واضح آرشیو وب فارسی:کرمان فردا: 17 دی ماه، زادروز خواجوی کرمانی است، شاعر بزرگ هم ولایتی ما. به همین مناسبت، در پی متنی خواندنی برای انتشار بودیم که چشم مان به جمال گزیده ی غزلیات او روشن شد .17 دی ماه، زادروز خواجوی کرمانی است، شاعر بزرگ هم ولایتی ما. به همین مناسبت، در پی متنی خواندنی برای انتشار بودیم که چشم مان به جمال گزیده ی غزلیات او روشن شد. غزلیات شورانگیز خواجوی کرمانی، با گزینش و ویرایش «سیدمحسن بنی فاطمه» چندی پیش از سوی «نشر نون» منتشر شد. پیش درآمدِ خواندنیِ همین کتاب را در ادامه آورده ایم . بسا که شرح نویسان روزنامه ی گل ورق ز شرم تو در جویبار می شویند زیستِ شکوه مندِ شاعرانه باید اواخر قرن هفتم باشد که در یکی از صبح گاه ها یا عصرگاه های غریب، کوه های غرب کرمان معبر کاروانی هستند که از کرمان به سمت باختر می رود. سفری که تا قرن ها از آن یاد خواهد شد؛ حالا چه به نام گریز خواجوی کرمانی، یا مسافرت بی بازگشت او از کرمان. سفری که شاید بیش از شعرهای این شاعر بی مثل به یاد خیلی ها مانده باشد . خواجوی کرمانی که نام کامل او «کمال الدین ابوالعطاء محمود بن علی بن محمود مشرفی کرمانی» است، از بزرگ زادگان کرمان بوده و در سال 689 چشم به این جهان باز کرده است. دوران کودکی را در کرمان گذرانده و بعد، سفرهایی بسیار طولانی به جاهای مختلف دنیا داشته است. سفرهای خواجو، چنان که از بعضی قراین برمی آید، در حدود بیست ونه سالگی اش آغاز شده و او بیش تر شهرهای عراق و خوزستان و آذربایجان و بغداد و مصر و شام و بنادر خلیج فارس را سیاحت کرده است . طرزِ سخن خواجو خواجو، شاعری از مؤلفان تمام عیار زبان فارسی است که نقش و جایگاه او در زبان فارسی بدون هیچ مجادله ای نقش و جایگاهی والا و بالاست. خواجو را شاید بتوان مغفول ترین شاعر کلاسیک ایرانی دانست که تنها جبر تاریخی باعث شده در میانه ی دو غول ادبیات فارسی قرار گیرد و شاید به همین دلیل، شعر و کلام او کم تر دیده دشده و همیشه نیز با این دو غول زیبای ادبیات فارسی، یعنی حافظ و سعدی، مقایسه شده است . خواجو، یکی از پرکارترین شاعران زبان فارسی است. مجموع ابیاتش در حدود 44000 بیت است و از جمله شاعرانی است که در زمان حیاتش، دیوان او جمع آوری شده. این کار به دستور «تاج الدین علی عراقی» از وزرای مشهور و ادب دوست روزگار خواجو انجام گرفته است. دیوان وی حاوی 933 غزل، 85 قصیده، 17 ترکیب بند و ترجیع بند، 4 مسمط، 432 رباعی، 63 قطعه ی بزرگ و کوچک، 2 مستزاد و 87 معماست . در جمع آوری غزلیات و سایر آثار خواجو، شیوه ی متفاوتی به کار گرفته شده است و غزل های او را بسته به زمان سرایش و جغرافیای آن، دسته بندی کرده اند و همین پیچیدگی و دسته بندی شاید غزل او را از دسترس مردمان معمولی دور نگه داشته است . دیوان خواجو به دو قسمتِ «صنایع الکمال» مربوط به دوران جوانی و «بدایع الجمال» مختص دوران پیرسالی او، تقسیم شده است . غزلیاتش نیز به طور جداگانه نام گذاری و مشخص شده اند. در قسمت «صنایع الکمال» غزلیات شاعر با دو نام از هم جدا شده است؛ غزلیاتی را که در وطن خود سروده است «حضریات» و غزل هایی را که در سفر گفته «سفریات» نام نهاده اند. غزلیات دیوان «بدایع الجمال» او نیز به «شوقیات» موسوم است. غیر از دیوان خواجو، مثنوی های شش گانه ی وی نیز بدین قرار است: «همای و همایون»، «گل و نوروز»، «روضه الانوار»، «کمال نامه»، «گوهرنامه» و «سام نامه». خواجو در نثر نیز دست پرکاری داشته و عمده ی آثار نثر او در باب مناظره نوشته شده است. آثار منثور او را 4 یا 5 اثر گفته اند: «مناظره ی نمد و بوریا»، «مناظره ی شمع و شمشیر»، «مناظره ی شمس و سحاب» و «سراجیّه ». کِلکِ نقش بند وقتی کشف دقایق و شگفتی های شعر خواجو لذت بخش می شود که تنوع و تکثر این بدایع و خیال پردازی هایش را در لابه لای اشعارش ببینیم؛ چه ماجراجویی های زبانی و چه مضمون پردازی های غریبش. و از آن مهم تر، جای پایی است که از بدایعِ ذهن پرورده ی او در شعر بعدش می توان دید. نوآوری های خواجو در لایه های متنوع زبانی طوری توزیع شده اند که هرکس با هر سطح سلیقه و دانشی، به فراخور ظرفی که همراه دارد می تواند از آن متن، حظ خودش را ببرد . شعر خواجو در قطعات، رباعیات، ترکیبات، ترجیعات، مسمط ها، مخمس ها، معماها و مستزادهایش، با تازگی ها و ابتکاراتی همراه است؛ مانند انتخاب قالب های تازه و بی سابقه از انواع مستزاد و یا معما، یا تفنن هایی که در برگزیدن وزن های نادر داشته است . عرصه ی زبان خواجو باز است و بسیاری از بازی های زبانی را می توان در اشعار او یافت. او با اشرافی که به علم بدیع داشته، همیشه دست به شیرین کاری های زبانی زده است؛ «چو ما را جَهانی، چه ما را جِهانی؟ چو ما را بهشتی؛ چه ما را بهشتی؟ » معماهای خواجو نیز علی رغم ظاهر تفنّنی ای که دارند، قابل توجه اند و او در این زمینه نیز ابتکارات زیادی به دست داده است . نخل بندِ نام دار خواجو را با القاب و صفت های زیادی می شناسند. تنها مؤلفان و تذکره نویسان هند در آثارشان برای او 15 عنوان متنوع آورده اند. «نخل بند دیوان نکته دانی»، «نخل بند شعرا»، «شاه باز آینه ی سخنوری»، «مفخرالفضل»، «زبده الفصحا»، «میوه ی نخل سخنرانی»، «نخل بند عرصه ی معانی»، «سربلند فصحا»، «سخنوری بی نظیر و نکته پروری دل پذیر» و... از جمله ی این القاب هستند. حالا چه می شود که چنین فاضل و ادیبی که هم در بدایع زبانی سرخط شاعران زمان خودش است و هم از لحاظ سخنوری و حکمت نکته دان است، جایگاه مهجوری دارد؛ این می تواند موضوع یک پژوهش مفصّل باشد. اما شاید در این جا فقط بتوان به جمله ای از دکتر میرجلال الدین کزازی بسنده کرد که: «می توانیم گفت که بخت خواجو بلند نبوده است و در روزگاری می زیسته است که در آن روزگار یکی از بزرگ ترین سخنوران ایران و جهان، حافظ، زندگی می کرده است .» حکیم خواجو با نگاهی به اشعار خواجو، گذشته از توجه وی به سخنوران پیشین، می توان به نوآوری ها و ابتکارات و اندیشه های ناب و بدیع او در لفظ و معنا پی برد. او نیز مانند هم عصران خود هم چون حافظ، همواره در حال گشت وگذار در دیوان شاعران گذشته بوده و از تجارب آن ها بهره ها برده است، اما هیچ گاه خود را به تقلید صرف از آن ها محدود نکرده است . با وجود المان های مختلف از ادبیاتِ فنون، علوم و هنرهای مختلف در شعر خواجو، می توان دریافت که او اشراف زیادی به هنرهای دوره ی خودش داشته است. خواجو به قول خودش «عمر در سر تحصیل کرده است.» که این تحصیل فقط به شعر محدود نمی شود. او از دانش های بسیاری مانند فلسفه، طب، نحو و... آگاهی کافی داشته و در بعضی از آن ها مانند نجوم و موسیقی، متخصص بوده است. به نقاشی و نقش بندی می پرداخته و موسیقی را خیلی خوب می شناخته است. نجوم و پزشکی برای او آشنا بوده و اصطلاحات عرفانی را نیز به خوبی می دانسته است . تُرنجستان غزل غزل خواجو با توانایی عینی و صوری و در کنار آن، موسیقی کناری ای که دارد، دست کار بسیار خوبی برای تصانیف و آوازهای موسیقی ایرانی بوده است. به راحتی می توان دریافت که خواجو بعضی از اشعارش را برای بزم شادی سروده است. مثلاً در ترجیع بند عاشقانه ای که با حال و هوایی خاص و موسیقیایی سروده، با ترجیعِ «دلم ای وای به دل وا دلم ای وای دلم»، شور سماع به خوبی معلوم است؛ یا غزل بسیار معروف او با مطلعِ «گفتا تو از کجایی کآشفته می نمایی؟»، که بارها و بارها توسط اهالی موسیقی ایرانی، اعم از موسیقی کلاسیک یا تلفیقی، آهنگ سازی و ارائه شده است . خواجوی نوآور خواجوی کرمانی به عنوان یکی از شاعرانی که اوزان جدیدی به عروض شعر فارسی افزوده، معروف است. او یازده وزن جدید را برای اولین بار در شعر فارسی آزموده است. از طرفی خواجو را به عنوان دومین شاعر از نظر تنوع بحر عروضی و وزن می شناسند. مقام اول را در بین شاعران پارسی گوی در این زمینه مولانا دارد با 52 وزن، و خواجو با 47 وزن عروضی مقام دوم را دارد . این که حضرت خواجو را پلی در معبر قرن هفت و هشت می دانند خودش می تواند مایه ی افتخار باشد. حضور خواجو در فاصله ی زمانی خاصی از تاریخ ادبیات فارسی و هم پوشانی او در این دو قرن، از او و پرکاری و سخن دانی اش چیز زیادی عاید ما نکرده است، اما با حکم قوی می توان ادبیات بعد از قرن هشتم را مدیون خواجو دانست؛ چرا که ایده پردازی شگفت او را حافظ با شانس تاریخی و هوش شگفتش تبدیل به نقطة عطفی در تاریخ ادبیات فارسی کرده است. منبع: کرنا
چهارشنبه ، ۱۶دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کرمان فردا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 173]