واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/ مهدی عرب
سیاستهای ایالات متحده در برابر جمهوری اسلامی ایران/ دستیابی به انرژیهای نوین در گذار به نظام چند قطبی
اکنون مراحل گذار نظام دو قطبی به چند قطبی را در صحنه بینالملل شاهد هستیم و در این گذار بسط حاکمیت سرزمینی، حاملهای انرژی و دستیابی به انرژیهای نوین در دستور قدرتهای صحنه بینالملل باقی و جاری است.
به گزارش خبرگزاری فارس، حجتالاسلام مهدی عرب کارشناس مسائل سیاسی یادداشتی با عنوان «سیاستهای ایالاتمتحده در برابر جمهوری اسلامی ایران» به بررسی نقش آمریکا در شرایط جدید پرداخت که در ادامه میآید: در یادداشت حاضر، جدا از رویکردهای فقهی و دینی و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال ایالاتمتحده آمریکا، سعی بر آن است با رویکردی تاریخی و علمی به سیاستهای ایالاتمتحده در برابر جمهوری اسلامی ایران بپردازیم.
یکی از ضرورتها و ارکان حکومتها، بسط و افزایش قدرت در محیط داخلی و بینالمللی است. مؤلفههای قدرت که ضامن اقتدار و تثبیت نظامهای حکومتی است سیاست، اقتصاد، فرهنگ و ... را شامل میگردد.
حکومتها فاقد از نظام وارههای ایدئولوژیک حاکم بر آنها، برای دستیابی به قدرت، درصحنه روابط بینالملل، بر اصل منافع اهتمام و تأکید میورزند، در گذاری تاریخی منافع از سوی ابرقدرتها، تنها منافع یکسویه و به تعبیری استعمار گونه یا امپریالیستی تعریف میگردید، اما در قرون اخیر قدرتهای بزرگ ضمن تغییر در شیوهها و روشهای استعمار گونه، مجبور به پذیرش منافع متقابل یا دوسویه درصحنهی روابط بینالملل گردیدهاند.
بسط و حفظ منافع، اصلی مهم در تعیین سیاستهای حاکمیتی است. نظام تکقطبی، دوقطبی و چندقطبی در گذار تاریخی حکومتها همواره مبنای تحولات سیاسی، اجتماعی، جنگها و ... بوده است.
کشورهای هدف، همواره دستخوش زیادهخواهی ابرقدرتها و ستیز آنان برای تعیین قطبهای نظام جهانی گردیدهاند.
اکنون مراحل گذار نظام دوقطبی به چندقطبی را درصحنهی بینالملل شاهد هستیم و در این گذار بسط حاکمیت سرزمینی، حاملهای انرژی و دستیابی به انرژیهای نوین در دستور قدرتهای صحنه بینالملل باقی و جاری است.
سلطه بر خاورمیانه به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک آن، همواره از سوی قدرتهای بزرگ در بازی قدرت، میدان رویارویی بوده و خواهد بود.
قدرتهای بزرگ برای سلطه در این منطقه هر از چندی مهرههای بازی در این میدان را با تطمیع یا تهدید تعویض نموده، اما همچنان سیاست همان سیاست و میدان همان میدان میماند.
رضاشاه و متفقین، محمد رضاشاه و ژاندارمی منطقه و اکنون میان ایران و عربستان، عربستان مهرهی ایالاتمتحده در منطقه خاورمیانه به بازیگری بسط قدرت آمریکا میپردازد.
سیاستهای آمریکا در دوران محمدرضا پهلوی نیز بهخوبی آشکار میسازد که ایالاتمتحده برای بسط منافعش به هیچیک از متحدانش وفادار نخواهد ماند و بهمحض تهدید منافع برای تثبیت آن مهره را تغییر و زمینبازی را حفظ میکند.
سیاست ایالاتمتحده و قدرتهای بزرگ بسط منافع است که دوستانه یا خصمانه ظهور و بروز مییابد؛ با رجوع به تاریخ درمییابیم برای ایالاتمتحده آمریکا، نوع حکومت ایران برای آمریکا، سلطنتی یا جمهوری تفاوت نمیکند، تنها تأمین منافع آمریکا اولویت است.
اگر در این منفعت خللی ایجاد شود، هر که باشد حمایت ایالاتمتحده را نخواهد داشت، چه سلطنت محمدرضا پهلوی که یکپارچه آمریکایی بود و به گفته وی در کتاب پاسخ به تاریخ، آمریکا را عامل سقوط سلطنت پهلوی معرفی میکند و چه جمهوری اسلامی ایران.
اما علت سیاست خصمانه آمریکا با جمهوری اسلامی ایران این است که ایران اسلامی، ضد امپریالیسم است و حاضر به پذیرش مهرهی بازی آمریکا و نقشآفرینی سیاستها در منطقه خاورمیانه نیست و در سیاست خود استقلال و منافع متقابل را در عرصه داخلی و خارجی تعریف نموده است.
با سیری در تاریخ و مناسبات بینالمللی، تنها راه تغییر سیاستهای خصمانه ایالاتمتحده آمریکا، قدرت بلامنازع منطقهای شدن است که با راهبرد حفظ وحدت و انسجام داخلی، تقویت ارتباط با کشورهایی چون روسیه، چین، هند و ژاپن موازنهی قدرت را برقرار و تحکیم نمود، همچنین به حمایت از جبهه مقاومت در منطقه، پویایی در کسب دانشهای نوین و بومیسازی آن و افزایش قدرت بازدارندگی دفاعی اهتمام ورزید.
94/10/13 - 17:19
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]