محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829372121
کرامات امام رضا(ع) در طول سفر به ایران
واضح آرشیو وب فارسی:عقیق: از امام رضا علیه السلام در طول سفر به ایران در منازل مختلف کرامات و معجزاتی مشاهده شده که آثار برخی از آنها تا امروز موجود است.عقیق : آنچه در ادامه می خوانید گزارشی از کرامات امام رضا(ع) در سفر به ایران است که مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در اختیار گذاشته است: از خدیجه دختر حمدان نقل شده است که گوید: وقتی حضرت در نیشابور در محله غزو به خانه ما وارد شد، در کنار خانه درخت بادامی کاشت. آن درخت روئید و بزرگ شد و در همان سال میوه داد و مردم خبردار شدند و از میوه اش برای شفای مریض ها می بردند. هر که به دردی مبتلا می شد برای تبرک و شفا از آن می خورد و سلامتی خود را باز می یافت. هر که چشمش درد می گرفت، از میوه آن به چشم می مالید صحت می یافت و زن آبستن که زائیدنش دشوار می شد از آن می خورد به آسانی وضع حمل می کرد. برای قولنج حیوانات چوب آن را به شکم آنها می مالیدند خوب می شد. پس از مدتی درخت خشک شد، جدّ من حمدان شاخه های آن درخت را برید و کور شد. پسرش عمرو آن را از بیخ کند، تمام مالش که هفتاد الی هشتاد هزار درهم بود. از بین رفت ...[1] شیخ صدوق روایت کرده چون امام رضا(ع) داخل نیشابور شد در محله ای فرود آمد که او را «فوزا» می گفتند و آنجا حمامی بنا نمود و آن حمام امروز به «گرمابه رضا» معروف است و نیز در آنجا چشمه ای بود که آبش کم شده بود، حضرت کسی را برای تعمیر آن گماشت، تا اینکه آب آن چشمه بسیار شد و در بیرون دروازه حوضی ساخت که چند پله پایین می رفت، حضرت داخل آن حوض شد و غسل کرد و بیرون آمد و بر پشت آن نماز گزارد و مردم می آمدند به آن حوض و غسل می کردند و از آب آن می آشامیدند و در آنجا دعا می خواندند و حوائج خود را از خدا می خواستند و حوائج آنها روا می شد و آن چشمه را «عین کهلان» می نامند و مردم تا به امروز به آن چشمه می آیند.[2] شیخ صدوق و ابن شهر آشوب از ابوصلت روایت کرده اند که چون امام رضا(ع) به ده سرخ رسید، گفتند: یا ابن رسول الله ظهر شده است، نماز نمی خوانید؟ حضرت پیاده شد و فرمود: آب بیاورید، گفتند: آب نداریم، پس با دست مبارک خود خاک زمین را کنار زد، چشمه ای جوشید حضرت و همراهانش وضو گرفتند و اثرش هنوز باقی است و چون به سناباد رسید پشت مبارک خود را به کوهی گذاشت که دیگ ها را از آن می تراشند و گفت: خدایا! نفع ببخش به این کوه و برکت ده در هر چه در ظرفی گذارند که از این کوه تراشند و فرمود که برایش دیگ ها از سنگ تراشیدند و فرمود که غذایش را نپزند مگر در آن دیگ ها. پس از آن روز مردم دیگ ها و ظرف ها از آن تراشیدند و برکت یافتند.[3] از ابوهاشم جعفری نقل کرده اند که گفت: وقتی رجاء بن ابی ضحاک، امام رضا(ع)را از طریق اهواز به سمت خراسان می برد، چون خبر تشریف فرمایی امام به من رسید، خودم را به اهواز رساندم و خدمت حضرت شرفیاب شدم، آن موقع زمان اوج گرمای تابستان بود و ایشان نیز بیمار بودند. آن حضرت به من فرمودند: طبیبی برای ما بیاور! حرکت کرده و طبیبی حاذق را به خدمتشان آوردم، امام گیاهی را برای طبیبی توصیف کرد، طبیب از آن همه اطلاعات امام متعجب شد و گفت: هیچ کس را جز شما سراغ ندارم که این گیاه را بشناسد، امام فرمود: پس نیشکر تهیه کن، طبیب گفت: یافتن نیشکر در این فصل از آنچه در ابتدا نام بردید دشوارتر است چرا که در این وقت سال نیشکر یافت نمی شود، امام فرمود: هر دو در سرزمین شما و در همین زمان موجود است، آن گاه امام به من ـ ابوهاشم ـ اشاره کرد و فرمود: با او همراه شو و به آن سوی آب بروید ، پس خرمنی انباشته می یابید به سوی آن بروید مردی سیاه را خواهید دید، از او محل روییدن نیشکر و آن گیاه را بپرسید. ابوهاشم می گوید: من با آن طبیب به همان نشانی که امام فرموده بود رفتیم، سپس آن گیاه و نیشکر را تهیه کرده و به خدمت آن حضرت آوردیم، طبیب که از آن همه اطّلاعات و علم غیب آن حضرت شگفت زده شده بود از من پرسید این مرد کیست؟ ... چون خبر این واقعه و کرامت امام به گوش رجاء بن ضحاک رسید او فوراً به یاران خود دستور داد امام را حرکت دهند.[4] و نیز ابوالحسن صائع از عمویش نقل می کند که گفت: با حضرت رضا (ع) به خراسان می رفتیم و چون به اهواز رسیدیم، امام به مردم اهواز فرمود: نیشکری برای من تهیه کنید، بعضی از بی خردان آنجا گفتند: این اعرابی و بادیه نشین است، نمی داند که نیشکر در فصل تابستان پیدا نمی شود، عرض کردند: سرور ما! این فصل نیشکر پیدا نمی شود، حضرت فرمود: جستجو کنید، می یابید، اسحاق بن ابراهیم گفت: به خدا، سرور من چیز غیر موجود نخواست، به همه اطراف فرستادند؛ رعایای اسحاق آمده و گفتند: ما مختصری داریم برای بذر گذاشته ایم که بکاریم.[5] از عبدالرحمان معروف به صفوانی نقل کرده اند که گفت: قافله ای از خراسان به کرمان می رفت دزدان، راه آنها را بستند و یکی از آنها را به ثروتمندی متهم کرده و گرفتند و مدتی شکنجه دادند تا اینکه مالی بدهد و خود را آزاد کند، او را در برف نگه داشتند و دهنش را از برف پر کردند تا اینکه یکی از زنان دزدان به وی رحم کرده و آزادش کرد او فرار کرد ولی زبان و دهانش فاسد شد به طوری که قدرت حرف زدن نداشت. به خراسان آمد و شنید که امام رضا(ع) در نیشابور است، پس در خواب دید گویا کسی به او می گوید: پسر رسول خدا(ص) وارد خراسان شده علت خود را از او بپرس...، پس آن مرد از خواب بیدار شد و فکر نکرد در آن خوابی که دیده بود، تا اینکه به دروازه نیشابور رسید. به او گفتند: امام رضا(ع) از نیشابور کوچ کرده است و در رباط سعد است. در خاطر مرد افتاد که نزد آن حضرت رود و حکایت خود را به ایشان بگوید، شاید که نفع بخشد، پس به رباط سعد آمد و به آن حضرت داخل شد و قضیه را گفت؛ و از حضرت خواست که دوایی تعلیم دهد، که از آن سود برد، امام فرمود: آنچه در خواب گفتم، و تعلیم کردم، انجام بده، آن مرد می گوید: به دستور حضرت عمل کردم و عافیت یافتم.[6] از احمد بن محمد ابی نصر نقل کرده اند که گفت: وقتی امام رضا(ع) را به خراسان می بردند به قادسیه که رسیدند، آن حضرت را وارد کوفه نکردند، بلکه از راه بیابان به بصره بردند، حضرت قرآنی برای من فرستاد، چون باز کردم سوره بینه آمد، دیدم طولانی تر و بیشتر از سوره ای است که در سایر قرآن ها است، مقداری از آن را حفظ کردم، مسافری با دستمال و مهر و گلی وارد شد و گفت: قرآن را بیاور، آن را در دستمال گذاشت و گل بر آن نهاد و مهرش کرد و برد، بعد از آن هر چه حفظ کرده بودم از یادم رفت، و هر چه کوشیدم یک کلمه از آن هم یادم نیامد.[7] از علی بن احمد وشا نقل کرده اند که گفت: از کوفه به خراسان می رفتم، دخترم به من گفت: پدر این حلّه را بگیر و بفروش و از پولش یک فیروزه برای من بخر، حله را گرفتم و داخل یکی از لباس ها گذاشتم، چون وارد مرو شدم در کاروانسرایی منزل کردم، دیدم غلامان علی بن موسی الرضا(ع) آمدند، و گفتند: حله ای می خواهیم، غلامی مرده در آن دفن کنیم، گفتم که من حلّه ندارم، رفتند و دوباره برگشتند، گفتند که مولای ما سلام می رساند و می فرماید: در فلان چمدان و داخل لباس حله ای داری که دخترت داده و گفته: از پولش برایم فیروزه ای بخر، این پول حله است. پس من حلّه را به آنها دادم.[8] از دیگر گرامات آن حضرت اینکه نقل شده: در خراسان زنی به نام زینب ادعا کرد که من از نسل فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ هستم، وقتی گفته این زن به امام رضا(ع) رسید، حضرت فرمود: هر که به حقیقت از نسل علی(ع) و فاطمه(س) باشد گوشتش بر درندگان حرام است، تا اینکه مجلسی در حضور مأمون و مردم تشکیل شد، امام به آن زن فرمود: اگر در ادعای خود صادق هستی به میان درندگان برو، آن زن به امام(ع) فرمود: تو خودت نزد آنها برو اگر راست می گویی که آنها به تو آسیبی نمی رسانند. امام رضا(ع) دیگر با آن زن سخن نگفت و برخاست و به طرف قفس درندگان رفت تا اینکه حضرت داخل قفس شد، همه درندگان روی دم نشستند، حضرت نزدیک رفت و دست به سر و صورت آنان کشید، در این هنگام همه مردم و ناظران با تعجب به حضرت نگاه می کردند. سپس حضرت از داخل قفس بیرون آمدند، و بعد آن زن را وارد قفس درندگان کردند و او طعمه درندگان شد.[9] پی نوشت ها: [1] . مازندرانی، ابن شهر آشوب، مناقب، قم، المطبعه العلمیه، بی تا، ج 4، ص 344. و حرّ عاملی، اثباه الهداه، ترجمه احمد جنتی، قم، المطبعه العلمیه، ج6، ص 52. [2] . همان، ج4، ص 348. [3] . قمی، ابن بابویه، عیون اخبار رضا، تحقیق: حسن اعلمی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج1، ص 147، علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، الطبعه الثانیه، ج49، ص 125، نو ابن شهر آشوب، پیشین، ج4، ص 343، و بحرانی، سید هاشم، مدینه المعاجز، تحقیق: عزت الله مولای همدانی، مؤسسه المعارف الاسلامیه، ج7، ص 133. [4] . مجلسی، محمدباقر، پیشین، ج 49، ص 118، و حر عاملی، پیشین، ج6، ص 135. [5] . حرّ عاملی، پیشین، ج6، ص 61. [6] . اربلی، عیسی، کشف الغمه، ترجمه حسین زوارئی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1381 هـ، ج3، ص 153. و ابن شهر آشوب، پیشین، ج4، ص 344، و حر عاملی، پیشین، ج6، ص 68. [7] . طوسی، محمدحسن، اختیار معرفه الرجال معروف به رجال کشی، تصحیح مصطفوی، مشهد، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، 1348، ص 588، و حر عاملی، پیشین، ج6، ص 145. [8] . اربلی، عیسی، پیشین، ج3، ص 152، و ابن شهر آشوب، پیشین، ج4، ص 341، و حر عاملی، پیشین، ج6، ص 125. [9] . حر عاملی، پیشین، ج6، ص 152. منبع:فارس
یکشنبه ، ۲۲آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عقیق]
[مشاهده در: www.aghigh.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]
صفحات پیشنهادی
اهداف امام رضا (ع) از سفر به ایران
مسیری که مأمون تأکید داشت حضرت رضا ع را از آنجا عبور دهد مدینه به بصره و از طریق سوق الاهواز اهواز به فارس و سپس از راه کویر و بیابان میان ایالت های فارس و خراسان می گذشت در نهایت به مرو ختم می شد عقیق ورود امام رضا ع به ایران و ترویج فرهنگ علوی توسط حضرت به کشورمان از جاهداف امام رضا از سفر به ایران در گفت وگوی خبرآنلاین با آیت الله فاطمی نیا
اهداف امام رضا از سفر به ایران در گفت وگوی خبرآنلاین با آیت الله فاطمی نیا فرهنگ > دین و اندیشه - ورود امام رضا ع به ایران و ترویج فرهنگ علوی توسط حضرت به کشورمان از جمله موضوعات مهم تاریخ اسلام است آیت الله فاطمی نیا به چند پرسش خبرآنلاین درباره این رخداد مهم تاچرا هارون و امام رضا(ع) را یکجا دفن کردند؟/ روستایی که به عشق امام رئوف از بزرگترین شهرهای ایران شد
محمد حسین رجبی دوانی محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام در گفتگو با خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان با اشاره به پیشینه تاریخی شهر مشهد گفت قریه سناباد از توابع شهر بزرگ طوس در زمان حیات امام رضا ع بود که به برکت وجود مقدس آن حضرت از زمانی که بدن مطهر ایشان دچرا امام رضا را سلطان می نامند؟/برخورد امام با ادعاهای غالیان تندرو/ ایرانیانی که یار امام هشتم شدند
چرا امام رضا را سلطان می نامند برخورد امام با ادعاهای غالیان تندرو ایرانیانی که یار امام هشتم شدند پرونده خبرآنلاین در سالروز شهادت خورشید خراسان با مطالبی از آیتالله جوادیآملی آیت الله سید رضی شیرازی آیت الله آقا مجتبی تهرانی دکتر رسول جعفریان و آفتاب در سالروز شهرونمایی از دو المان سلام به امام رضا (ع) و پرچم مقدس ایران
رونمایی از دو المان سلام به امام رضا ع و پرچم مقدس ایران استانها > مازندران - با حضور هاشمی بخشدار سرخ رود مهندس موسوی نژاد شهردار عبدی ریاست شورای اسلامی شهر و اعضای شورای اسلامی شهر و بخش سرخ رود از دو المان سلام به امام رضا واقع در خیابان امام رضا ع و پرچبیان کراماتی از امام رضا علیه السلام توسط آیت الله مصباح یزدی
وارث امام رضا ع و شفای کسی که چشم نداشت نمونه ای از قضایای خاص و عینی قضیه ای است که جناب آقای سید اسحاق حسینی که از اساتید فاضل حوزه و دانشگاه هستند درباره معجزه ای از امام رضا علیه السلام نقل کرده اند ایشان می گوید به امید دیدن معجزه ای از امام رضا علیه السلام بار سفر بتأثیر حضور امام رضا(ع) در گسترش تشیع در ایران
شهیدخبر شهیدنیوز مقام علمی امام یکی از مهم ترین عوامل گسترش تشیع به حساب می آید و همچنین خنثی کننده تمام نقشه های شوم مأمون چرا که مأمون با دعوت از دانشمندان می خواست که امام با شکست در جلسات مناظره جایگاه معنوی اش سست شود امام رضا ـ علیه السّلام ـ هشتمین امام شیعیان اثنی عشرامام رضا(ع) زمینه ساز گسترش شیعه در ایران بودند
این استاد حوزه تاکید کرد الگو بودن امام رضا علیه السلام به خاطر مقام معنوی عظیمی که دربین مردم زبان زد خاص و عام شده بود موجب گرویدن عده ی زیادی به اسلام و مذهب تشیع گشته بود فلذا حضرت از کوچکترین اوامر جهت بهره بردن مردم از مسائل دینی کوتاهی نمی کردند و هر لحظه زمینه را برای جماجرای برآورده شدن حاجت یک عالم اهل سنت با توسل به امام رضا(ع)/مردم ایران الگوی وحدت هستند
مدیر و مسئول حوزه علمیه و امام جمعه دهستان قازنقایه می گوید 15 سال پیش عارضه چشمی پیدا کردم و چشمانم به شدت التهاب پیدا کرده بود دیدم بسیار کم شده بود با گریه و زاری حاجت خودم را از امام رضا ع خواستم همان شد و چشمانم شفا پیدا کرد به گزارش ذاکرنیوز مشهدی ها حتما در حرم امامحرم امام رضا(ع) پایگاه انتقال اسلام به سراسر دنیا است/ایران اسلامی بستر ساز ظهور امام عصر(عج) است
مدیر مرکز تخصص نماز و استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم گفت امام رضا ع در زمان مامون برای حفظ دین ولایت عهدی را پذیرفتند و با هجرت به ایران اسلام حقیقی را وارد این کشور کردند به گزارشسایت خبری آوای ماغر حجت الاسلام والمسلمین محمد صادق کفیل در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار اعز-
گوناگون
پربازدیدترینها