تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداوند روزه را واجب كرده تا بدين وسيله دارا و ندار (غنى و فقير) مساوى گردند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845950643




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نویسندگانی که خود را پشت نام دیگری پنهان کردند/مستعار نویسی ممکن است مشکلات روحی به وجود بیاورد


واضح آرشیو وب فارسی:فیدوس: آنها روزها و ماه ها می نشستند و می نوشتند اما وقتی می خواستند نام شان را روی اثر زاده شده بنویسند، دچار تردید می شدند که نام خود یا نام دیگری غیر از نام خودشان را بنویسند. این چه نیرویی بوده و هست که نویسنده را وادار می کند که وقتی اثرش تمام شد تن به این موضوع بدهد و نام خودش را روی کتاب ننویسد. چه نیرویی است که باعث می شود او در سایه بودن را ترجیح دهد، نامی که او انتخاب می کند بعدها از نام اصلی اش معروف تر شود و او سال ها با همان نام در سایه زندگی کند تا روزی یکی پیدا شود و پرده از خالق اصلی اثر بردارد. در تاریخ ادبیات جهان بسیاری از نام های معروفی که به گوش مان خورده در واقع از نام مستعار استفاده می کرده اند. نام هایی چون جورج الیوت، جوزف کنراد، پابلو نرودا، جورج اورول و جی کی رولینگ نویسندگانی هستند که همگی با نام دیگری آثارشان را خلق کردند و پا به دنیای بزرگ ادبیات گذاشتند. هر کدام آنها برای این کار دلیل خاص خودشان را داشتند. یکی می خواست حریم خصوصی اش را حفظ کند، یکی چون زن بوده و نمی خواسته با پیشداوری مخاطبان روبه رو شود این کار را کرده، دیگری برای افشاگری نام مستعار انتخاب کرده است. دانستن داستان هر کدام از آنها برای انتخاب نام مستعار، داستان جذابی است که دانستن آن خالی از لطف نیست. حفظ حریم خصوصی یکی از دلایل معمولی که برای استفاده از نام مستعار وجود دارد اطمینان از حریم خصوصی یا – از آن فراتر – برای حفظ گمنامی است. در میانه قرن ١٨ زمانی که «لوییزا می الکات» رمان نویس امریکایی شروع به انتشار آثارش کرد، مردم تصور می کردند که نوشتن هر چیزی برای زنان ناشایست است. با این وجود خانواده او در نوشتن کتاب هایی مانند «زنان کوچک» او را حمایت کردند؛ اما اگر لوییزا به آنها می گفت که کتاب های دیگری نوشته است این موضوع آنها را می ترساند اما آن آثار دقیقا کتاب هایی بودند که برای او پول به همراه داشت. خانواده الکات اوضاع مالی خوبی نداشتند بنابراین لوییزا داستان های ترسناک، تریلرهای وحشتناک، معماگونه و عاشقانه نوشت و آنها را به مجلات زرد آن زمان فرستاد که همین نوشته ها برایش درآمدی در برداشت که توانست خانواده اش را حمایت مالی کند. لازم نبود کسی بداند که آن لوییزای خواستنی و شیرین، کتاب های گوتیکی مانند قصه های «خون و تندر» را نوشته باشد. نخستین کار منتشر شده او با نام «فلور فیرفیلد» منتشر شد، اما در کارهای بعدی از نام «آ. ام. بارنارد» و« ال. ام الکات» استفاده کرد. داستان جورج الیوت داستان «جورج الیوت» نیز بامزه است. قبل از اینکه او حرفه رمان نویسی را آغاز کند، «ماری آن اوانز» یک منتقد ادبی شناخته شده بود. اما این منتقد شناخته شده یک روی دیگر سکه هم داشت. مردم او را زنی می دانستند که دو دهه با مرد متاهلی زندگی می کند. از همین رو او آن زمانی که به عنوان نویسنده شروع به کار کرد از نام مستعار بهره برد تا مانند تخته سنگی پاک باشد. او نام جورج را که نام معشوقه اش بود برای خود برگزید و الیوت را به این خاطر انتخاب کرد که می گفت کلمه ای است که خوب در دهان می چرخد. نویسندگان دیگری هم بودند که چون نمی خواستند کسی بداند آنها در حال تجربه کردن هستن از نام مستعار استفاده می کردند. «مری جین میکر» چند نام مختلف برای شخصیت های ادبی اش داشت، از جمله «ام. ای کر»، «آن آلدریش»، «مری جیمز»، «ام. جی میکر» و «وین پیکر». اما «جیمز کالتون» نویسنده رمان های عاشقانه و کارآگاهی کسی نبود جز «جوزف هانسن» که رمان های کارآگاهی «دیو برندستتر» را نوشت. او در ابتدای کارش با نام کالتون می نوشت همچنین دو رمان گوتیک نیز با نام مستعار «رُز بروک» منتشر کرد. «فیلیپ آندروس» هم نام مستعار «ساموئل استیوارد» بود که کتاب های عاشقانه می نوشت. نام مستعار برای افشاگری «دبلیو. مارک فلت» (نویسنده گلوی عمیق) افشا کننده ماجرای واترگیت بود و در پی افشاگری او، ریچارد نیکسون در سال ۱۹۷۴ از مقام خود استعفا داد. او که با نام مستعار «خبرچین گمنام» بهتر شناخته می شد برای ٣٠ سال هویتش مخفی ماند تا اینکه در سال ٢٠٠٥ تصمیم گرفت هویت خود را فاش کند. «جو کلین» گزارشگری بود که رمان «رنگ های اولیه» را به اسم ناشناس نوشت و چیزهایی را درباره شخصیت بیل کلینتون آشکار کرد. بنابراین استفاده از نام مستعار می تواند نام نویسنده را پنهان نگه دارد و او پشت آن نام به افشاگری بپردازد. در کنار مساله حفظ حریم خصوصی، نویسنده دلایل دیگری نیز برای استفاده از نام مستعار دارد که بر او تحمیل می شود و بسته به نوع کارش ممکن است به استفاده از نام مستعار پناه ببرد. بسیاری از دولت ها، ارتش ها و کارهای مشارکتی نیاز دارند که کارمندان شان توافقنامه ای را امضا کرده و اطمینان دهند که استانداردها را رعایت خواهند کرد و وجوه مختلف آن حرفه را محرمانه نگه می دارند. «ریچ مریت» نویسنده به خاطر محدودیت های قانون آتلانتا تنها مدتی بعد از انتشار کتابش درباره یکی از پورن استارها که در سال ٢٠٠٥ منتشر شد شغلش را از دست داد. اگر او با نام مستعار کتابش را می نوشت حالا می توانست شغلش را داشته باشد. جورج اورول و محافظت از شانس های آینده خانواده «اریک آرتور بلر» فکر نمی کردند که آرزوی او برای نویسنده شدن قابل وقت صرف کردن باشد و مانند لوئیزا می الکات، بلر این موضوع را با انتخاب یک نام مستعار از خانواده اش مخفی نگه داشت، با این وجود شعرها و مقالاتی که در مجلات منتشر می کرد به نام خودش بود. او تصمیم گرفت نام مستعاری برای نخستین کار بلندش به نام «آس و پاس ها در پاریس و لندن» که در سال ١٩٣٣ منتشر شد برگزیند. او مطمئن نبود که منتقدان چه برخوردی با کتاب نیمه بیوگرافی او که شامل تحقیقات مخفی اش درباره زندگی فقیرانه در پاریس و لندن بود خواهند داشت. اگر کار بلند اول او به شدت از سوی منتقدان رد می شد، در می یافت که نام واقعی اش را باید برای آینده نگه دارد. او نام کوچکش را «جورج» انتخاب کرد که قدیس حامی انگلستان بود و برای نام فامیلش نام رودخانه مورد علاقه اش یعنی «اورول» را برگزید. هم تاریخ هم منتقدان نسبت به «جورج اورول» مهربان بودند. اما او هرگز هیچ رمانی دیگری به نام «اریک بلر» ننوشت. بازشناسی نام و به خاطر سپاری بازشناسی نام واقعا مهم است. اما اگر اسم واقعی شما به صورت اتفاقی «ریتا مایی براون» یا «مایکل جردن» یا «بیل کلینتون» باشد چه؟ قطعا این ایده خوب نیست که با نام اصلی تان کتاب چاپ کنید. کتابخانه کنگره کپی رایت هر کاری را که تحت عنوان نام واقعی نویسنده یا نام مستعار نوشته شده باشد ثبت می کند. نام مستعار برای کپی رایت مطرح نیست اما باید بدانیم که نام یک نویسنده می تواند یک علامت تجاری باشد. «جیمز پترسون»، «ژانت ایوانویچ» و «تام کلانسی» نام شان خودشان برند بود، بنابراین در میان نام ها، آنها به عنوان یک علامت تجاری مورد توجه بودند. نویسندگان مدام نام هایی را انتخاب می کنند که در خاطر بماند و با ژانرشان متناسب باشد. آنها امیدوارند این نام انتخابی برای به دست آوردن برند یا بازشناسی نام، به آنها کمک خواهد کرد. «مایکل کرافت» نام اصلی اش «مایکل جانسون» بود که با دو نام «کرک مانینگ» و «کلر گری» داستان های دنباله دار معماگونه نوشت. او می گوید: «احساس می کرد که مایکل جانسون اسم خیلی معمولی است. کرافت نام فامیل مادرم بود و نام کامل من مایکل کرافت جانسون است. این موضوع یک شیوه بازاریابی است؛ نه تلاشی برای مخفی نگه داشتن هویتم.» «جیمز رولین» یک نام راحت برای به خاطر سپردن است، نامی که بسیار آسان تر از نام واقعی نویسنده یعنی «جیم کجازکوسکی» است. آوای تلفظ رولین مانند یک ماجراجو، یک نام ژانر هیجان انگیز است. «لمونی اسنیکت» نام واقعی «دانیل هندلر» است، اما لمونی بسیار برای به خاطر سپاری آسان تر است و آیا به نظرتان برای کتاب های کودک بسیار مناسب تر نیست؟ آسانی تلفظ و به خاطر سپاری نام شما بسیار مهم است. قطعا نام نویسنده باید چیزی باشد که از میان انبوهی از نام ها قابل شناخت باشد و انتخاب کردن یک نام مستعار جذاب و مناسب یکی از راه حل ها است. یکی دیگر از دلایلی که نویسندگان از نام مستعار استفاده می کنند به این خاطر است که آنها در ژانرهای مختلف می نویسند و چون نام شان در یک گونه ادبی تثبیت شده، نوشتن در ژانر دیگر ممکن است خوانندگان شان را گمراه کند. شاید به همین خاطر باشد که «آگاتا کریستی» خالق داستان های کارآگاهی نام مستعار «مری وست موکات» را برای نوشتن درام های عاشقانه اش برگزید تا خوانندگانش را سردرگم نکند یا «استفن کینگ» کتاب های زیادی در حوزه طنز با نام مستعار «ریچارد باخمن» داشت که می خواست بدون نام مشهور کینک آنها را بفروشد. بسیاری از خوانندگان او تا سال ها نمی دانستند که باخ و کینگ یکی هستند تا اینکه خود او اعتراف کرد که باخ همان کینگ است. دوریس لسینگ، برنده نوبل ادبیات یکی دیگر از نویسندگانی است که قبل از معروف شدن، دو کتاب با نام مستعار «جین سامرس» منتشر کرده بود. این کارها بارها از سوی ناشر رد شدند و زمانی که در نهایت انتشار یافتند منتقدان نسبت به آنها بسیار بی رحم بودند. فروش بالا چیزی بود که او تحت نام واقعی اش به دست آورد. بعد از آن ما هرگز کتابی به نام جین سامرس ندیدیم. مستعارنویسی برای تولید انبوه بعضی نویسندگان در طول یک یا دو سال ممکن است یک کتاب چاپ کنند اما آن سوی ماجرا هم نویسندگانی قرار دارند که ممکن است یک ماهه کتابی را بنویسند و ناشر نمی تواند هر ماه کتابی از آنها چاپ کند، بنابراین این دست نویسندگان نام های مستعار متعددی را بر خود انتخاب می کنند. «ژرژ سیمنون» نویسنده معروف کتاب های کارآگاهی که بیشتر به خاطر خلق «کارآگاه مگره»، معروف است. ٢٠٠ عنوان کتاب با نام خودش منتشر کرده است و ٣٠٠ کتاب هم با ١٧ نام مستعار. «استاندال» (ماری هنریج بیال) هم کتاب های زیادی در طول زندگی اش نوشت و از دویست نام مستعار استفاده کرد. فرار از تبعیض جنسیتی اگر شما به گذشته با دقت نگاه کنید نویسندگان بسیاری را در کنار «جورج ساند» و «جورج الیوت» خواهید یافت که از نام مستعار به خاطر کنار آمدن با تبعیض جنسیتی استفاده کرده اند. خواهران «برونته»، شارلوت، امیلی و آن کتاب شعری به نام «شعرهای کوریر، الیس و آکتون بل» در سال ١٨٤٦منتشر کردند و تا زمانی که این مجموعه به خوبی فروش نرفت نوشتن آن را نپذیرفتند. آیا هیچ تصادفی در کار نبود که هر کدام از آنها نامی با آوای زنانه موازی با نام واقعی شان انتخاب کردند؟ این موضوع کاملا ناعادلانه است اما واقعیت دارد که بعضی از ژانرها در داستان تجاری وقتی از سوی یک جنس خاص نوشته می شود بهتر فروش می رود. در عرصه داستان های علمی – تخیلی، زنان تاخت و تازکنندگان واقعی هستند، اما این واقعیت همچنان پابرجاست که آثاری که نام های با آوای مردانه دارند احتمال بیشتری وجود دارد که هم از سوی مردان و هم زنان خوانده شود. نام های با آوای زنانه اغلب از سوی مردان نادیده گرفته می شود، بنابراین بسیاری از نویسندگان از حرف اول یا نام های جنس خنثی استفاده می کنند. مطالعات نشان می دهد بعضی از خوانندگان از کتاب هایی که از سوی زنان نوشته شده اجتناب می کنند، بنابراین نویسندگانی مانند «مارجوری بردلی کلووک» (ام. برادلی کلوگ) و «جوان رولین» (جی کی رولینگ) از حروف اول اسم شان استفاده کرده اند. «بنجامین فرانکلین» یکی از نویسندگانی است که مجموعه ای از نامه های «جذاب» او به روزنامه نیو انگلند؛ یکی از نخستین روزنامه های امریکایی می رسد و با نام «سایلنس دوگود» بیوه ای میانسال چاپ می شد که در واقع او کسی نبود جز بنجامین فرانکلین جوان. این نامه ها بعد از اینکه برای انتشار رد شدند نویسنده با رندی نام مستعاری را برگزید در نتیجه آنها به سرعت منتشر شدند. «آیزاک آسیموف» بیشتر برای کارهای علمی - تخیلی و کتاب های علمی اش مشهور است. از او خواسته شد که کتابی علمی- تخیلی برای نوجوانان بنویسد که اساس یک سریال تلویزیونی شود. از آنجایی که آسیموف نگران بود که این سریال هم، مانند بسیاری دیگر از سریال های آن زمان، سریال بدی از آب درآید، تصمیم گرفت تا داستان ها را با اسم مستعار پل فرنچ منتشر کند. نخستین کتاب این مجموعه در ژانویه ۱۹۵۲ توسط دابل دی منتشر شد. اگرچه پروژه تبدیل داستان به یک سریال تلویزیونی منتفی شد، آسیموف به نوشتن داستان های این مجموعه ادامه داد و در نهایت حاصل کار او شش کتاب شد. آسیموف قصد داشت کتاب هفتم را با عنوان «لاکی استار و برف های پلوتو» آغاز کند، اما پس از تصمیم او مبنی بر نوشتن کتاب های غیر داستانی، موضوع نوشتن این کتاب منتفی شد. وقتی که نگرانی های او درباره ساخت سریال از روی داستان از بین رفت، آسیموف تصمیم گرفت دیگر این حقیقت که کتاب ها توسط او نوشته شده اند را انکار نکند. پایانی برای نوشتن با نام دیگر اما مستعار نویسی نتایج دیگری هم دارد و در حالت های بیمارگونه ممکن است برای نویسنده مشکلات روحی به وجود بیاورد. رومن گاری از چهار اسم مستعار استفاده کرده و دو جایزه هم با دو اسم مستعار متفاوت برده است. خوب که دقت کنیم می بینیم هرکدام از این اسم های مستعار برای خودشان هویت دارند. در مورد «پسوا» شاعر پرتغالی هم که از اسم های مستعار متفاوتی استفاده کرده است و با هر کدام از آنها اثری به سبکی کاملا متفاوت نوشته است. اگر بیش از حد به این هویت های متفاوت بها داده شود تعادل روحی فرد را از بین می برد همان طور که در مورد رومن گاری اتفاق افتاد و عاقبت از اینکه کدام این «من ها» خود اوست، خسته شده و خودکشی کرد. منبع: اعتماد - زینب کاظم خواه


سه شنبه ، ۱۰آذر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فیدوس]
[مشاهده در: www.feydus.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن