برایش پیام آمد. پرسیدم کی بود؟ گفت: مزاحم! وقتی اصرار کردم گفت: دوست خودت «م» است! وقتی نام اورا شنیدم خیلی عصبانی شدم چرا که به خاطر همین عصبانیت ها و رفتارهای خشن هم به من «اسی خروس» می گویند.
آن لحظه با حالتی خشمگین سرکوچه رفتم و به خواهر هانیه گفتم نگذارد خواهرش با «م» دوست شود همان جا بود که هانیه به من پیام داد که «برو گم شو!» من با «م» برگشتم!» وقتی با موتورسیکلت دور زدم دیدم هانیه سر چهارراه با «م» در حال خندیدن است. «م» یک سیلی به من زد من هم 2 ضربه به شانه اش زدم. او با گوشی تلفنش تماس گرفت تا عده ای از دوستانش بیایند من هم از ترس یک ضربه محکم با چاقو زیر گلوی او زدم و با موتورسیکلت فرار کردم.
گزارش خراسان حاکی است: پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، متهم را با توجه به محتویات پرونده و اقاریر صریح وی به قصاص نفس محکوم کردند این در حالی است که وی درباره اتهامات دیگر خود نیز به تحمل زندان ، شلاق و پرداخت دیه محکوم شد. رای صادره از سوی دادگاه قابل تجدیدنظر در دیوان عالی کشور است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها