واضح آرشیو وب فارسی:عقیق: حوزه / قرآن کریم ،قانون شکنى و سرپیچى از دستورهاى الهى را مصداق اسراف معرفی کرده و تصریح داردکه، حکمِ قضایى اسراف و فساد در جامعه، اعدام و تبعید است.عقیق :درادامه سلسله مباحث واژه های قرآنی مصادیق اسرافِ اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهد. استبداد، خودکامگى، استکبار، استثمار، خونریزى، ستم و هرگونه فساد اجتماعى از مصادیق بارز اسراف به شمار مى رود.[1] خداوند در سوره مائده، پس از بیان نزاع هابیل و قابیل که سرانجام آن تحقق نخستین فساد بر روى زمین بود، بنى اسرائیل را از ریختن خون بى گناهان و فساد بر زمین نهى کرده و از فسادهاى اجتماعى آنان به اسراف تعبیر مى کند: «ثُمّ إِنّ کَثیرًا مِنهُم بَعدَ ذلکَ فِى الأَرضِ لَمُسرِفون» (مائده/5، 32) مفسران در توضیح اسرافکارى بنى اسرائیل، مواردى را بر شمرده اند: حلال شمردن حرامهاى الهى، قتل و خونریزى، کفر و شرک، مخالفت با پیامبران، پیروى از هواى نفس، ارتکاب گناهان و هرگونه تجاوز به حریم حق و حقیقت.[2] خداوند در این آیه، قانون شکنى و سرپیچى از دستورهاى الهى را مصداق اسراف شناسانده است.[3] به تصریح قرآن، حکمِ قضایى اسراف و فساد در جامعه، اعدام و تبعید است. (مائده/5، 33) در آیه 83 یونس/10 به ترس و نگرانى یاران موسى(علیه السلام)از فرعون و سپاهیانش اشاره شده، فرعون را مستبدّى برترى جو مى شمرد که در زمره مسرفان است: «إِنّ فِرعَونَ لَعال فِى الأَرضِ و إِنّهُ لَمنَ المُسرِفین» فرعون با ادعاى خدایى و ارتکاب قتل و ستم بسیار و عصیان و طغیان آشکار در برابر خداوند، از مصادیق بارز مسرفان به شمار مى رود.[4] آیات 30 ـ 31 دخان/44 نیز به نجات بنى اسرائیل از عذابها و شکنجه هاى فرعونیان اشاره کرده و فرعون را مردى متکبّر و اسرافکار خوانده است: «إِنّهُ کانَ عالِیًا مِنَ المُسرِفین» حضرت صالح(علیه السلام) در آیات 141 ـ 152 شعراء/26 با اندرز قوم ثمود، آنان را به تقواى الهى و اطاعت از پیامبر خدا فرا مى خواند. سپس آنان را از پیروى مسرفان پرهیز داده، این گروه را مفسد در زمین مى شناساند که هیچ گاه به اصلاح امور اقدام نمى کنند: «و لاَ تُطیعُوا أَمرَ المُسرِفینَ * الَّذینَ یُفسِدونَ فِى الأَرضِ و لاَ یُصلِحون» مفسران، بزرگان و رؤساى قوم ثمود را مصداق اسرافکاران در این آیات دانسته[5] و تجاوز و افساد آنان را موجب حلول عذاب الهى شمرده اند، زیرا فساد، همواره عذاب خداوند را در پى دارد.[6] منبع: کتاب جرعه ای از زلال قرآن پی نوشت: [1]. نمونه، ج 15، ص 307. [2]. جامع البیان، مج 4، ج 6، ص 279; مجمع البیان، ج 3، ص 290. [3]. راهنما، ج 4، ص 354. [4]. مجمع البیان، ج 5، ص 192. [5]. همان، ج 7، ص 313. [6]. المیزان، ج 15، ص 306. منبع:حوزه
یکشنبه ، ۱۳دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عقیق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]