واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نگاه جنسیتی به نمایندگان مجلس، محدود کردن آزادی مردم است
شمارش معکوس انتخابات مجلس شورای اسلامی آغاز شده است و گروههای مختلف در حال تلاش برای کسب کرسیهای مجلس هستند. دکتر کبری خزعلی، رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتگویی با بهدخت در مورد بحث سهیمه بندی جنسیتی در این انتخابات صحبت کرده است.
به دخت: فرشته میرزا/ شمارش معکوس انتخابات مجلس شورای اسلامی آغاز شده است و گروههای مختلف در حال تلاش برای کسب کرسیهای مجلس هستند. در این میان مطرح شدن مباحثی چون افزایش کمیت و سهیمه زنان در مجلس و واکنش کارشناسان سیاسی به این موضوع رنگ دیگری به فضای انتخاباتی کشور بخشیده است؛ افزایش تعداد زنان نماینده مجلس چه تاثیری در بهبود وضعیت قانونگذاری کشور دارد و آیا این سهمیهبندی میتواند اوضاع نابسامان زنان ایرانی را به وضعیت سفید تغییر دهد؟ افزایش طلاق و کاهش ازدواج، اعتیاد زنان، وضعیت نابسامان فرهنگی که در مواردی چون وضعیت پوشش دختران و زنان و هم رابطه آزاد میان دو جنس و حتی رشد جمعیت کشور، طبق ادعای برخی از کارشناسان از مهمترین مشکلاتی هستند که زنان نماینده در رفع آنان نقش مهمی دارند؛ این ادعا تا چه میزان صحت دارد؟ آیا بالارفتن سهمیه زنان در مجلس، راهگشای مشکلات زنان کشور است؟ اصلا این سهمیه بندی نقش اجتماعی- سیاسی زنان را در جامعه چقدر ارتقا می دهد؟ جنسیت در جریان قانونگذاری و برنامه ریزی نظام و ارتقای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نظام نباید ملاک باشد. اگر نگاه کنید، در تمام دنیا همواره افراد فهیم و دانشمند هستند که میتوانند برنامهریزیهای بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت را کرده و جامعه را به سوی رشد ببرند؛ چه زن باشند یا مرد. اما این که فکر کنیم زنها تنها با حضور در کرسی نمایندگی باید نقش اجتماعی- سیاسی داشته باشند درست نیست. زنان از ابتدای انقلاب تاکنون مشوق مردها در پیشبرد عرصههای گوناگون بودهاند؛ از شکیبایی که در دوران جنگ تحمیلی به خرج دادند تا این دوران تحریم همیشه حمایت کردهاند. پس نقش اجتماعی – سیاسی زنان ورای نقش هایی مثل نمایندگی مجلس است و محدود به نمایندگی در مجلس نمی شود. ضمن این که حتماً با پر کردن صندلیهای مجلس توسط زنان بخواهیم جایگاه و ارزش حضور آنان را برآورد کنیم. این روزها بحث مقایسه تعداد نمایندگان زن مجلس ایران و دیگر کشورها مانند افغانستان و مالزی زیاد مطرح می شود. نظرتان در این رابطه چیست؟ این قضیه برای زنان کشورهایی که مطرح کردید اصلا باعث افتخار نیست. آمریکا بحث سهمیه بندی را در کشورهای مسلمانی مانند عراق و افغانستان مطرح کرد و میخواهد اینطور به نظر برسد که زنان مجاهد و مسلمان این کشورها فاقد تخصص و تجربه کافی برای حضور اجتماعی هستند که باید به زور سهمیه آنان را به مجالس بکشانند. در افغانستانِ امروز اگر یک خانمی سواد و تجربه خاصی نداشته باشد میتواند بر کرسی سهمیهای زنان مجلس بنشیند، اما یک آقای افغان متخصص و باسواد اجازه ندارد این کرسی را پر کند و اگر خانمی هم مایل به حضور در این جایگاه نباشد، آن صندلی در نهایت باید خالی بماند، چون سهمیه زنان بوده است. تخصص، تجربه، تعهد، تقوا، تسلط به مسائل سیاسی روز و قانونگذاری از مهمترین شاخصهایی است که رای دهندگان باید در کاندیداها بررسی کنند و نگاهی جنسیتی و صنفی به این جایگاه محدود کردن آزادی مردم و مخالف قانون اساسی است. کسی یا قشری حق ندارد خود را قیم مردم بداند و بگوید ۳۰درصد از رای شما برای من است. در چه صورت حضور زنان در مجلس میتواند به حل معضلات فرهنگی و اجتماعی افراد جامعه کمک کند؟ مثلاً بحث طلاق و ازدواج، اعتیاد زنان، اشتغال آنها و… . هر مسئول آگاه و صاحبدردی که تخصص کافی در این زمینه داشته باشد و بهخاطر فضای جامعه و مشکلات آرام و قرار نداشته باشد، میتواند به حل هرمشکلی کمک کند؛ چه زن باشد و چه مرد. اکنون ۱۱ میلیون از جمعیت کشور منتظر ازدواج هستند و بیش از چهار میلیون از افراد به علت طلاق یا فوت همسر مجرد هستند؛ یعنی نزدیک ۱۶ میلیون مجرد در ایران زندگی میکنند، در حالیکه از سال ۱۳۸۵ قانونی برای تسهیل ازدواج به تصویب رسیده اما هنوز اجرا نشده است و این وظیفه مجلس بوده است که بر این روند نظارت کند. رسالت زن مجلسی در اینگونه موارد چیست و چون این معضلات دقیقاً مربوط به بخش «زنان و خانواده» جامعه مربوط است، نباید خانمهای نماینده به این نوع از مشکلات دقت بیشتری داشته باشند؟ – ببینید همان طور که قرآن در خیلی از موارد وظایف یک انسان مومن جدای از زن و مرد بودن مطرح شده و این وظایف هم مشترک است، در موضوعاتی مثل نمایندگی هم خیلی از وظایف مرد و زن نماینده مشترک و مشابه است. اما می دانیم که قرآن درمواردی هم وظایف خاصی برای زنان تعریف کرده است که طبیعتا این در وظایف اجتماعی و سیاسی زنها از جمله نمایندگی هم صدق می کند. یعنی قطعا زنان باید به این حیطه خاص وظایف شان هم توجه داشته باشند. البته من این نگاه را قبول ندارم که همه مسائل زنان و خانواده را فقط زنان نماینده باید پیگیر باشند. مگر در یک خانواده فقط زنان زندگی میکنند که این موضوع را فقط به زنان محول کنیم؟ اینطور نیست که فقط زنان نماینده مراقب مسائل ازدواج و اعتیاد خانمها باشند و نمایندگان مرد مجلس به امور دیگر مثل پیشرفت اقتصادی و صنعتی و روابط بینالملل بپردازند. همانطور که در تاریخ اسلام نگاه میکنیم، حضرت زهرا و حضرت زینب سلام الله علیهما نیز هرگز صرفاً برای موضوع زنان تلاش نکردهاند؛ این نگاه حداقلی به نقش نمایندگی زنان است. یک نماینده زن باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا بهترین خدمت را به جامعه ارائه دهد؟ آشنا بودن به اسلام، متخصص، متعهد، با تجربه، به مسائل زنان و خانواده آشنایی داشته باشد، به موضوعات داخلی و بینالمللی تسلط داشته باشد، اولویتهای جامعه و اقدامات مربوط به زنان کشور را بشناسد. چون قرار است این خانم ها در کمیسیون های تخصصی شرکت کنند و بتوانند در حوزه هایی به صورت تخصصی وارد شوند. برگردیم بر سر موضع سهمیه بندی ؛ به نظرتان مقام معظم رهبری هم قائل به بالا رفتن سهمیه زنان در مجلس هستند؟ یا اینکه کیفیت را به کمیت ترجیح میدهند؟ ایشان بارها شاخصهای خودشان را در این موضوع عنوان کردهاند. در بیانات شان در روز زن امسال و سال گذشته اشاره کردند که اگر در مقابل نگاه ابزاری غرب به زنان، منفعل برخورد کنید، شما نیز نسبت به این نگرش دور خوردهاید. ایشان عالیترین طرح سیاستگذاری و اجرایی را بهعنوان «مرکز عالی امور زنان و خانواده» پیشنهاد کردند؛ جایگاهی که در نقطه ثبات نظام باشد و در انتخابات با تغییر دولتها و مجلسها دستخوش تغییرات نشود و در امور زنان و خانواده تصمیمهای کلان و بلندمدت اتخاذ کرده و اجرا و نظارت کند؛ اتفاقا این ایده از طرف تمام نخبگان و حتی افراد دگراندیش نیز مورد توجه قرار گرفت و عدهای آن را ایدهای فرامدرن و بینظیر تلقی کردند. در این راستا طرحهای مختلفی هم اکنون به ایشان و مراجع مربوطه رسیده است. به هر حال حضور اجتماعی زنان بنابر تخصص و نیازها ضروری است، اما نه اینکه شاخص رشد جامعه باشد، نگاه کمی به تعداد نمایندگان زن مجلس عین نگاه وارداتی غرب است. به نظر شما فضای جنجالی که اخیراً برای افزایش سهم زنان در مجلس ایجاد شده راهاندازی کمپینهایی تحت همین عناوین؛ آیا واقعاً به دنیال مطالبات زنان است یا اینکه حرکتی سیاسی و اپوزیسیونی برای مقاصد سیاسی است؟ – به نظر من یکی از ابعاد پروژه نفوذ و فتنه جدید استفاده از زنان است. همین هیاهو در دوره اصلاحات هم به جریان افتاده بود و بر همین اساس مرکز امور زنان را به مرکز مشارکت زنان تبدیل کردند؛ یعنی مرکزی فقط برای حضور اجتماعی و اشتغال. سوال اینجاست که آیا در گذشته که با این نگاه برنامههایی پیاده شد، جز رشد زنان در مراکز آموزش عالی، که اتفاقا به این نوع نگاه هم ربطی نداشته، زنان چه ارتقایی داشتهاند؟ آیا استفاده ابزاری از زنان و وارد شدن وسیع به شغلهای خدماتی مثل منشیگری، رشد است؟ این گروه ها با چنین دیدگاهی برای امور جدی و مهمی مثل افزایش آمار طلاق و تاخیر در ازدواج و مسائلی از این قبیل دارند؟ به نظر نمی رسد که در این زمینه ها هیچ حرف جدی و عملی داشته باشند. در نهایت چه توصیهای برای مردم در انتخابات مجلس آینده دارید؟ توصیه میکنم که در هر شهر و استانی به زن یا مردی رای بدهید که از ارزشهای کشور، بهتر از دیگران دفاع میکند و در هموار ساختن جامعه مهدوی گام موثرتری بردارد. /انتهای متن/
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]