واضح آرشیو وب فارسی:تفتان ما: استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی گفت: بدون شک تعصب منجر به تبعیض می شود، اما گاهی تبعیض بدون تعصب هم شکل می گیرد، مثل تعبیض نژادی سربازان صرب در قتل عام مسلمانان آلبانی تبار.به گزارش سرویس مذهبی تفتان ما ، چهارمین نشست «دیگری و دیگر هراسی» با حضور عباس منوچهری دانشیار علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس و نوشین شاهنده مدرس فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. در ابتدای این نشست عباس منوچهری با موضوع «روایت هایی از مواجهه با فرهنگ دیگر» طی سخنانی عنوان کرد: دیگری کیست؟ معنی آنچه هراس می نامیم چیست؟ آیا دیگر هراسی مقابل خود دوستی قرار دارد یا مقابل دیگر دوستی؟ آیا دیگر هراسی خشونت بار که در تاریخ شاهد آن هستیم یا بوده ایم، سلبی یا ایجابی است؟ آیا هراس از دیگری طبیعی انسان بودن است؟ آیا دیگر هراسی تهدید دیگری نسبت به خود برآمده یا تهدیدی علیه دیگری است و در نهایت دیگر هراسی برساخته زبانی است یا خود برسازنده زبان و تفکر معینی است؟ وی افزود: براساس انواع مواجهه های فرهنگی در تاریخ ابتدا باید به بحث تصرف اشاره کرد، اینکه فتوحات قهری یک مردم بیگانه چگونه فرهنگ دیگرهراسی را ایجاد می کند، نظیر اسپانیایی ها در قاره جدید اواخر قرن پانزدهم که چنین چیزی را تجربه کردند. منوچهری با اشاره به ورود اسپانیایی ها به دنیای جدید گفت: این نمونه و نمونه تفکر سیاسی هابز با شعار «انسان گرگ انسان است» و «جنگ همه علیه همه» نیز برجسته ترین نوع دیگر هرسی را در طول تاریخ تفکر و در باب رابطه انسان با دیگران تعریف می کند. جالب این است که همین طرز تفکر به صورت جدی بنیان های تفکر مدرن را شکل داده و تبعات آن در رابطه بین فرهنگ ها متفاوت بوده است. منوچهری با تأکید بر اینکه برخی فرهنگ ها اجباری تصرف نشدند، بلکه با دیگری همانند سازی شدند، گفت: بنابراین تمام فرهنگ ها هم تحمیلی فرهنگ دیگر را نپذیرفتند و در واقع مستعمره نبوده اند. وی درباره دیگر انواع دیگری گفت: نوع دیگر لیبرالیسم است که کمترین درگیری را ایجاد می کند و طبیعتاً با استعمار انگلستان می تواند مرتبط باشد. هابرماس معتقد است که در آغاز دوران مدرن آنچه اروپایی ها را رنج می داد، کمیابی و مرگ به دست همسایه بود پس آغاز دوران مدرن مسئله اصلی همین بود و ما در آرا ماکیاولی یک دیگر هراسی می بینیم. منوچهری اظهار داشت: از اواسط قرن شانزده که اروپا و اسپانیا به دنیای جدید پا گذاشتند، ما دیدیم که خشونت و رنج و مصیبت را برای مردم دنیای جدید به همراه بردند. سپس نوشین شاهنده با موضوع «دیگر هراسی از منظر شناخت اجتماعی» گفت: ردپای موضوع «خود و دیگری» به دوران افلاطون تا دوره معاصر می رسد. وی با اشاره به اینکه در دوران مدرن ماهیت انسان نه بر مبنای ویژگی های استعلایی و متافیزیکی بلکه براساس تجلیات بیرونی و ظهور آن در عرصه جامعه تبیین می شود، اظهار داشت: اینجا پس باید گفت که هویت انسان از بدو تولد تعیین نمی شود، بلکه در یک فرآیند تاریخی شکل می گیرد. شاهنده اظهار داشت: ارتباطاتی که ما به واسطه مجموعه ای از اطلاعات در ارتباط با خود و دیگری داریم شامل شناخت اجتماعی است. اساسا دیگر هراسی و دیگر ستیزی در یک جفت دوگانه خود و دیگری تفسیر می شود. وی با بیان اینکه دیگری به معنای غیریت همیشه به معنای متفاوت و بیگانه بودن از خود است، گفت: پس خود یا من هویتی است که برای شکل گیری آن به چیزی غیر از خودش نیاز دارد و ما تا حد زیادی تحت تأثیر دیگری در تعریف از خود هستیم. تصویری که ما از شخص خود داریم براساس نگاهی است که از بیرون به ما می شود که به این اصطلاح در روانشناسی به خود آیینه ای یا در علوم اجتماعی خود برساخته می گویند. پس هویت فردی همان هویت اجتماعی است. شاهنده اظهار داشت: اما نظریه هویت اجتماعی معتقد است که افراد هویت فردی خود را از طریق عضویت در هویت اجتماعی خاصی تعریف می کنند. اینجا خاستگاه های هراس و ستیز شکل می گیرد و اغلب به خاطر تصاحب منابع محدودی که بر سرشان رقابت صورت می گیرد. وی افزود: بدون شک تعصب منجر به تبعیض می شود، اما گاهی تبعیض بدون تعصب هم شکل می گیرد، مثل تبعیض نژادی که در قتل عام مسلمانان آلبانی تبار توسط صرب ها انجام شد، آنجا سربازان صرب شاید واقعا نگرش تعصب آمیز نسبت به افراد مسلمان نداشتند اما باز دست به این تبعیض زدند، دلیلش می تواند به خاطر خشنودی گروهی که ما عضوش هستیم، بشود یا صرفاً اطاعت از روسایشان. انتهای پیام/ راه دانا Share
پنجشنبه ، ۱۲آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تفتان ما]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]