واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حفرههای قطعنامه ۲۲۵۴ سوریه عیان شد
حقایقی چند از اردن درحافظه ملتها /براساس چه معیاری تهیه لیست گروههای تروریستی به اردن سپرده شد؟
این اواخر برای ملت مقاوم سوریه این پرسش مطرح است که چرا در نشست اخیر وین به اردن ماموریت تهیه لیست گروهها و سازمانهای تروریستی در عرصه بحران سوریه داده شد؟ این ماموریت بر اساس چه معیارهای حقوقی واقعی به پادشاهی اردن هاشمی داده شد؟
گروه بین الملل خبرگزاری فارس؛ طه مکی زاده:
از جمله رخدادهای مرموز تاریخ معاصر منطقه ما زایش برخی کشورها است. همگان میدانند طرح استعماری سایکس – پیکو پایهریز خاورمیانه معاصر بوده و ادوات آن رضاخان، کمال آتاتورک، فاروق مصری، آل سعود و خاندان هاشمی در اردن و عراق بودند. کاشتن غده سرطانی به نام اسرائیل یکی از تولیدهای این طرح بوده است.
خاندان هاشمی رابطه دوستی عمیق با استعمار انگلیس داشته چرا که سر دودمان آن یعنی امیرحسین امیرحجاز، قبایل عرب را تحت بیرق لورانس عرب متحد کرد و خلافت عثمانی را در منطقه برانداخت.
انگلیسیها به وعدههای خود کاملا وفا نکردند، ملک حسین را به قدس تبعید کردند و آل سعود را بر کل حجاز و نجد و جزیره العرب مسلط کردند ولی پسران حسین به پادشاهی رسیدند. فیصل پادشاه عراق گشت و اماره شرق اردن را که محصول طرح سایکس-پیکو بود به امیر عبدالله دیگر فرزند امیر حسین سپرده شد. امارت شرق اردن که در مورخ 11 آوریل 1921 پایهریزی شد بعدها پس از جنگ جهانی دوم به پادشاهی اردن تبدیل شد.
در قاموس سیاسی عامه جهان عرب واژه پادشاهی اردن اینگونه تعریف میشود که دولتی ابزاری است که نقش آن همواره در ماموریتها و طرحهای فرامنطقهای تعیین و تعریف میشود. با نگاهی کوتاه به این دولت که زائیده قرن بیستم است خواهیم دید که مصادیق تعریف بالا درست و صحیح است.
امان به اذعان نخبگانش هیچگاه نقش مستقل و آزادی نداشته و همواره وابسته و مرتبط به طرحهای جریانهای منطقهای و بینالمللی بوده است. ارتش آن همانند نقش خود کشور پایهریزی شده و انگلیسیها آن را ساخته اند. سرجون باگوت گلوب معروف به «گلوب پاشا» بیست سال فرمانده ارتش این کشور بوده است. خوب است که بدانیم هماهنگ کننده کل ارتشهای عربی در جنگ اول اعراب و رژیم صهیونیستی همین گلوب پاشا بود و این کافی است که بفهمیم چرا اعراب با این ظرفیت و توان رزمی در برابر یک مشت تروریست صهیونیستی معرکه و جنگ اول 1948 باختند.
گلدامایر یکی از موسسان دولت صهیونیستی و زمانی نخستوزیر این کیان بوده در کتاب خاطراتش دوستی با ملک عبدالله بانی و موسس اردن هاشمی یکی از افتخارات خود میداند. ترور ملک عبدالله در بیستم ژوئیه 1951 توسط یک فلسطینی انقلابی گوشهای از راز افتخار خانم گلدامایر را برملا میکند. در حافظه تاریخ ملت فلسطین نقش خیانتبار پادشاهان اردن از ملک عبدالله اول تا عبدالله دوم با حروفهای درشت حک شده است. هنوز خاطرات تلخ سپتامبر سیاه سال 1970 و قتل عام انقلابیون فلسطینی در امان و دیگر شهرهای اردن زنده است.
بدعت فلسطینی کُشی در جهان عرب، ملک حسین مبتکرش بود. افکار عمومی جهان عرب همواره این پرسش را مطرح میکنند که خاندان هاشمی در اردن که کلیددار اماکن مقدسه قدس شریف هستند برای حفظ و پاسداری از میراث اسلامی تاریخی این شهر مبارک و مقدس چه کردند؟ خود اردنیهای شریف نیز این سؤال را میپرسند که اردن با امضای قرارداد ننگین «وادی عرب» با رژیم صهیونیستی چه سودی، به دست آورده است. مردم عرب و مسلمان اردن با دیدن کالاهای صهیونیستی در بازارها و فروشگاههای خود زجر میکشند و احساس شرم میکنند.
در حافظه تاریخی ملت ما خاطرات خوبی از پادشاهان اردن ثبت و نقش نبسته است. در دوران شاه منفور، مردم ایران خوب یاد دارند که شاه حسین همواره سر سفره دربار ایرانی بوده و به عنوان یکی از ندیمان دربار پهلوی شهرت داشته است. و علم وزیر دربار پادشاه در خاطراتش داستانهای جالبی ذکر کرده است. متاسفانه پادشاه فقید اردن نان و نمک ایرانیان را بعدها از یاد برد و در جشن ننگین جنگ تحمیلی صدام ، آتش بیار معرکه بود و ملت شهید پرور ایران به چشمان خود دیدند که چگونه شاه حسین با شلیک توپخانه صدام علیه مردم بیدفاع این مرز و بوم لبخند میزند. خاندان شاه اردن در جنایات صدام حسین علیه ملت ایران مشارکت داشت زیرا تمام امکانات و تسهیلات جغرافیایی و لجستیکی خودرا در اخیتار ارتش تجاوزگر صدام قرار داده بود.
ملت عراق به ویژه شیعیان آن نیز خاطرات خوشی از کارکرد دربار اردن ندارند. زیرا هم در دوره صدام هم در دوران اشغالگری آمریکایی ها،اردن کانون تهدید و آزار ملت عراق بوده است. در دوران 10 ساله اشغالگری آمریکاییها ، اردن مرکز اعزام تروریستهای تکفیری بوده است. ابومعصب زرقاوی که از چاقوکشان معروف اردن بوده توسط دستگاه اطلاعاتی اردن به امیر القاعده در عراق متحول میشود و به جای کشتن آمریکایی های کافر، از شیعیان عراق انتقام میگرفت.اغلب انفجارها در محلات شیعی عراق توسط گروه زرقاوی هدایت و سازماندهی شده است.
ملت سوریه هیچ گاه یاد ندارند از پادشاهان رژیم اردن خیر و صلاحی دیده باشند. امان همواره تهدیدی برای امنیت دمشق و سوریه بوده است. غائله تنشزای استان درعا (نقطه شروع بحران سوریه در 2011) که همجوار با مرزهای سوریه- اردن، در سازمان اطلاعات و امنیت اردن پخت و پز شده بود. در طول زمان بحران سوریه از آغاز تا این لحظه اردن نقش مؤثری در توسعه و گسترش بحران و جنگ در شامات داشته است. در بعد اقتصادی اردن هم اکنون در ربودن آبهای رود یرموک و سفرههای زیرزمینی جنوب سوریه، شریک رژیم صهیونیستی است. امان نقش منفی و مخربی در انهدام زیرساختهای آبیاری و اقتصادی جنوب سوریه داشته است.
در بعد نظامی اردن مرکز ستاد «موک» میباشد که تحت نظارت و اشراف افسران و جاسوسان آمریکایی و صهیونیستی اداره میشود. این ستاد نظامی- امنیتی نقش اساسی در هدایت گروههای تروریستی و تکفیری در استانهای جنوبی سوریه دارد. همچنین سلفی های اردنی نقش کلیدی در سازماندهی و رهبری گروههای تکفیری مانند جبهه النصره، جنبش احرارالشام الاسلامیه دارد. از جمله سلفیهای اردنی که در دامن زدن به بحران و تنش در سوریه نقش کلیدی دارند: -عصام البرقاوی ابومحمد المقدسی مفتی و ایدئولوگ جبهه النصره و دیگر گروههای تکفیری -دکتر ایاد القنیبی ایدئولوگ جنبش احرار الشام الاسلامیه - دکتر سامی العریدی مسئول شرعی جبهه النصره -محمدالشلبی (ابوسیاف) امیر جبهه النصره در جنوب سوریه -ایاد الطوباسی ابوجلیبیب داماد ابومصعب الرزقاوی و امیر جبهه النصره در درعا -ابوالولید که افسر اطلاعاتی اردن است. امیر النصره در منطقه غوطه شرقیه در حومه دمشق -مصطفی صالح (ابوانس الصحابه) امیر النصره در منطقه دمشق در بعد سیاسی: امان در طول چهار سال بحران سوریه همواره در محافل منطقهای و بینالمللی در کنار دشمنان ملت سوریه شرکت داشته است و در جریان صدور قطعنامهها و مصوبات علیه دمشق همواره نقش هیزم بیار معرکه را ایفا میکرد. اما حرف آخر این اواخر برای ملت مقاوم سوریه این پرسش مطرح است که چرا در نشست اخیر وین به اردن ماموریت تهیه لیست گروهها و سازمانهای تروریستی در عرصه بحران سوریه داده شد؟ این ماموریت بر اساس چه معیارهای حقوقی واقعی به پادشاهی اردن داده شد؟ چه کسانی این ماموریت را دادند و به خاطر چه اهداف و مقاصدی این ماموریت خطیر را به امان سپرده شده است.
ملت سوریه که از گزند سیاستهای توطئهآمیز خاندان هاشمی در امان نبوده خوب میدانند این اردن مشاور قابل اعتمادی در تهیه این لیست نبوده و نیست زیرا خود صادر کننده تروریستها به خاک سوریه بوده و همواره کارگاه و زایشگاه گروههای تکفیری وافراطی بوده است.
اهالی حلب، حمص، درعا و دمشق در طول سالهای تلخ بحران و جنگ کشورشان این پرسش را تکرار میکردند که چرا ویروس کشنده تکفیر و افراطگرایی که در آزمایشگاهها و کارگاههای اردن تولید میشود، گریبانگیر آن کشور نمیشود بلکه زهر و سموم آن علیه ملت مسلمان عراق و سوریه ومنطقه کارکرد دارد آنان در پاسخ به این سؤال این مثل را تکرار میکنند که «چاقو دسته خود را نمیبرد.» انتهای پیام/ انتهای پیام/
http://fna.ir/S6SCWG
94/10/01 - 16:27
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]