محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830175436
آخرین لحظات حیات پیامبر (ص) و وصیت به علی (ع)
واضح آرشیو وب فارسی:آرمان پرس: آخرین پیغمبر الهی، اشرف مخلوقات عالمین حضرت محمد بن عبدالله (ص) پس از بیست وسه سال دعوت و مجاهدت و ابلاغ پیام الهی و پس از فراز و نشیبهای فراوان در راه انجام رسالت بزرگ خویش، سرانجام در بیست و هشتم ماه صفر یازدهم هجرت پس از چهارده روز بیماری و کسالت، رحلت فرمودند، اما در آخرین لحظات زندگانی خود، وصیت خویش را که بوسیله جبرئیل نازل شده بود، به امیرالمومنین علی (ع) ابلاغ داشتند.آرمان پرس : یکی از نکات بسیار مهم در آخرین لحظات حیات مبارک ایشان، وصیت در این باره طبرانى با سند خود از جابر و ابن عبّاس، نقل مى کند که پیرامون این گفتار خدا که: هرگاه یارى و پیروزى خدا، فرا رسد و مردم را بنگرى که گروه گروه به دین خدا در آیند، در آن وقت پروردگار خود را همراه با حمد و ستایش، پاک و منزّه دان و آمرزش طلب که او، بسیار توبه پذیر است، گفته اند که: چون این سوره بر حضرت محمّد (ص) نازل شد، فرمود: اى جبرئیل! به جانم پیام رحلت مى دهند. جبرئیل عرض کرد: آخرت، برایت بهتر از دنیاست و بزودى پروردگار تو، چندان عطایت کند که راضى شوى. پس رسول خدا (ص) به بلال فرمود تا براى نماز، مردم را به مسجد فرا خواند. چون همه مهاجران و انصار در مسجد رسول الله گرد آمدند با آنان نماز گزارد. سپس به منبر رفته، حمد و ثناى الهى بجاى آورد و آنچنان سخن گفت و اندرز داد که دلها پر بیم گشت و چشمها گریان شد. سپس فرمود: هان اى مردم! من چگونه پیامبرى براى شما بودم؟ عرض کردند: خدا به شما جزاى خیر دهد، شما براى ما، چون پدرى مهربان و برادرى خیر خواه و دلسوز بودى که رسالت خداى سبحان را رساندى و وحى او را به ما ابلاغ فرمودى و ما را با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت فرا خواندى. خدا از جانب ما برترین پاداشى را که به پیامبرى از امّتش مى دهد، عطایت فرماید. سپس پیامبراکرم (ص) فرمود: مسلمانان! شما را به خدا و به آن حقى که بر شما دارم سوگند مى دهم! هر که حقى و مظلمه اى برعهده من دارد، برخیزد و پیش از قصاص قیامت آن را از من قصاص کند. در این هنگام، پیرمرد سالخورده اى بنام عکاشه، از میان جمعیت برخاسته، جمعیت را شکافت و پیش آمد تا رو به روى رسول خدا ایستاد و عرض کرد: پدر و مادرم فدایت باد! اگر پى در پى ما را به خدا سوگند نمى دادى، من این درخواست را نمى کردم. من در غزوه اى در رکاب شما بودم. چون خداى سبحان پیروزمان ساخت و پیامبر خود را یارى فرمود، هنگام بازگشت، شتر من برابر شتر شما قرار گرفت. من از شتر خود پایین آمده، نزدیک شما شدم تا پاى شما را ببوسم. پس چوبدستى خود را برآورده، بر پشت من زدى. نمى دانم آیا آهنگ مرا فرموده بودى یا شتر خود را؟ فرمود: جلال خدا نگهدارت، اگر رسول خدا آهنگ تو را کرده باشد. اى بلال! برو به خانه فاطمه، آن چوبدستى ممشوق مرا بیاور. بلال از مسجد بیرون آمد در حالى که دست بر فرق سرش نهاده، فریاد مى زد: این رسول خداست که خود را در معرض قصاص قرار داده است! در خانه فاطمه (س) را کوبید و عرض کرد: اى دختر رسول خدا! آن چوبدستى ممشوق پیامبر را بده. فاطمه (س) فرمود: بلال! پدرم با آن چه کار دارد، با اینکه امروز نه حجّى است و نه جنگى؟! عرض کرد: اى فاطمه! چقدر از حال پدر خود بى خبرى! پیامبر خدا با مردم خداحافظى کرده، از مفارقت خود مى گوید و خود را در معرض قصاص قرار داده است. فاطمه (س) فرمود: چه کسى دلش مى آید که رسول خدا را قصاص کند؟! اى بلال! پس به حسن و حسین (ع) بگو برخیزند تا از آن دو قصاص کند و نگذارند آن مرد، رسول خدا را قصاص نماید. بلال به مسجد برگشت و چوبدستى را به پیامبر داد. رسول خدا آن را به عکاشه داد. ناگاه حسن و حسین (ع) برخاسته، گفتند: اى عکاشه! آیا نمى دانى که ما، دو سبط رسول خداییم؟ قصاص از ما، همچون قصاص از رسول خداست. ما را قصاص کن. پیامبراکرم به آنان فرمود: نور دیدگانم! بنشینید خدا این مقام شما را نگهدارد. سپس به عکاشه فرمود: اگر مى خواهى بزنى بزن. عکاشه عرض کرد: اى رسول خدا! شما مرا زدى در حالى که شکمم برهنه بود. پس پیامبراکرم پیراهن برگرفت و شکم خود را آشکار ساخت. مسلمانان با دیدن این منظره، منقلب شده، بلند بلند گریستند و[با خود گفتند: آیا عکاشه، رسول خدا را مى زند؟! پس چون نگاه عکاشه به سپیدى بدن پیامبر افتاد، بى اختیار شد و خود را بر او افکند و آن را بوسه زد و مى گفت: پدر و مادرم فدایت باد! چه کسى دلش مى آید که از تو قصاص کند؟ پیامبراکرم (ص) فرمود: یا بزن یا ببخش؟ عرض کرد: اى رسول خدا صلى الله علیه وآله! بخشیدم، به این امید که خدا در روز قیامت از من بگذرد. صدوق، دنباله ماجرا را اینگونه نقل مى کند: سپس رسول خدا (ص) برخاسته، به خانه امّ سلمه آمد در حالى که مى گفت: پروردگارا! امّت محمّد را از آتش، سلامت دار و حساب قیامت را بر آنان، آسان فرما . ام سلمه عرض کرد: اى رسول خدا! چرا تو را اندوهگین و رنگ پریده مى بینم؟ فرمود: هم اکنون پیام رحلتم دادند، خدا در دنیا نگهدارت باد. پس از امروز دیگر صداى محمّد را نخواهى شنید. ام سلمه فریاد زد: آه چه غمى، غمى که پشیمانى فقدانت آنرا درنیابد، آه اى محمّد! سپس پیامبراکرم فرمود: محبوب دلم و نوردیدگانم فاطمه را بخوان که بیاید. فاطمه (س) سراسیمه آمده، مى گفت: پدر جان! جانم فدایت! وجودم پناهت! آیا با من سخن نمى گویى؟ مى بینم آهنگ رحلت فرموده اى! مى بینم سپاه مرگ تو را سخت فرا گرفته است! پیامبراکرم فرمود: دخترم! من از تو جدا مى شوم، درود من بر تو باد. عرض کرد: پدر جان! در قیامت دیدار ما کجاست؟ فرمود: نزد موقف حساب الهى. عرض کرد: اگر آنجا شما را ندیدم، کجا؟ فرمود: آنجا که امّتم را شفاعت کنم. عرض کرد: اگر آنجا هم شما را ندیدم، کجا؟ فرمود: نزد صراط که جبرئیل در طرف راست و میکائیل در طرف چپم و فرشتگان از پس و پیشم حضور دارند و ندا مى کنند: پروردگارا! امّت محمّد را از آتش، سلامت دار و حسابشان را آسان فرما. فاطمه (س) عرض کرد: مادرم خدیجه، کجاست؟ فرمود: در قصرى که چهار در، به بهشت دارد. سپس رسول خدا (ص) بیهوش شده، لحظاتى بعد به هوش آمد. در این هنگام بلال داخل شده، مى گفت: نماز! پس رسول خدا (ص) بیرون آمد و با مردم، نماز خواند. سپس فرمود: علىّ بن ابى طالب و اسامة بن زید را صدا کنید. آنان آمدند. پیامبراکرم یک دست خود بر دوش على (ع) و دست دیگر را بر دوش اسامه نهاد و فرمود: مرا به سوى فاطمه ببرید. او را نزد فاطمه (س) آوردند. سر خود بر دامن فاطمه نهاد. حسن و حسین (ع) بى تاب شده مى گریستند و شیون کنان مى گفتند: جان ما فدایت و هستى ما پناهت باد. على (ع) به او فرمود: حسن جان! بس کن که رسول خدا را نگران مى سازى. پس فرشته مرگ فرود آمد و عرض کرد: سلام بر تو باد، اى رسول خدا! فرمود: و بر تو باد سلام اى فرشته مرگ! از تو درخواستى دارم. عرض کرد: اى پیامبر خدا! درخواستت چیست؟ فرمود: جانم را مگیر تا جبرئیل نزد من آید و بر من سلام کند و من بر او سلام کنم. پس فرشته مرگ بیرون شده، مى گفت: یا محمّداه! جبرئیل در آسمان به استقبالش آمده، گفت: اى فرشته مرگ! آیا جان محمّد را ستاندى؟ عرض کرد: نه، اى جبرئیل! او از من خواست روحش را نستانم تا تو را ببیند و تو بر او سلام کنى و او بر تو سلام کند؛ جبرئیل گفت: اى فرشته مرگ! آیا نمى بینى که درهاى آسمان به روى روح محمّد گشوده است؟ سپس جبرئیل فرود آمده، عرض کرد: سلام بر تو اى اباالقاسم! حضرت فرمود: و بر تو باد سلام اى جبرئیل! محبوبم جبرئیل! نزدیکم بیا. جبرئیل نزدیکش شد که فرشته مرگ نیز فرود آمد، جبرئیل به او گفت: اى فرشته مرگ! سفارش خدا پیرامون روح محمّد را مراعات کن. جبرئیل در طرف راست پیامبراکرم و میکائیل در طرف چپ او بودند و عزرائیل سرگرم ستاندن روح او شد. چون پرده از صورت رسول خدا برگرفتند، نگاه به جبرئیل نمود و فرمود: آیا هنگام سختیها، رهایم مى کنى؟ عرض کرد: اى محمّد! تو مى میرى و آنان نیز مى میرند. همچنین از کلینى با سند خود از عیسى بن مستفاد نقل مى کند که گفت: امام موسى بن جعفر (ع) فرمود: به امام صادق (ع) عرض کردم: مگر امیرمؤمنان علی (ع)، نویسنده وصیّت پیامبر نبود که بر او املاء مى فرمود و جبرئیل و فرشتگان مقرّب الهى، شاهد آن بودند؟ زمانى طولانى سر به زیر انداخت. سپس فرمود: اى ابا الحسن! آنچه گفتى درست است و لیکن، هنگامى که آن امر [ساعات پایانى عمر پیامبر] فرا رسید، وصیّت او به صورت نوشته اى ثبت شده از جانب خدا فرود آمد. آن را جبرئیل همراه با فرشتگان امین خداى متعال آورده، عرض کرد: اى محمّد! دستور ده تا همه بیرون روند، مگر وصىّ تو تا آن را از ما بگیرد و تو، ما را گواه بگیرى که آن را به او سپردى تا عهده دارش باشد. پس پیامبر اکرم (ص) فرمان داد تا همه بیرون شوند، مگر على (ع) و نیز فاطمه (س) که میان پرده و در بود. جبرئیل عرض کرد: اى محمّد! پروردگارت سلامت مى رساند و مى فرماید: این نوشته، همان است که به تو سفارش و واجب کردم و خود، گواهت بودم و فرشتگانم را بر تو گواه گرفتم و من خود براى گواهى کافى هستم. پس اندام پیامبر (ص) لرزید و فرمود: اى جبرئیل! پروردگارم خود سلام است و سلام از اوست و به او بر مى گردد. او راست گفت و وفا کرد. نوشته را به من بده. جبرئیل آن را به او داد و تأکید کرد تا آن را به امیرمؤمنان علی (ع) بسپارد. پس به او فرمود: آن را بخوان. على (ع) آن را حرف به حرف خواند، پس فرمود: اى على! این سفارش و پیمان و امانت خداست بر من که آن را به تو خیرخواهانه گفته و ابلاغ کردم. على (ع) عرض کرد: پدر و مادرم فدایت باد! من به ابلاغ و نصیحت شما و تصدیق آنچه فرمودى، شاهدم و با همه وجود و چشم و گوش و گوشت و خونم به آن گواهى مى دهم. جبرئیل عرض کرد: و من نیز بر این ماجرا، شاهد شمایم. پیامبراکرم (ص) فرمود: على جان! آیا وصیّت مرا گرفتى و آن را شناختى و از جانب خدا و من، وفاى به آن را تعهد کردى؟ على (ع) عرض کرد: آرى پدر و مادرم فدایت باد! آن را به عهده گرفتم، امیدوارم خدا بر اداى آن، یاریم فرماید و توفیقم بخشد. رسول خدا (ص) فرمود: اى على! مى خواهم در روز قیامت، بر ابلاغ کامل آن به تو، گواه بیاورم. على (ع) عرض کرد: آرى شاهد بگیر. پیامبراکرم (ص) فرمود: هم اکنون جبرئیل و میکائیل میان من و تو هستند و همراه فرشتگان مقرّب الهى، حضور یافته اند تا آنان را بر تو شاهد بگیرم. عرض کرد: آرى، شاهد باشند و من نیز آنان را گواه مى گیرم. پس پیامبر خدا (ص) آنان را گواه گرفت. یکى از آنچه خداى سبحان، توسّط جبرئیل به پیامبراکرم (ص) فرمان داد تا از على (ع) بر آن پیمان گیرد، این بود که به او فرمود: اى على! به پیمان دوستى هر که خدا و پیامبرش را دوست دارد و بیزارى و دشمنى با هر که خدا و پیامبرش را دشمن دارد، عمل کن و بیزارى از آنان، بر بردبارى تو و فرو خوردن خشم در برابر پایمال شدن حق و غصب خمس و شکستن حرمتت، استوار است. عرض کرد: آرى، اى رسول خدا! امیرمؤمنان فرمود: سوگند به خدایى که دانه را شکافت و هر جاندارى را پدید آورد! از جبرئیل شنیدیم که به پیامبراکرم مى گفت: اى محمّد! او را آگاه کن که حرمتش، هتک مى گردد با آنکه حرمت او، حرمت خدا و حرمت رسول خداست و نیز او را آگاه کن که محاسنش با خون تازه فرق سرش، رنگین مى شود. چون این سخن را از جبرئیل امین دریافتم، عرض کردم: باشد، پذیرفتم و خرسندم. اگر چه حرمتم شکسته شود و سنتهاى خداى متعال، تعطیل گردد و کتاب الهى، پاره پاره شود و کعبه ویران گردد و محاسنم از خون تازه سرم خضاب شود؛ آرى، با صبر و خوددارى پیوسته پذیرفتم تا روزى که بر تو وارد شوم. سپس رسول خدا (ص) فاطمه (س) و حسن و حسین (ع) را خواسته، همانند آنچه را به امیرمؤمنان علی (ع) ابلاغ کرده بود به آنان نیز ابلاغ فرمود. آنان نیز همانند امیرمومنان پاسخ دادند. پس وصیّت نامه به مهرهایى از طلاى آتش ندیده، مهر شد و به امیرمومنان سپرده گشت. منابع: 1-طبرانی، معجم الکبیر ج 3: 130. 2-کلینی، الکافی، ج 1: 281. 3-علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 24: 219. 4-شیخ صدوق، امالی: 507.
چهارشنبه ، ۱۸آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آرمان پرس]
[مشاهده در: www.armanpress.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]
صفحات پیشنهادی
طراحی حاکمیت سیاسی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و جانشینان آن حضرت- بخش اول امتزاج بنیادین اسلام سیاسی
طراحی حاکمیت سیاسی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و جانشینان آن حضرت- بخش اولامتزاج بنیادین اسلام سیاسیشمار قابل توجهی از مستشرقان به پیوند تاریخی و نه ذاتی قرآن و سیاست اعتقاد دارند و بر همین اساس نیز توجه قرآن به سیاست را صرفاً مختص آیات مدنی می دانند چکیده قرآن مجید بهآخرین عکس عکاس ژاپنی در لحظات آخر عمرش
تراز عکاسی که آخرین عکس عمرش را گرفت و کشته شد به گزارش تراز این آخرین عکس عکاس ژاپنی بود که در آخرین لحظات عمرش گرفته و بعد بدست همین خرس کشته شد منبع الف زمانبندی انتشار 17 آذر 1394 - 16 28سخنرانی سیدعلی خمینی به مناسبت روز رحلت پیامبر اکرم (ص)
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب Entekhab ir وانک لعلی خلق عظیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم هیئت ایثارگران غمبارترین روز تاریخ را تسلیت گفته و به همین مناسبت اقامه عزا مینماید زمان چهارشنبه 18 آذرماه ساعت 19 30الی 21 30 مکان میدان توحید خ پرچم کانون توحید باسخنرانهمسفر زینب(س) آخرین گزارش پورتال خبری کاشان از کربلای معلی/ عشق حسین معجزه می کند
حرمت سادات متولی خبرنگار پورتال خبری کاشان برای شما مخاطبین وهمه جاماندگان از سفر عشق با اخبار وگزارش توصیفی از این اجتماع میلیونی از لحظه حرکت روایت می کند صحنه ها غیر قابل توصیف است پیاده روی اربعین حسینی بزرگترین اجتماع عظیم میلیونی وخودجوش مردمی است که زبان لفظ وکلام در جآخرین خبرها از اقدام خصمانه ترکیه علیه عراق/ سفیر ترکیه احضار شد
آخرین خبرها از اقدام خصمانه ترکیه علیه عراق سفیر ترکیه احضار شد نخست وزیر ترکیه گزارشهایی را که در آن گفته شده اعزام نیروهای این کشور با هدف آماده سازی برای عملیات زمینی علیه گروه داعش صورت گرفته است تکذیب کرد به گزارش جام نیوز به دنبال حضور نیروهای ارتش ترکیه در نزدیکی&zwnjنگاهی به آخرین لحظات عمر هوادار پرسپولیس در ورزشگاه تختی + عکس
نگاهی به آخرین لحظات عمر هوادار پرسپولیس در ورزشگاه تختی عکس شاید من هم یکی از آن هزاران فوتبال دوستی باشم که مدتهاست با این فوتبال و استادیوم هایش قهر هستم به گزارش سرویس ورزشی جام نیـوز ترافیک محدوده ی استادیوم نشان می داد که احتمالاً استقبال خوبی از این بازی شده است هنگامحیات تازه امیرعلی ۳ ساله، به سه بیمار نیازمند اهدا عضو + تصویر
به گزارش لنگرخبر اهدا عضو امیرعلی ۳ ساله حیات تازه به زندگی به سه بیمار نیازمند عضو بخشید امیر علی توحیدی کودک ۳ ساله اهل شهرستان لنگرود که بهاختلالات انعقادی دچار مرگ مغزی شده بود با رضایت خانواده برای اهداء عضو جان سه بیمار را نجات داد مهدی توحیدی پدر امیر علی در گفت و گو۳ سفارش پیامبر اکرم(ص) به امام علی(ع)
بی تردید یکی از ویژگی های ممتازِ امیرالمومنین علی ع مجالست فراوان ایشان با نبی مکرم اسلام بوده است به نحوی که گاه مورد توصیه هایی از سوی ایشان قرار می گرفتند عقیق در این باره امیرالمومنین علی ع بیان داشته اند در آستانه سفر یمن حضرت محمد ص سفارش هایی به من فرمود از جملهآخرین اخبار آنفلوانزا را این جا بخوانید واکسیناسیون روانی کرمانیها علیه آنفلوآنزا/تعطیلی مدارس برای دلآرامی
آخرین اخبار آنفلوانزا را این جا بخوانیدواکسیناسیون روانی کرمانیها علیه آنفلوآنزا تعطیلی مدارس برای دلآرامی خانوادههاستمسئولان استان کرمان در تلاش هستند تا با اطلاعرسانی شفاف و بهموقع نه تنها مردم را از شر بیماری آنفولانزا در امان نگه دارند بلکه آنها را علیه این بیماری واکسینطراحی حاکمیت سیاسی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و جانشینان آن حضرت - بخش دوم و پایانی لغزش همه قدرتمندان جز
طراحی حاکمیت سیاسی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و جانشینان آن حضرت - بخش دوم و پایانیلغزش همه قدرتمندان جز بندگان مخلَصشمار قابل توجهی از مستشرقان به پیوند تاریخی و نه ذاتی قرآن و سیاست اعتقاد دارند و بر همین اساس نیز توجه قرآن به سیاست را صرفاً مختص آیات مدنی می دانند-
گوناگون
پربازدیدترینها