تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به وسيله من هشدار داده شديد و به وسيله على عليه ‏السلام هدايت مى‏يابيد و به وسي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834090462




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خبر گزاری فارس - سیری بر عملکرد پدر معنوی فتنه سبز - قسمت سوم و پایانی شیرین عبادی: پدر مرا ببخش که قدر تو را ندانستم!؟


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: سیری بر عملکرد پدر معنوی فتنه سبز - قسمت سوم و پایانی
شیرین عبادی: پدر مرا ببخش که قدر تو را ندانستم!؟
محسن مخملباف که در سینما و هنر مرزهای ابتذال را در نوردیده ‌و در حوادث پس از انتخابات به یکی از فعالان پر جنب و جوش فتنه در خارج کشور مبدل شده بود، جایزه "آزادی برای خلق هنری" را که از جشنواره ای در لندن کسب کرده بود را به منتظری؛ "پدر معنوی فتنه سبز" تقدیم کرد.

خبرگزاری فارس: شیرین عبادی: پدر مرا ببخش که قدر تو را ندانستم!؟



همدردی با خانواده مجرمین سیاسی از دیگر اقدامات انجام گرفته در این ایام فتنه که آقای منتظری نیز وارد آن عرصه شد، "مظلوم نمایی" توسط کسانی بود که به جرم اقدام علیه امنیت ملی دستگیر و در دادگاه مجرمین شناخته شده بودند. در سال 88 دهها نامه به بهانه‌های مختلف توسط منسوبین به این افراد نوشته شد تا جو تبلیغاتی سنگینی را علیه نظام اسلامی ایجاد نمایند بدون اینکه اشاره‌ای به جرم این افراد که اسناد و مدارک آن موجود است شده باشد. بخشی از این نامه ها نیز خطاب به آقای منتاظری نوشته شد تا بدین شکل ایشان را وادار به اظهار نظر نمایند. سوگنامه "زینب"، فرزند "سعید حجاریان" تئوریسین جریان دوم خرداد که در حوادث پس از انتخابات در برابر دوربین رسانه ملی به خطاها و اشتباهات راهبردی این جریان در فاصله گرفتن از آموزه‌های اسلامی و انقلابی و تکیه دادن به مکاتب سکولار غربی اعتراف کرد، از جمله نامه‌هایی بود که از سوی ‏منتظری بی‌پاسخ نماند. وی باز هم بدون اینکه اشراف کاملی به ماجرا داشته باشد، به دفاع از مجرمین حوادث پس از انتخابات پرداخت و در بخشی از پاسخ خود چنین نوشت: «دخترم; پدرت و سایر زندانیان سیاسی که این روزها به بند کشیده شده و برای‏ ‏گرفتن اعترافات دروغ و خلاف واقع زیر شکنجه و فشار قرار گرفته اند چشم و‏ ‏چراغ ملت رشید ما می‎باشند و شما خانواده های عزیز آنان با صبر و بردباری و‏ ‏تدبیر علاوه بر این که نزد خدای متعال اجر و پاداش بی حساب صابران را دارید،‏ ‏می‎توانید مظلومیت آنان را به دنیا ثابت نمایید»[1] منتظری حتی منتظر نماند تا اعترافات صریح تئوریسین جریان دوم خرداد را بشنود و آنگاه در مقام قضاوت و صدور رای بر علیه نظام اسلامی قرار بگیرد. در شهریور ماه بود که نامه دیگری این بار به نام "مجمع زنان اصلاح طلب" خطاب به آقای منتظری منتشر شد که در آن نسبت به وضعیت آینده احساس نگرانی شده بود. نویسندگان نامه ضمن تاکید بر اینکه «مسلمانیم ، ایرانی‏ ‏هستیم ، دین و کشور و ملت خود را دوست داریم و برای پیروزی انقلاب‏ ‏اسلامی از سال ها قبل از انقلاب زحمات زیادی متحمل شده ایم«! دهان به شکایت گشوده و هشدار می‌دهند که: «دیر نیست اگر فرهنگ خدعه و نیرنگ و‏ ‏دروغ به رویه ای معمول در جامعه بدل شود و زحمات دینداران برای اصلاح‏ ‏جامعه عملا بی اثر بماند»[2] البته معلوم است که این حامیان سرسخت فتنه که حب و بغض چشمانشان را کور کرده است، دروغها، فریبها و نیرنگهای متعدد فتنه‌گران و در راس آن دروغ و خیانت بزرگ طرح ادعای تقلب در انتخابات را در انتخابات ندیده باشد و آنگاه رقیب را به این صفات رذیله متهم سازند. آقای منتظری نیز در مقام پاسخ برآمد و با تکرار سخنان پیشین خود اعلام نمود که «‏اینجانب در حد توان، و بنابر احساس مسئولیت و وظیفه انسانی و شرعی،‏ ‏در رابطه با حوادث و فجایع پس از انتخابات و تضییع حقوق معترضین به‏ ‏نتیجه انتخابات اخیر و ضرب و شتم و کشتار عده‌ای بیگناه و نیز‏ ‏دستگیری تعداد زیادی از نخبگان و فعالان سیاسی و اعتراف‌گیری‌های‏ ‏اجباری و خلاف شرع و هتک حرمت افراد با پخش مصاحبه‌های بی‌مایه ‏ ‏تلویزیونی مطالبی را عنوان نموده‌ام; به امید آن که در جهت اصلاح امور و‏ ‏تنبه مسئولین مربوطه و جبران اعمال خلاف گذشته و بازگشت آرامش به‏ ‏جامعه و نیز اعتماد مردم به حاکمیت منشأ اثر باشد.» مادران مجرمین و فتنه گرانی که در دادگاه صالحه به حبس محکوم شده اند نیز با نامه نگاری به آقای منتظری شیخ را به ایراد سخن واداشتند. مادر "حسین نورانی نژاد" از جمله این نویسندگان نامه بود که منتظری در پاسخ وی بدون اینکه از جرم فرزند وی آگاه باشد، ساده لوحانه به دفاع از مجرمین پرداخته و نظام اسلامی را زیر سوال می‌برد و می‌نویسد: «فجایع اخیر نقطه سیاهی در کارنامه مسئولین‏ ‏امر است، که هیچ توجیهی عقلی و منطقی ندارد. ‏ ‏اینکه به حرکت آرام مردم و اعتراض آنان عنوان اغتشاش بدهیم‏ ‏مسأله را حل نمی کند. فقط یک راه قابل قبول است و آن برگشت‏ ‏از راه اشتباه و جبران آن می‎باشد. آزاد کردن زندانیان سیاسی‏ ‏اولین اقدامی است که مسئولین امر باید هرچه زودتر عملی کنند‏ ‏وگرنه خسارتهای دنیوی و اخروی فراوان در پی خواهد‏ ‏داشت. حتی یک ساعت سلب آزادی مردم بی‌گناه گناهی است‏ ‏بزرگ.»[3] پاسخ به نامه سرگشاده خاتمی، موسوی و کروبی به مراجع تقلید نامه سرگشاده سران فتنه به مراجع عظام تقلید که با امضای جمعی دیگر از همفکران[4] این جریان همراه بود، نیز منتظری را واداشت تا خود را مخاطب نامه قرار داده و در مقام پاسخگویی برآید. این نامه با اعتراض به دستگیریهای متهمین به نقش ‌آفرینی در سناریوی کودتای مخملی آغاز می‌شود و در ادامه با نفی وجود سناریویی به نام کودتای مخملین در بین این جریان، طرح آن را "محصول فرضیه‌های خیال‌پردازانه و سراپا اشتباه دستگاههای امنیتی" دانسته و می‌نویسند: «تنها راه برون رفت از این وضعیت، اقدام قاطع و شفاف نسبت به توقف فرایند امنیتی ساختن فضای پس از انتخابات، کوتاه کردن دست عوامل غیرمسئول، آزادی تمامی بازداشت‌شدگان و بازگرداندن روند رسیدگی به اتهامات به مجاری قانونی است. از شما مراجع عظام تقلید بعنوان مرجع و ملجأ ملت شریف ایران می‌خواهیم که پیامدهای زیانبار اتخاذ شیوه‌های قانون‌گریزانه را به دستگاه‌های ذیربط خاطرنشان ساخته و آنان را نسبت به اشاعة بیدادگری در نظام جمهوری اسلامی برحذر دارید.» [5] آقای منتظری در پاسخ ‏به نامه فوق مدعی می‌شود: «این جانب نیز مانند شما آقایان از اوضاع جاری و بحرانی کنونی که در اثر ندانم کاری و بی‌تدبیری بعضی از مسئولین برای‏ ‏جمهوری اسلامی پیش آمده سخت نگرانم، و آنچه را وظیفه شرعی و ملی خود تشخیص می‎دادم در پیامها و نوشته‌های‏ ‏قبلی تذکر داده‌ام«[6] ادعاهای عجیب و غریب منتظری در این نامه خواندنی است. به عنوان نمونه وی می‌نویسد: ‏«حاکمیت تاکنون چه نفعی از بحرانی که به وجود آورد برده است؟ جز این که اکثریت قاطع مردم عزیز را ناراضی و‏ ‏خشمگین نموده و فاصله خود را با آنان بیش از پیش کرده و جایگاه نظام جمهوری اسلامی را در دنیا ضعیف نمود و‏ ‏حساسیت و بدبینی بسیاری از مردم کشورهای دیگر و سازمانهای جهانی حقوق بشر را بیش از پیش برانگیخته است ؟» منتظری در تحلیلی وارونه نظام اسلامی را ایجاد کننده این بحران می‌خواند! در حالی که نظام طبق رویه تمام انتخابات پیشین، دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را در 22 خرداد با نظارت کامل شورای نگهبان برگزار کرده و اتفاقا همچون رویه انتخاباتهای گذشته این بار هم رییس‌جمهور دور گذشته مورد اعتماد و انتخاب ملت قرار گرفته است. بحران از آن زمان آغاز شد که نویسندگان نامه فوق بعد از شکست در انتخابات سناریوی کودتای مخملین را برای بازگشت به قدرت کلید زدند و با کشاندن هواداران به خیابانها تلاش کردند نظام اسلامی را مجبور به پذیرش بدعت ناصواب خود نمایند. در ادامه منتظری مدعی می‌شود: »‏چرا عقلای قوم کارها را به دست یک عده افراد نامتعادل و اسیر توهمات و تمایلات خطی و گروهی داده اند، تا همه چیز‏ ‏و از جمله مشروعیت نظامی که تاکنون برای آن این همه سرمایه‌گذاری شده است را زیر سوال ببرند و زمینه بدبینی و‏ ‏بی‌اعتقادی به اصل اسلام و انقلاب را بین نسل جوان تقویت نمایند و آنان را نسبت به حاکمیت دینی متزلزل سازند؟« آقای منتظری فراموش می‌کند که کار در دست نهادهای قانونی - مردمی بوده و اتفاقا این ایادی موسوی و کروبی هستند که با اقدامات غیرقانونی و تضعیف نظام اسلامی زمینه بدبینی و بی‌اعتقادی نسل جوان را فراهم آورده‌اند و این انحراف را می‌توان به عینه در بین هواداران فتنه سبز و شعارهای آنها مشاهده نمود. در ادامه منتظری با حمله به نیروهای نظامی، انتظامی و بسیج آنها را به برادرکشی و سرکوب مردم متهم می‌سازد غافل از اینکه این نیروها با صبر و حوصله فراوان تنها به مقابله با اوباش و اغتشاشگران و حمله کنندگان به اموال عمومی پرداخته که از وظایف قانونی این مجموعه‌ها می‌باشد. و در نهایت با فرافکنی اعترافات علاقمندانش را چنین توجیه می‌کند: «‏این گونه اعترافات هیچ مبنای شرعی و قانونی ندارد و آمرین و عاملین آن مرتکب جرمی بزرگ شده‌اند و باید در دادگاهی‏ ‏عادل و بیطرف و علنی محاکمه شوند تا مردم واقعا احساس کنند به حقوقشان توجه شده است» پاسخ به نامه 293 فعال سیاسی حامی فتنه در میان خیل نامه نگاریها، نامه‌ای با امضاء 293 نفر که خود را فعال سیاسی معرفی کرده بودند خطاب به مراجع تقلید، آقای هاشمی، خاتمی، موسوی و کروبی، در تاریخ اول شهریور 1388منتشر گردید و از آنها خواست تا در برابر نظام اسلامی بایستند! و برای حمایت از فتنه به اقدامات عملی رو بیاورند. این افراد با ابراز نگرانی از اقدامات نظام در مقابله با فتنه، برای حفظ آبروی از دست رفته به انکار اعترافات برخی از دوستان خود پرداخته و ضمن زیرسوال بردن دادگاههای رسیدگی به پرونده مجرمین حوادث پس از انتخابات، خطاب به مخاطبین نامه می‌نویسند: «تنها شما هستید که می‌توانید با هم‌دلی و اتحاد و بهره جستن از تمامی امکان‌ها و ابزارها، مردم را تا پیروزی در جنبش سبز هدایت و راهبری و رسالت خویش را در قبال میهن، مردم، انقلاب و اسلام ادا کنید.»[7] این نامه با سروصدای فراوانی همراه بود و رسانه های فتنه گر برای بزرگنمایی آن تلاش فراوانی کردند، اما بعدا تردیدهای جدی در مورد امضاکنندگان نامه مطرح شد و برخی از این افراد امضای خود را تکذیب کردند. از سویی دیگر با مروری بر اسامی مندرج در پای این نامه مشخص می‌گردد که بیش از 90 درصد نامها، متعلق به افراد گمنامی است که برای کسب شهرت آن را امضا کرده‌اند. معدود افرادی که ممکن است اسامی آن را شنیده باشید نیز اغلب عناصر ضدانقلاب و مطرودی هستند که اعتباری نزد ملت ایران ندارند. افرادی چون: برخی روزنامه نگاران دیروز روزنامه‌های زنجیره‌ای و وبلاگ نویسان امروز سایتهای ضدانقلاب همچون مسعود بهنود، فریبا داوودی مهاجر، مسیح علی ن‍ژاد، نوشابه امیری، بدرالسادات مفیدی، برخی از نمایندگان مجلس ششم که امروز در آغوش بیگانگان آرمیده‌اند، همچون فاطمه حقیقت‌جو و علی اکبر موسوی خوئینی، فمینیستهایی چون مهرانگیز کار، ملی گرایان فرتوتی چون احمد صدر حاج‌سیدجوادی، جاسوسانی چون حسین قاضیان، برخی از فرزندان مجرمین حوادث پس از انتخابات همچون مهدی میردامادی و مهدی سحرخیز، برخی دلالان اقتصادی - سیاسی همچون مهدی خزعلی، برخی از فراریان دفتر تحکیم وحدت چون اکبر عطری و برخی از اعضای حزب نامشروع جبهه‌ی مشارکت چون رجبعلی مزروعی و زهرا مجردی و سرآخر "رضا جوالچی" دبیر انجمن حمایت از حیوانات!؟... در این میان شیخ ساده لوح باز هم پیشقدم شد و بدون آنکه شناخت صحیحی از نویسندگان نامه داشته باشد، به ندای این حامیان فتنه با صدور نامه ای لبیک گفت و در بخشی از آن چنین نوشت: «اینجانب بارها تذکرات و‏ ‏پیشنهادهایی را برای بیرون رفتن از این بحران ویرانگر ارائه نموده‌ام، ولی‏ ‏ظاهرا حضرات برای رسیدن به مقاصد دنیوی خویش چنان چشم و گوش و‏ ‏دل بر حقایق بسته‌اند که نه می‎بینند و نه می‎شنوند، ولی از آنجا که هنوز‏ ‏مبارزات با رژیم گذشته در اذهان بسیاری از افراد زنده است و در میان‏ ‏سردمداران حکومتی بعضا کسانی هستند که خود طعم شکنجه و زندان و...‏ ‏را چشیده‌اند اینجانب هنوز ناامید نیستم و امیدوارم تا کاملا دیر نشده‏ ‏مسئولین امر به خود آیند و بیش از این وجهه نظام جمهوری اسلامی را در‏ ‏بین توده‌های زجر کشیده و سیلی خورده ایران و در سطح جهانی خدشه دار‏ ‏نکنند و موجب سقوط خود و نظام نگردند.» [8] ‏پیام به مراجع عظام تقلید، علماء و حوزه‌های علمیه یکی از اقداماتی که در سناریوی فتنه‌گران به آقای منتظری سپرده شد و توسط اطرافیان وی کلید خورد، صدور پیامی به مراجع عظام تقلید و حوزه‌های علمیه بود تا آنها را نیز به خیال خام خود به همراهی و حمایت از فتنه‌گران وا دارد.[9] این پیام که تکرار همان ادعاهایی بود که جریان فتنه در این ایام مطرح کرده و سعی می‌کرد با مظلوم‌نمایی چهره مسئولین انقلاب اسلامی را خدشه‌دار نماید، در چهار بند تنظیم شده و از مخاطبین خود خواسته بود تا علیه نظام اسلامی که وی ناجوانمردانه آن را "حکومت ولایت نظامی" می‌نامد، موضع گیری کنند. وی در بند اول خود را «مدافع سرسخت حاکمیت دینی و از پایه گذاران‏ ‏ولایت فقیه - البته نه به شکل مرسوم فعلی، بلکه به گونه‌ای که مردم او را‏ ‏انتخاب نمایند و بر کارهای او نظارت داشته باشند - بوده ام و در راه تحقق‏ ‏آن در بعد علمی و عملی تلاش زیادی نموده ام» معرفی می‌کند که امروز «در مقابل مردم آگاه‏ ‏ایران به خاطر ستم هایی که تحت این نام و عنوان بر آنان می‎رود احساس‏ ‏شرمندگی کرده و خود را در پیشگاه خداوند بزرگ مسئول و در مقابل‏ ‏خون‌های ریخته شده شهدای عزیز و تجاوزات به حقوق مردم بیگناه‏ ‏مورد عتاب می‎بیند»!؟ اما فراموش می‌کند که آنچه موجب شرمندگی در برابر مردم و عتاب در درگاه الهی است خیانتی است که وی در آخرین سالهای عمر حضرت امام خمینی(ره) در قبال نظام اسلامی انجام داده و در این سالها نه تنها از انجام آن توبه نکرده بلکه بر تداوم همان راه پرگناه اصرار ورزیده اند. هنوز این فراز از عتاب حضرت امام(ره) به منتظری در گوش ملت ایران شنیده می‌شود که فرمودند: «برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند» «و در فرازی دیگر چنین هشدار داد که: «از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‏شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.» و وی نیز چه خوب به توصیه استاد گوش دادند و در آخرین لحظات عمر این بار بازیچه فتنه گرانی چون موسوی و کروبی و کدیور و اعضای نهضت آزادی شده و برگ خیانتی دیگر در کارنامه زندگیشان ثبت گردید. وی علما را ملجاء و ماوای مردم در طول تاریخ معرفی می‌کند و از آنها می‌خواهد در این فتنه اخیر وارد شده و از فتنه‌گران که به اشتباه آنها را مردم می‌نامد! حمایت کنند. این در حالی است که دفاع حقیقی از حقوق مردم در این فتنه دفاع از نتایج انتخاباتی است که ملت با حضور 85 درصدی خود در 22 خرداد آفریدند و البته سران فتنه قصد ابطال آن را داشتند و از دیگر سوی دفاع از نظام مقدسی است که ملت ایران طی سه دهه حماسه آن را از گزند تهدیدات دشمن مصون نگه داشته‌اند. منتظری در بند سوم این پیام تلاش دارد تا اوباش و اغتشاشگرانی را که توسط مامورین انتظامی و امنیتی دستگیر شده اند، اقشار وسیعی از مردم معترض معرفی کند که طبق حق شرعی و قانونی و بر‏ ‏اساس اصل بیست و هفتم قانون اساسی با انتخاب مسالمت آمیزترین راه ،‏ ‏اعتراض خود را به حاکمیت ابلاغ کردند. این در حالی است که اعتراض به نتایج انتخابات طبق قانون اساسی راهکارهایی دارد که از آن جمله ارائه مستندات به شورای نگهبان به عنوان مرجع قانون رسیدگی به تخلفات انتخاباتی می‌باشد. اما فتنه گران که دلایلی برای اثبات ادعای دروغین تقلب در انتخابات نداشتند، ترجیح دادند تا طبق نسخه‌های سناریوی کودتای مخملین هواداران خود را به خیابان بکشانند و با فشار به حاکمیت مطالبات غیرقانونی خود را دنبال نمایند. استناد به اصل 27 برای مشروعیت بخشی به اردوکشیهای خیابانی، راهکار ناشیانه‌ای است که کودتاگران بدان تمسک جسته و آقای منتظری نیز همان را تکرار کرده است و این در حالی است که از اصول قانون اساسی برای تضعیف دیگر اصول و اساس و بنیان آن نمی‌توان سوء استفاده کرد. در فراز آخر این نوشتار سکوت علما در این فتنه را به سود نظام اسلامی دانسته و از ایشان می‌خواهد که سکوت را شکسته و مانع سوء استفاده نظام از ایشان شود. البته معلوم است که راهکار ایشان به سوء استفاده از علما و بزرگان دینی به سود فتنه گران ختم خواهد شد. عدم همراهی و واکنش مراجع عظام به این پیام خود بهترین پاسخ به این خزعبلات بود که توسط شاگردان منتظری و به نام وی نوشته شده بود. بلافاصله بعد از صدور این پیام بود که فاز دوم سناریو آغاز شد و اطلاعیه ها و بیانیه‌های حمایتی از این پیام منتظری پی در پی توسط فتنه گران صادر شد تا به زعم خود جنگ روانی جدیدی را برای رودر رو قرار دادن روحانیت شیعه با نظام اسلامی آغاز نمایند. جالب آنکه قرار بود مراجع عظام تقلید پاسخگوی این پیام منتظری باشند ولی آنگاه که بزرگان دینی با بی‌اعتنایی از کنار آن گذشتند این بار نوبت به فتنه گران رسید که برای خالی نبودن عریضه به ندای "رهبر معنوی فتنه سبز" لبیک گفتند! "سیدجلال الدین طاهری" از شاگردان نزدیک منتظری که چند سال پیش از خدمت در نظام اسلامی استعفا داد و ترجیح داد با بریدن از ملت در کوی مخالفین نظام ساکن شود، با نوشتن نامه‌ای از استاد تشکر کرد. وی می‌نویسد: «‏لازم می‎دانم مراتب قدردانی و حمایت خود و روحانیت مسئول و آگاه را از‏ ‏مواضع روشنگر و شجاعانه شما در مورد وقایع دردناک و حوادث تأسف بار‏ ‏ماههای اخیر به جنابعالی که از عالمان عامل و بنیانگذاران و مجاهدان‏ ‏زجردیده نهضت اسلامی و از یاوران اصلی قبل الفتح امام راحل(ره)‏ ‏می‎باشید ابلاغ نمایم.» [10] نامه دیگری به امضای افراد بی‌نام و نشانی چون: ‏احمد عابدینی، مهدی طحانی، هادی نجفی، عبدالکریم مولوی، حسین‏ ‏محمدی رهنانی، محمد نصراصفهانی، حسین نصراصفهانی، محمدعلی‏ ‏مقدس، احمد بدیعی، محمدعلی مقدس دستجردی، فضل‌الله صلواتی، ‏سید سعید کتابی منتشر گردید که خود را با عنوان پر طمطراقی چون "جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه اصفهان"!؟ معرفی کرده بودند. در بخشی از آن آمده است: «در پاسخ به ندای آن‏ ‏مرجع عالیقدر و ضمن تأسف شدید از این که ندانسته کاری برخی و غرور‏ ‏برخی دیگر وضع کشور را چنان بحرانی کرد و نیروهای خودسر بی قانونی را‏ ‏به حدی رسانید که حضرت عالی از تمامی مراجع و علماء برای برون رفت از‏ ‏این وضع استمداد نمودید، با این که حصر پنج ساله خانگی و دستگیری‏ ‏خویشان ، نزدیکان و هواداران حضرت عالی در سالیان گذشته هیچ گاه شما‏ ‏را به مددخواهی وانداشت ، زیرا شاید حس می‎نمودید آن ظلم ها تنها جنبه ‏ ‏شخصی دارد، اما اکنون احساس می‎کنید آنچه در این روزها بر کشور‏ ‏می‎گذرد ضربه به اسلام و تشیع علوی است و باید به هر نحوی جلوی آن‏ ‏گرفته شود. ‏‏ما امضاءکنندگان، ضمن ابراز همدردی با حضرت عالی ، دست تمامی‏ ‏مراجع تقلید و بزرگان دین را به گرمی فشرده و از آنان متواضعانه می‎خواهیم‏ ‏که به ندای یاری خواهی حضرت عالی پاسخ مثبت دهند...» [11] نمونه دیگر نامه‌ای است با امضاء ‏بیش از 300 نفر که خود را از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مدنی معرفی کرده بودند در حمایت از پیام منتظری صادر گردید. اغلب این افراد کسانی هستند که هیچ نام و نشانی نداشته و با امضای چنین طومارهایی تنها قصد کسب شهرت و نام و نشان دارند. مشهورترین افراد این جمع اغلب اعضای نهضت آزادی و شاگردان و وابستگان به آقای منتظری بودند. افرادی چون: حسین انصاری‌راد، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلی بازرگان، محمد بسته نگار، حبیب الله پیمان، غلامعباس توسلی، علیرضا رجایی، سعید رضوی فقیه، عزت الله سحابی، هاشم صباغیان، احمد‏ ‏صدر حاج سیدجوادی، اعظم طالقانی، شیرین عبادی، محسن‏ ‏کدیور، حسین لقمانیان، علی اکبر موسوی‏ ‏خوئینی، صدیقه وسمقی، ابراهیم یزدی،‏ ‏حسن یوسفی اشکوری... این جمع معلوم‌الحال که البته مشخص است به تحریک عنصر ضدانقلاب و فراری چون محسن کدویور - که ارتباط تنگاتنگی با استادش منتظری دارد - به میدان آمده‌اند، در مقام راهنمایی و هدایت مراجع عظام و بزرگان دین برآمده و در عباراتی توهین‌آمیز چنین می‌نویسند: «امروزه اما، وقایع و فجایعی در حق آحاد ملت رخ داده است که در صورت‏ ‏سکوت بزرگان دینی، این رخدادهای تکان دهنده نه تنها در پیشگاه مردم ،‏ ‏بلکه در پیشگاه حق نیز به نام آنان نوشته می‎شود; و همچنین باعث بدنامی‏ ‏دین مبین اسلام که این اعمال با استناد و اتکاء به آن یا شبیه سازی‌های‏ ‏نادرست و ناچسب به بخش هایی از تاریخ صدر اسلام صورت می‎گیرد‏ ‏خواهد شد; و همچنین حق آزادی بیان و استقلال آنان را که از ویژگی های‏ ‏روحانیت شیعه است از آنان سلب خواهد کرد... ‏ ‏ما امضاء کنندگان این بیانیه، ضمن حمایت از اقدامات مسئولانه و شجاعانه‏ ‏آیت الله منتظری و آیت الله صانعی، در شرایط خطیر کنونی، از سایر مراجع‏ ‏عظام و علمای دین انتظار داریم آنان نیز به این فریضه دینی مجدانه عمل‏ ‏کنند.» [12] سناریوی اهداء جوایز تعریف و تمجید از شیخ مطرود امام نیز سناریوی دیگری برای سوء استفاده از وی در ماجرای فتنه بود. به عنوان نمونه در همین ایام عناصر فاسقی چون محسن مخملباف که در سینما و هنر مرزهای ابتذال را در نوردیده ‌و در حوادث پس از انتخابات به یکی از فعالان پر جنب و جوش فتنه در خارج کشور مبدل شده بود، جایزه "آزادی برای خلق هنری" را که از جشنواره ای در لندن کسب کرده بود را به منتظری؛ "پدر معنوی فتنه سبز" تقدیم کرد. مخملباف در سخنانی در این مراسم گفت: «با تشکر از هیات داوران جایزه نقدی‌ای را که به من تعلق می‌گیرد متقابلا اهدا می‌کنم به ان.جی.او جنبش سبز تا صرف آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات ایران شود. هم چنین افتخار این جایزه را تقدیم می‌کنم به پدر معنوی جنبش سبز ایران، آیت‌الله منتظری که می‌توانست جانشین خمینی باشد اما چون حاضر نشد در مقابل کشتار در زندانها سکوت کند، به سالها زندان در خانه خود محکوم شد. او اخیرا در فتوای خود با صدای بلند اعلام کرد که ساختن بمب اتم در همه جا از جمله ایران ضد بشریت است و ایران بایستی قبل از اسرائیل پیشقدم خلع سلاح اتمی شود. آیت الله منتظری با بینش انسانی و صداقت و شجاعت بی نظیر به جایی رسید که به قدرت پشت پا زد و به جای آن که امروز رهبر ایران شود و چون خامنه‌ای با دزدیدن رای مردم و کشتار رای دهندگان بر ما حکومت کند، ترجیح داد در خانه خود زندانی بماند، اما انسان باقی بماند. این جایزه پر معنا و استثنایی پیشکش پدر معنوی جنبش سبز ایران باد.» [13] کانون مدافعان حقوق بشر ایران نیز در روز پنج شنبه 19 آذر ماه‏ ‏1388 مطابق با روز جهانی "حقوق بشر" با حضور در بیت منتظری و طی دیدار و گفتگو، ضمن معرفی وی به‏ ‏عنوان برنده "تلاشگر حقوق بشر" در سال 1388 این تندیس را به‏ منتظری تقدیم کردند. در این دیدار آقایان: ابراهیم‏ ‏یزدی، حبیب الله پیمان، عبدالفتاح سلطانی، ‏محمدعلی دادخواه، تقی رحمانی، عبدالرضا تاجیک، عطاءالله‏ ‏شیرازی، حسین نوری زاده، امیر دلیرسانی و خانم نرگس محمدی‏ ‏از اعضاء کانون مدافعان حقوق بشر ایران حضور داشتند. ‏در این مراسم بیانیه کانون مدافعان حقوق بشر توسط ‏نرگس محمدی قرائت شد که در بخشی از این بیانیه آمده است: «... کانون مدافعان حقوق بشر در سال 1388 تندیس "تلاشگر‏ ‏حقوق بشر" را به حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری‏ ‏تقدیم می‎دارد. ایشان در زمینه‌های نظری و عملی و با نادیده‏ ‏انگاشتن مقام و قدرت دنیوی و برخورداری‌های ناشی از آن، از‏ ‏حق و کرامت واقعی انسان دفاع کرده است. ‏ ‏مواضع فقهی ایشان در مورد حقوق شهروندی همه ایرانیان، تکیه‏ ‏و تأکید بر مشروعیت حکومت بر اساس آراء مردم و دفاع از‏ ‏حقوق مخالفان بر همگان روشن و آشکار است. ‏آنچه کانون را در تقدیم این جایزه به شخصیت برجسته و علمی‏ ‏آیت الله ترغیب نموده، مواضع عملی ایشان است . از جمله‏ ‏مخالفت با اعدامهای بی‌رویه در سالهای 1360 و 1367،‏ ‏مخالفت با سخت‌گیری حکومت علیه شهروندان و دفاع همه‏ ‏جانبه، شجاعانه و مقتدرانه ایشان از جنبش سبز مردم ایران«[14] آخرین اظهارات چندماه آخر عمر آقای منتظری نیز با برخی اظهارات و سخنرانی‌هایی به نفع فتنه گران همراه بود. وی در فرصتهای بدست آمده باز هم بر همان مسیر خطایی حرکت کرد که استادش وی را از حرکت در آن نهی کرده بود. پدر معنوی فتنه گران از طرح مسایل سیاسی و حمله به نظام اسلامی و مسئولین حتی در جلسات درس اخلاق نیز دریغ نورزیده! و به عنوان نمونه در یکی از این جلسات به نقد و بررسی مساله حفظ نظام می‌پردازد و می‌گوید: «‏نکته‌ای که باز این روزها زیاد گفته می‎شود این که "حفظ نظام واجب است".‏ ‏حفظ نظام یک واجب نفسی نیست. به این معنا که اگر برای حفظ نظام‏ ‏اسلامی، دستورات اسلامی زیر پا گذاشته شود نظام حفظ نخواهد شد.‏ ‏حفظ نظام مقدمه است برای حفظ و انجام دستورات اسلامی; اگر بنا باشد‏ ‏به بهانه حفظ نظام، اقدامات ضد اسلامی انجام شود، نه نظام خواهد ماند نه‏ ‏اسلام.» [15] وی در ادامه نظام را متهم می‌کند که از ‏ شعار انقلاب یعنی "استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی" عدول کرده است. آقای منتظری در روز میلاد با سعادت علی بن موسی الرضا (8/8/88) نیز به ایراد سخن پرداخت و با مقایسه نظام اسلامی و رژیم ستمشاهی پهلوی اظهار داشت: «در عین حال که امروز روز بزرگی است و تولد حضرت امام رضا(ع ) است ،‏ ‏ولی چون بسیاری از نخبگان ما و کسانی که هم متدین هستند و هم برای این‏ ‏انقلاب و این کشور زحمت کشیدند اما متأسفانه به بهانه های واهی در زندان‏ ‏هستند، و به خاطر ابراز همدردی با خانوادهای محترم این عزیزان ، ما هم‏ ‏امروز را عید نگرفتیم«[16] عید قربان که با هفته بسیج مقارن شده، فرصت دیگری بود که آقای منتظری در جمع محدود همراهانش به ایراد سخن پرداخته و با هتک حرمت به بسیجیان، فلسفه تشکیل بسیج را‏ "‏بسیج در راه خدا" معرفی کند نه "بسیج در راه شیطان"!؟ وی ضمن حمایت از اراذل و اوباش حامی فتنه سبز خطاب به نیروهای امنیتی گفت: «زدن مردم به چه مجوزی؟! آیا هر ‏کس مرا قبول ندارد باید کتک بخورد»؟![17] منتظری در پایان یکی از جلسات سه شنبه شبهای درس نهج البلاغه‏ (‏24/9/88‏) به مساله توهین به تمثال مبارک حضرت امام پرداخت و در تحلیلی وارونه به جای محکوم کردن اهانت کنندگان به نظام حمله کرد و گفت: ‏«حالا یک کسی در یک جایی کار‏ ‏خلافی کرد و عکس ایشان را پاره کرد، این را ما بیاییم در بوق و کرنا کنیم کار‏ ‏صحیحی نیست. چرا که با این کار دارید آبروی ایشان را می‎برید و‏ ‏می‎فهمانید که ملت ایران این گونه اند که عکس امام خمینی را هم پاره‏ ‏می‎کنند. اصلا نباید سر و صدای آن را بلند می‎کردید.» [18] پایان کار منتظری در روز 29 آذرماه سال 88 بود که خبری با این عنوان در صدر اخبار خبرگزاریها قرار گرفت: »آیت‌الله حسینعلی منتظری شب گذشته در منزل خود درگذشت» وی که 87 سال عمر را سپری کرده و به بیماریهای مختلفی دچار بود، سرانجام در برابر آنها تسلیم شد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. بلافاصله شایعه مرگ مشکوک و کشته شدن منتظری توسط رسانه‌های فتنه گران گسترش یافت اما "دکتر باهر" پزشک معالج مرحوم منتظری کهولت سن و عارضه قلبی یا مغزی را دلیل فوت وی اعلام کرد. دکتر باهر پزشک در مورد علت فوت وی گفت: «ایشان طی ده روز گذشته دچار ضعف مفرط و بی‌حالی بود و از قبل نیز دچار بیماری قلبی شده بود و سابقه بزرگی پرستات نیز داشت.» [19] دکتر باهر ضمن اشاره به بیماری‌های گذشته آن مرحوم گفت: «می‌توان کهولت سن و بیماریهایی که ایشان سابقا داشتند را دلیل فوت ایشان دانست.» وی افزود: «هر از چند گاهی چنین شایعاتی با اهداف خاص برخی گروه‌ها منتشر می‌شود که البته معلوم نیست چه هدفی را دنبال می‌کنند.» خبر مرگ "رهبر معنوی فتنه سبز" فرصت جدیدی را در اختیار فتنه گران قرار ‌داد تا به بهانه سوگواری برای وی، اقدامات تفرقه افکنانه خود را ادامه دهند. هرچند صدور پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب اسلامی[20] علی‌رغم پیش‌بینی دشمنان, بخش عمده‌ای از خوابهای فتنه گران برای سوء استفاده از مرگ آقای منتظری را نقش بر آب کرد؛ اما تفرقه افکنان دست از کار نکشیده و برنامه‌های مختلفی را برای بهره‌برداری سیاسی از این واقعه طراحی کردند. در این بین در اولین گام موسوی و کروبی به همراه صانعی و بیات زنجانی روز دوشنبه 30 آذر را عزای عمومی اعلام کردند. [21] این در حالی است که این افراد که از حداقل صلاحیت عرفی در این زمینه برخوردار نبوده و از طرفی هیچ یک از علما و مراجع عظام تقلید که پیام تسلیت نیز برای فوت آقای منتظری صادر نمودند، اعلام عزای عمومی نکردند. فتنه‌گران که اغلب آنها حداقل حدود اولیه شرعی همچون داشتن حجاب و روزه‌داری در ماه رمضان را رعایت نمی‌کردند، به یکباره سوگوار "مرجع تقلید" شده و در "میدان محسنی" تهران نیز برای تجمع هواداران سوگوار سبزپوش منتظری! جمه شدند تا بار دیگر بر طبل نفاق و تفرقه بکوبند و شعار حمایت از منتظری سر دهند.[22] بیت منتظری نیز به لانه فتنه گران تبدیل شد و سران فتنه از جمله موسوی و کروبی و خاتمی برای عرض تسلیت و شرکت در مراسم تشییع به آنجا آمدند و این در حالی بود که جوانان غیور و ملت حزب الله شهر خون و قیام قم تنها به احترام پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی و برای جلوگیری از سوء استفاده فتنه گران و رسانه های بیگانه، بردبارانه سکوت اختیار کرده و از دور ناظر اقدامات تحریک کننده فتنه گران بودند. مراسم تشیع جنازه وی در روز دوشنبه 30 آذر نیز روز پرحاشیه‌ای بود. و جمعی از فتنه گران سبزپوش که تا دیروز به مقدمات شرع نیز پایبند نبودند، برای مرجع تقلید خود پیراهن سیاه پوشیدند از تهران و نجف آباد برای تشییع جنازه به قم آورده شدند! اغلب این افراد که با چهره های غیراسلامی خود از ساکنان شهر مقدس قم قابل تشخیص بودند برای ساعاتی چهره این شهر را به نحوه نامناسبی دگرگون کردند. رسانه‌های فتنه‌گر که جمعیت میلیونی ملت را در مراسمات مختلف دهها هزار نفره مخابره می‌کنند! در مراسمات مربوط به خود برعکس عمل کرده و این بار جمعیتهای چند هزار نفره را صدهها هزار نفر گزارش نمودند! اما سایت رسمی موسوی - کلمه - مراسم تشییع را چنین گزارش می کند: به گزارش کلمه ساعت 9 صبح امروز مراسم تشییع پیکر آیت الله منتظری از بیت ایشان به سمت حرم حضرت معصومه آغاز شده است. «صدها هزار نفر از مردم از نقاط مختلف کشور خود را برای شرکت در این مراسم به شهر قم رسانده اند. تمامی خیابان های منتهی به بیت آیت الله منتظری و حرم حضرت معصومه مملو از جمعیت است. مردم با شعار و عزاداری در حال بدرقه این مرجع بزرگوار به دیار باقی هستند. جمعیت عزادار شعارهایی چون الله اکبر، لا اله الا الله، یا حجت بن الحسن ریشه ظلم را بکن، سید حسن خمینی تسلیت تسلیت، صانعی تسلیت تسلیت، موسوی کروبی تسلیت تسلیت، عزا عزاست امروز روز عزاست امروز ملت سبز ایران صاحب عزاست امروز، عزا عزاست امروز روز عزاست امروز فقیه نستوه ما پیش خداست امروز سر داده اند... » [23] همچنین به نقل از سایت "پارلمان نیوز" نوشت: «بیش از 80 درصد از شرکت کنندگان در مراسم امروز که به زعم رسانه‌های داخلی و خارجی بین 500 هزار تا یک میلیون نفر بوده‌اند با نمادهای سبز در این مراسم شرکت کردند.» این خبر به خوبی روحیه سوءاستفاده گری جریان فتنه سبز را نشان می‌دهد و آشکار می‌سازد که مرجعیت و روحانیت نیز بازیچه دست قدرت‌طلبان فتنه گری در آمده که برای ادامه حیات خود نیازمند وجود مراسم تشییع جنازه و ... هستند. همچنین دروغ بودن توصیفات ذکر شده توسط خبرنگار سایت کلمه نیز بر هر فردی که یکبار به شهر قم رفته و از موقعیت بیت منتظری و حرم مطهر آگاه باشد آشکار است. ادعای حضور یک میلیون نفری در حالی است که جمعیت شهرستان قم بنابر سرشماری انجام شده در سال 1385 برابر با 959 هزارو 852 نفر گزارش شده است! [24] این بدین معناست که اگر تمام ساکنین شهر از پیرزنان و پیرمردان گرفته تا جوانان و نوزادان و حتی بیماران، معادل شرکت کنندگان در مراسم آقای منتظری نخواهند شد! در این مراسم در بهترین برآورد مطابق تصاویر متعدد موجود جمعیت تشییع کننده حدود 20 تا 30 هزار نفر گزارش شده است.[25] با پایان مراسم و حاشیه سازی‌های تحریک کننده ای که فتنه گران ایجاد کرده و شعارهایی که علیه مقدسات سردادند، ملت حزب الله به خشم آمده و "جمع یک میلیونی"!!؟ تشییع کننده موسوی را در مدت چند ساعت متفرق کردند به نحوی که در بعد از ظهر آن روز دیگر خبری از هیچ سبزپوشی مشاهده نمی‌شد. مراسمات اعلامی برای بزرگداشت منتظری نیز که قرار بود با حضور فتنه گران به مجلسی برای هجمه به انقلاب اسلامی مبدل گردد با حضور پرشور مردم شهر قم کنترل شد. نکته قابل توجهی پایانی آنکه مرور اسامی کسانی که برای آقای منتظری پیام فرستادند نیز قابل توجه است که در این میان چند اسم از ویژگی خاصی برخوردارند و توجه به متن پیام آنها می‌تواند نگاهی که فته گران و دشمنان انقلاب اسلامی به آقای منتظری داشته اند را آشکار سازد. به عنون نمونه "ابوالحسن بنی صدر" رئیس جمهور معزول خائن و فراری که سالهاست علیه ملت ایران فعالیت می‌کند، در پیامی به مناسبت فوت آیت الله منتظری نوشته است: «در 29 آذر 1388، خبر درگذشت آیت الله منتظری، مرجعی انتشار یافت، که استقلال را بر جانشینی آقای خمینی برگزید.. با جنبش مردم ایران همراه شد و روحانیان در سکوت فرورفته را بر اعتراض به رژیم ولایت مطلقه فقیه فراخواند و ماههای عمر خویشرا با مردم ایران در جنبش شد و همه روز را در اعتراض به استبداد گذراند. آزادگی را برگزید زیرا او که نظریه ولایت فقیه را تدوین کرده بود، در مبارزه با رژیم ولایت فقیه چشم از جهان فرو بست.« [26] "عباس امیرانتظام" سخنگوی دولت بازرگان و جاسوسی که نام وی در اسناد لانه جاسوسی فاش گردید با صدور پیامی چنین ابراز علاقه می کند: «دفاع ایشان از حقوق زندانیان سیاسی در دوران تاریک دهه‌ی شصت برای ایشان اعتبار و احترام زیادی در جامعه ایجاد کرد. رفتار و منش انسانی ایشان نشان داد که دین در خارج از حوزه قدرت عمومی به خوبی می تواند در خدمت ارزش‌های مشترک بشری قرار گیرد.« [27] حسن ختام این گفتار می‌تواند سوگنامه خانم "شیرین عبادی" برنده جایزه صلح نوبل در سال 2003 باشد که وی برای آقای منتظری نوشته است. عبادی که با کشف حجاب در سالهای اخیر علیه بسیاری از احکام و آموزه های اسلام موضع گیری کرده است، دارای گرایشات بهائی‌گری است و نزدیکی به محافل صهیونیستی از وی چهره ضدانقلابی ساخته است که همسو با دشمنان نقلاب اسلامی گام برمی‌دارد. در این سیاه آمده است: «پدر مرا ببخش پدر مرا ببخش که قدرت را ندانستم. پدر مرا ببخش که در سال‌های سختی که علیه رژیم ستم شاهی‌ مبارزه می‌‌کردی ترا یاری نکردم زیرا ابلهانه می‌‌پنداشتم، حکومتی که مجهزترین ارتش خاورمیانه را دارد با فریاد چند روحانی ساقط نخواهد شد – حتما به یاد می‌‌آوری که حتی تا چند ماه مانده به پیروزی انقلاب، تعداد روحانیونی که مخالف شاه بودند، تا چه حد اندک بود- شاید هم از ترس چنین می‌‌اندیشیدم و می‌‌خواستم بی‌ تفاوتی خود را توجیه کنم. پدر مرا ببخش، زمانی‌ که پس از تحمل سال‌ها زندان و شکنجه، آزاد شدی برای تبریک به دست بوست نیامدم زیرا که جاهل بودم. نمی‌‌دانستم در زندان تو تنها پناهگاه زندانیان بودی. نمی‌‌دانستم چه نقش مهمی‌ در نزدیک ساختن گروه‌های مسلمان مبارز و چپ انقلابی‌ داشتی. پدر مرا ببخش، زمانی‌ که همراه آیت الله خمینی به تهران آمدی و مهم‌ترین مشاور سیاسی رهبر انقلاب بودی، درایت و تیزهوشی ترا نادیده گرفتم و معنای سخنانت را نمی‌‌فهمیدم. پدر مرا ببخش، هنگامی که در آذر ماه 1364 طبق تصمیم مجلس خبرگان رهبری، به عنوان جانشین امام خمینی و رهبر آینده ایران انتخاب شدی، برای تبریک نزدت نیامدم زیرا می‌‌پنداشتم که دین را به دنیا فروخته ای. بیشتر دوست داشتم ترا مجاهد و مبارز ببینم تا حاکم. پدر مرا ببخش، در سال‌های 66 و 67 که به کشتار زندانیان سیاسی اعتراض کردی و انتقادات خود را به عملکرد غلط حکومت علنا بیان کردی، هر چند سخنانت را شنیدم، اما واکنشی در خور نشان ندادم. پدر مرا ببخش، سال‌ها در حبس خانگی بودی ولی‌ به علت سکوت مرگباری که ایران را فرا گرفته بود و خفقانی که گلوی ما را می‌‌فشرد، مظلومیت ات را فریاد نزدم و ستمگران را رسوا نکردم. پدر حلالم کن، که هر گاه از پاسخ در می‌‌ماندم، از خرمن دانش تو توشه بر می‌‌گرفتم، حتی در آخرین روز عمر پر عزتت نیز از تو استفتأ کردم. ترا پدر می‌‌خوانم، زیرا حمایت از زندانیان سیاسی را از تو فرا گرفتم که بخاطر آنان از کلیه مناصب دولتی و حتی رهبری حکومت جمهوری اسلامی ایران چشم پوشیدی- ترا پدر می‌‌خوانم زیرا از تو آموختم چگونه از مظلوم دفاع کنم بدون آن‌ که علیه ظالم دست به خشونت زنم- از تو یاد گرفتم که سکوت مظلوم یاری رساندن به ظالم است و نباید که ساکت بنشینیم- پدر فراوان از تو آموختم، هر چند که رسم شاگردی و فرزندی را به جا نیاوردم. تو پدر "حقوق بشر" در ایران هستی‌ و میلیون‌ها چون من فرزند و مرید داری. نیازی هم به قدر دانی‌ و سپاس ما نداری. اما همه ما در حق تو کوتاهی کردیم و مقصریم. پدر ما را ببخش که تو بزرگواری. پدر کوتاهی فرزندانت را تاریخ جبران خواهد کرد. تاریخ در مورد ستمی که بر تو رفت و آزاده گی تو کتاب‌ها خواهد نوشت. تو در یادها زنده هستی‌ تا عدالت و انسانیت زنده است. یکی‌ از میلیون‌ها مرید و شاگردت / شیرین عبادی» پایان پی نوشت: [1] - "‏پاسخ به نامه دختر سعید حجاریان"، سایت منتظری، 18/4/88. [2] - "‏‏‏‏‏‏پاسخ به نامه مجمع زنان اصلاح طلب‏"، سایت منتظری، 7/7/88. [3] - "‏‏‏‏‏پاسخ به نامه مادر حسین نورانی نژاد‏"، سایت منتظری، 24/9/88. [4] - اسامی امضاء کنندگان نامه عبارتند از: سید محمد خاتمی، مهدی کروبی، میرحسین موسوی ، مرتضی الویری، سید کاظم اکرمی، رحیم ابوالحسنی، مهناز آذرنیا، احمدی‌پور، جمشید انصاری، سید هاشم آغاجری، محسن آرمین، قربان بهزادیان‌نژاد، سعید بیگدلی، محمد باقریان، محسن بهشتی‌سرشت، بهنام بهلومی، علی باقری، حسن بی‌غم، علیرضا بهشتی‌شیرازی، محمدرضا تاجیک، محمد تقی‌خانی، محسن ترکاشوند، محمدعلی توفیقی، مهدی تحققی، عابد جعفری، سید محمدرضا حسینی‌بهشتی، سید علیرضا حسینی‌بهشتی، نجفقلی حبیبی، علی‌محمد حاضری، سید محمود حسینی، فرهاد درویش سه‌تلانی، عبدالرضا رکن‌الدین افتخاری، محسن رهامی، محمد رحیمیان، مسعود روغنی زنجانی، علی زمانی، سعید سمنانیان، علی ساعی، محمد سلامتی، غلامرضا شاه‌حسینی، محمد شهرستانکی، محمود صادقی، حسین صادقی، عبدالله طوطیان، غلامرضا ظریفیان، محمدرضا ظفرقندی، علی عرب‌مازار یزدی، علی‌اکبر عنایتی، حسن عظیمی، سید نورمحمد عقیلی، عباس عبدی، محمدرضا علی‌حسینی، فرامرز فلاحی، محمد فرهادی، حسین فروتن، ابوالفضل قدیانی، محمدکاظم کوهی، ابوالفضل کزازی، فرشاد مومنی، عباس منوچهری، محمد مقدم، علی محدث، حسین مرتضوی، حمید میرزاده، کورس نیک‌نیائی، عبدالله ناصری، محمدعلی نجفی، سید هاشم هدایتی، عباس یزدان‌فر. [5] - سایت فرارو، 3/5/88، کدخبر: 28646. [6] - "‏پاسخ به نامه جمعی از نخبگان و شخصیت های فرهنگی و سیاسی"، سایت منتظری، 7/5/88. [7] - "نامه 293 روزنامه نگار و فعال کشور به مراجع تقلید و هاشمی، خاتمی، موسوی و کروبی"، سایت نوروز، 1/6/88. [8] - "‏‏‏‏‏پاسخ به نامه 293 نفر از روشنفکران و نخبگان"، سایت منتظری، 4/6/88. [9] - "‏‏‏‏پیام به مراجع عظام تقلید، علماء و حوزه های علمیه"، سایت منتظری، 22/6/88. [10] - "‏‏‏نامه طاهری در پاسخ پیام منتظری"، سایت نوروز، 30/6/88. [11] - "‏‏‏‏حمایت جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه اصفهان از‏ ‏پیام منتظری"، سایت منتظری، مهر 88. [12] - "‏‏حمایت 310 نفر از فعالان سیاسی و مدنی از فراخوان منتظری"، سایت منتظری، 6/7/88. [13] - "محسن مخملباف جایزه خود را به منتظری تقدیم کرد"، سایت خبرنامه گویا، 6/9/88. [14] - "‏اعطای تندیس«تلاشگر حقوق بشر» به منتظری"، سایت منتظری، 19/9/88. [15] - "‏ ‏بیانات در درس اخلاق پیرامون مسائل روز"، سایت منتظری، 22/7/88. [16] - "‏برگزار نشدن مراسم عید ولادت حضرت امام رضا(ع ) از طرف منتظری"، سایت منتظری، 8/8/88. [17] - "‏بیانات در روز عید سعید قربان "، سایت منتظری، 7/9/88. [18] - "بیانات در پایان درس نهج البلاغه"، سایت منتظری، 25/9/88. [19] - سایت شفاف، 25/9/88، کدخبر: 13663. [20] - پیام معظم له بدین شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم، اطلاع یافتیم که فقیه بزرگوار آیت‌الله آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری رحمة الله علیه دارفانی را وداع گفته و به سرای باقی شتافته اند. ایشان فقیهی متبحّر و استادی برجسته بودند و شاگردان زیادی از ایشان بهره بردند. دورانی طولانی از زندگی آن مرحوم در خدمت نهضت امام راحل عظیم الشأن گذشت و ایشان مجاهدات زیادی انجام داده و سختی های زیادی در این راه تحمل کردند. در اواخر دوران حیات مبارک امام راحل امتحانی دشوار و خطیر، پیش آمد که از خداوند متعال می‌خواهم آن را با پوشش مغفرت و رحمت خویش بپوشاند و ابتلائات دنیوی را کفاره آن قرار دهد. اینجانب درگذشت ایشان را به همه بازماندگان بویژه همسر مکرّمه و فرزندان محترم آن مرحوم تسلیت می‌گویم و رحمت و مغفرت الهی را برای وی مسألت می‌کنم. سید علی خامنه‌ای، 29/9/88» [21] - متن پیام چنین است: »بسم الله الرحمن الرحیم، انا لله و انا الیه راجعون، پیرو فراخوان تعدادی از مراجع عظام تقلید، برای سوگ‌یاد درگذشت مرجع گرانپایه تشیع، فقیه عالیقدر و مجاهد آزاده، حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری فردا - دوشنبه 30 آذر 1388- را عزای عمومی اعلام می کنیم و از مومنان عزادار آن فخر جهان تشیع دعوت می نماییم در مراسم تشییع پیکر پاک آن اسطوره مجاهدت، فقاهت و معنویت شرکت نمایند./ میرحسین موسوی و مهدی کروبی» [22] - "تظاهرات در بلوار میرداماد و میدان محسنی همچنان ادامه دارد"، سایت خبری تحلیلی سایتک, 29/9/88. [23] - "پیکر منتظری به خاک سپرده شد"، سایت کلمه, 30/9/88. [24] - "گردشگری مذهبی، بنیان توسعه شهر مقدس قم"، خبرگزاری میراث آریا، 28/12/88. [25] - وبلاگ "به سوی دولت اسلامی" در تشریح این مراسم می‌نویسد: «کسانی که با خیابانهای اطراف حرم آشنا هستند می‌توانند قضاوت کنند که طول این مسیر حدود 750 متر می‌شود (با مقیاس نقشه‌های چاپ شده قم که 1 به 15 هزاره؛ 5 سان�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن