محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827286120
مصاحبه با سردار مجید توکلی، فرمانده شناسایی عملیات طریق القدس به مناسبت سالروز آزادسازی بستان؛ امداد غیبی «باران» درفتح الفتوح «بستان»
واضح آرشیو وب فارسی:شهرآرا: حمیده وحیدی- اهمیت آزادسازی بستان را می توان از جایی پی برد که حضرت امام(ره) آن را «فتح الفتوح» نامیدند. به همین دلیل روزهای متعددی برای مصاحبه به دنبال یک شاهدعینی متفاوت گشتیم تا بالاخره به سردار مجید توکلی رسیدیم. او یکی از ١٠نفری است که برای شناسایی منطقه به مدت ٩٠شبانه روز در شن زارهای پشت بستان و شرایط سخت زندگی کرده است. خاطرات او از سردار شهید خرازی، سرلشکر شهید حسن باقری، سرلشکر شهید نیاکی و سردار شهید حسینی هیچ گاه محو نخواهدشد. سرتیپ پاسدار مجید توکلی در گذشته معاون فرمانده نیروی انتظامی استان خراسان بوده و درحال حاضر بازنشسته است. ................................................ ابتدا کمی از خودتان بگویید. متولد سال١٣۴٠ هستم. عقاید مذهبی ما در دوران ابتدای جوانی با انقلاب مشهد همراه شد. در زمانی که به دبیرستان می رفتم، به دلیل یک سری فعالیت ها، توسط ساواک دستگیر و شکنجه شدم و به زندان وکیل آباد در بند۴ سیاسی رفتم. با پیروزی انقلاب جزو زندانیان سیاسی آزادشده بودم. هم زمان با شروع جنگ به بسیج رفتم و وارد سپاه شدم، سپس همراه با شهیدبابارستمی، اولین فرمانده سپاه استان خراسان، به مناطق جنوب رفتیم. در جبهه ا...اکبر استقرار پیدا کردیم و مسئول مخابرات شدم، ولی بعد از مدتی کوتاه به عنوان یکی از اعضای تیم شناسایی انتخاب شدم. آقای علی وزیری که مسئول اطلاعات سپاه در جنوب بود واحد اطلاعات عملیات جنگ را در جبهه های جنوب به اتفاق من و سه تن دیگر شکل داد. بعد از عملیات ا...اکبر سپاه به طور رسمی یگان هایش را شکل داد. تا قبل از آن، هر جبهه به اسم فرمانده اش بود؛ مثلا جبهه درچه ای که به نام سردار درچه ای بود. در آن مقطع، عملیات ثامن الائمه که به حصر آبادان انجام شد شکل گرفت و با انتصاب شهید صیادشیرازی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش، غالب نیروهای ارتش و بسیج با هم متحد شدند. بعد از انتصاب ایشان، ارتباط بین سپاه و ارتش بهتر و بیشتر شد؛ درنتیجه موفقیت هایی که در این وقت به وجود آمده بود زمینه ساز عملیات بزرگ تری به نام «طریق القدس» شد که مشترکا توسط ارتش و سپاه شکل گرفت. من در آن مقطع جانشین سردار شهید سیدعلی حسینی که مسئول اطلاعات ستاد خراسان در جنوب بود شدم. تدابیر فرماندهان عالی رتبه سپاه و ارتش در این بود که منطقه را به خوبی شناسایی کنیم. به خاطر همین تدبیری که وجود داشت به منطقه رفتیم و در آنجا یک عملیات شناسایی بسیارسخت و طولانی مدتی انجام دادیم. با جزئیات تعریف می کنید؟ منطقه عملیات ما در خاکریز جابرحمدان بود که در شمال سوسنگرد و غرب ارتفاعات ا...اکبرواقع است. جابرحمدان دراصل روستایی است در نزدیکی کرخه نور. خط مقدم عراق بعد از عملیات ا...اکبر در آنجا بود و مقابلش هم نیروهای ایرانی بودند. از آنجا تا خود بستان چیزی حدود ٢۵کیلومتر فاصله داشتیم. بنا بود ما برویم و عمق عملیات دشمن را به لحاظ وضعیت زمین و مسیر تردد، امکانات نظامی و استعدادهای موجود شناسایی کنیم. از آنجایی که سوسنگرد و شمال بستان یک منطقه غیرقابل عبور با تپه های شنی و رملی بود، با تفکر نظامی اساسا چنین منطقه هایی را غیرقابل عبور می دانند و به لحاظ نظامی هیچ گونه عملیاتی مقدور نیست، نه حرکت تانک و نه نیروی پیاده؛ درنتیجه عراق از شمال بستان خیالش راحت بود و ما از همین نقطه ضعفی که به لحاظ اصول نظامی در ذهن دشمن وجود داشت استفاده کردیم؛ درنتیجه ما وارد منطقه رملی شمال بستان شدیم. در آنجا به این دلیل که نباید هیچ اطلاعاتی درز می کرد، دو مراقبت عمده وجود داشت: یکی اینکه دشمن نفهمد ما ساکن هستیم و موضوع دوم هم این بود که نیروهای خودی از حضور ما اطلاعی نداشته باشند تا دهن به دهن نچرخد و به گوش نامحرم نرسد و عملیات لو نرود. تدبیر سردار شهید علی حسینی این شد تا فرماندهی شناسایی به عهده من باشد و شهید علی حسینی تنهارابط بین ما و قرارگاه قدس (قرارگاه کربلا) بود. پس به اتفاق ١٠نفر که دو نفر از آن ها از عرب های منطقه به نام سیدمحمد موسوی و چاسب گروشادی و هشت نفر از بچه های سپاه خراسان بودند در پشت بستان ساکن شدیم. این دو نفر به شناسایی منطقه بسیار اشراف داشتند. یکی از مشکلات مناطق شن زار گم شدن در آن بود چراکه رد پایی باقی نمی ماند. ما ابتدا سه دیدگاه را شناسایی کردیم و از همان جا منطقه دشمن را زیرنظر گرفتیم: یکی دیدگاه یک در مقابل بستان بود. دیدگاه دو و دیدگاه سه به سمت تنگه چزابه و پاسگاه سوبله بود. شناسایی های شما شامل چه چیزهایی بود؟ آنجا منطقۀ عجیبی بود. گرمای ۵٠درجه و مسیر غیرقابل عبوری داشت و فقط خودمان بودیم و خدا و دشمن که خیلی نزدیک بود. الآن که به آن روزها فکرمی کنم، می بینم حتی یک روزش هم غیرقابل تحمل است چراکه در آن هوا آب بدن کم می شد. آفتاب مستقیم روی صورتمان بود. از آن جمع پنج نفر شهید شدند همچون شهیدپورسلیمی، شهیدحسینی مقدم که از مدافعین حرم هستند و شهید محمدرضا هدایتی که نامشان در ذهنم مانده است. شناسایی طریق القدس به این دلیل خاص است که ما در این ٩٠روز حتی یک بار هم به عقب برنگشتیم. در این سه ماه نتوانستیم حتی یک بار حمام برویم. اسلحه هایمان شبیه ماهیتابه ای که روی اجاق گاز باشد بسیار داغ بود و حتی نمی توانستیم آن را در دست بگیریم. غذایمان کنسرو با نان خشک بود و تمام داشته های ما همین بود. مشکل اساسی رملی بودن زمین چه بود و چگونه حل شد؟ موضوع اساسی این بود که ما باید مسیری را تعیین می کردیم که رزمنده ها و تانک ها را از آن منطقه رملی عبور دهیم. تانک های چیفتن باید به طور مارپیچ یا هر شکل ممکن ردمی شدند. ما معبرهایی را شناسایی کردیم. در منطقه های مرتفع و تپه ها، جاهای پست هم وجود داشت و تانک ها می بایست این مسیر را به طور مارپیچ ردمی کردند؛ بنابراین تمام راه را شناسایی و علامت گذاری کردیم. در دیدگاه٣ تنگه چزابه قرارداشت و مشکل اساسی این بود که آیا تانک چیفتن می تواند از این ارتفاع رملی عبور کند؟ این از معماهای اصلی عملیات طریق القدس بود. این تانک ۵٠تن وزن داشت. به لحاظ امکان عبور باید نظر فرماندهان تامین می شد. به همین منظور به همراه سرلشکر شهیدنیاکی که فرمانده لشکر٩٢ خوزستان بودند به اتفاق سرلشکر شهید حسن باقری و سردار شهید علی حسینی روی تپه دیدگاه٣ رفتیم. بعد از تمام صحبت ها، شهید حسن باقری رو به شهیدنیاکی کرد و گفت: نظر شما راجع به عبور تانک چیست؟ آیا چیفتن با ۵٠تن وزن در شیب بیش از ۴۵درجه می تواند از این ارتفاع بالابیاید؟ سرلشکر شهید حسن باقری بااطمینان گفت: با توکل به خدا می شود. سرلشکر شهیدنیاکی در جوابش گفت: بگردم دل شیر تو را! من هم می گویم با توکل بر خدا می شود. همه مان یک حالت بغض گونه داشتیم و این اصل کلید فتح بستان شد؛ چون ما باید حتما هرجوری و با هر امکاناتی می شد تانک ها را عبور می دادیم و مستقیم به سمت تنگه چزابه پیش می رفتیم. در قواره ها و اصول نظامی، تانک در آسفالت نمی تواند بیش از ۴۵درجه عبورکند، اما این اتفاق در شرایط بد ماسه زار شکل گرفت. شب عملیات چه شد؟ عملیات طریق القدس در ساعت ١٢:٣٠ نیمه شب آذرماه سال١٣۶٠ شکل گرفت. مهم ترین مسئله ما همان عبور تانک ها بود. یادم هست تمام جاده را فانوس گذاشته بودیم و همین فضای معنوی بسیارخاصی را ایجاد کرده بود. ما حتما باید بستان را فتح می کردیم چراکه گلوگاه دسترسی به دشمن بود. دقیقا یادم هست تانک ها به طور ستونی نزدیک دیدگاه٣ رسیدند. بچه ها از طرف کرخه نور حمله را آغاز کرده بودند اما ما هنوز به یقین نرسیده بودیم که آیا تانک چیفتن قادر خواهدبود از تپه بالا رود؟ یادم هست شهیدخرازی به سمت اولین راننده تانک رفت. در شرایطی معنوی رو به او که استوار بسیارشجاعی بود کرد و گفت: ببین! تو عبور کنی، همه پشت سرت خواهند گذشت اما اگر بمانی، معلوم نیست چه پیش خواهدآمد. اگر تانک ها در ماسه می ماندند، فردا در روز، اتفاقات بدی پیش می آمد. ممکن بود تمام ماسه ها روی تانک ها را بگیرند و ضربه بزرگی به نیروی زرهی ما بخورد. آن استوار با فریاد «یاصاحب الزمان» آن قدر گازداد که که بالاآمد و صدای «ا...اکبر» همه بلند شد. بعد از آن، یک باره آسمان شروع به باریدن کرد و زمینِ خشک خیس شد طوری که تمام تانک ها توانستند درست مثل زمین آسفالت عبور کنند. مگر پیش بینی هوا را نکرده بودید؟ به هیچ وجه فکرش را نمی کردیم باران ببارد. این نشانه ای از لطف خدا به ما بود. ما فقط به خدا توکل کردیم و هیچ چیزی در دست نداشتیم. تمام رزمنده ها این را به فال نیک گرفتند. یک باره با روشن شدن هوا دورتادور دشمن را نیروی زرهی گرفت. دیگر دشمن حتی برای مقابله هم صبر نکرد و با تمام امکاناتش به عقب برگشت و پا به فرار گذاشت و به سمت پاسگاه سوبله رفت. اولین مانور و تنهامانور تانک چیفتن همان جا بود. این تنهاتانکی است که ضمن حرکت می تواند آتش هم داشته باشد. ورود تانک ها قوت قلبی برای تمام رزمنده هایی بود که در شرق بستان می جنگیدند. ما در جنگ های جهان کم تر سراغ داریم که تانک با توپ خانه دشمن درگیر شود، اما این اتفاق به دلیل غافلگیری عراقی ها شکل گرفت. در عملیات طریق القدس بیش از ٧٠روستا در حدود ۴٢۴روز در اشغال بودند و در مناطق هورالعظیم و هورالهویزه ماندند آزاد شدند. مردم عشایر عرب هم که تحت اشغال عراقی ها بودند آزاد شدند. البته بعد از عملیات طریق القدس و استقرار نیروها در تنگه چزابه، سخت ترین قسمت ماجرا شروع شد که آن هم حفظ مناطق فتح شده بود. پدافند ما در تنگه چزابه بسیار مهم بود. دو سپاه عراق از روز بعد پیروزی ما، شروع به بازپس گیری بستان کردند. تنگه چزابه یک کیلومتر بیشتر نبود، اما کانون عملیات بزرگ عراق و پاتک ها شده بود که آن هم با فرماندهی شهیدعلیمردانی، شهید صبوری و دیگران به پیروزی منجرشد. ................................................ چندهفته شناسایی چندماه طول کشید؛ طریق القدس را با چاه آب به یاد می آورند به دلیل شرایط سخت و محرمانه بودن عملیات طریق القدس تا ساعات آخر نمی شد در رفت وآمد باشیم، پس باید خودمان را در گوشه ای پنهان می کردیم. به ناچار اولین کارمان استقرار در جایی ثابت بود. با کمک دو تن از عرب های منطقه مکانی را شناسایی کردیم که آلاچیقی برای ساربان ها بود و سقف آن با برگ پوشیده شده بود. ما حتی نمی توانستیم چادر بزنیم یا سنگر درست کنیم. تمام سر پناه ما در آن شرایط سخت همان آلاچیق بود. مهم ترین نیازمان آب بود. به دلیل ماسه ای بودن زمین، نزدیک به سه متر حفرکردیم تا به آب رسیدیم. یک لیوان قرمز پلاستیکی را در آن آویزان کرده بودیم و می گذاشتیم پر شود اما هیچ گاه به اندازه سیرابی آب نداشتیم و فقط می توانستیم سر و صورتمان را بشوییم. تعدادی کنسرو خوراکی و نان خشک هم به همراهمان برده بودیم و از همان تغذیه می کردیم. پیش بینی خودمان دوره شناسایی٢٠یا٣٠روزه بود اما خیلی بیشتر از این طول کشید و نزدیک به ٩٠روز در آن شرایط به سربردیم. در هوای ٩٠درجه آن روز بستان که اسلحه داغ در دستانمان سرخ می شد و شب های سرد رملی درحالی که جانواران مدام دورمان می چرخیدند ساعات را می گذراندیم. آفتاب پرست ها، مارمولک ها و مارهای جعفری نمی گذاشتند حتی یک ساعت هم چشمانمان را راحت روی هم بگذاریم. خیلی ها عملیات طریق القدس را با همان چاه آب می شناسند ما با اولین نیروی خودی ٢۵کیلومتر فاصله داشتیم و به نیروهای عراق در بستان یک کیلومتر نزدیک بودیم. نه بیسیم داشتیم و نه هیچ ارتباط تلفنی دیگری. تنها نخ رابط ما سردار شهید علی حسینی بود که هرسه روز یک بار ٢۵کیلومتر راه را در شرایط سخت رفت وآمد می کرد و خبرهای ما را محرمانه به قرارگاه می رساند. یادم نمی رود. با یک زیرپیراهنی سفید جهت شناسایی رفتیم و در مدت ٩٠روز حتی یک بار هم حمام نکردیم و نتوانستیم لباس هایمان را بشوییم. در روز بازگشت، همان لباس به رنگ سیاه درآمده بود! جیره هرروزه مان فقط یک استکان آب از ته ماسه ها بود درحالی که موهای سر و محاسن صورتمان آن قدر بلند شده بود که ما را شبیه انسان های اولیه کرده بود! ................................................ تمام مسیر را فانوس گذاشتیم؛ باران که بارید یقین ما قطعی شد عملیات شب شروع شد و ما باید صبح قبل از نماز حتما دشمن را توسط تانک های چیفتن غافلگیر می کردیم. ما باید خاک رس را روی جاده رملی می ریختیم تا مدام در شن گیر کند. درنتیجه، بچه های جهاد سمنان که کارهای مهندسی جبهه را فرماندهی می کردند، مسیری به طول ١١کیلومتر جاده رسی زدند که این جاده تاثیر زیادی در انتقال و حرکت نیروها داشت و سرعت عمل ما را بالا برد. بعد از آن، در منطقه رملی تا دیدگاه٣ برای گم نشدن تانک ها فانوس های زیادی را به صورت شاخص هایی با میل گرد آویزان کردیم. نور فانوس ها از دید دشمن خارج بود و منظره ای بسیار زیبا و نقطه دلگرمی ای برای رزمندگان شد. تانک ها به طور مارپیچ عبور می کردند. نزدیک ساعت١٢ شب، همه تانک ها به پشت دیدگاه٣ رسیدند. در این وقت، عملیات با رمز «یاحسین» شروع شده بود. از مقابل در جابرحمدان و محور کرخه به سمت جلو رزمندگان نفوذ کردند. سرهنگ شهید صفوی، فرمانده تانک ارتش، سردار شهید حسین خرازی، سردار شهید خادم الشریعه، سردار شهید سیدعلی حسینی و جناب سروان روستا به اتفاق من بالای اولین تانک رفتیم و شهیدخرازی جلوی راننده اولین تانک که استوار بسیارشجاعی بود رفت و گفت: برادر! اگر شما بتوانی عبور کنی، تمام ستون پشت تو خواهدگذشت و اگر نیایی، تمام عملیات به مشکل خواهدخورد. پس بگو «یاصاحب الزمان» و بالابیا. راننده تانک شهیدخرازی را نمی شناخت، اما گریه کرد و گفت: برادر! من در تمام ٢۵کیلومتر راه، «یاصاحب الزمان» گفتم. الآن هم همین کار را می کنم. همه ما روی تپه ایستادیم و راننده با فریاد «یاصاحب الزمان» باقدرت گازداد و آن قدر زمین می لرزید که ما احساس کردیم تانک ممکن است هرلحظه منفجر شود. در آن لحظه ایمان داشتیم، اما هنوز به یقین نرسیده بودیم. وقتی تانک بالا رسید، همه کسانی که جمع شده بودند فریاد «ا...اکبر» سردادند و سر و روی راننده تانک را بوسیدند. انگار که عملیات با موفقیت تمام شده باشد. در همین لحظه، لطف خدا شامل ما شد چراکه خدا اولین تانک را با سختی بالا آورد، اما یک باره باران شروع به باریدن کرد و همین باعث شد تا زمین رملی کمی سفت تر شود و تانک ها گویی روی آسفالت باشند، به راحتی عبورکردند. ................................................ ٧٠روستا آزاد شد جمهوری اسلامی ایران تنها دو ماه پس از پیروزی در عملیات ثامن الائمه(ع)، عملیات طریق القدس را در سال دوم جنگ (آذرماه سال١٣۶٠) با سرعت بسیار و بر پایه تحولات جدید و شور و هیجان ایجادشده در کشور، به عنوان بزرگ ترین عملیات خود در مقیاس گسترده، طرح ریزی کرد. سازمان دهی نیروهای داوطلب با انگیزه شهادت طلبی در سازمان سپاه و در آستانه فرارسیدن ماه محرم، برجسته ترین ویژگی این عملیات بود. با موفقیت عملیات ثامن الائمه(ع) که نشان داد طراحی و انجام عملیات های گسترده با سبک و شیوه جدید امکان پذیر است، فرماندهان سپاه و ارتش طی جلسات متعددی شرایط جدید را مورد بررسی قرارداده و مبتنی بر آن، استراتژی جدیدی را تعریف کردند که سه هدف اساسی را دنبال می کرد: انهدام هرچه بیشتر ماشین های جنگی عراق، دست یافتن به مواضعی مناسب جهت کم کردن خطوط پدافندی و نهایتا آزادسازی نیروهای خودی از پدافند به منظور افزایش توان خودی در عملیات بعدی، آماده شدن برای انجام عملیات نهایی و آزادسازی گام به گام مناطق اشغالی. مبتنی بر این استراتژی، دوازده طرح موسوم به «کربلا» تهیه شد که میزان تناسب توان خود با ظرفیت موردنیاز منطقه عملیاتی، وضعیت زمین از جنبه نظامی و نیز اهمیت منطقه عملیاتی، از عوامل اصلی در تعیین تقدم هریک از طرح های مزبور بود. بر همین اساس، پس از مباحث مختلف میان فرماندهان سپاه و ارتش، عملیات طریق القدس به عنوان اولین گام از سلسله عملیات های «کربلا» طراحی و به مرحله اجرا درآمد. ارتش عراق پس از ناکامی در تصرف سوسنگرد و پیشروی به سمت اهواز، مواضع پدافندی خود را در خارج از شهر و غرب سوسنگرد با استفاده از موانع طبیعی و مصنوعی در محور جابرحمدان در شمال رودخانه کرخه و محورهای دهلاویه، سویدانی و هویزه در جنوب کرخه به گونه ای مناسب تحکیم و تثبیت کرد. عراق پس از عملیات ثامن الائمه(ع) و تحمل ضربه مهلک ناشی از آن، تمام توان خود را برای شناسایی تحرکات و مقاصد نیروهای خودی بسیج کرد و تا ۶٠درصد موفق به کشف این اطلاعات شد، اما به دلیل نقص اطلاعات، همچنان در تردید به سرمی برد و در تجزیه و تحلیل خود به این نتیجه رسیده بود که یکی از راه کارهای احتمالی نیروهای خودی تمرکز تلاش اصلی برای عملیات در محور غرب سوسنگرد، عبور از پل سابله به سمت بستان و نیز تلاش پشتیبانی از شمال کرخه و محور ا...اکبر از جنوب ارتفاعات رملی به سمت غرب و تنگه چزابه می باشد. دشمن برای مقابله با این راه کارها ترکیب و شکل استقرار نیروهای خود را با استفاده از موانع موجود آرایش داد. ارتش عراق که برای پشتیبانی و تقویت نیروهای خود به پل های روی رودخانه های کرخه و سابله و جاده های شمالی جنوبی متکی بود، حفاظت و حمایت از پل ها را تشدیدکرد. درعین حال، عوارض رودخانه های منطقه تحرک فوق العاده و پشتیبانی سریع را برای دشمن غیرممکن کرده بود. در پی شهادت برخی فرماندهان ارتش و سپاه پس از عملیات ثامن الائمه(ع)، انتصاب های جدید موجب تغییراتی در مدیریت جنگ شد که در گسترش و تامین همکاری سپاه و ارتش نقش به سزایی داشت. عملیات در ساعت ٣٠دقیقه بامداد ٨/٩/١٣۶٠ با عبور نیروهای پیاده یگان های سپاه از میادین مین و مواضع دشمن، در چند محور به طور هم زمان آغاز شد. نیروهای عمل کننده در محور شمال عملیات، در همان ساعات اولیه درگیری موفق شدند مواضع نیروهای عراقی را در خطوط اول تصرف کرده و نیروهای احتیاط دشمن را در پشت خطوط پدافندی منهدم کنند. میزان موفقیت اولیه یگان های سپاه در محور شمال به حدی بود که فرمانده تیپ زرهی ارتش نیز به گردان های زرهی و مکانیزه خود فرمان داد تا از معابر بازشده با چراغ روشن عبورکرده و ضمن انهدام دشمن و حمایت از نیروهای پیاده خودی به سوی هدف های خود در عمق منطقه پیشروی کنند. ................................................ هدایت عملیات طریق القدس عملیات طریق القدس در ساعت ٣٠دقیقه بامداد روز هشتم آذرماه١٣۶٠ آغاز گردید. قبل از آغاز تک، باران شروع به باریدن کرد. بارش باران به فال نیک گرفته شد زیرا رمل ها را سفت می کرد، توان نگهبانی و دیده بانی و استفاده از گلوله های منور را برای دشمن کاهش می داد و از تشنگی نفرات در اثر طی مسیر طولانی می کاست. در حدود ساعت٢:٣٠ بعد ازنیمه شب، در شمال منطقه، نیروها از دیدگاه اول، خط مقدم پدافندی دشمن (خاکریز عصا شکل) را با آن همه عظمت تصرف کردند. در ساعت٢:٣٠ بعدازنیمه شب، نیروها از دیدگاه دوم به توپ خانه های دشمن رسیدند و یگان های توپ خانه دشمن خاموش گردید و بالاخره در ساعت۶:٣٠ صبح، یگان ها دیدگاه سوم تنگ چزابه را تصرف و تامین نمودند؛ یعنی در طول ۶ساعت، یگان های عمل کننده در شمال منطقه کلیه اهداف خود را به طور کامل تصرف نمودند و حتی پل های ابوچلاچ و رمیم را که برای ورود به شهر بستان احداث شده بود سالم نگه داشتند. در جنوب کرخه، هرچند یگان های عمل کننده به سبب برخورد به خطوط پدافندی مستحکم دشمن، در مناطقی موفق به شکستن خط دشمن شدند و پیشروی محدودی داشتند، ولی در اثر مقاومت دشمن، امکان ادامه پیشروی میسر نگردید. برای کمک به این یگان ها، به نیروهای موفق در شمال منطقه ماموریت داده شد که در روز دوم عملیات در جنوب کرخه شهر بستان را آزاد و منطقه را بین دو رود کرخه و سابله پاک سازی و پل های سابله راتصرف نمایند. در روز نهم آذرماه در حدودساعت١٢ ظهر، شهر بستان تصرف و پاک سازی گردید و متجاوز شهر بستان را به طور وحشیانه بمباران کرد و با توپ خانه زیر آتش گرفت، ولی پاک سازی حدفاصل دو رودخانه کرخه و سابله میسر نگردید. در همین روز، پاتک های دشمن در قسمت جنوب منطقه برای بازپس گیری مناطق متصرفی رزمندگان اسلام آغازگردید که دفع شد. در روز دهم آذرماه (روز سوم عملیات) در شمال کرخه تحکیم و تثبیت اهداف اشغالی در چزابه و تبادل آتش برقرار بود و در جنوب کرخه تداوم پاتک های دشمن که همگی دفع گردید. در این روز، شناسایی و پاک سازی منطقه بین دو رودخانه کرخه و سابله ادامه داشت. در روز یازدهم آذرماه، دشمن ضمن ادامه پاتک در جنوب کرخه، در منطقه چزابه هم پاتک داشت که کلیه پاتک ها دفع گردید. دست آوردهای عملیات طریق القدس: بیش از ٢٠٠دستگاه تانک و نفربر، ١١۵دستگاه وسایل سنگین مهندسی و راه سازی، سه گردان توپ خانه، بیش از ۴٠٠دستگاه خودرو و مقادیر زیادی مهمات و تجهیزات به غنیمت گرفته شد و هزاران نفر از پرسنل دشمن کشته، زخمی و اسیر گردیدند. حضرت امام(ره) فتح بستان را «فتح الفتوح» نامیدند و گفتند: من به ملت بزرگ ایران و فرماندهان شجاع قبل از اینکه پیروزی شرافتمندانه و بزرگ خوزستان را تبریک بگویم، وجود چنین رزمندگانی که از دو جبهه معنوی و صوری و ظاهر و باطن از امتحان سرافراز بیرون آمدند تبریک می گویم. مبارک باد بر کشور عزیز ایران و بر ملت شریف این چنین رزمندگانی قدرتمند و عاشقانی چنین محو جمال ازلی و سربازانی چنین دل باخته دوست که شهادت را آرزوی نهایی خود و جان نثاری در راه محبوب را آرمان اصیل خویش می دانند! نقطه پایان عملیات طریق القدس، تلاش نیروهای خودی برای پاک سازی محدوده ای به وسعت ٧٠کیلومترمربع بود که بین جنوب سابله و شمال رودخانه نیسان قرارداشت و همچنان در اشغال نیروهای عراقی باقی مانده بود. فرماندهان خودی پس از انجام مباحث مانور و اقدامات شناسایی و آماده سازی نیروها، قصد داشتند این منطقه را نیز آزاد نمایند؛ اما قبل از شروع عملیات، فرمانده عراقی به اشتباه تاکتیکی خود پی برده و درنتیجه، انجام عملیات نیروهای خودی منتفی شد.
شنبه ، ۷آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شهرآرا]
[مشاهده در: www.shahrara.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]
صفحات پیشنهادی
سردار سلیمانی، فرمانده عملیات نجات خلبان روس در سوریه
سردار سلیمانی فرمانده عملیات نجات خلبان روس در سوریه با گذشت دو روز از واقعه سرنگون شدن یک فرونده هواپیمای جنگنده روسی توسط ترکیه همچنان این موضوع در مرکز توجه مطبوعات و رسانه های بین المللی قرار دارد در این میان آخرین گزارش ها از منابع روس حاکی از آن است که عملیات آزادسازی خسردار سلیمانی، ناظر عملیات آزادسازی خلبان روس در سوریه
یک خبرگزاری روسیه با انتشار گزارشی جزئیاتی از عملیات نجات خلبان روس از گروه های مسلح ترکمن سوریه منتشر کرد به گزارش عصرایران در روز سه شنبه گذشته یک فروند جنگنده سوخوی 24 ارتش روسیه توسط جنگنده های اف 16 ترکیه در مرز سوریه مورد هدف قرار گرفت و سرنگون شد یکی از خلبانان روسیه کآزادسازی خلبان روس به فرماندهی سردار سلیمانی
آزادسازی خلبان روس به فرماندهی سردار سلیمانی ناگفتههای عملیات کماندوهای ارتش سوریه و کماندوهای ویژه حزب الله لبنان برای آزادسازی خلبان روسیه از چنگ تروریستها منتشر شد تسنیم جزئیات اجرای عملیات نجات یکی از دو خلبان جنگنده سوخو 24 ارتش روسیه که توسط جنگنده های ارتش ترکیهجزئیات عملیات نجات خلبان روس به فرماندهی سردار سلیمانی
ناگفته های عملیات کماندوهای ارتش سوریه و کماندوهای ویژه حزب الله لبنان برای آزادسازی خلبان روسیه از چنگ تروریست ها منتشر شد به گزارش تسنیم جزئیات اجرای عملیات نجات یکی از دو خلبان جنگنده سوخو 24 ارتش روسیه که توسط جنگنده های ارتش ترکیه سرنوگون شد برای اولین بار منتشر شد در ایسرلشکر سلیمانی، فرمانده عملیات آزادسازی خلبان روس
ناگفته های عملیات کماندوهای ارتش سوریه و کماندوهای ویژه حزب الله لبنان برای آزادسازی خلبان روسیه از چنگ تروریست ها منتشر شد تسنیم جزئیات اجرای عملیات نجات یکی از دو خلبان جنگنده سوخو 24 ارتش روسیه که توسط جنگنده های ارتش ترکیه سرنوگون شد برای اولین بار منتشر شد در این گزارش اععملیات نجات خلبان روس زیر نظر سردار سلیمانی و با کماندوهای حزب الله و سوریه انجام شد
یک افسر بلندپایه سوری می گوید عملیات نجات خلبان روسیه در شمال سوریه با شش کماندو از حزب الله و 18 کماندوی ارتش سوریه و زیر نظر سردار قاسم سلیمانی انجام شده است به گزارش فارس خبرگزاری روسی اسپوتنیک در گزارشی نوشت طی هفته گذشته اخباری مبنی بر زخمی شدن و حتی شهادت سردار قاسم سلیبه مناسبت سالروز تشکیل بسیج اجتماع بزرگ «شکوه ایستادگی» بسیجیان در دماوند برگزار شد + تصاویر
به مناسبت سالروز تشکیل بسیجاجتماع بزرگ شکوه ایستادگی بسیجیان در دماوند برگزار شد تصاویراجتماع بزرگ شکوه ایستادگی بسیجیان به مناسبت سالروز تشکیل بسیج مستضعفین در شهرستان دماوند برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از شرق استان تهران ظهر امروز اجتماع بزرگ شکوه ایستادگی بسیجیان شهرسنقش پررنگ سردار سلیمانی در هدایت عملیات زمینی نجات خلبان روس
خبرگزاری اسپوتنیک در گزارشی به برررسی نقش سردار قاسم سلیمانی در عملیات نجات خلبان جنگنده سوخو 24 ارتش روسیه پرداخت به گزارش خدمت به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان خبرگزاری اسپوتنیک در گزارشی به قلم "عماد آبشناس" نوشت طی هفته گذشته اخباری مبنی بر زخمی شدن و حتی شهادت سردعملیات نجات خلبان روس زیر نظر سردار سلیمانی
روایت افسرسوری و خبرگزاری روسی ازنجات خلبان روس عملیات نجات خلبان روس زیر نظر سردار سلیمانی یک افسر بلندپایه سوری میگوید عملیات نجات خلبان روسیه در شمال سوریه با شش کماندو از حزبالله و 18 کماندو ارتش سوریه و زیر نظر سردار قاسم سلیمانی انجام شده است به گزارش سرویس سیاسی جام نبه مناسبت سالروز تولد جلال آل احمد- بخش اول تجربة روشنفکری جلال آلاحمد و گشودن راه برای رسیدن به معیارهای خود
به مناسبت سالروز تولد جلال آل احمد- بخش اولتجربة روشنفکری جلال آلاحمد و گشودن راه برای رسیدن به معیارهای خودیاو که پس از سرخوردگی از حزب توده به ادبیات متعهدانه پناه آورده بود بار دیگر ایران را مغلوب نیرویی قویتر از استبداد یعنی استعمار میدید و ضمن ناامیدی از غرب ستیز خود-
گوناگون
پربازدیدترینها