واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: خیلی جالب است وقتی بدانیم علوم انسانی می تواند متنوع ترین و بالنده ترین علوم برای دانشجویان و اساتید و محققین این رشته ها و نیز کمک کننده ترین علوم برای حمایت از منافع حکومت، دولت ها و آحاد شهروندان باشد؛ البته زمانی که علوم انسانی از دو عنصر بومی و کاربردی بهره مند شود. چند روز قبل در یافتن عوامل و شاخص های رتبه بندی دانشگاه های معروف و پیشرو جهان از جمله دانشگاه لیذر انگلستان کاوش می کردم متوجه شدم دستاوردهای علمی و بین المللی یک عضو هیأت علمی در رتبه آن دانشگاه لحاظ شده است. در این گزارش آمده بود که چگونه یک دانشمند انگلیسی درس خوانده در عرصه سیاست و روابط بین الملل در کشور خود، راهکار حل منازعه و مشارکت سیاسی برای مردم و دولت کشور دیگری چون تایلند ارائه داده، به طوری که یافته های علمی او، تحولی در ادبیات و روش شناخت مسائل این کشور ایجاد کرده است. در سابقه این دانشمند سفرهای علمی متعدد به تایلند و تدریس و تحقیق درباره اوضاع اجتماعی و سیاسی آن کشور دیده می شود. جالب است که این دانشمند برای ارتقای اعتبار علمی و رتبه دانشگاهی خود به آن کشور کوچک آسیایی ـ عمر و زندگی خود را وقف کرده است و به جای رفتن به دانشگاه های هاروارد و واشنگتن، به حوزه مطالعاتی خود سفر می کند. اما این علم کاربردی چه فوائد و اثرات بعدی به دنبال دارد؟ بدون شک، این دانشمند انگلیسی هم از رشته تخصصی و یافته های علمی خود لذت می برد، هم کمکی برای حل مشکلات تایلند می کند، هم برای کشور خود و دانشگاه لیدز اعتباری جهانی می آفریند، هم به تولید علم کاربردی در آن رشته به دانشگاه مربوطه سود می رساند، هم دانشجویان تایلندی را برای کسب علم به انگلستان می آورد و البته راهبردی برای سیاست خارجی بریتانیا و منافع ملی این کشور هم ارائه می دهد و… قس علی هذا. ممکن است این سؤال به ذهن آید که مگر تایلند چقدر وسعت و جمعیت دارد که یک دپارتمان علمی و تحقیقاتی و تحصیلات تکمیلی باید برای آن در یک دانشگاه برتر انگلستان تأسیس شود؟ آنچه می توان از علوم انسانی کاربردی و بومی از نوع انگلیسی به دست آورد یعنی رفتن دانشمند کشورشناس به تایلند و نه جای دیگر. ممکن است گفته شود این کشور دارای اهداف استعماری گذشته خود برای نفوذ در تایلند است. به هر دلیلی که در این مختصر مجال طرح آن نیست، باید پذیرفت این یعنی علوم انسانی کاربردی و بومی. اگر به وضع علوم انسانی بومی و کاربردی برای این رشته در آن کشور نمره ۱۰۰ بدهیم، به وضع علوم انسانی کاربردی در ایران چه نمره ای در مورد همین رشته های جهان شناسی باید داد؟ دانشمندان علوم انسانی ما به هدف دست و پا کردن اعتبار و افتخار علمی، به جای سفر به کشور حوزه مطالعاتی خود افغانستان و عراق و روسیه و…، قبله آمالشان هاروارد و MIT است. چرا چنین است؟ چون متأسفانه مطالعه میدانی و رفتن به این کشورها اعتبار و افتخار علمی و ملی از نظر ما محسوب نمی شود و ایضاً، نیاز داخلی به مطالعات میدانی وجود ندارد. براستی اکنون چند دانشمند دانشگاهی عالی مقام از ایران در عراق، سوریه، افغانستان و ترکیه و کشورهایی که ما منافع بسیاری در ارتباط با آنها داریم، مشغول تحقیقات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هستند؟ چون چنین امری اتفاق نمی افتد و بی ارزش تلقی می شود، نظریه پردازی هم که باید براساس یافته های بومی و میدانی دانشمندان ایرانی ساخته و پرداخته شود در کشورمان پا نمی گیرد. به علت این چرخه معیوب، بدیهی است وقت و عمر زحمات دانشمندان ایرانی در تولید و ترمیم نظریه های غربی به کار گرفته شود نه برای نظریه پردازی بومی ایرانی. البته این دانشگاه های معروف غربی هم خوب می دانند چگونه از دانشمندان کشورهای دیگر برای پیشبرد علوم انسانی کاربردی به روش خود استفاده بهینه کنند و چه بسا اگر آن دانشمند در کشور خود، امکان تحقیق و پژوهش و احیاناً سفر به تایلند و یا هر جای دیگر را نداشته باشد، با عنوان دانشگاه هاروارد این امکان را برایش فراهم می کنند. نتیجه این روند علمی برای ایران و آمریکا چه خواهد بود؟ این روش آموزش و پژوهش علوم انسانی در غرب است که البته موجب گسترش و عمق نظریه پردازی آنها شده است. من همیشه برای دادن امید به دانشجویان در کلاس ها گفته ام و می گویم که رشته های علوم انسانی چون با مطالعه گروه های انسانی و اجتماعی، فکر و اندیشه و رفتار انسانی و کنش و واکنش آنها ارتباط دارد، از والاترین، جذاب ترین و کامل ترین علوم است و قابلیت کاربرد دارد، اما وا اسفا که هنوز در رسیدن به آن مرزهای دانش بومی و کاربردی فاصله ها داریم. چند سال قبل در رسانه ها این موضوع را طرح کردم که مراکز پژوهشی و انتشارات علمی ما تبدیل به چاپخانه شده است. ابتدا می پرسند این پژوهش چند صفحه است و چقدر فروش دارد؟ یادم هست یکی از استادان تعریف می کرد که بعد از چند سال مطالعه علمی و دانشگاهی و اقامت در یکی از کشورهای اروپایی، از قضای روزگار در همان رشته در ایران مشغول به تدریس شد. می گفت برای نوشتن کتابی در مورد آن کشور که بسیار برای حوزه های سیاستگذاری و اطلاعات علمی و دانش سیاسی ایران ضروری بود، انتشارات سمت دو سال آن محقق جهانشناس متعهد را معطل کرد تا آنکه بالاخره مجبور شد از خیر چنین کاری منصرف شود! به بهانه اینکه نتیجه این پژوهش چه می شود، این دستاوردها به درد چه کسی خواهد خورد؟ خریدارش کیست؟ در حالی که تمام و کمال همه چیز روشن و ضرورتش برای مملکت عیان بود. یکی از نشریات علمی پژوهشی دانشگاهی در هشت سال گذشته تصمیم گرفته بود فقط به آنچه در مورد ایران نوشته شود، امکان انتشار دهد! این یعنی درک حداقلی از جهان و ایران. چرا چرخه علوم انسانی کاربردی در کشور ما کامل نمی شود؟ البته نسبت به ۳۰ سال گذشته رشد کرده ایم و تکانی خورده ایم و توانسته ایم رشته های دانشگاهی جدید ایجاد کنیم، اما دانش و روش تولید ثروت را از دانشگاه و علوم انسانی نمی دانیم. در زمینه های لازم برای ایجاد علاقه هدفمند برای جوانانی که در رشته های علوم انسانی مشغول تحصیل هستند تلاش نمی کنیم، چون از تحولات علمی و کاربردی جهان در علوم انسانی بی خبریم و تلاشمان راهبردی و ضربتی نیست، بی جان و نحیف و بی انگیزه است. تا حد ادای وظیفه کارمندی تقلیل یافته است. چون نتوانسته ایم لوازم مورد نیاز آن، فضای باز و مناسب و بالنده ای برای علوم انسانی فراهم کنیم، بازاری برای علوم انسانی نیست و حقوق مکفی برای عالمان و پژوهشگرانش فراهم نیست. دانشگاه های ما آموزشکده هستند و نه پژوهشکده. نظام ارتقاء و ترفیع محققین ما از ریشه، بیمار است و ترمیم ها هم چون به زنجیره دانشگاه و جامعه و صنعت در کل کشور به هم پیوسته نیست، تحولی ایجاد نمی کند. به جای توجه به کیفیت دستاوردهای علمی، به تعجیل و کمیت کار و حجم کتاب توجه می شود. گاهی در فکر می روم که سال های شیرین عمر و گذراندن مصائب و تلاش های طولانی برای کسب علمی از علوم انسانی به فنا رفته است. آری! منابع مورد نیاز به تولید علم در علوم انسانی معلوم نیست واقعاً در کجاست. اینها همه باید تقویت شود تا به همت و گسترش علوم کاربردی، علوم تصنعی مدرک ساز بی خاصیت به کناری رود و شوق گرفتن مدارک دانشگاهی ویترینی، اخذ چند مدرک فوق لیسانس و دکتری پی درپی در کشور از بین برود! در این صورت است که علوم انسانی به جای سقوط و اضمحلال شاید بتواند در ۱۰ سال آینده، راه صعود و تعالی و کاربرد و بومی گرایی را بپیماید.
چهارشنبه ، ۲دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]