تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 16 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):من مأمورم كه صدقه (و زكات) را از ثروتمندانتان بگيرم و به فقرايتان بدهم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804916150




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مرد جوان؛ مرد غریبه ای را دیدم که وارد منزلم شد!


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
طلاق مرد جوان؛ مرد غریبه ای را دیدم که وارد منزلم شد!

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی؛
مرد جوان؛ مرد غریبه ای را دیدم که وارد منزلم شد!
اگرچه معیارهایم در انتخاب همسر، بسیار منطقی و خوب بود، اما باز هم فریب ظواهر را خوردم و از سوی دیگر نیز نتوانستم ارتباط عاطفی و فرهنگی نزدیکی با همسرم برقرار کنم تا این که دیگران از همین خلاء های به وجود آمده در زندگی ام سوء استفاده کردند و همسرم به فردی بی بندو بار تبدیل شد به طوری که لغزش ها و گناهانش را امری عادی جلوه می داد حالا دیگر...



به گزارش سرویس حوادث جام نیـوز به نقل از خراسان، مرد 30ساله درحالی که اصرار به طلاق دادن همسرش داشت در تشریح اختلافات خانوادگی خود به کارشناس اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: من هم مثل هر پسر دیگری آرزوی ازدواج و تشکیل خانواده را داشتم و در خیال خودم به دنبال زن رویاها و آرزوهایم بودم.   هر فردی ملاک هایی را برای انتخاب همسر در نظر دارد من هم مواردی مانند ایمان، صداقت و رعایت حجاب را معیارهای خودم قرار داده بودم تا این که زن عمویم دختری را برای ازدواج به من معرفی کرد.   در اولین جلسه خواستگاری وقتی نگاهم به سهیلا افتاد احساس کردم او همان زن آرزوهایم است و می توانم با او خوشبخت شوم. آن روز آرایش های غلیظ و نوع پوشش سهیلا را نادیده گرفتم چرا که تصور می کردم او به خاطر مراسم خواستگاری و به توصیه دیگران این کار را انجام داده است، اما در واقع من عاشق ظاهر او شده بودم و با این جملات خود را فریب می دادم.   طبق آداب و رسوم مراسم عقد برگزار شد اما هنوز مدت زیادی از ازدواج ما نگذشته بود که تفاوت های فرهنگی و اخلاقی در زندگی ما خودنمایی کرد. من همواره به خاطر نوع پوشش، آرایش و برخورد سهیلا با افراد غریبه به او تذکر می دادم و دوست داشتم او مطابق میل من رفتار کند، اما انگار سهیلا گوش شنوایی نداشت.   اختلافات ما درحالی به مشاجره کشیده می شد که من به خاطر موقعیت شغلی ام مجبور بودم ساعت های زیادی را بیرون منزل سپری کنم. سهیلا برخلاف میل باطنی من بیشتر اوقاتش را به معاشرت با دوستانی صرف می کرد که من مخالف رفتار و حرکات آن ها بودم، ولی او مدام با آن ها به اردوهای تفریحی می رفت و در مهمانی ها با پوششی زننده در کنار پسران و مردان غریبه حاضر می شد و با صدای بسیار بلند قهقهه می زد.   از سوی دیگر هم وقتی درخواست او برای خرید ماهواره را رد کردم سهیلا غرق در شبکه های اجتماعی تلفن همراه شد من زمانی متوجه رفتارهای مشکوک، پیام ها و تماس های تلفنی وی شدم که او با یکی از بستگان خواهرش ارتباط برقرار کرده بود اگرچه موفق شدم این ارتباط را قطع کنم تا زندگی مشترک آن فرد از هم نپاشد، اما دیگر سهیلا از ارتباط با افراد نامحرم ابایی نداشت و زندگی ما سرد و بی روح شده بود تا این که روزی به بهانه  ماموریت از خانه خارج شدم و نیم ساعت بعد مرد غریبه ای را دیدم که وارد منزلم شد.   خشم خودم را کنترل کردم تا تصمیم نسنجیده ای نگیرم. حدود 2 ساعت بعد وقتی وارد منزل شدم سهیلا به دست و پایم افتاد و با التماس عنوان کرد لغزش هایش را جبران می کند، اما دیگر او برایم مرده بود و اشک هایش معنایی نداشت...   2007  



۰۴/۱۰/۱۳۹۴ - ۲۳:۴۷




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن