واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: آژیر خطر انحطاط اخلاقی در جامعه پزشکی
رفتاری که با صدرای کوچک در شهرستانی کم جمعیت در استان اصفهان صورت پذیرفته را شوربختانه نمی توان یک استثنا دانست و آژیر خطر انحطاط اخلاقی به صدا درآمده است. زیرا پزشک و پزشکی باید در خدمت سامانه سلامت جامعه باشد نه این که مستقلا عده ای مال اندوزی کنند.
عصرایران؛ مهرداد خدیر- باز کردن بخیههای کودکی چهارساله در بیمارستانی در خمینیشهر استان اصفهان به خاطر پول نداشتن خانواده افکار عمومی را به شدت تحت تاثیر قرار داده و احساسات مردم را جریحهدار کرده است.
ماجرا از این قرار است که پسر بچهای به نام «صدرا زاهدپور» را به خاطر جراحت چانه به بیمارستان اشرفی اصفهانی واقع در خمینیشهر می برند اما به دلیل ناتوانی مالی خانواده کودک در پرداخت هزینه بخیه، پزشک معالج پس از بخیه زدن بر روی زخم صورت این کودک دستور بازکردن بخیه را میدهد و این کودک را در همان حالت رها میکند!
نکته درخور تامل این که بیمارستان دولتی بوده و هزینه درمان بیمار نیز گزاف نبوده است.
این خبر در حالی بعد از گذشت یک هفته رسانهای شده است که احساسات تمام مردم و رسانهها در مورد این فاجعه انسانی جریحهدار شده و حتی وزیر بهداشت در مصاحبهای در رسانه در این خصوص از وقوع این جریان ابراز تاسف کرده و از پی گیری یک تیم بازرسی در این مورد خبر داده است.
هر چند رییس سازمان نظام پزشکی منطقه اعلام کرده است پس از بازرسی و اثبات جرم و طبق ماده ۲۰ - تعلیق و ابطال - مجازات مربوطه اعمال خواهد شد.
هر چند معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از جانب جامعه پزشکی استان خمینیشهر و تخلف کادر پزشکی این بیمارستان عذرخواهی کرده و خبر داده این دانشگاه ، درمان صدرا را در دستور کار قرار داده و تحت جراحی پلاستیک قرار گرفته است.
این اتفاق را اگر کنار ماجرایی دیگر بگذاریم که در بیمارستانی پذیرایی ازکودک بستری شده ای را متوقف کرده بودند این واقعیت تلخ پیش چشم قرار می گیرد که نمی توان گفت موضوع خمینی شهر یک استثنا بوده است و احساس سقوط اخلاقی در جامعه پزشکی در فضای جامعه وجود دارد و علت استقبال مردم از برنامه طنز «در حاشیه» به کارگردانی مهران مدیری که همین موضوع را دستمایه قرار داده بود نیز همین بود.
اگر بخواهیم صریح و بی پیرایه سخن بگوییم می توانیم گفت جامعه پزشکی امروز ایران پول زده است و به این آفت مبتلا شده و در بخشی از جامعه پزشکی عطش پول و کسب درآمد بیش از شیفتگی خدمت به هم نوع دیده می شود و این از خطر انحطاط اخلاقی خبر می دهد.
در نگاهی تاریخی می توان گفت از ابتدای قرن بیستم در ایران، دانش آموزانی برای تحصیل به اروپا اعزام شدند که اغلب به خانواده های سطح بالای جامعه چه به لحاظ سرمایه فرهنگی و چه سرمایه اقتصادی تعلق داشتند. پژوهشی که دکتر ناصر فکوهی – مردم شناس - انجام داده نشان می دهد نخستین پزشکان ایران از مشروطه تا دهه 1340 نیاز مادی چندانی به حرفه خود نداشتند و از این رو پزشکان در موارد زیادی به صورت رایگان و برای امور خیریه به مردم کمک می کردند و یا از افراد نیازمند دستمزدی دریافت نمی کردند و یا وقتی به روستاها می رفتند مردم با هر چه داشتند به آنها هدیه می دادند.
پزشکان همچنین از لحاظ سواد فرهنگی و اجتماعی در رده بالایی بودند. تا دهه 1340، پزشکان به شدت به اصول حرفه ای خود پای بند بودند وبه سلامت و جان بیمار بسیار بها می دادند و در بالاترین رده از رفتار احترام انگیز اجتماعی نیز قرار داشتند.
از این رو احترام فراوانی را به خود جلب می کردند و تصویر پزشک و پرستار و کادر بیمارستانی بسیار مثبت بود.
از اواخر دهه 40 و با ورود گسترده درآمدهای نفتی و رواج مصرف گرایی اما کسب درآمد و پول و نگاه تجاری بر رفتار شماری از پزشکان غالب شد که هر چند در اکثریت نیستند اما در دید جامعه قرار دارند.
باز براساس تحقیق دکتر فکوهی و مشاهدات و تجربیات خودمان می توان گفت این دسته از پزشکان به شکل مبالغه آمیزی روند ثروتمندی را شروع کردند و شیوه های زندگی خود را به طور کامل تغییر دادند، یعنی به جای آن که به نوعی زندگی سطح بالای متعارف راضی باشند به شکل مبالغه آمیز، خود نمایانه و شگفت انگیزی رو به ثروت اندوزی آوردند. رویکردی که در غرب از گروه هایی مانند ستارگان سینما و چهره های ورزشی دیده می شود نه پزشکان.
البته جفاست اگر گفته نشود با آغاز جنگ عراق علیه ایران، گروه های بزرگی از پزشکان و کادر پزشکی روانه جبهه ها شدند و بسیاری از آنها حتی جان خود را از دست دادند یا به عوارض صدمات شیمیایی مبتلا شدند و از این رو در دهه 60 خورشیدی پزشکی را به اوج آبرو و احترام رساندند.
در همین فضای پول زده امروز هم پزشکانی در دورافتاده ترین نقاط کشور کار می کنند و از بسیاری از امکانات شهرهای بزرگ محروم اند.
پزشکان روستایی، پرستارانی که در بیمارستان ها و درمان گاه های دولتی و خانه های بهداشت مشغول به کارند ولی این فداکاری و وفاداری به اخلاق حرفه ای این واقعیت را نمی پوشاند که هم و غم اقلیتی جز کسب درآمد نیست و به بیمار به چشم کالا می نگرند و هنگامی که دریابند از این بیمار آبی برای کیسه پوال اندوزی آنان گرم نمی شود آن را کنار می زنند.
همین حرض و آز است که اینان را به انجام عمل های جراحی فراتر از نیاز واقعی یا تجویز داروهای خارجی و دستور آزمایش و عکسبرداری و سی تی اسکن برای هر درمانی واداشته تا شبکه ای به وجود آید که بیشترین فشار را بر کم درآمدهای جامعه تحمیل می کند.
همین ها هستند که بیمارستان را از جایی برای شفا و درمان به هتل – بیمارستان تبدیل کرده و هزینه ها را به حدی بالا برده اند که صندوق های بیمه و حتی تکمیلی ها را با کابوس ورشکستگی رو به رو ساخته اند.
رفتاری که با صدرای کوچک در شهرستانی کم جمعیت در استان اصفهان صورت پذیرفته را شوربختانه نمی توان یک استثنا دانست و آژیر خطر انحطاط اخلاقی به صدا درآمده است. زیرا پزشک و پزشکی باید در خدمت سامانه سلامت جامعه باشد نه این که مستقلا عده ای مال اندوزی کنند.
این همه هزینه در آموزش به خاطر این نبوده که بخشی از یک قشر به ثروت نجومی دست یاید. تربیت پزشک باید در خدمت سلامت اجتماع و حرکت به سوی جامعه ای سالم و با نشاط باشد.
از این رو پزشکی که بخیه صدرا را باز کرده صلاحیت ادامه اشتغال در این حرفه را ندارد. موضوع با عذرخواهی هم خاتمه نمییابد. همانقدر که برای پزشکی که جان ما و عزیزان ما را نجات میدهد احترام و ارج قایل هستیم از پزشکی که بخیه های یک کودک را باز کرده باید متنفر باشیم.
هشدار دکتر فکوهی را اکنون باید جدیتر گرفت که « این وضعیت احتمالا با یک انفجار خاتمه خواهد یافت که این حرفه را که از جایگاه باستانیترین و قابل احترامترین حرفه ها به سقوط میکشاند. از اینکه روزی مردم بترسند به پزشک رجوع کنند و برخورد با پزشک برای شان یادآور یک خاطره تلخ ، یک رفتار بیادبانه و نوعی خالی شدن جیب هایشان باشد.»
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۳ - ۱۶ آذر ۱۳۹۴ - 07 December 2015
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]