تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836367176
وقتی طبیعت سیاه نمایی می کند!
واضح آرشیو وب فارسی:زیست بوم: "زمان ما برف می بارید، ارتفاعش به قدری بود که از جلوی درب منازل باید تونل می زدیم. خبری از تعطیل شدن مدارس و ادارات هم نبود. اونوقت الان تا دو سانت برف میاد همه جا رو تعطیل می کنند."زیست بوم/رضا کدخدازاده*: "زمان ما برف می بارید، ارتفاعش به قدری بود که از جلوی درب منازل باید تونل می زدیم. خبری از تعطیل شدن مدارس و ادارات هم نبود. اونوقت الان تا دو سانت برف میاد همه جا رو تعطیل می کنند." جملاتی که شاید کمتر کسی باشد که نشنیده باشد. این گونه جملات فقط مربوط به اهالی مناطق کوهستانی و سردسیر کشور نمی شود و با توجه به اقلیم چهارفصل ایران اکثر مناطق کشور، جز برخی مناطق کویری را شامل می شود. این را هم باید گفت که اینگونه توصیفات، مربوط به تاریخ باستان ایران نمی شود و لازم نیست در کتیبه های هخامنشیان و منشور کورروش و شاهنامه فردوسی، به دنبال شواهدی برای آنها بگردیم! متاسفانه یا خوشبختانه این شرایط هنوز مشمول قدمت تاریخی داشتن، نشده است. اینگونه جملات اغلب از زبان کسانی جاری می شود که تجربه زندگی در سال های قبل از دهه هفتاد را به یاد می آورند و تنها شاید در یادآوری آنها، کم و بیش اغراق کنند! فقط همین! چرا که شواهدی مانند عکس ها و فیلم هایی که از آن زمان باقی مانده است -هر چند اندک هستند- وجود دارد که آن را اثبات کند. چه بسا اگر در آن دوران، به اندازه امروز دوربین در دست همگان بود، فیلم ها و عکس های خودگرفت یا همان سلفی از آن ایام به یادگار می ماند که بهتر می توانستند آن شرایط را اثبات کنند. چیزی مثل: بارش برف دومتری در تهران، من و همکلاسی هام در حال تونل زدن برای رفتن به مدرسه، همین الان یهویی! به هر حال شرایط تغییرات اقلیمی امروز ایران بهتر از هر کارشناسی اوضاع و احوال بحرانی محیط زیست کشور را نشان می دهد. شوربختانه یا خوشبختانه وخامت اوضاع به گونه ای شده است که برای همه هم قابل درک باشد و لزوم چاره اندیشی برای بهبود آن بیش از پیش احساس شود. وضعیتی که شاید حداقل تنها حسنش این باشد که کمتر کسی پیدا شود این اوضاع را گردن کسی یا چیزی غیر از خود ما بیندازد! البته شاید هنوز هم باشند کسانی که بگویند: "کشورهای اروپایی کاری می کنند که ابرهای بارش زا به کشورهای منطقه ازجمله ایران نرسد."! اما ای کاش در آن روزهایی که این جملات گفته می شد و تنها، سوژه طنزنویسان و کارتونیست ها فراهم می شد، بخشی از درآمد نفتی بی سابقه بالای 110 میلیارد دلاری آن زمان صرف کارهای زیربنایی برای محیط زیست این مرز و بوم می شد. تا برای امروزی که درآمد نفتی کشور به زیر ۳۰ میلیارد دلار رسیده، امکان بیشتری برای بهبود وضعیت محیط زیستمان داشتیم. درآمدی که گفته می شود حتی کفاف پرداخت یارانه ها را هم نمی دهد. حتی برخی در شبکه های اجتماعی ارزش پایین قیمت نفت را با مقایسه کردن با قیمت دوغ ملموس تر می کنند! سقوط بی سابقه قیمت نفت و تنگناهای اقتصادی کشور در حالیست که می دانیم برای بهبود وضعیت محیط زیست نیاز به برنامه های کوتاه مدت و بلند مدتی داریم که هزینه های نسبتا زیادی دارند. در این رابطه صادق زیبا کلام استاد دانشگاه چندی پیش گفت: "با یک بودجه ۱۷۴ میلیارد تومانی، خانم ابتکار هم می بایستی حقوق بیش از ۶۰۰۰ تن کارکنان محیط زیست را بپردازند، هم جلوی ریزگردها را بگیرد، هم جلوی خشک شدن دریاچه ارومیه را بگیرند، هم تالاب ها و دریاچه های بزرگ و کوچک را که یا از بین رفته اند یا در شرف از بین رفتن هستند را نجات بدهد، هم جلوی روند انقراض هولناک جنگل های کشور را بگیرد، هم فکری برای رودخانه های کشور کند که خیلی دیگر تفاوتی با فاضلاب ندارند، هم، مردم تهران و سایر شهرهای بزرگ را از مرگ و میر در نتیجه آلودگی هوا برهاند." به هر حال آنچه که امروز در محیط زیست کشور مشاهده می کنیم به خوبی هم نشان دهنده تخریب محیط زیستمان در طول سال های گذشته است و هم نشان دهنده تغییرات اقلیمی که می تواند بسیار هشداردهنده باشد. روزهایی که دریاچه ارومیه رو به خشک شدن می رفت بسیاری از کارشناسان هشدارهای جدی در این زمینه می دادند اما برخی، خشک شدن این دریاچه را طبیعی می دانستند و اظهار می کردند که جای نگرانی نیست و اتفاق خیلی مهمی روی نخواهد داد! حال آنکه تحقیقات علمی بر روی نمک زیر بستر دریاچه نشان می دهد که خشک شدن آن پدیده ای طبیعی نیست و دست کم بین 25هزار تا 40 هزار سال پیش این دریاچه خشک نشده بوده است. امری که در شواهد تاریخی هم کمتر در مورد آن نشانه ای یافت می شود. حمدالله مستوفی در حدود هفتصد سال پیش در کتاب "نزه القلوب"، دریاچه ارومیه را با باغستان های فراوان اطرافش توصیف کرده است در حالی که این روزها صحبت از خشک شدن بسیاری از باغات اطراف دریاچه ارومیه به دلیل ریزگردهای نمکی آن می شود و این امر تنها تاثیر منفی روند خشک شدن دریاچه ارومیه نخواهد بود. در سال ها اخیر تاثیر آن در زندگی مردم هم نمایان شده است. تابستانی که گذشت مردم شهر ارومیه گرمای نزدیک به ۵۰ درجه سانتیگراد را به همراه رطوبت بسیار بالا و کم سابقه ای تجربه کردند که نه خود تاکنون آن را تجربه کرده بودند و نه در خاطرات پدربزرگ ها و مادربزرگ هایشان از آن شنیده اند! در سال های گذشته در منازل این شهر کمتر اثری از وسایل سرمایشی بود، حال آنکه در یکی دو سال اخیر عموم مردم مجبور به استفاده از کولرهای گازی شده اند. البته منظور از سال های گذشته صد یا دویست سال پیش نیست! منظور چیزی کمتر از هفت، هشت سال گذشته است. در تهران اما، شاید گرمای تابستان خیلی بی سابقه نباشد اما در یکی دو سال اخیر مردم تهران در آغاز فصل گرما خود را آماده مقابله با طوفان هایی کرده اند که با توجه به اقلیم تهران کمتر کسی در گذشته یاد دارد که تهران با چنین پدیده ای روبرو شده باشد. البته پدیده آلودگی هوا، وارونگی هوا و کاهش بی سابقه بارش ها در تهران هم هرچند خیلی طبیعی نیست ولی چون در طی این سال ها به خوبی به آن عادت کرده ایم، بهتر است در مورد آنها چیزی نگوییم که موجب اطاله کلام نشود! مورد دیگر هم می توان فرونشست دشت های فلات مرکزی ایران را عنوان کرد. این پدیده هم برای بسیاری خیلی مهم جلوه نمی کرد و شاید آن را هم طبیعی می دانستند! ولی در روزهای اخیر عکس های تکان دهنده ای از فرونشست دشت های استان فارس مشاهده می شود که هیچ گاه فکر نمی کردیم این گونه تصاویر را نه در مناطق کویری، که در مناطقی ببینیم که در سال های نه چندان دور در آن دشت ها به شوق بادی که عطر نارنج و لیمو را از باغات اطراف برایمان هدیه می آورد قدم می زدیم، تا عطر آن ها را به گلو فرو بریم! در تعریف آب وهوای بیابانی آمده است که اقلیمیست که در آن پدیده های مختص به هر فصل به شکل منظم روی نمی دهد و معمولاً دارای روزهای بسیار گرم و شبهای بسیارسرد است. خیلی شبیه به آنچه که اقلیم امروز ایران بیش از هر زمان دیگری به آن شباهت پیدا کرده است. هشداری که خیلی ها نسبت به روند بیابانی شدن ایران بیان می کردند و می کنند ولی خیلی جدی گرفته نشده است. اینکه این روزها شاهد هستیم که در اکثر شهرهای ایران دما در روز تا ۵ درجه بالای صفر می رود و شب هنگام تا منفی ۱۵ درجه کاهش می یابد بعید است که وضعت طبیعی باشد. این شرایط حاکی از آن است که اقلیم ایران کاملا برهم خورده است. این شرایط، مطابق به همان چیزی است که بسیاری از کارشناسان و فعالان محیط زیست در سال های نه چندان دور نسبت به آن هشدار می دادند. فعالان محیط زیست که می گفتند توجه به صنایع، به خصوص صنایعی مانند خودروسازی اگر همراه با عدم توجه به مسائل زیست محیطی باشد خیلی زود آثار منفی آن را به شکل افزایش خطرناک آلودگی هوا در کشور مشاهده خواهیم کرد. وقتی گفته می شد صِرف خودکفایی در برخی محصولات، بدون توجه به تکنولوژی های به روزِ دنیا، کشور را با مشکلاتی مثل خشک سالی های مداوم روبرو خواهد کرد. یا کارشناسانی که درباره سدسازی های بی رویه ای که بیشتر در راستای اهداف سیاسی بود تا توجیه اقتصادی ، نسبت به فرونشست زمین، هشدار می دادند، ولی گوش شنوایی نبود. و امروز خیلی از همان سدها به دنبال پیدا کردن پیمانکارانی هستند که هزینه کمتری برای تخریب آن سدها دریافت کنند! آرشیو برخی از مطبوعات و سایت ها به خصوص در سال های دهه هفتاد و هشتاد پر است از این گونه هشدارها، هشدارهایی که برخی نه تنها جدی گرفته نشد بلکه نویسندگانش متهم شدند به سیاه نمایی و آن رسانه ها هم شدند رسانه های زنجیره ای! اما حالا این مسائل بر همگان از روز هم روشن تر شده است و امروز همه هشدارهایی که در آن سال ها داده می شد به منصه ظهور رسیده است. تغییرات گسترده اقلیمی کشور و حال خراب محیط زیست امروزمان، آئینه تمام نمای همه آن هشدارهاست. با این حال آیا هستند کسانی که بگویند طبیعت و محیط زیست کشور، دارد سیاه نمایی می کند و اقلیم ایران هم به رسانه های زنجیره ای پیوسته است؟! *روزنامه نگار و فعال محیط زیست
جمعه ، ۱۱دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: زیست بوم]
[مشاهده در: www.zistboom.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]
-
گوناگون
پربازدیدترینها