واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۲ آذر ۱۳۹۴ (۱۱:۴۲ق.ظ)
جنگ سرد نوين در سوريه موج - گروه بين الملل
به گزارش خبرنگار بين الملل خبرگزاري موج، اگر جنگ در سوريه واقعا مربوط به کشور سوريه و يا شکست داعش بود، امروز ما بايد شاهد پاکسازي اين مناطق مي بوديم، اما؛ سرنگون کردن بمب افکن روسي توسط ترکيه نشان داد که اين حوادث ادامه سياست هاي جنگ سرد کلاسيک است، که شبيه به اين اتفاقات را در جنگ هاي نيابتي افغانستان، ويتنام، کره و آمريکاي لاتين در طول جنگ سرد نيز سراغ داريم.
در واقع آنچه به عنوان جنبش دموکراسي در سوريه در سال 2011 شروع شد، به خاطر درگيري سياست هاي عربستان، ترکيه و اسرائيل عليه ايران، دولت سوريه و حزب الله بود. در اين ميان، آمريکا، اروپا و روسيه نيز از طريق يک جنگ نيابتي درگير بحران شدند.
اگر هدف اصلي اين جنگ، شکست دادن داعش بود، چرا به رغم حضور قدرت هاي جهاني و ناتو و هزينه هزاران ميليارد دلار بودجه نظامي براي نابودن کردن شبه نظاميان آموزش نديده از روي نقشه، اينقدر اين مبارزه طول مي کشد؟ زيرا هدف شکست داعش نيست. قدرت هاي جهاني در بن بستي براي ساختار قدرت پس از داعش در منطقه دچار چالش شده اند و در عين حال با دادن زمان به داعش، اين گروه توانست با انجام تبلغيات، شبه نظاميان بيشتري به کار بگيرد و به شهرهاي کشورهاي غربي حمله کند.
قدرت هاي منطقه تحت عنوان «مبارزه با داعش» به دنبال کسب منافع خود هستند. براي مثال ترکيه مبارزان کرد را به بهانه نبرد با تروريسم بمباران مي کند. عربستان براي خنثي کردن نفوذ رو به رشد ايران در منطقه، به طور غيرمستقيم به داعش کمک مي کند و آمريکايي هم ظاهرا در حال نبرد با داعش هستند زيرا عربستان را در اين هدفشان ياري مي رسانند.
از اين رو حوادث سوريه ساختار قدرت جهاني و نظم بين المللي را نشان داد. زيرا امروز ما شاهد برخورد منافع قدرت هاي جهاني هستيم. به اين ترتيب امروز سوريه، نقش افغانستان در دهه 1980، ويتنام دهه 60 و کره دهه 50 را بازي مي کند.
و اين تراژدي براي سوريه و مردم اين کشور است که قدرت هاي جهاني در سوريه در حال تقابل مستقيم براي کسب منافع ملي خود هستند. در حالي که تهديدات داعش، وضعيت اضطراري امنيتي را به وجود آورده است، قدرت هاي منطقه اي و جهاني تلاش دارند ساختار قدرت پس از داعش را به شکل دلخواه خود رقم بزنند و در اين ميان ميليون ها نفر در سوريه يا جان باختند و يا مجبور به ترک کشور خود شدند.
رويدادهاي سوريه نشان مي دهد با وجود تمام پيشرفت ها و ترقي جامعه بشري، کشورهاي جنوب همچنان تحت هژموني کشورهاي شمال هستند. قدرت هاي بزرگ اگرچه ديگر در ظاهر مستعمراتي ندارند، اما؛ به جاي آن، افغانستان و يا سوريه مناطقي هستند که منافع ملي آنها را تامين مي کند. با وجود شعارهاي استعمارزدايي پس از جنگ جهاني دوم، واقعيت اين است که خاورميانه و ديگر مناطق استعماري سابق، زير سايه «منافع ملي» قدرت هاي بزرگ باقي مانده اند. تهديدات داعش باعث افزايش سريع هزينه هاي نظامي و دفاعي شد، اما؛ نه به خاطر اينکه امنيت ماليات دهندگان به خظر افتاده باشد بلکه به خاطر اينکه امنيت «منافع ملي» در خاورميانه تهديد شده است.
بحران سوريه همچنين نشان مي دهد اولويت براي قدرت هاي جهاني شکست داعش نيست، بلکه هدف اصلي اطمينان از تحقق نظم مورد پسند آنها پس از داعش است. ما از اين شرايط درس بزرگي آموختيم: تضعيف نهادها و ساختارهاي حکومتي از طريق اشغال خارجي، بمب گذاري و تخريب اجازه مي دهد تا فضا براي سازمان هاي تروريستي ايجاد شود. افغانستان، عراق، ليبي، سودان و اکنون سوريه نمايانگر اين هستند که چگونه بي توجهي قدرت هاي بزرگ باعث از بين رفتن ساختارهاي نهادي و جايگزيني آن توسط سازمان هايي همچون داعش مي شود.
تا زماني که بحران در سوريه از سياست هاي زمان جنگ سرد جدا نشود و منافع ملي قدرت هاي خارجي بر ساير استراتژي ها تسلط داشته باشد، اين کشور در مسير کنوني خود پيش خواهد رفت. در اين ميان حتي ممکن است جنگ گسترده تر شود و البته نه فقط در خاورميانه بلکه در خيابان هاي کشورهاي توسعه يافته نيز قابل مشاهده باشد؛ مانند آنچه در پاريس شاهد بوديم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]