تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه انسان چهل ساله شود و خوبيش بيشتر از بديش نشود، شيطان بر پيشانى او بوسه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806812824




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«انسان کامل»؛ مبنای انسان شناختی عرفانی در کثرت گرایی دینی -بخش دوم و پایانی مقام محمود پیامبر صل الله علیه و آله


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: «انسان کامل»؛ مبنای انسان شناختی عرفانی در کثرت گرایی دینی -بخش دوم و پایانی
مقام محمود پیامبر صل الله علیه و آله
عرفان اسلامی از مبانی ای پیروی می کند که هرگز به اندیشه کثرت گرایی دینی منجر نمی شود. اگر بین گفته های آنان تعابیری کثرت گرایانه یافت می شود، عمدتاً در فضای تکوینی معنا پیدا می کنند.

خبرگزاری فارس: مقام محمود پیامبر صل الله علیه و آله



بخش دوم و پایانی نبوت مطلقه رسول الله صل الله علیه و آله در نگاه اهل الله، نبوت به مطلقه و مقیده تقسیم می شود: نبوت مطلقه، که در رسول الله صل الله علیه و آله تحقق دارد، ازلی و ابدی است و به زمان و مکان و شرایط خاصی وابسته نیست. بر خلاف نبوت انبیاء دیگر که مقید به شرایط خاصی است (قیصری، 1386، ص127-130-133؛ آملی، 1368، ص380، 399 و 400). در نگاه عارفان، نبوت حضرت ختمی صل الله علیه و آله، نبوت عام و مطلق است؛ بدین معنا که ازلی، ابدی و همیشگی است. انبیاء دیگر، هریک، از شئون و اطوار ایشان می باشند. او اصل است، سایر انبیاء فروع و شاخ و برگ اویند. بر این اساس، شرع محمد صل الله علیه و آله متضمن تمام شرایع می باشد و از شرع او تمام شرایع تفریع شده اند (ابن عربی، بی تا، ج2، ص87 و 134؛ آملی، 1368، ص430).  أنه لما کان المقام المحمود إلیه ترجع المقامات کلها و هو الجامع لها لم یصح أن یکون صاحبه إلا من أوتی جوامع الکلم... و لما کان بعثه عاماً کانت شریعته جامعه جمیع الشرائع فشریعته تتضمن جمیع الأعمال کلها (ابن عربی، بی تا، ج2، ص87). و بدری لم یأفل، و شمسی لم تغب و بی تهتدی کلّ الدّراری المنیره (ابن فارض، 1410 ق، ص82) به گفته فرغانی، در این بیت، عدم افول بدر، کنایه از این است که حقیقت و نور پیامبر اسلام صل الله علیه و آله ابدی بوده، احکام او که عبارت از شریعت می باشد، هیچ گاه حتی پس از مفارقت ایشان از این دنیا، تبدل یا نسخ نمی پذیرد. این گونه نیست که با تجلی دیگری، جلوه پیامبر غایب شود. شریعت او نیز که اشعه ای از اوست، چنین است؛ چراکه تجلی او اصل، کل و منبع تمام تجلیات می باشد. روشن است که فرع و جزء، هیچ گاه بر اصل و کل خویش غلبه نمی کند. شریعت، کتاب و آثار تمام انبیاء صل الله علیه و آله حتی اولواالعزم از ایشان، با آمدن پیامبر دیگر نسخ می شود و سلطنت هریک با ظهور سلطنت دیگری، پایان می پذیرد، جز پیامبر اسلام صل الله علیه و آله که حکم، شریعت و کتاب او، ازلی و ابدی و همواره غالب می باشد. مقصود از الدراری در بیت مذکور، همه انبیاء، اولیاء و علماء می باشد که هریک، همچون ستارگانی هدایتگر دیگران بوده و نور خویش را از شمس وجود رسول الله صل الله علیه و آله دریافت می کنند (فرغانی، 1428ق، ج2، ص304-305). إلا بأبی من کان ملکا و سیدا فذاک الرسول الأبطحی محمد و آدم بین الماء و الطین واقف له فی العلی مجد تلید و طارف (ابن عربی، بی تا، ج1، ص143). شریعت اسلام، همچون خورشید است و سایر ادیان همچون ستاره، با ظهور خورشید نور ستارگان از بین نمی روند، ولی روشنایی مفید برای بشر نخواهند داشت. از سوی دیگر، حتی نور ستارگان پرتوی است از نور خورشید که بازتابانده می شود (ابن عربی، بی تا، ج3، ص153؛ ج1، ص145). روشن است که کارآمدی یا ناکارآمدی ادیان گذشته، به طلوع یا غروب شریعت اسلام وابسته است. نبوت باطنی پیامبر اسلام صل الله علیه و آله از یک سو، در نگاه اهل معرفت، باطنْ حقیقت و ریشه آنچه در ظاهر است می باشد، و از سوی دیگر، نبوت نبی اسلام صل الله علیه و آله در باطن ادیان جای دارد. در نتیجه، دین اسلام حقیقت و اصل ادیان گذشته است و دوران انبیاء پیشین دوران نبوت باطنی پیامبر صل الله علیه و آله می باشد. نبوت با نبوت باطنی پیامبر اسلام صل الله علیه و آله آغاز و با ظهور آن پایان می پذیرد. همه انبیاء پیشین، نواب ایشان و دوران نبوت آنان، دوران نبوت باطنی پیامبر اسلام صل الله علیه و آله بوده است. هو [شریعه نبینا] المقرر لها[شرایع] و شرعه أصلها و أرسل إلی الناس کافه و لم یکن ذلک لغیره و الناس من آدم إلی آخر إنسان و کانت فیهم الشرائع فهی شرائع محمد صل الله علیه و آله بأیدی نوابه فإنه المبعوث إلی الناس کافه فجمیع الرسل نوابه بلاشک فلما ظهر بنفسه لم یبق حکم إلا له و لاحاکم إلا رجع إلیه و اقتضت مرتبته أن تختص بأمر عند ظهور عینه فی الدنیا لم یعطه أحد من نوابه و لابد أن یکون ذلک الأمر من العظم بحیث أنه یتضمن جمیع ما تفرق فی نوابه و زیاده (ابن عربی، بی تا، ج 2، ص 134). با ظهور پیامبر اسلام صل الله علیه و آله در این دنیا، همان نبوت باطنی ظاهر و آشکار گردیده و ادیان پیشین نسخ می شوند: فإن الإمام الأعظم إذا حضر لایبقی لنائب من نوابه حکم  (ابن عربی، بی تا، ج1، ص 135). بنابراین، اعتبار ادیان گذشته در ظاهر به پیامبران خویش بود، ولی در باطن اعتبار آنها به شریعت محمد صل الله علیه و آله می باشد. نیابت انبیاء صل الله علیه و آله از نبوت باطنی و مطلق پیامبر صل الله علیه و آله بر اساس آنچه گذشت، دین اسلام مطلق بوده، در باطن ادیان دیگر جای دارد. در نتیجه، دین اسلام حقیقت و اصل ادیان گذشته است و دوران انبیاء پیشین دوران نبوت باطنی پیامبر صل الله علیه و آله می باشد. طبق این تحلیل، انبیاء صل الله علیه و آله، هریک در زمان خویش، نائبان او بوده و در نتیجه، شرایع آنها نیز شعبه ای از شریعت محمد صل الله علیه و آله بوده اند که به دست نائبان پیامبر خاتم صل الله علیه و آله تبلیغ می شده است، به گونه ای که اگر ایشان در زمان انبیاء صل الله علیه و آله حضور داشت، برای هیچ پیامبری، شریعت و حکمی وجود نداشت (فرغانی، 1428ق، ص 189؛ ابن عربی، بی تا، ج1، ص 135؛ ج2، ص134). فکان الحکم له باطناً أولا فی جمیع ما ظهر من الشرائع علی أیدی الأنبیاء و الرسل سلام اللَّه علیهم أجمعین ثم صار الحکم له ظاهراً فنسخ کل شرع أبرزه الاسم الباطن بحکم الاسم الظاهر (ابن عربی، بی تا، ج1، ص143). پیامبران گذشته، همان طور که در دوره نبوت باطنی پیامبر اسلام صل الله علیه و آله تابع ایشان بودند، در زمان نبوت ظاهری ایشان نیز پیرو او هستند. ابن عربی در این باره، از روایاتی همچون: لو کان موسی  حیاً ما وسعه إلا أن یتبعنی  استفاده می کند و بیان می کند: لو کانت الأنبیاء و الرسل فی قید الحیاه فی هذا الزمان، لکانوا بأجمعهم داخلین تحت حکم الشرع المحمدی  (ابن عربی، بی تا، ج2، ص 19). اسلام شریعت مقرره در نگاه اهل الله، نسخ شرایع پیشین حتمی است، به طوری که با ظهور اسلام، هیچ حکمی برای هیچ شریعتی باقی نمی ماند. اگر حکمی هم باقی باشد، بدان جهت بایستی مورد عمل قرار گیرد که به تقریر اسلام ثابت است، نه بدان جهت که پیامبر مخصوصِ آن، آن را تثبیت نموده است. ازاین رو، ابن عربی به شریعت محمدی صل الله علیه و آله شریعت مقرره می گوید (جندی، 1423ق، ص309؛ ابن عربی، بی تا، ج1، ص135؛ ج2، ص243). لما کان شرع محمد صل الله علیه و آله تضمن جمیع الشرائع المتقدمه و أنه ما بقی لها حکم فی هذه الدنیا إلا ما قررته الشریعه المحمدیه فبتقریرها ثبتت فتعبدنا بها نفوسنا من حیث إن محمدا صل الله علیه و آله قررها لامن حیث إن النبی المخصوص بها فی وقته قررها فلهذا أوتی رسول اللَّه صل الله علیه و آله جوامع الکلم فإذا عمل المحمدی و جمیع العالم المکلف الیوم من الإنس و الجن محمدی لیس فی العالم الیوم شرع إلهی سوی هذا الشرع المحمدی (ابن عربی، بی تا، ج1، ص222). مقام محمود پیامبر صل الله علیه و آله ابن عربی، مقام و مرتبه ای برای پیامبر اسلام قائل است که هیچ یک از اولیاء و انبیاء واجد آن نیستند. او پیامبر اسلام صل الله علیه و آله را حاجب الحجاب و امام اعظم می داند و سایر پیامبران را حاجب الباب، امام، ولی و نایب او. در نگاه وی، شفاعت تام از آن پیامبر اسلام صل الله علیه و آله است تا جایی که حتی انبیاء گذشته، از طریق ایشان وارد بهشت می شوند: لکل أمه باب خاص إلهی شارعهم هو حاجب ذلک الباب الذی یدخلون منه علی اللَّه تعالی و محمد صل الله علیه و آله هو حاجب الحجاب لعموم رسالته دون سائر الأنبیاء علیهم السلام (ابن عربی، بی تا، ج1، ص 243-244) . به گفته ابن عربی، اذن شفاعت، به خواست پیامبر صل الله علیه و آله برای ملائک، انبیاء و مؤمنان داده می شود. بنابراین، پیامبر اسلام صل الله علیه و آله شفیع شفعاء است و هر شفاعتی با شفاعت ایشان امکان پذیر است (همان، ص313). این مقامی است که ابن عربی آن را حاجب الحجاب یا مقام محمود می خواند (همان، ج 2، ص 86) . کشف تام محمدی صل الله علیه و آله در بیان نگاه معرفت شناسانه عارفان، می توان به تلاشی که محیی الدین، در کتاب فصوص الحکم انجام داده، اشاره کرد. وی در این کتاب، هر فصی را به یک نبی اختصاص داده و رمز جان آن نبی را در آن فص بیان نموده است؛ بدین نحو که در فص مختص هر پیامبری، کشف و ذوق مخصوص او را شرح می دهد. مثلاً، در فص یوسفی علیه السلام، کشف نوری را به عنوان ویژگی برجسته حضرت یوسف علیه السلام بیان می کند. منظور از کشف نوری، قوت آن حضرت در کشف مثالی می باشد. گرچه همه انبیاء از کشف مثالی برخوردارند، اما حضرت یوسف علیه السلام در این ویژگی قوت بالاتر و برتری دارد. یا در فص صالحی، کشف از نوع فتح را، کشفی که توقع آن نمی رود، به عنوان ویژگی و کشف برجسته حضرت صالح علیه السلام بیان می کند. ابن عربی ضمن اینکه در هر فصی، کشف و ذوق مخصوص پیامبری را که در عنوان فص به کار رفته شرح می دهد، ارتباط آن کشف را با کشف ختمی صل الله علیه و آله و وارثانش نیز به این بیان توضیح می دهد که نبی خاتم صل الله علیه و آله، به دلیل مقام جمعی اش، علاوه بر اینکه اذواق و کشف های جمیع انبیاء را واجد است، در هریک از آنها حتی از نبی مخصوص آن کشف، کشف بالاتری دارد؛ چراکه کشف ختمی بر اساس توحید ذاتی، تجلی ذاتی و وحدت وجود محقق می شود.  بر این اساس در کشف نوری و مثالی، نبی خاتم صل الله علیه و آله، حتی از حضرت یوسف علیه السلام که در آن، نسبت به انبیاء برتری دارد، کشف بالاتری خواهد داشت؛ کشف حضرت یوسف علیه السلام بر اساس توحید صفاتی است، اما کشف ختمی بر اساس توحید ذاتی است. از این رو، همچنان که از لحاظ هستی شناسی مرتبه وجودی خاتم الانبیاء صل الله علیه و آله جمع تمام مراتب و مقامات انبیاء است، از لحاظ معرفت شناسی نیز کشف ایشان، جمع تمام کشف های انبیاء می باشد. بلکه باید گفت: در اینجا هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی به یک نقطه می رسند؛ چراکه این شهود، شهود حق الیقینی است که بر اساس اتحاد علم، عالم و معلوم، هستی، انسان و معرفت در آن تلاقی می کنند. در نگاه عارفان، پیامبر صل الله علیه و آله، عبد تام و مطلق پروردگار است به طوری که در او هیچ تعینی جز عبودیت نیست. انسان کامل، و هر مخلوق دیگر، آیه پروردگار است. هر آیه بسان یک آینه، که وجود غیر در او منعکس است، به قدر وجود خویش نشانگر وجود پروردگار است. در این میان، وجود آینه واری که در عرفان از انسان سراغ است، در هیچ وجود دیگری نیست. انسان عادی، به جهت وجود زنگارهایی چون انانیت و غفلت، همچون آینه زنگار گرفته، وجود آینه ای خویش را فراموش کرده، حق را نمی تواند در خود مشاهده کند و تنها، شیئیت خویش را می بیند. هرچه آینه زلال و شفاف تر، نقشی که در او منعکس می شود نیز شفاف تر است. انسان کامل، آینه ای بس شفاف است که تمام مراتب و تعینات حقی و خلقی، از اسماء الهی گرفته تا عالم ناسوت، در او منعکس می باشد(جندی، 1423ق، ص161). ازاین رو، حق تعالی خود را در او چنان می بیند که در هیچ موجودی مشاهده نمی کند. این همان مقام خلیفهالهی و عبودیت می باشد. این همه بدان جهت است که انسان کامل، عبد تام پروردگار است و در او هیچ قید و تعینی جز عبودیت وجود ندارد؛ فقط خدای را در خویش جلوه گر نموده است. به گفته ابن عربی، احدی در مقام عبودیت به پای رسول الله صل الله علیه و آله نمی رسد؛ چه اینکه او عبد محض پروردگار است. تا جایی که هیچ زنگاری و تقیدی در او نیست. لم یتحقق بهذا المقام [عبودیت] علی کماله مثل رسول اللَّه صل الله علیه و آله فکان عبداً محضاً زاهداً فی جمع الأحوال التی تخرجه عن مرتبه العبودیه (ابن عربی، بی تا، ج2، ص 214). ابن عربی بعد از این بیان، به این دو آیه سُبْحانَ الَّذِی أَسْری  بِعَبْدِهِ  (اسراء: 1) و وَأَنَّهُ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ یَدْعُوهُ  (جن: 19) اشاره می کند که در آنها، هیچ تعینی برای رسول الله صل الله علیه و آله در نظر گرفته نشده، تا اینکه کلمه عبد به صورت مضاف به آن به کار رود. صدرالمتألهین نیز ذیل تفسیر آیه إِنْ کُنْتُمْ فی  رَیْبٍ  مِمَّا نَزَّلْنا عَلی  عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَه مِنْ مِثْلِهِ، نظیر آنچه از محیی الدین نقل شد، بیان می کند و مقام پیامبر را مقام عبد مطلق نام می نهد (صدرالمتألهین، 1366، ج2، ص125). در مقام عبودیت محض که مختص رسول الله صل الله علیه و آله است، تمام رسوم انسان، مضمحل شده و به جهت شهود حق الیقینی تام، به سریان حق در تمام موجودات سریان می یابد (قیصری، 1386، ص 118). هرچند عارف این نکته را اذعان دارد که هر کس به میزان سعه وجودی خویش از شناخت نسبت به حق تعالی برخوردار است. شناخت رسول الله صل الله علیه و آله شناختی برتر و جلوه عبودیت محض است که به صورت شریعت و احکام دین اسلام جلوه گر شده است. بدین ترتیب، دین اسلام تجلی برترین کشف ممکن و برترین کشف نیز نتیجه برترین جایگاه هستی شناختی ممکن برای مخلوق است. در نتیجه، کسی که به دنبال دین حق و طریق جامعی است که بتواند با آن بندگی محض را به نمایش گذارد باید در دین اسلام، مراد خویش را حاصل نماید؛ چراکه دین اسلام جلوه بندگی تام و منحصر به فرد رسول الله صل الله علیه و آله است. نتیجه گیری با توجه به آنچه گذشت، روشن شد که اساسی ترین مبنای عارفان در باب کثرت گرایی دینی، انسان شناسی و نظریه آنان در باب انسان کامل می باشد. در نگاه ایشان، پیامبر اسلام صل الله علیه و آله، مرتبه حقیقت محمدیه را در خویش پیاده نموده و جامع همه کمالات اسماء است. درحالی که هریک از انبیاء، تنها به اندازه استعداد خویش، بخشی از آن حقیقت را در خویش محقق نموده اند. بدین سبب، پیامبر اسلام صل الله علیه و آله، از افضلیت و اکملیتی برخوردار است که حتی اگر انبیاء گذشته در زمان حاضر حضور داشتند، از ایشان پیروی می کردند. نبوت ایشان نبوت مطلق، ازلی و ابدی است، به طوری که انبیاء پیشین، حتی در زمان خویش در حقیقت دین اسلام را، که باطن ادیان گذشته است، تبلیغ می کردند. عارفان در راستای باور خاص خود به مقام حضرت ختمی صل الله علیه و آله تلقی ویژه ای از خاتمیت دارند. آنان علاوه بر اینکه او را ختم رُسُل و آخرین پیامبر می دانند، به لحاظ مقام جمعی ای که در او سراغ دارند، ایشان را ختم کننده تمام مراتب و مقامات رُسُل می دانند. ازاین رو، در نظر عارفان، دین اسلام همچون خورشید است که با طلوع آن، نور ادیان دیگر، همچون نور ستارگان، به خفا می رود. همچنان که با طلوع خورشید، نور ستارگان از بین نمی رود، بلکه بی اثر و بدون فایده می شود، با ظهور اسلام نیز ادیان دیگر باطل نمی شوند، بلکه منسوخ و بدون فایده می گردند. آنچه از بیانات عارفان به دست می آید، این است که نه تنها آنان با علمای اسلام، در باب نسخ ادیان، اختلاف عقیده ندارند، بلکه تأکیدشان بر نسخ ادیان گذشته بیش از دیگران است؛ چراکه در نگاه آنان، نه تنها با ظهور دین اسلام همه ادیان گذشته منسوخ می شوند، بلکه آنان انبیاء گذشته را، حتی در زمان خودشان نیز، نائبان حضرت ختمی صل الله علیه و آله و شرایع آنان را شعبه های شریعت محمدی صل الله علیه و آله می دانند و معتقدند: شریعت اسلام به جهت مطلق بودنش، از نقطه بی آغازِ ازل بوده و تا نقطه بی انجامِ ابد ادامه دارد. بدین ترتیب، عرفان اسلامی از مبانی ای پیروی می کند که هرگز به اندیشه کثرت گرایی دینی منجر نمی شود. اگر بین گفته های آنان تعابیری کثرت گرایانه یافت می شود، عمدتاً در فضای تکوینی معنا پیدا می کنند. ازاین رو، استناد به برخی عبارات عرفا، بدون در نظر گرفتن مبانی آنان، نتیجه متقنی به بار نمی آورد. منابع آشتیانی، سیدجلال الدین، 1380، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، چ پنجم، تهران، بوستان کتاب. آملی، سیدحیدر، 1382، أنوار الحقیقه و أطوار الطریقه و أسرار الشریعه، تصحیح سیدمحسن موسوی تبریزی، قم، نور علی نور. ـــــ ، 1368، جامع الأسرار و منبع الأنوار، تصحیح هانری کربن، تهران، علمی و فرهنگی. ابن فارض، عمر، 1410ق، دیوان ابن فارض، بیروت، دار الکتب العلمیه. ابن عربی، محیی الدین، بی تا، الفتوحات المکیه، 4جلدی، بیروت، دار صادر. امام خمینی، 1416ق، شرح دعاء السحر، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره. ـــــ ، 1373، مصباح الهدایه إلی الخلافه و الولایه، تصحیح سیدجلال الدین آشتیانی، چ دوم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره. پترسون، مایکل و دیگران، 1379، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، چ هفتم، تهران، طرح نو. جندی، مؤید الدین، 1423ق، شرح فصوص الحکم ، تصحیح سیدجلال الدین آشتیانی ، قم، بوستان کتاب. ابن ترکه، صائن الدین علی بن محمد، 1378، شرح فصوص الحکم، تصحیح محسن بیدارفر، قم، بیدار. صدرالمتألهین، 1366، تفسیر القرآن الکریم، قم، بیدار. فرغانی، سعید الدین سعید، 1428ق، منتهی المدارک فی شرح تائیه ابن فارض، بیروت، دار الکتب العلمیه. قونوی، صدرالدین، 1375، النفحات الإلهیه، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مولی. قیصری، داود بن محمود، 1386، شرح فصوص الحکم، به کوشش سیدجلال الدین آشتیانی، چ سوم، تهران، علمی و فرهنگی. مولانا، جلال الدین محمد بلخی، 1376، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد نیکلسون، تهران، ققنوس. یزدان پناه، سیدیدالله، 1389، مبانی و اصول عرفان نظری، چ دوم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره. علیرضا کرمانی: استادیار مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ره. محمد محمودی: کارشناسی ارشد عرفان اسلامی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره. حکمت عرفانی – شماره 7- سال سوم، شماره اول، پیاپی 7، بهار و تابستان 1393. انتهای متن/

http://fna.ir/OU1U5C





94/09/04 - 03:27





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن