واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بخش خصوصي فعلاً به پرديسها قناعت كرده است
در حالي كه با ساخت چند پرديس بزرگ سينمايي توسط بخش خصوصي حضور اقتصاد غيردولتي در سينماها تقويت شده اما اين حضور صرفاً به بخش اكران در شهر بزرگي مانند تهران چشم دارد، در صورتي كه زيرساختهاي سينمايي كشور بسيار گستردهتر از سالنهاي سينماست.
نویسنده : محمدصادق عابديني
در حالي كه با ساخت چند پرديس بزرگ سينمايي توسط بخش خصوصي حضور اقتصاد غيردولتي در سينماها تقويت شده اما اين حضور صرفاً به بخش اكران در شهر بزرگي مانند تهران چشم دارد، در صورتي كه زيرساختهاي سينمايي كشور بسيار گستردهتر از سالنهاي سينماست.
وقتي صحبت از هنر سينما به ميان ميآيد ميتوانيم ادعا كنيم يكي از پنج كشور برتر دنيا در توليد آثار سينمايي و گرفتن جوايز فستيوالهاي مهم فيلم در جهان هستيم. سينماي ايران برندي شناخته شده در جهان به شمار ميآيد. اما زماني كه صحبت از زيرساختهاي سينما ميشود آيا ميتوان رتبه قابل توجهي براي سينماي كشورمان در نظر گرفت؟ تا پيش از پيروزي انقلاب، سينماي ايران تا حد زيادي وابسته به بخش خصوصي بود، بخش خصوصي سرمايهگذاري ميكرد، سالن سينما ميساخت، استوديو فيلمسازي و لابراتوار فيلم ايجاد ميكرد و سعي ميكرد تا از طريق فروش فيلمهاي تجاري اين هزينههاي را صاف كند و به سوددهي برسد. كاري كه البته موفق نيز بود، البته در دهه 50 با ورود بيمورد دولت به سينما اين چرخه درآمد مختل شد تا حدي كه آمار توليد فيلم به شدت كاهش پيدا كرد. بعد از انقلاب بنا به تغيير شرايط فرهنگي، دولت متولي اصلي سينما شد. بنياد سينمايي فارابي براي توليد فيلم و حمايت از توليد فيلم به وجود آمد و سينما هر روز به كمكهاي دولتي وابستهتر ميشد. اما هنوز بخش عمدهاي از زيرساختهاي سينما در دست بخش خصوصي بود. سالنهاي سينما به جز آنهايي كه توقيف شده بودند هنوز توسط مديريت بخش خصوصي اداره ميشد و لابراتوارهاي بخش خصوصي هنور فعاليت داشتند. اما مشكل اينجا بود كه ديگر درآمد گذشته را نداشتند. عدم استطاعت مالي بخش خصوصي باعث شد تا در بهترين حالت بتوانند سالنهاي سينما را سرپا نگه دارند. توقف زيرساختهاي سينما در شرايط دهه 50 باعث شد تا بسياري از سالنها به دليل عدم صرفه مالي يا فرسودگي از گردونه كار خارج شده و چندين شهر و شهرستان از داشتن سالن سينما محروم شوند. در اين بين انتظار ايجاد استوديوهاي فيلمسازي مدرن مانند آنچه در هاليوود ديده ميشود به آرزوي دست نيافتني تبديل شد.
در سالهاي اخير با ورود شهرداري و حوزه هنري به ساخت و تجهيز سالنهاي سينما و ايجاد مؤسسه سينما شهر توسط ارشاد شاهد ايجاد سالنهاي مدرن سينما مانند پرديس سينما آزادي و ديگر پرديسهاي متعلق به شهرداري تهران بوديم. حوزه هنري نيز سالنهاي تعطيل شده در چند شهرستان را بازسازي و دوباره احيا كرده است. به دنبال موفقيت پرديسهاي سينمايي متعلق به شهرداري و حوزه هنري، بخش خصوصي نيز وارد گود شد و پرديسهاي مجهزي با مشاركت اين بخش ايجاد شد كه اكنون به عنوان سينماهاي سرگروه نيز شناخته ميشوند، ولي باز هم در فرايند توليد تا اكران زيرساختهاي ديگري نيز ديده ميشود كه ايجاد آنها نيازمند سرمايهگذاريهاي سنگيني است. زيرساختهايي مانند ايجاد شهركهاي سينمايي كه در كوتاه مدت شايد بازدهي اقتصادي چنداني نداشته باشد تا بخش خصوصي را مجاب به فعاليت در ساخت آن كند. هماكنون جديدترين شهرك سينمايي كه براي پروژه سينمايي محمدرسول الله (ص) ساخته شده توسط بنياد مستضعفان ايجاد شده است. به غير از اين شهرك، باقي تلاشها در رابطه با ايجاد لوكيشنهاي بزرگ توليد فيلم مربوط به صدا و سيماست كه اغلب به دليل سياستگذاري غلط بعد از پايان هر مجموعه تلويزيوني به ورطه فراموشي سپرده و نابود ميشوند. ماجراي توليد شهرك براي سريال «مختارنامه» نمونهاي از اين ماجراست. تنها در اين بين شهرك غزالي توانست پا برجا بماند و بتواند علاوه بر خدماترساني به فيلمهاي سينمايي و مجموعههاي تلويزيوني در حوزه توريسم و گردشگري نيز وارد شود و درآمدزايي داشته باشد.
در چرخه ناقص فعلي براي توسعه زيرساختهاي اينچنيني نيازمند حضور دولت نه به عنوان سياستگذار بلكه به عنوان سرمايهگذار هستيم. در همين زمينه سيدشريف حسيني عضو كميسيون صنايع مجلس ميگويد: ايجاد زيرساختها در سينماي كشور نياز به پول كلان دارد كه بخش خصوصي به تنهايي قادر به ايجاد آن نيست، بنابراين بهتر است دولت به جاي دخالت در محتواي آثار در بخش كلان سينما ورود پيدا كند. حسيني ميافزايد: در برخي از كشورها سينما زير نظر وزارت صنعت آن كشور است و به آن به عنوان مجرايي جهت كسب درآمد نگاه ميشود. صنعتي شدن سينما در ايران نيز نياز به ايجاد زيرساختهاي مناسب دارد چراكه در غير اين صورت اهداف مورد نظر حاصل نخواهد شد. براي صنعتي شدن سينما، ساخت شهركهاي متعدد سينمايي و اصلاح زيرساختها الزامي است چراكه بسياري از كاستيها را ميتوان با واردات حل كرد اما در عرصه فرهنگ و هنر نميتوان فيلم وارد كرد. اين عضو كميسيون صنايع و معادن تأكيد ميكند: موفقيت سينما و تبديل شدن آن به يك صنعت درآمدزا همراهي تمام بخشهاي دولت را ميطلبد؛ چراكه اين رونق محاسن بسياري مانند ايجاد اشتغال و پيشرفت كشور را به دنبال دارد، بنابراين متوليان اين هنر بايد تفكر مديران و تصميمگيران كشوري را نسبت به سينما اصلاح كنند تا شاهد همكاري بيشتر با حوزه سينما باشيم.
البته بايد اين نكته را در نظر گرفت كه حمايت دولت در توسعه زيرساختهاي سينمايي نبايد با سياست خصوصيسازي در تضاد قرار گيرد و باعث شود كه سياست غلط دهههاي گذشته كه باعث دولتي شدن سينما شده باز هم تكرار شود. مدل فعاليت شهرداري تهران در جذب مشاركت بخش خصوصي در توسعه پرديسهاي سينمايي كه با واگذاري امتياز تجاري به سرمايهگذار بخش خصوصي وي را به حضور در فضاهاي فرهنگي ترغيب ميكند، اين اقدام نيز توسط دولت در توسعه شهركهاي سينمايي و ايجاد استوديوهاي فيلمسازي تكرار شود. مسئلهاي كه در صورت حل آن ميتوان اميدوار بود اگر صحبتي از تواناييهاي زيرساختي سينما پيش آمد، كشورمان مانند بحث توليد فيلم در رتبههاي بالاي جهاني قرار گيرد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]