تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834222207
نظریه ولایت فقیه و ثبات آن در اندیشه سیاسی امام خمینی(قدس سره) - بخش دوم و پایانی رد چرخش گفتمانی نظریه ولایت فقیه در اندیشه سیاسی امام خمینی(قدس سره)
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نظریه ولایت فقیه و ثبات آن در اندیشه سیاسی امام خمینی(قدس سره) - بخش دوم و پایانی
رد چرخش گفتمانی نظریه ولایت فقیه در اندیشه سیاسی امام خمینی(قدس سره)
نظریه ولایت فقیه یکی از مهمترین ارکان اندیشه سیاسی امام خمینی(قدس سره) در ارتباط با رهبری جامعه اسلامی در عصر غیبت امام معصوم(ع) است.
ایده گسست در نظریه ولایت فقیه درباره اعتقاد به گسست در نظریه ولایت مطلقه فقیه، عواملی وجود دارند که در حقیقت میتوان آن را زمینهساز این ایده به حساب آورد. به عنوان نمونه، تحول و تغییر و طرح تدریجی و تکامل جایگاه نظریه ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی، از علل ایجاد این شبهه است. در تبیین این مطلب باید گفت که در مورد قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران در اصل 16 پیشنویس قانون اساسی 1358، اسمی از ولایت فقیه نیست و ارتباط سه قوه را رئیس جمهور برقرار میکند، اما در اصل 15 پیشنهادی گروه بررسی اصول در همین سال، قوه رهبری به عنوان قوای پنجم و برقرارکننده ارتباط بین سایر قوا ذکر میشود. سپس در اصل 57 قانون اساسی، مصوب سال 1358، کلمه «ولایت امر» جایگزین قوه رهبری گشته است. از سوی دیگر، شاهد آن هستیم که در اصل 57 قانون اساسی بعد از بازنگری سال 1368، «ولایت مطلقه امر» بجای کلمه ولایت امر قرار گرفت. همچنین از منظری، وجود اختیارات یازدهگانه ولی فقیه، در کنار عبارت «ولایت مطلقه فقیه» (اصل 57) به این توهم کمک میکند. از دید اینان، وجود اختیارات محدود در اصل 110 در تقابل با اختیارات مطلق ولی فقیه در اصل 57 قانون اساسی 1368 است و تازگی اصل مزبور، این تصور را ایجاد میکند که شاید نظریه ولایت مطلقه امام(قدس سره) نظریهای مستدام نبوده است. بهعلاوه نفس پیچیدگی مسأله ولایت مطلقه فقیه در پیشینه فقه سیاسی شیعه و عدم اجماع فقهاء درباره میزان اختیارات ولی فقیه و عدم بحث کافی و صریح آنها در این زمینه و نیز عدم اطلاع عمومی از آن، از عواملی است که باور برخی را نسبت به تداوم این نظریه در سیره امام(قدس سره) تضعیف یا محو میکند. موجد دیگر این شبهه، برداشتهای متفاوت از اسلام و بدبینی نسبت به اختیارات مطلقه فقیه است. از این دیدگاه، چنین حکومتی با توجه به الگوهای غربی، استبدادی و ضد دموکراسی قلمداد میشود. القای چنین تصوری باعث شده است که بعضی چندان به نظریه ولایت مطلقه فقیه امام خمینی(قدس سره) و تداوم آن توجه ننمایند. همچنین بسیاری از تاریخنویسان و محققان، بهدرستی به نقطه آغازین نظریه ولایت فقیه اشاره نکردهاند؛ زیرا اولاً به جای مبدأیابی نظریه ولایت فقیه، تنها به زمان اصلی طرح نظریه «ولایت فقیه» در کتاب «ولایت فقیه» یا «البیع» توجه نمودهاند و در نتیجه آغاز طرح حکومت اسلامی و ولایت فقیه را به سال 1348؛ یعنی تاریخ ارائه رساله ولایت فقیه در نجف نسبت دادهاند. البته منظور بعضی از ارائه چنین مبدأیی آن بوده است که از این تاریخ، طرح جدی و پیگیری و تفصیلی حکومت اسلامی و تلاش، در جهت تحقق ولایت عینی فقیه آغاز گشته است، اما به هر حال، چنین افرادی، حتی اگر در مواردی به قدمت نظریه امام در این باره و قبل از این مقطع ـ 1348ـ عقیده داشته باشند، به شکل صریح و مقتضی آن را مورد تأکید همهجانبه و توضیحات فراگیر قرار ندادهاند. همچنین بعضی دیگر، در آثار خویش، بدون دقت و توضیح لازم، از اشاره مجدد و مفصل امام به ولایت مطلقه در 16 دیماه 1367، بهگونهای صحبت کردهاند که از آن، ارائه آغازین این نظریه القاء میگردد؛ این در حالی است که امام خمینی(قدس سره) یک ربع قرن پیش از رساله «ولایت فقیه»، به طور صریح در سال 1323هجری شمسی در کتاب کشف اسرار به اختیارات وسیع ولایت مطلقه فقیه اشاره کردهاند و بعد از آن نیز این نظریه را در آثار و بیاناتشان تکرار نموده بر شرح و تفصیل آن افزودهاند. بنابراین، خلط تکامل تدریجی نظریه مزبور با انقطاع و گسست آن، اشتباه فاحشی است که باید از آن پرهیز کرد (اخوان کاظمی، 1379، ش13، ص263-232). در نهایت باید گفت گسست نظریه ولایت مطلقه فقیه، مورد اعتقاد بعضی از گروهها و افراد نیز میباشد. به عنوان نمونه پس از اشارات مجدد و تصریح امام خمینی(قدس سره) به ولایت مطلقه فقیه ـ در شانزده دیماه 1366 ـ گروه «نهضت آزادی» به موضعگیری در این باره پرداخت و مجموعه نظرات خود را در کتابی تحت عنوان «تفصیل و تحلیل ولایت مطلقه فقیه» گردآوری نمود (نهضت آزادی ایران، بیتا، ص134-130). این گروه ضمن حمله شدید به ولایت مطلقه به نوظهوری این نظریه تصریح کرده و مبدأ بروز آن را 16 دیماه 1366 میداند که توسط امام در منشور صادره در این تاریخ به صورت مکتبی جدید، فقهی و پویا عرضه شده و فقه سنتی را کنار زده است. افراد این گروه با انتساب امام به صنف بازار، در تعلیل پردازش نظریه ولایت مطلقه فقیه، آن را نظریهای مقطعی و بدیع و پیرو منافع صنف مزبور به شمار میآورد. از دید این گروه، ظهور نظریه مزبور ناشی از اختلافات درونی هیأت حاکمه بوده و به خاطر شکستن بنبستهای اجتماعی و اعتقادی طرح گردیده است. به همین خاطر میتوان گفت که نهضت آزادی معتقد به گسست و عدم ثبات در نظریه ولایت مطلقه فقیه است. در همین راستا برخی افراد، نظریه ولایت مطلقه فقیه را مخلوق قانون اساسی جمهوری اسلامی و ناشی از ادغام و نظام حقوقی فقه شیعه و حقوق عمومی سیاسی دول جدید دانستهاند. در عین حال، بعضی قصد داشتهاند ولایت فقیه را از ابتدا مورد قبول مجلس خبرگان قانون اساسی به شمار آورند. از دید این دسته، تأیید اصل ولایت فقیه به خاطر آن بود که اکثریت این مجلس به روحانیون اختصاص داشته است و آنها به خاطر تعلقات و منافع صنفی و طبقاتی خویش، تصویب آن را تحمیل نمودهاند. برخی نیز برداشتی مغایر از چنین آرایی ارائه دادهاند و نهاد ولایت فقیه را حاصل تحول نگرش سنتی نسبت به اسلام میدانند. از این منظر، نهادهای سنتی؛ مانند امامت، تقلید و ولایت فقیه به وسیله زمان و تجربه تاریخی صیقلیافته و در قالب نهادهای جدیدی احیاء و در اشکال حقوقی مدرن نمود یافتهاند (اخوان کاظمی، 1379، ش13، ص263-232). رد چرخش گفتمانی نظریه ولایت فقیه در اندیشه سیاسی امام خمینی(قدس سره) همانطور که بیان شد، برخیها بهویژه با بررسی تفاوت ظاهری بحث در دو کتاب کشف اسرار و ولایت فقیه نظریه گسست را پذیرفتهاند. این در حالی است که در کتاب کشف اسرار، طرح اولیه ولایت مطلقه فقیه و حکومت اسلامی به وضوح به چشم میخورد و اهمیت ویژه کتاب کشف اسرار نیز به همین خاطر است، اما باید اذعان داشت که بسیاری از صاحبنظران و مؤلفین یا اساساً اهمیت این کتاب را نادیده گرفتهاند و یا توجه کافی را به آن مبذول نداشتهاند. به همین خاطر، شروع ارائه نظریه ولایت فقیه را به دروس امام در نجف و گفتارهای ولایت فقیه او در سال 1348 هجری شمسی نسبت دادهاند. آنچه برای برخی افراد، ایجاد سؤال کرده، این مطلب است که چرا در پارهای از مطالب کتاب به نظر میرسد حکومت سلطنتی، مورد تأیید قرار گرفته و امام معتقد است علما از قدیم الایام، با آن همکاری داشتهاند و در پارهای از موارد، حکومت سلطنتی به شرط نظارت اسلامی به جای آن پیشنهاد شده است. نظریه اخیر، بعدها از سوی امام، شرح و بسط بیشتری یافت و با تشکیل نظام جمهوری اسلامی وارد مرحله نوینی شد (لکزایی، 1378، ص3-2). اما این سه نظریه چگونه با یکدیگر قابل جمع است؟ نادیدهگرفتن کشف اسرار برای تبیین اندیشه سیاسی امام، بهخاطر اینکه پارهای از افکار مطرحشده در آن با نظریه ولایت فقیه قابل جمع نیست، امری نادرست است، بلکه مهم این است که اصالت اندیشه امام در باب ولایت فقیه را بتوان در کشف اسرار هم دریافت. بنابراین، به دو روش میتوان چرایی تحول اندیشه سیاسی حضرت امام را توضیح داد: یکی به طریق طبقهبندی محتوای اندیشه سیاسی اسلام و استفاده از روش گفتمانسازی در حوزه اندیشه سیاسی و دوم از طریق فهم مکانیزم اجتهاد در مکتب شیعه و فضای حاکم بر استنباط احکام اسلامی. طبق روش «گفتمانسازی»، تمامی محتوای اندیشه سیاسی اسلام را که توسط متفکران مسلمان ارائه شده است، میتوان در سه گفتمان قرار داد: گفتمان تغلّبی، گفتمان اصلاحی و گفتمان انقلابی... (جمالزاده و آقادادی، 1388، ص90). طبق این تقسیم، تمامی اندیشههایی که در صدد توجیه نظامهای سیاسی استبدادی بودهاند و برای آنها مشروعیتسازی میکردهاند، ذیل گفتمان تغلبی قرار میگیرند. آن دسته از اندیشهها که در صدد بهبودبخشیدن به اوضاع سیاسی و اجتماعی از طریق مسالمتآمیز و تدریجی بودهاند، ذیل گفتمان اصلاحی قرار میگیرند. اما اندیشههایی که سودای تغییر نظام سیاسی داشتهاند، بیانگر گفتمان انقلابی میباشند. طبق این روش، اندیشه سیاسی امام مرکب از دو گفتمان اصلاحی و انقلابی است. به عبارت دیگر، در اندیشه سیاسی او دو اندیشه، قابل شناسایی است: بخشی که ذیل گفتمان اصلاحی قرار میگیرد؛ مانند بحث اولی که از کشف اسرار بیان شد، اما در بحث دیگری که از همان کتاب در این نوشتار ذکر شد و نیز آنچه بعداً با عنوان ولایت فقیه در کتاب البیع یا کتاب ولایت فقیه مطرح شده است، در ردیف اندیشههای انقلابی امام قرار میگیرد. در حقیقت تحوّل اندیشه امام، حرکت اندیشه وی در میان این دو گفتمان است. گفتمان انقلاب، زمانی که خلأ قدرت و بحران مشروعیت توسط حضرت امام احساس شد، به طور جدّی مطرح گشت (همان، ص98-81). روش دوم توضیح تحول در اندیشه سیاسی امام، بر مبنای توضیح فضایی است که فقهاء در آن فضا به ارائه نظریات و فتاوای خویش پرداختهاند. قبل از توضیح این روش، توجه به این نکته لازم است که هر اندیشهای از دو گروه مسأله تشکیل شده است؛ گروهی که ثابت است و از آن با عنوان اصول ثابت اندیشه یاد میکنیم و مسائلی که متغیرند و در پناه اصول ثابت متناسب با شرایط زمانی و مکانی مختلف، جعل میشوند؛ مثلاً بر اساس اصل «لاضرر و لاضرار فی الاسلام» (شیخ صدوق، 1367، ج4، ص243) در بحث نظام سیاسی نیز اصول خاصی حاکم است. بر طبق این اصول، هر قدر که بتوانیم در جهت کاهش ظلم و افزایش عدالت قدم برداریم، به همان میزان مکلفیم. بنابراین، تمامی آنچه در اندیشه حضرت امام آمده است؛ همچون پذیرش سلطنت مشروطه، نظارت فقهاء و همچنین ولایت فقیه، موجّه و قابل توضیح است. سلطنت مشروطه و حتی سلطنت عادله که حداقلی از ضرورت نظام سیاسی است، در یک سو قرار میگیرد و در طرف دیگر، نظام سیاسی الهی است که معصوم یا نایب امام معصوم؛ یعنی فقیه جامع الشرائط در رأس آن باشد و این حداکثر آرمانی است که میتوان برقرار کرد. نمیتوان گفت بخشی از این دو گروه مسائل، در آغاز فعالیت امام مطرح شده بود و بخش دیگر در اواخر عمر او، بلکه هر دو گروه، در کشف اسرار و نیز کم و بیش در سایر آثار ایشان بیان شده است؛ یعنی همانگونه که در کشف اسرار هم مسائل اصیل ـ نظریه حکومت فقیهان ـ و هم مسائل اندیشهای منطبق بر مقتضیات، مطرح شده است. در کتاب البیع نیز در کنار نظریه ولایت فقیه، نظریه حکومت عدل مؤمنان نیز مطرح گشته است (امام خمینی، 1379، ج2، ص820-508). بهطور کلی در شرایطی که امکان ساقطکردن نظام سیاسی وجود ندارد، اندیشمند عاقل برای سقوط آن، اتلاف وقت نمیکند، بلکه در حد توان در اصلاح آن میکوشد. اما اگر فضا و شرایط برای سقوط حکومت مناسب باشد نیز برای اصلاح آن، وقت تلف نمیکند، بلکه در سرنگونی آن میکوشد. این دقیقاً چیزی است که حضرت امام در سیره عملی خویش آن را به نمایش گذاشت (جمالزاده و آقادادی، 1388، ص98-81). بنابراین، درباره ادعاهای مطرحشده پیرامون نظریه ولایت فقیه در منشور فکری امام و برای فهم این موضوع که آیا نظریه ولایت فقیه در اندیشه ایشان تحول داشته است یا خیر، باید چند نکته را در کنار یکدیگر مد نظر قرار داد: اول اینکه آیا اصلاً ولایت فقیه ابتکار و خلاقیّت شخصی امام بوده است؟ به طور طبیعی چنین نیست؛ کسانی که اطلاع عمومی از فضای بحث ولایت فقیه در ادبیات اسلامی و شیعی دارند، بدون هیچگونه شبههای معتقدند که ولایت فقیه یکی از ارکان اعتقادی تفکر شیعی در عصر غیبت است. مراجعه به آثاری، چون «عوائد الایام» مرحوم «نراقی» یا «جواهر الکلام» مرحوم «نجفی» و... این موضوع را بهوضوح روشن میسازد. دوم اینکه نظر شخص حضرت امام درباره ولایت فقیه چه بوده است؟ در پاسخ به این سؤال که نظر امام درباره ولایت فقیه بارها تغییر کرده است، باید گفت بر اساس دادههایی که در این مقاله از کتاب کشف اسرار و حکومت اسلامی آمده است، اثبات نمیگردد؛ زیرا ایشان مبحث ولایت فقیه را در سالهای پایانی عمرشان در سال 1368 یا در سال 1357 و یا در سالهای 1342 تا 1348 هجری شمسی مطرح نکردهاند، بلکه «کشف اسرار» را در سال 1323 هجری شمسی ـ حدود سن 42 الی 43 سالگی ـ ؛ یعنی قبل از اینکه به مقام مرجعیّت برسند نوشتهاند و نظر ایشان مربوط به زمانی است که «آیهالله بروجردی» مرجع مسلم و مطلق شیعه در قم بودند و حضرت امام که یک استاد فاضل در حوزه علمیّه بودند آن را نوشتند و در این کتاب آشکارا اعلام نمودند که اساساً ولایت فقیه از مسلمات شیعه است. نکته بسیار جالب اینکه «حکمیزاده» در این کتاب، شیعه را متهم میکند که شما با پادشاهان مماشات و همراهی میکنید، حضرت امام آشکارا این جمله را بیان میفرمایند که علمای شیعه مادامی که جایگزین را ـ به صورت اجرایی ـ نتوانند برپا کنند، سعی کردهاند به مقدار ممکن با حکومتهای پوسیده، همکاری کنند تا جایگاه حقانیّت شیعه را نگه دارند؛ یعنی حضرت امام، «از باب دفع افسد به فاسد و از باب جلوگیری از هرج و مرج در جامعه، علمای شیعه، نظام پادشاهی را تحمل کردند» (طیبصحرایی، 1390، ص1). حکمیزاده در کتاب اسرار هزار ساله، نکته دیگری را مطرح میکند مبنی بر اینکه علمای شیعه کسانی؛ مانند «رضاخان» یا «محمدرضا پهلوی» را اولیالامر خود میدانند! امام بسیار شفاف و ساده، اولیالامربودن پادشاه را رد میکنند و اثبات مینمایند که اولیالامر در زمان غیبت، فقهاء هستند؛ بهعلاوه امام در کتاب کشف اسرار، مجموعهای از احادیث اثباتکننده ولایت فقیه را از ائمه معصومین(ع) نقل میکنند و این امر نشان از شفافیّت نگاه حضرت امام به مبحث ولایت فقیه دارد. سوم، اینکه امام چرا تا سال 1340 هجری شمسی اساساً خیلی موضعگیری مفصل و علنی خود را در فضای سیاست بروز نمیدهند؟ به این دلیل که امام، زمانی که حضرت آیهالله بروجردی در قید حیات بودند، علیرغم برخی از اختلاف سلیقههایی که با ایشان داشتند، از آنجایی که آیهالله بروجردی را ولی فقیه زمان میدانستند، نظرات خود را آشکار نساختند. چهارم اینکه آیا امام، ولایت فقیه را زمانی که خودشان مرجع تقلید شدند، مطرح کردند؟ پاسخ این است که سالها قبل از اینکه ایشان مرجع بشوند و قبل از اینکه اساساً مردم دیدگاه فعلی امام را بشنوند، ولایت فقیه را مطرح کردند و تا سال1340 هجری شمسی که آیهالله بروجردی رحلت فرمودند، ایشان در ارتباطات و رفتارشان به ولایت فقیه عمل کردهاند و پس از آیهالله بروجردی نیز در قالب همین ولایت، مبارزه جدی خود را با شاه آغاز نمودند. در استیضاحی که حضرت امام از «اسدالله علم» انجام میدهند؛ ـ چون در دوره اسدالله علم، مدتها کشور مجلس نداشت ـ این جایگاه را برای خودشان کاملاً محفوظ میدانند که در نطقی اسدالله علم را استیضاح نمایند. پنجم، حضرت امام(قدس سره) سالهای 1349-1348 هجری شمسی مبحث ولایت فقیه را در قالب درسهایی مفصل و مجزا از دیگر مباحث، مطرح کردند؛ در حالی که اساساً هنوز نشانهای از پیروزی یا امکان برقراری حکومت مورد نظر ایشان وجود نداشت. همچنین بار دیگر قبل از پیروزی انقلاب و اساساً در شرایطی که معلوم نبود کار نهضت به کجا خواهد رسید و در تبعید حضور داشتند، بحث ولایت فقیه را به طور مفصل و مبنایی با استدلالهایی اساسی مطرح نمودند. بنابراین، سوابق نظرات حضرت امام در طول این سالهای طولانی؛ یعنی از سال 1323 تا 1340، از 1340 تا 1342 و از 1342 تا 1348 هجری شمسی نشان میدهد که ولایت فقیه، جزء اعتقادات راسخ امام است (همان) و نظریه امام در خصوص اصل ولایت فقیه ثابت بوده است. ششم، با توجه به آنچه گذشت، گزارههای قابل استنتاج از بررسی نظریه ولایت فقیه در کتابهای امام خمینی(قدس سره) و به صورت موردی، دو کتاب کشف اسرار و حکومت اسلامی، در کنار سیره عملی او به شرح زیر میباشد: 1. نظریه ولایت مطلقه فقیه، در سیره نظری و عملی امام خمینی دارای قدمت، ثبات و انسجام است و ارائه و اعلام کامل آن، بهخاطر رعایت مصالح اسلام و مردم و با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی، به شکل تدریجی صورت گرفته است. 2. نظریه ولایت مطلقه فقیه، ناشی از استنباط و اجتهاد فقهی، مبتنی بر نقش زمان و مکان مورد نظر امام خمینی است و جزئی از این مجموعه به حساب میآید. با اثبات قدمت چنین شیوه اجتهادی در سیره نظری و عملی ایشان، قدمت و ثبات و انسجام نظریه ولایت مطلقه فقیه، ثابت میشود. 3. مردم با ویژگیها و قابلیتهای خاص و مقطعی خویش، در ارائه و اعلام تدریجی نظریه ولایت مطلقه فقیه مؤثر بودهاند. محوریبودن نقش مردم در سیره نظری و عملی امام خمینی(قدس سره) و اهمیت به پذیرش و خواست عمومی و بلوغ فکری و سیاسی مردم، عامل اساسی در ارائه تدریجی نظریه ولایت مطلقه فقیه بوده است. 4. روحانیت و حوزهها با ویژگیها و قابلیتهای خاص و مقطعی، در ارائه و اعلام تدریجی نظریه ولایت مطلقه فقیه مؤثر بودهاند. رخوت، استعمارزدگی، بیایمانی و دنیازدگی، نافهمی، تقدسمآبی و تحجراندیشی برخی از روحانینمایان و اشکال و مانعتراشی و تهمتهای بعضی از آنها نسبت به نهضت و حرکت امام خمینی(قدس سره) و به طور کلی رکود و آفتزدگیهای مقطعی حوزهها، از عوامل تأخیر و تدریج ارائه نظریه ولایت مطلقه فقیه بوده است. همچنان که همیاری و همکاری روحانیت اصیل و مبارز با این نهضت، تفصیل نظری و تحقق عملی این نظریه را پیش انداخته است. 5. وضعیت بحرانی و اضطراری کشور، خصوصاً در سالهای اوایل انقلاب، ایام دفاع مقدس و ضرورت حفظ نظام اسلامی و آرامش سیاسی کشور و پرهیز از طرح مسائل مناقشهپذیر، از عوامل تأثیرگذار بر نحوه ارائه تدریجی نظریه ولایت مطلقه فقیه بوده است (اخوان کاظمی، 1379، ش13، ص234). در یک جمعبندی میتوان گفت که شرایط سیاسی و اجتماعی زمان تألیف کتاب کشف اسرار، بسترهای تدوین این کتاب و هدف خاص تألیف آن در محتوای سیاسی آن تأثیر زیادی گذاشته است و از آنجایی که هدف امام در این کتاب چیزی غیر از تدوین و ترسیم حکومت ولایی و مختصات نظام جمهوری اسلامی بوده، میتوان گفت ولایت فقیه در این کتاب وجود دارد، اما به علت وجود اهداف مشخص در آن شرایط زمانی خاص، تمرکز زیادی بر آن نگشته است، اما در شرایط زمانی و مکانی مناسب، امام خمینی(قدس سره) به ترسیم شِمای کلی حکومت اسلامی و نقش ولایت فقیه پرداختند و بر این اساس، موضوع ولایت فقیه در اندیشه امام، چرخش گفتمانی نداشته است، بلکه روندی تدریجی را سپری نموده است. نتیجهگیری با بررسی دو کتاب حکومت اسلامی و ولایت فقیه و درنظرگرفتن مقتضیات، این نتیجه حاصل میشود که نظریه ولایت فقیه در اندیشه سیاسی امام خمینی(قدس سره) دارای گسست و چرخش گفتمانی نمیباشد و او از سال1323 هجری شمسی تا پایان عمر، در خصوص نقش فقیهان در حکومت و حکومت فقهاء، دارای یک نظر بوده است. در کتاب کشف اسرار به دلیل فضای سیاسی و مذهبی حاکم و نیز موضوع خاص کتاب که پاسخگویی به شبهات مشخصی بود، امام بحث خود را در مورد ولایت فقیه، مجمل و آن را بر اساس شرایط و مقتضیات زمان و مکان به صور مختلف مطرح ساخت. ازاینرو، تفاوت ماهوی بین ولایت فقیه در کتاب کشف اسرار و در کتاب حکومت اسلامی و در مباحث بعدی ایشان وجود ندارد. اندیشه حکومت اسلامی امام خمینی(قدس سره) که سرانجام به صورت نظام جمهوری اسلامی در آمد، از دو عنصر حاکم شایسته ـ عادل و عالم ـ و مردم مسلمان انتخابگر تشکیل یافته است و بدین رو، در نوع خود بدیع و نو و در عین حال، نمونه روشنی از مردمسالاری دینی است. رهبری در آن؛ اگرچه دارای اختیارات وسیعی است، اما خارج از قانون و مقررات اسلامی حکم نمیراند و در غیر این صورت، صلاحیت حکومت را نخواهد داشت و از سوی مجلسی که مردم به همین منظور برگزیدهاند ـ مجلس خبرگان رهبری ـ عزل میشود. پس از پیروزی انقلاب و تصویب قانون اساسی، امام در بحث ولایت فقیه نظر قانون اساسی را ارج نهادند. پس از آن نیز طی سالهای 1366 تا 1368 هجری شمسی بود که بار دیگر نظر خود را با توجه به مسائل مطرحشده به روشنی و صراحت، مورد تأکید قرار دادند. بنابراین، اصل ولایت سیاسی فقیه، از اصول ثابت در اندیشه سیاسی امام خمینی است، اما ایشان بیان و تحقق عملی آن را منوط به مقتضیات زمانی و مکانی نموده است. منابع و مآخذ 1. قرآن کریم. 2. ابن منظور، ابوالفضل جمالالدین محمدبنمکرم، لسان العرب، ج15، بیروت: نشر دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع ـ دار صادر، 1414ق. 3. اخوان کاظمی، بهرام، «قدمت و ثبات نظریه ولایت مطلقه فقیه در سیره امام (ره)»، فصلنامه کتاب نقد، ش13، پاییز1379. 4. اداره کل امور فرهنگی و اجتماعی، ولایت فقیه؛ آفتاب بصیرت، بیجا: اداره کل امور فرهنگی و اجتماعی، 1389. 5. امام خمینی، سیدروحالله، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1376. 6. --------------، الرسائل، ج1، قم: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1368. 7. --------------، کتاب البیع، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1314ق. 8. --------------، کشف اسرار، قم: نشر مظفر، 1323. 9. --------------، صحیفه امام، ج10، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) (چاپ و نشر عروج)، 1377. 10. --------------، صحیفه امام، ج2، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1379. 11. انصاری، حمید، حدیث بیداری: نگاهی به زندگینامه آرمانی، علمی و سیاسی امام خمینی(ره) از تولد تا رحلت، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چ32، 1386. 12. جعفرپیشهفرد، مصطفی، «چیستی ولایت؛ ولایت فقیه»، اندیشه قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، 1391. 13. جمالزاده، ناصر و آقادادی، میثم، «جایگاه و تأثیر کتاب «کشف اسرار» امام خمینی (ره) در تحولات سیاسی تاریخ معاصر ایران»، فصلنامه خط اول(رهیافت انقلاب اسلامی)، سال سوم، ش9، تابستان 1388. 14. جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه؛ ولایت فقاهت و عدالت، تنظیم و ویرایش محمد محرابی، قم: اسراء، 1378. 15. جوانپور هروی، عزیز و اکبری بیرق، حسن، «مطالعه تطبیقی نظریه ولایت فقیه و اندیشه سیاسی فارابی»، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، سال هفتم، ش21، تابستان 1389. 16. راغب اصفهانى، حسینبنمحمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت: نشر دارالعلم، 1412ق. 17. رجبی، محمدحسن، زندگینامه سیاسی امام خمینی(ره)، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1369. 18. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ترجمه محمدجواد غفاری و صدرالدین بلاغی، ج4، تهران: نشر صدوق، 1367. 19. شیرودی، مرتضی، «ولایت نظارتی و حکومتی در چارچوب نظریه انقلاب اسلامی»، هفتهنامه پگاه حوزه، ش87 ، نوزدهم بهمنماه 1381. 20. طیبصحرایی، محمد، «آیا امام خمینی(ره) در نظریه ولایت فقیه چرخش داشت؟»، پایگاه خبری ـ تحلیلی برهان، سرویس سیاسی، 27 تیرماه 1390. 21. فتحی، امیرحسین، «از ولایت فقیه تا جمهوری اسلامی»، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، ش9و10، تابستان و پاییز 1386. 22. فوزی، یحیی، اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)، قم: دفتر نشر معارف، 1384. 23. قربانی گلشنآبادی، محمد، «امام خمینی و نظریه ولایت فقیه؛ تمسّک به بیانات معصومین و استناد به براهین عقلی»، روزنامه رسالت، بخش اندیشه، 18 اردیبهشتماه 1389(الف). 24. -----------------، «کتابی به نام کشف الاسرار؛ امام خمینی (ره) و پاسخگویی به شبهات»، روزنامه رسالت، صفحه گفتوگو، 12خردادماه 1389(ب). 25. قیصری، نورالله و خانی آرانی، الهه، «ایده ولایت فقیه در عصر غیبت در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)»، پژوهشنامه متین، سال سیزدهم، ش51، 1390. 26. لکزایی، شریف، بررسی تطبیقی نظریههای ولایت فقیه، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1378. 27. مألوف، لوئیس، المنجد، مترجم: محمد بندرریگی، ج2، تهران: انتشارات ایران، 1382. 28. نوروزی، محمدجواد، «اسلام، مدرنیته و حاکمیت دینی در جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه معرفت سیاسی، سال سوم، ش2، پاییز و زمستان 1390. 29. نهضت آزادی ایران، تفصیل و تحلیل ولایت مطلقه، تهران: انتشارات نهضت آزادی ایران، بیتا. محمدحسین جمشیدی: استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس. سیدمحمدجواد قربی: کارشناس ارشد اندیشه سیاسی اسلام پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی. مهرداد جمشیدیان: دانشجوی دکترای فقه و حقوق اسلامی دانشگاه مذاهب اسلامی. فصلنامه حکومت اسلامی شماره 72. انتهای متن/
http://fna.ir/CTEIEZ
94/10/14 - 06:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]
صفحات پیشنهادی
نظریه ولایت فقیه و ثبات آن در اندیشه سیاسی امام خمینی(قدس سره) - بخش اول بحث ولایت فقیه در کشف اسرار
نظریه ولایت فقیه و ثبات آن در اندیشه سیاسی امام خمینی قدس سره - بخش اولبحث ولایت فقیه در کشف اسرارنظریه ولایت فقیه یکی از مهمترین ارکان اندیشه سیاسی امام خمینی قدس سره در ارتباط با رهبری جامعه اسلامی در عصر غیبت امام معصوم ع است چکیده نظریه ولایت فقیه یکی از مهممسئول سیاسی سپاه ناحیه امام سجاد (ع) قزوین: مردم قزوین با پیروی از ولایت فقیه فتنهها را خاموش کردند
مسئول سیاسی سپاه ناحیه امام سجاد ع قزوین مردم قزوین با پیروی از ولایت فقیه فتنهها را خاموش کردندمسئول سیاسی سپاه ناحیه امام سجاد ع قزوین گفت به لطف خدا مردم استان قزوین همچون سایر استانهای دیگر کشورمان با پیروی از ولایت فقیه و داشتن بصیرت لازم این فتنهها را خاموش کردند بسیدحسن خمینی: انسان در فعالیت سیاسی باید انصاف و ادب داشته باشد / اجتهاد در اندیشه امام باید توسط افراد صاحب ص
سیدحسن خمینی انسان در فعالیت سیاسی باید انصاف و ادب داشته باشد اجتهاد در اندیشه امام باید توسط افراد صاحب صلاحیت انجام شود یادگار گرامی امام گفت پذیرش مکتب امام یکی از اصول موضوعه اجتهاد در آراء و اندیشه های ایشان است و این اجتهاد باید توسط اهل آن و افراد صاحب صلاحیت صورت پسید حسن خمینی:اجتهاد در اندیشه امام باید توسط افراد صاحب صلاحیت انجام شود/ انسان در فعالیت سیاسی باید انصاف و
سید حسن خمینی اجتهاد در اندیشه امام باید توسط افراد صاحب صلاحیت انجام شود انسان در فعالیت سیاسی باید انصاف و ادب داشته باشد یادگار گرامی امام گفت پذیرش مکتب امام یکی از اصول موضوعه اجتهاد در آراء و اندیشه های ایشان است و این اجتهاد باید توسط اهل آن و افراد صاحب صلاحیت صورت پذیرنشست «جایگاه وحدت در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)» برگزار می شود
نشست جایگاه وحدت در اندیشه سیاسی امام خمینی ره برگزار می شود شناسهٔ خبر 3014736 - شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ - ۱۲ ۰۳ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها دومین نشست علمی تخصصی همایش بین المللی گفتمان اسلام سياسی امام خمينی و جهان معاصر با موضوع جایگاه وحدت در اندیشه سیاسی امام خمینامام جمعه زرند: ملت ایران با فرمان ولایتفقیه توطئه دشمنان را خنثی میکنند
امام جمعه زرند ملت ایران با فرمان ولایتفقیه توطئه دشمنان را خنثی میکنندامام جمعه زرند گفت ملت ایران باید تحت فرمان ولایتفقیه توطئههای دشمنان را خنثی و نقش بر آب کنند به گزارش خبرگزاری فارس از زرند ظهر امروز به مناسبت 9 دیماه روز بصیرت و میثاق امت با ولایت تجمع بزرطرح شو رای رهبری برای تضعیف اقتدار ولایت فقیه است / برخی ها به بهانه نسبت با امام (ره) تاریخ را تحریف می کنند
معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح با بیان اینکه کسی از امام راحل استکبارستیزتر وجود ندارد گفت حالا عده ای تحلیل می کنند که امام اهل سازش بودند ولی نباید این حرف ها را قبول کنیم 1 بازدید | | نویسنده مدیربه گزارش هزار نیوز به نقل از فارس ا سردار علیرضا افشار پیش از ظهر روز گبعضی ها بعد از ارتحال امام گفتند که ما در زمان امام نیز ولایت فقیه را قبول نداشتیم/ضدیت با ولایت فقیه شیوه مدر
آیت الله سید احمد خاتمی همان کسانی که در زمان امام خمینی ره خود را سنجاق به امام کرده و برای خود برو و بیایی راه انداخته بودند بعد از ارتحال امام خمینی ره گفتند که ما در زمان امام نیز ولایت فقیه را قبول نداشتیم و خیلی ساده انگاری است که فتنه ۸۸ را دعوای ریاست جمهوری تلقی کنیمامام جمعه پلدختر: شناخت ولایت فقیه از مهمترین شاخصههای بصیرت و دوری از فتنه است
امام جمعه پلدختر شناخت ولایت فقیه از مهمترین شاخصههای بصیرت و دوری از فتنه استامام جمعه پلدختر گفت شناخت ولایت فقیه و پیروی از عالمان وارسته از مهمترین شاخصههای بصیرت و دوری از فتنه است به گزارش خبرگزاری فارس از پلدختر حجتالاسلام محمد سوری ظهر امروز در مراسم یوماامام جمعه یزد: پیروی از ولایت فقیه نقش اساسی در شکست دشمنان دارد
یزدانلاین- آیت الله محمدرضا ناصری در خطبه های نمازجمعه یزد افزود از برکات مهم و حیات بخش انقلاب اسلامی موضوع ولایت فقیه و پیروی همگان از این اصل مترقی است که باید همواره به آن عنایت خاص داشت وی ادامه داد ملت قهرمان ایران در 37 سال گذشته با پیروی از ولایت فقیه در عرصه های مختلف-
گوناگون
پربازدیدترینها