واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: سبک زندگی مفهومی است که آهسته آهسته زیر پوست زندگی ما ریشه دوانده است و ما را به اندیشیدن پیرامون آنچه هستیم و آنچه باید باشیم وامیدارد. همین موضوع، بهانه ما برای تشکیل میزگردی با صاحبنظران این حوزه شد. در این میزگرد دکتر پریچهره شاهسوند، عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد، دکتر سیدعلی مرتضویان، استاد علوم سیاسی و دکتر سیدفرهاد سجادی، تحلیلگر مسائل سیاسی و استاد دانشگاه با حضور در روزنامه جامجم، به بررسی ابعاد این اتفاق پرداختهاند.
بحث را با این پرسش شروع میکنیم که اصلا چرا سبک زندگی مهم است؟ سجادی: با عنایت به فرمایشهای رهبر معظم انقلاب که سالهای اخیر در دیدار دانشجویان، استادان دانشگاه و دستاندرکاران نهادها و تشکلهای فرهنگی همواره به این مساله اشاره کردهاند که سبک زندگی بهخصوص سبک زندگی اسلامی و ایرانی باید جدی گرفته شود و نقدهای جدیای به این قضیه وارد آوردهاند، میتوانیم به اهمیت این مساله پی ببریم، چراکه بسیاری از آسیبها و مشکلاتی که امروزه عارض فرهنگ ایرانی شده و تا حدودی شیوه و روال زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده، ناشی از همین تغییرات در سبک زندگی است. سبک زندگی را چطور تعریف میکنید؟ شاهسوند: فرهنگ و سبک زندگی هر جامعه برمبنای جغرافیای طبیعی، انسانی و سیاسی آن جامعه در رفتار و سبک زندگی ما تاثیرگذار است. سبک زندگی هر جامعه برمبنای باورهای دینی و ملی و برنامهریزی فرهنگی دولت متبوع آن شکل میگیرد. این مثلث، مثل منشوری است که زیرمجموعههای خاصی دارد و هر کدام از این زیرمجموعهها هم لایه لایه است. پس اگر میبینیم در جامعهای، سبک زندگیای به وجود آمده که سازگاری با تفکرات و اندیشههای آن جامعه ندارد، باید به دنبال علت و معلولهایش بگردیم. وقتی میگوییم سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی چیست، یعنی یک جای کار میلنگد، یعنی متوجه این مشکل شدهایم که الان این سبک زندگی ما آنی که باید باشد نیست. آیا سبک رانندگی ما درست است؟ سبک معاشرت ما، سبک تحصیل ما، سبک اوقات فراغت ما، همه اینها معضلات و مشکلاتی دارد که نشان میدهد جامعه بیراهه میرود و باید برایش چارهای اندیشید. محور سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی را چه چیزی میبینید؟ سجادی: فکر میکنم همه موافق باشند که محور سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی خانواده است. درنتیجه بزرگترین آسیبی که متوجه سبک زندگی ماست، این است که خانواده در معرض تهدیدات جدی قرار گرفته و بهتر است به این بپردازیم که چه عواملی این کانون را تهدید میکند و چگونه میتوان بسترهای اجتماعی را مهندسی کرد تا به سمتی برود که خروجیاش تقویت بنیانهای خانواده باشد. مرتضویان: در این که خانواده بنیان و محور است، من هم با دکتر سجادی هم عقیده هستم، اما باید دید چرا این اتفاقات در خانوادههای امروز ما و در دورهای قبلتر در جوامع صنعتی افتاده است. ریشه این اتفاقات در نوع خاصی از صنعتیشدن است، البته صنعتیشدن در جوامع غربی به شکل پروسهای طولانی مدت بود، اما در جوامع درحال توسعه، به شکل بستهبندی و پروژهای انجام شد. صنعتیشدن جنبههای مثبت زیادی دارد اما مشکلاتی هم دارد. اولین مشکل این است که نظم سنتی موجود را به هم میریزد. اگر نسبت به این موضوع غفلت صورت بگیرد، ناگهان جوامع چشم باز میکنند و میبینند در شرایطی قرارگرفتهاند که مطلوب هیچکس نیست. من در اینجا روی کلیدواژه غفلت تاکید میکنم. نشانههای این غفلت را در کجا میتوان دید؟ سجادی: با این که اهمیت سبک زندگی برای همه مشخص است و بزرگان کشور هم سال هاست بر این ضرورت تاکید میکنند و این همه متولی فرهنگی در کشور داریم، اما در عمل میبینیم که اراده برای تحلیل و بررسی این موضوع بسیار ناچیز است. برای مثال میزان اعتباری که برای این کار میگذاریم تا در آن پژوهش و تحقیق بشود خیلی ناچیز است. متاسفانه سهم پژوهش در تولید ناخالص ملی ما کمتر از نیم درصد است؛ سهمی که قرار بوده به پژوهش در زمینههای مختلف از جمله مسائل فرهنگی اختصاص داده شود. با این اعتبار کاری نمیشود کرد. فعالیت فرهنگی نمیتوان انجام داد. مصداق غفلت اینجاست. چه عواملی در انتخاب راه و روش سبک زندگی تاثیرگذارند؟ شاهسوند: عوامل زیادی مثل جنسیت سن، میزان سواد، باورهای مذهبی، باورهای ملی و باورهای شخصی خود افراد تاثیرگذارند. اگر بخواهم بهعنوان یک شهروند معمولی بگویم سبک زندگی چیست، باید بگویم سبک زندگی سبکی خواهد بود که با توجه به حقوق شهروندی خودم به حقوق دیگران احترام بگذارم، بر مبنای باورها و هنجارهای غالب کشورم رفتار بکنم و از ناهنجاریها دوری و اخلاق زیستی را رعایت کنم. سجادی: من هم همین عقیده را دارم که سبک زندگی باورها، روشها و نگرشهایی است که یک فرد براساس آن رفتار خودش را شکل میدهد. همه اینها در کنار هم میشود سبک زندگی و آن وقت این سبک زندگی در هر جامعهای متاثر است از گفتمانهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی و ضرورتهای اقلیمی. سبک زندگی یک اسکیمو، از سبک زندگی یک آفریقایی متفاوت است. امروز بحث بر سر این است که بهواسطه توسعه تکنولوژی و بحث جهانی، بحثی به نام یکسانانگاری در سبک زندگی به وجود آمده و آن تفاوتها تا حدود زیادی در حال از بین رفتن است و معضل دقیقا از همین جا شروع شده و ما با استیلای فرهنگ غیراسلامی و غیرایرانی روبهرو شدهایم که همه ویژگیهای سبک زندگی ایرانی را که سالیان سال با آن زندگی کردهاند، تهدید میکند. مرتضویان: همه تحولاتی که با صنعتیشدن، نهادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را تحت تاثیر قرار میدهد، به همین اندازه روی نهاد خانواده هم اثر میگذارد. به این ترتیب، خانواده گستردهای که همه با هم در یک نظارت جمعی نیازهای خودشان را با تعاون برآورده میکردند، تبدیل شد به یک خانواده هستهای. این اولین تغییر بود و بعد بسیاری از کارکردها که در خانواده انجام میشد، ازجمله کارکردهای اقتصادی، آموزشی و تربیتی به نهادهای رسمی واگذار و خانواده به محلی برای استراحت، تجدید قوا و دوستی و محبت تبدیل شد. الان متاسفانه همین کارکرد را هم در خانواده نمیتوان دید. یعنی به نوعی کج کارکردی در اینجا اتفاق افتاده و همه این اتفاقاتی که با عنوان تنوع و تکثر سبک زندگی در جامعه رخ داده، اداره جامعه به شیوه گذشته را ناممکن کرده است. اگر در گذشته میشد با برنامهریزی به این مشکلات سامان داد، امروزه با تنوعی که در سبکهای زندگی پیدا شده ،این موضوع امکانپذیر نیست. بسیاری از منتقدان معتقدند، سبک زندگی جامعه امروز یک جورهایی سلیقهای است، در این باره چه نظری دارید؟ سجادی: ما امروز با پدیدهای مواجهایم به اسم سبک زندگی شخصی و فردی که مهمترین ویژگیاش همین فردی بودن، شخصی بودن و سلیقهای بودن آن است و با هویتهایی که خانواده میدهد، مدرسه میدهد و نهادهای آموزشی میدهند، کاملا متفاوت است. شاهسوند: باید به این نکته دقت کنیم که الان در غرب، موضوع مورد توجه بحث بازگشت به خانواده است، یعنی همه فیلمها و برنامههایشان را روی محور بازگشت به خانواده میسازند، اما ما ایرانیها عادت داریم که تا انتهای یک راه خطا را برویم و ببینیم که اشتباه است و بعد برگردیم. درست است که غرب در دورهای روی خانوادههای سلولی و تک سرمایهگذاری کرد اما حالا خودش به معضلات این خانوادههای تک رسیده است. متاسفانه داریم کورکورانه دنبال اینها میرویم، این ازدواجهای سفید و خانههای مجردی نشانههای همین بحث است. مرتضویان: نباید این نکته را از یاد ببریم که ما همیشه در بحث مواجهه با تکنولوژی و تغییر، دچار انفعال بوده ایم. نوسازی و توسعه ما اصولا انفعالی بوده است. همواره تغییرات آمده و آسیبهایش را به جا گذاشته و همواره ما به صورت انفعالی مجبور شدیم در نهایت آن را بپذیریم. اگر ما این فرهنگ انفعال را اصلاح نکنیم، نمیتوانیم امید به تغییر داشته باشیم. تازه شروع کردیم که بفهمیم اینها آسیبرسان است. تازه فهمیدهایم که در قدرت و مناسبات اجتماعی تغییراتی ایجاد شده و حالا در خانواده قدرت نه در دست پدر است، نه در دست مادر، نه در دست ریشسفیدهای فامیل، بلکه در دست کسی است که کنترل از راه دور در دست اوست که میتواند فرزند خانواده باشد. برای رفع این مشکل چه کاری باید انجام بدهیم؟ شاهسوند: ما نیاز داریم در باره سبک زندگی خودمان تجدید نظر بکنیم؛ و این یک حرکت جهادی لازم دارد چون سبک زندگی ما کلا غلط است.از وقتی که از خانه بیرون میآییم تا وقتی به خانه برمیگردیم؛ سبک رانندگی، سبک همسایهداری و... باید همه اینها را اصلاح کنیم. برای اصلاح همه این زوایای مختلف از سبک زندگی به حرکتی جهادی نیاز داریم ولاغیر. مینا مولایی جامعه
شنبه 5 دی 1394 ساعت 02:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]