تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):چه چيزى مانع توست كه زندگى پسنديده و مرگ با سعادت را داشته باشى، چرا كه من براى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820956124




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

یادداشت/ روسیه در مسیر خود بازشناسی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/
روسیه در مسیر خود بازشناسی
دوشنبه ۳۰ نوامبر دادستان روسیه دو سازمان «موسسه جامعه باز» و «بنیاد دستیاری موسسه جامعه باز» را «نا مطلوب» و تهدید برای «منافع ملی»و «قانون اساسی» ارزیابی و شرکت مردم و تشکلات روسیه در پروژه هائی را که آنها دنبال می کنند را ممنوع کرد.

خبرگزاری فارس: روسیه در مسیر خود بازشناسی



گروه بین الملل خبرگزاری فارس: ممنوعیت فعالیت «بنیاد جامعه باز» گام مهمی در روند خود باز شناسی کشور فدراسیون  روسیه است. دوشنبه 30 نوامبر دادستان روسیه دو سازمان «موسسه جامعه باز» و «بنیاد دستیاری موسسه جامعه باز» را «نا مطلوب» و تهدید برای  «منافع ملی» و «قانون اساسی» ارزیابی و شرکت مردم و تشکلات روسیه در پروژه هائی را که آنها دنبال می کنند را ممنوع کرد. هر دوی این سازمانها متعلق به «جورج سوروس» سرمایه دار میلیاردر آمریکائی می باشد. بنیاد جامعه باز  از بدو تاسیس (1993) تا کنون بیش از 11 میلیارد دلار در راه اشاعه توسعه دمکراسی (البته دمکراسی به تعبیر صاحبش) هزینه کرده است. جورج سوروس کیست؟ جورج سوروس مدیر «سوروس فاند منیجمنت» یکی از شرکتهای فعال و برجسته در «بازار پول» است. جورج سوروس معروف به کسی است که در سال 1992 بانک مرکزی انگلیس را شکست داد. قصه از این قرار است که او به تنهائی و با فروش مقدار زیادی "پوند" به ارزش 10 میلیارد دلار در روزی که معروف به «چهارشنبه سیاه» شد یک میلیارد دلار عایدش شد. سوروس به زبان ساده یک دلال است در بازار پول و کارش شامل هیچ پیچیدگی که لازم به داشتن استعدادی خاص باشد نیست. او ادعا می کند بر اساس تئوری «مکانیک کوانتم» خصوصا اصل عدم قطعیت هایزنبرگ روشی را تعبیه کرده است که می‌تواند همیشه در بازار برنده باشد. دقت کنید به عمق مزخرف بودن چنین ادعائی. با تکیه بر اصل عدم قطعیت ایشان می تواند کارهای کاملا قاطعانه ای را انجام دهد. خرید و فروش اعمالی کامل در خود هستند. انجام  این کارها صریح و بدون حاشیه می باشند. این اقدامات در بازار پول تنها زمانی می تواند نتایج قطعی را حاصل شود که دلال اطلاعاتی بیشتر از بقیه داشته باشد. ادعا به مجهز بودن به وسیله ای (مکانیک کوانتم) که خود هنوز نتوانسته است از محدوده تئوری خارج شده و به علم تبدیل شود! تنها می‌تواند آدمهای ساده انگار را قانع کند. سوروس سالهاست که ثروتش حول و حوش 35 میلیارد دلار است. چرا وی نتوانسته است با روش معجزه آسا و کوانتمی خود سقف ثروتش را از مرز 35 میلیارد دلار بالاتر ببرد!؟ آنهم در بازاری که حجم معاملات فقط روزانه اش رقم حیرت آور 3،5 تریلیون دلار است. واقعیت اینست که ایشان یکی از کارگزاران خاندان راکفلر می باشد و مسئول انجام وظایفی است بسیار پیچیده تر فعالیتش در بازار پول. بنیاد جامعه باز چیست؟ بنیاد جامعه باز تشکلی است در شمار نهاد های «ان جی او» (سازمانهای عیر دولتی). در سال 1993 (یک سال پس از اینکه با «شکست» بانک انگلیس تامین بودجه شود) و در نیویورک با اهداف مشخصی به ثبت رسیده است. بنیاد جامعه باز با مقاصد و برنامه های کاملا حساب شده در چندین کشور جهان فعالیت دارد. و مثل سایر تشکلات (ان جی او) ئی به هیچ مقام و ارگانی پاسخگو نیست. بنیاد جامعه باز بوسیله دلارهائی که سوروس از طریق کاملا ضد دمکراتیک و تقلب در بازار پول عایدش شده است بهترین و شایسته ترین جوانان بسیاری از کشورها را بکار گرفته و تلاش می کند بافتهای بنیادین اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن جوامع را تغییر دهد. به گفته سوروس او بخاطر انساندوستی و تضمین حقوق دمکراتیک مردم جهان کوشش می کند تغییراتی لازم و بنیادینی را در کشور های مختلف ایجاد کند. او با استناد به قصه ناکامل زندگی خود که اول مهاجر فقیری بود ولی امروز یکی از متمول ترین افراد دنیاست به فریب مردم بخصوص جوانان مشغول است. او موفقیت خود را وجود بازار آزاد در جوامع دمکراتیک می داند. آیا دولتها مسئولیت ندارند که از منافع کشورشان محافظت کنند؟ و اجازه ندهند که شیادانی چون سوروس از جوانانشان بهره برداری غیر مجاز و بر علیه منافع ملی کند؟ بالاخره پس از سالها تاخیر دادستان فدراسیون روسیه فعالیت سازمانهای جورج سوروس را «تهدید امنیت ملی» و خطر در «نظم قانون اساسی» دانست. روسیه در طول دو سال گذشته بطور محسوسی تلاش می کند خود را از زیر یوغ و سیطره سرمایه داری آمریکا رها کند. بنیاد جامعه باز یک مورد از 12 موردی است که دادستانی روسیه مشغول بررسی آنهاست. از طرف دیگر اخیرا دولت روسیه با شرکت فعال در پروژه های اقتصادی سازی عملا در جهت خلاف خصوصی سازی و اهداف بنیادهای امریکائی حرکت می کند. فیلنتروکاپیتالیزم چیست؟ خوانده میشود: فی لن ترو کاپیتالیزم   فعالیتهای بنیاد جورج سوروس ترجمان دقیقی از پدیده فیلنتروکاپیتالیزم  است که ابتدا اوائل قرن بیستم توسط «اندرو کارنگی» و «جان دی راکفلر» برای پیشبرد دراز مدت مقاصد سرمایه داران در جهان بنا نهاده شد. اندرو کارنگی در سال 1889 در مقاله معروف «مرام ثروتمند» ثروتمندان را تشویق کرد دارائی های اضافی خود را صرف برنامه های عام المنفعه کنند. و بجای کمک به انجمن های خیریه که بیشتر گدا پروری می کنند با تاسیس بنیادهای خانوادگی اقدام به انجام اموری کنند که جامعه را به سمت دنیای مطلوب خود سوق دهند. ثروتمندی که با دیدی  دراز مدت در ساختن جهان آینده و با هزینه خود از طریق تشکیل بنیاد های خانوادگی فعالیت می کند را اصطلاحا «فیلنتروپیست» می خواند. اندرو کارنگیnt>«کار نگی کورپریشن» را در سال 1911 تاسیس کرد. و پسر دوستش «جان دی راکفلر جونیر» را به مدت دو سال در پست مدیریت آن گمارد. در سال 1913 «بنیاد راکفلر» با نیت «ترویج بهزیستی انسان در سراسر عالم» اعلام موجودیت کرد. در صد سال گذشته سرمایه داران بسیاری در این راستا بنیادهای خود را تشکیل داده اند. مانند «بنیاد فورد» ، «پل گتی تراست» ، «وقفیه لی لی» ، «موسسه پزشکی هاوارد هیوز»،  «مدارس کامهامها». در میان آنها بنیاد راکفلر نقش رهبری آنها را دارد و تاثیر گذار ترین آنهاست. جهان امروز در زمینه های کشاورزی، فرهنگ، تعلیم و تربیت، بهداشت،علوم طبیعی، علوم انسانی، جنگ و صلح و ... تحت تاثیر افکار خانواده راکفلر شکل گرفته است. بسیاری از کشورهای جهان مجری سیاستهای خاص بنیاد راکفلر بوده و هستند. تردیدی نیست که واژه فیلنتروکاپیتالیزم از همان اوائل قرن بیستم ساخته شده بود ولی ترجیح داده شده بود تا زمان مناسبی که بیشترین تاثیر را در نشر و توسعه دیدگاه آنها بگذارد برملا نشود. این واژه اولین بار در سال 2006 در مقاله ای در مجله «اکونومیست» استفاده شد.  «بنیاد بیل و میلندا گیتس» در سال 2000 تاسیس شد و هدفی را که بنیاد راکفلر حتی قبل از تاسیس در زمینه ساختار نهاد مدیریتی بهداشت در جهان را مد نظر دارد دنبال می کند. بنظر می رسد ظهور این بنیاد مرحله جدیدی در رشد و تکوین فیلنترو کاپیتالیزم در جهان باشد. در سال 2006 «وارن بافت» میلیاردر آمریکائی مقدار قابل توجهی از سهام شرکت خود «برکشایر هتهوی» با ارزش 30 میلیارد دلار را به بنیاد بیل و میلندا گیتس هدیه کرد. وارن بافت با این عمل در واقع پایداری و موفقیت شرکتش را نزد قدرتمند ترین نیروی بازار یعنی راکفلر (آفریننده اصلی بیل گیتس و بنیادش) بیمه کرد که بخشش های مشابه ای را بدنبال آورد. دنیای ما تحت تاثیر افراد و افکار غیر واقعی و کاملا ساختگی شکل می‌گیرد. نیروئی تاریخ ما را می سازد. بطور مثال زندگی بیل گیت آدم را یاد فیلم «بچه رزماری» نوشته و ساخته «رومن پولانسکی» می اندازد. گفتنی است که «جان لنون» رهبر عارف و انقلابی «بیتلز» تازه شروع کرده بود که وجود نیروئی فوق العاده قوی اما ناشناس که باعث موفقیت عظیم آنها در جهان شد را مطرح کند که در همان ساختمانی که فیلم بچه رزماری فیلمبرداری شده بود به قتل رسید (1980ساختمان داکوتا). فیلنتروکاپیتالیزم بستری است که به سرمایه داران موقعیت خدائی می دهد و جامعه را چشم به امید «سخاوتمندی»آنان می کند. با اجازه دادن به بخش خصوصی در انجام اموری که باید توسط دولت و نظارت مستقیم مردم  انجام پذیرد سرمایه داران می توانند دنیا را بنحوی که می پسندند شکل دهند. مهمترین وجه تشکیلات غیر دولتی (ان جی او) موقعیتی است که آنها کسب کرده و فارق از پاسخگوئی به مردم کارهائی را که مد نظر دارند و کاملا بنفع خودشان است را بنحوی که خود صلاح می دانند انجام دهند. بنیاد بیل و ملیندا گیتس با دارائی چهل و پنج میلیارد دلار مشغول تغییر ساختار مدیریتی بهداشت جهانی است. با توجه به اینکه تمام کشورهای دنیا مبلغ 6500 میلیارد دلار در سال در این رابطه هزینه می کنند. رقمی که با سرعت رو به افزایش است. آیا باید به راکفلر که در پس این بنیاد پنهان شده است اجازه داده شود تنها با یکبار هزینه نا قابل بستر کاسبی ای را به دلخواه خود بسازد و در کنترل بگیرد که هر ساله بیش از 6500 میلیارد دلار در آن ریخته می شود و مهمترین صنعت در حفظ و بقای انسانها بر روی کره زمین می باشد؟ آیا واقعا مردم تا این درجه ساده لو هستند یا ابزار پیچیده و پنهانی نیز برای خام کردن آنها در کار است؟   پاپ فرانسیس زمانی که بیل گیتس به دیدارش رفته بود ضمن پشتیبانی (نه صد در صد) از کمکهای متمولین به مردم محتاج از بیل گیتس خواست که کوشش کند بفهمد کجای سیستم ایراد وجود دارد که یک نفر مثل او میتواند ثروتی داشته باشد که از 30 میلیارد دلار آن چشم پوشی کند در حالی که 3,5 میلیارد نفر از مردم دنیا در زیر خط فقر زندگی میکنند! سعید روشندل انتهای پیام/

http://fna.ir/WTK1LN





94/09/16 - 10:10





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن