واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
«خودسرها» بازنشسته می شوند؟
هيچكس از «نفوذيها و پياده نظام دشمن» در داخل حمايت نكرد. نه رهبري، نه دولت و نه حتي رئيسقوه قضاييه. دادستان كشور و سخنگوي قوه قضاييه رفتار آنها را محكوم كردند. آنها را نبايد مجرمان كوچكي دانست كه «وقيحانه» ماموران نيروي انتظامي را با گرفتن تصاوير «سلفي» به چالش ميكشند.
روزنامه قانون: هيچكس از «نفوذيها و پياده نظام دشمن» در داخل حمايت نكرد. نه رهبري، نه دولت و نه حتي رئيسقوه قضاييه. دادستان كشور و سخنگوي قوه قضاييه رفتار آنها را محكوم كردند. آنها را نبايد مجرمان كوچكي دانست كه «وقيحانه» ماموران نيروي انتظامي را با گرفتن تصاوير «سلفي» به چالش ميكشند.
دولت روحاني اگر نتواند در اين جريان «نفوذيها» را رسوا كند، شايد ديگر هيچ وقت چنين فرصتي را به دست نياورد.گروههاي سياسي اصولگرا نسبت به آن واكنشي نشان ندادند. علت عدم اين واكنش را بايد در ترس جستوجو كرد.
به عبارت روشن تر آنها جرات و جسارت اين را ندارند كه كار غلطي را كه حتي روساي قوا و مسئولان قضايي آن را تقبيح ميكنند، مورد نكوهش قرار دهند. اين سكوت را اگر منصفانه قضاوت كنم، نميتوان، «همراهي» تعبير كرد.
تنها سكوت است از سر ترس. ترس از پايگاه اجتماعي و رايشان در انتخابات پيشرو. با اين حال همه از «نفوذي» بودن آنها ميگويند. پورمحمدي وزيردادگستري گفته: «با توجه به فرمایشات و تذکرات دائميمقام معظم رهبری درباره نفوذ دشمن، حرکت اخیر علیه سفارت کشور عربستان سعودی ميتواند توسط عوامل نفوذی طراحی و پشتیبانی شده باشد.» مصطفي پورمحمدي سالهاي درازي را در سمت معاونت ضدجاسوسي وزارت اطلاعات فعاليت كرده است. به طور حتم وزن اظهارنظر او در اين باره را بايد با ديگران متفاوت ارزيابي كرد.
اعلام برائت سپاه از خودسرها
فرمانده سپاه محمد رسول ا...(سردار كاظميني) گفته: «اطمینان داریم که این کار کاملا سازماندهی شده بود.»(ميزان، 14/10/94)
دكتر عبدا... شهبازي از مورخاني كه كار بسيار منسجمي را تاكنون بر روي كانونهاي مخفي و سري انجام داده است، در كانال تلگرامش توصيه ميكند: «ماجراي حمله به كنسولگري سعودي در مشهد و سفارت سعودي در تهران بايد مورد بازبيني دقيق اطلاعاتي قرار گيرد.» حتي ميتوان به اين تحليل رهبري كه سالها پيش درباره نفوذي بودن اين افراد منتشر شد، اشاره كرد. جايي كه بعد از جريان سلمان رشدي در خطبههاي نماز جمعه گفتند:« ممکن است برخی از عوامل نفوذی دشمن بیایند و در جمعیتی بیفتند، برسند به یک سفارتخانه ای از دیوار بروند بالا یک وسیله آتشی بیندازند یا جایی را بشکنند ، خراب کنند،» (28/11/67)
وظيفه دولت
با اين وجود وظيفه دولت را بيش و مهمتر از همه ارزيابي ميكنم. اين اتفاق منجر به قطع روابط ديپلماتيك ايران با عربستان، بحرين، جيبوتي و سودان شد. امارات سطح روابطش با ايران را كاسته است. پيامدهاي اين اقدام حتي فراتر از «زمين زدن دولت روحاني وبياثر كردن برجام است». بايد آن را در پازلي بزرگتر ديد. استفاده از عناصر افراطي و در عين حال نفوذي از
روشهاي مرسوم سرويسهاي اطلاعاتي است.
وضعيت فعلي اين است: ايران در آستانه اجراي برجام قرار داشت. تلاشهاي رژيم صهيونيستي و عربستان در طول مذاكرات بينتيجه بود. لابيها، التماسها و حتي تهديدات اين كشورها نتوانست كاري از پيش ببرد.
روسيه توانست تب تند داعش را فرو كاسته و گزارش آژانس پرونده ابعاد احتمالي نظامي برنامه هستهاي ايران را بعد از 12 سال مختومه اعلام كرد. در اين وضعيت اردوغان به عربستان سفر ميكند و دو روز بعد دولت اين كشور تعمدا شيخ نمر را در كنار 40 تروريست مسلح قرار داده و اعدام ميكند. به باور من امروز رژيم صهيونيستي، عربستان و تركيه شادي مضاعفي را تجربه ميكنند.
اين سوال مطرح است كه چرا كشته شدن 400 ايراني در فاجعه منا، خون آنها را براي آتش زدن سفارت به جوش نميآورد، اما شهادت شيخ نمر آنها را وادار ميكند از كانونهاي مشهد و تهران فعال شوند؟ اقدامي كه حتي برادر شيخنمر نيز آن را تاييد نميكند. به باور ما دولت روحاني در ميانه آزمون بسيار مهمي قرار دارد.
رها كردن سياست داخلي و پرداختن به سياست خارجي و گوش ندادن به حرف دلسوزان دولت اين شرايط را براي دولت پديد آورد. فراموش نكنيم كه نفوذيها يك بازي را خوب بلد هستند. اينكه درست در موقعي كه بدهكار هستند، ادعاي طلبكاري كنند. امروز اين جماعت انگشت اتهام را به سوي دولت نشانه رفتهاند. پيادهنظام باجيره مواجب و بيجيره مواجبشان همه جا دولت را متهمميكند.
بازي رسانه اي با دولت
دو خط را همزمان در اينباره به پيش ميبرند. اول رسانههاي علني: در رسانههاي علني خطي كه تبليغ و ترويج ميشود اين است كه دولت در برخورد با آل سعود مماشات كرده و اين اتفاق به طور طبيعي روي داده است. رجانيوز در اين باره مدعي است: «اگر دولت مردم را در برخورد با عربستان نمایندگی میکرد امروز شاهد حمله به سفارت نبودیم!» به اعتقاد آنها اين نتيجه سياست انفعالي دولت است كه حتي كشورهاي كوچكي چون جيبوتي و سودان نيز براي ايران گربهرقصاني ميكنند.
دوم رسانههاي مجازي و گروههاي بسته: خط دومي كه در گروههاي مجازي و غيرعلني به صورت بينام و نشان در حال تكرار آن هستند اين است: «نيروي انتظامي و پليس امنيت مسئول تامين امنيت سفارتخانههاست و اين نيرو تحت فرمان وزارت كشور و دولت است.» اين خط رسانهاي هم دولت را در لايههاي دروني مقصر اصلي اتفاقات اخير معرفي ميكند.
ترس حمايت از اقدامات مشكوك
يقينا مردم ايران صورت مسئله را به درستي درك ميكنند. اقدام نفوذيها كار را به جايي رسانده كه هيچ كس نميتواند علني از آن دفاع كند و سكوت تنها راه چاره است. اما لازم است دولت در اين باره اقدام «اطلاعاتي و امنيتي» لازم و عاجلي را انجام دهد. وزارت ارتباطات به راحتي ميتواند عقبههاي فكري و رسانههاي آنها را شناسايي كند. وزارت اطلاعات وظيفه دارد نه فقط پياده نظام آنها، «بلكه سرحلقهها و سرپلهاي اين شبكه نفوذ» را يافته و به مردم معرفي كند. هر گونه مماشات دولت و بردن پرونده به «لايههاي دروني»، به معناي اجازه ادامه حيات دادن به اين كانون «مشكوك نفوذ» خواهد بود. دولت روحاني با آزمون بزرگي روبهروست. آزموني كه در آن بايد از راي مردم در مقابل اين شبكه خطرناك حفاظت كند.
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]