تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه ويژگى است كه در هر كس يافت شود، ويژگى هاى ايمان كامل مى گردد: آن كه وقتى خشنود گر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835801181




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

طنز؛ گور به گور


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
طنز؛ گور به گور




با یکی از رفقای گرمابه و گلستان در حال اختلاط بودم، گفتم روزگار را می بینی؟! گفت چطور مگر!؟ گفتم نقل می کنند که یک روز جناب بهرام گور داشت با خدم و حشم از راهی می گذشت. چشمش افتاد به جماعتی از جوانان که بر کناره ساحل نشسته بودند و در حال نوشیدن آب انگور بودند.





ماهنامه خط خطی - مجید دواچی: با یکی از رفقای گرمابه و گلستان در حال اختلاط بودم، گفتم روزگار را می بینی؟! گفت چطور مگر!؟ گفتم نقل می کنند که یک روز جناب بهرام گور داشت با خدم و حشم از راهی می گذشت. چشمش افتاد به جماعتی از جوانان که بر کناره ساحل نشسته بودند و در حال نوشیدن آب انگور بودند. تعجب کرد و گفت «چرا این قدر سوت و کور!؟ پس کنسرت تان کجاست!؟ به چه سبب از نعمت نغمه مطرب محرومید؟» جوانان گفتند «کنسرت مان کجا بود جناب گور!؟» ایام دولت تو، روزِ بازار مطربان است و همه را دست به دست می گردانند و خریدار بسیار دارند و امروز مطربی به صد درهم بطلبیدیم و نیافتیم.»

جناب بهرام خان تاج پادشاهی را روی سرش جابجا کرد و گفت: «در این باب تاملی کنیم و آنچه به خوشی عیش شما بازگردد تقدیم نماییم» بعد هم واقعا پیگیر وعده اش بود و بفرمود تا نامه نوشتند به نزدیک شکل و از وی مطربان خوش آواز خواست و او هزار مطرب خوش آواز فرستاد تا در میان ایرانیان بماندند.


گور به گور



گفتم می بینی رفیق، برای موسیقی و شادی خلایق چه کرده اند؟! دوست ما قیافه اش را در هم کرد و گفت لعنت به مخترع وایبر و تلگرام و امثالهم که باعث شدند این جور شایعات بی پایه و اساس نشر پیدا کند و آدم های ساده لوحی مثل تو هم باور کنند! گفتم عزیز تلگرام کجا بود؟! نگا کن اینجا در کتاب جوامع الحکایات محمد عوفی این روایت آمده است.

رفیق ما بلافاصله گفت «من این ممد را از نزدیک می شناسم، آدم نان به نرخ روز خوری است. دوره احمدی نژاد یک جور می نوشت، الان یک جور دیگر قلم می زند، به حرفهایش اعتماد نکن داو!» گفتم «بزرگوار، محمد عوفی در قرن هفتم می زیسته است، چه دخلی به زمان حال دارد؟» مکثی کرد و گفت «اولا که اکثر مورخین دروغ زیاد بافته اند و قابل اطمینان نیستند مگر اینکه خلافش ثابت شود، ثانیا آدم وقتی چیزی را می شنود یا می خواند، باید به عقلش رجوع کند. یعنی تو واقعا این قصه را باور می کنی؟! اما لان در قرن بیست یکم جلو نوازنده جماعت ده تا دسته گل و گلدان می گذاریم که مبادا سازشان دیده شود، ده جور ممیزی و بازبینی برای هر آلبوم موسیقی وضع می کنیم، بیست تا مجوز کنسرت می دهیم بعد بیست و دوتایش را لغو می کنیم، یکی هم اگر تصادقی برگزار شود، وسطش نوازنده را از روی سن می کشیم پایین، پنجاه بار وزیر را به خاطر شائبه و شایعه تک خوانی بانوان بازخواست می کنیم.

بعد شما می گویی هزار و پانصد ششصد سال پیش، زمان آن گور به گوش ده با کمبود امکانات آن زمان، آن طور خلایق و حاکمان برای موسیقی تره خرد می کرده اند!؟ مگر می شود، مگر مکان دارد؟! قاعده طبیعت این است هر روز پیشرفت کند و بهتر از قبل بشود نه اینکه پس رفت و عقب گرد کند، نه جانم این داستان ها باد هواست، مُشتی شیاد آنها را ساخته اند که من و تو را مایوس و ناامید کنند.» کمی به فکر فرورفتم و گفتم «حرفت حق است و جواب ندارد، کاملا قانع شدم. فقط لطفا این مجموعه دروغ و بهتان، این جوامع الحکایات محمد عوفی کذاب را هم بی زحمت بینداز سطل زباله تا بیش از این گمراهم نکرده است!»







تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن