محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827066306
وجه حاکمیتی آموزش‌و‌پرورش در معرض تهدید
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: وجه حاکمیتی آموزش‌و‌پرورش در معرض تهدید
آموزش و پرورش مجموعه عملكرد مورد انتقاد خود در دو سال و نيم گذشته را با پيگيري اجراي تفاهمنامه همكاري با مناطق آزاد كامل كرده است...
نویسنده : نفيسه ابراهيم‌زاده انتظام
آموزش و پرورش مجموعه عملكرد مورد انتقاد خود در دو سال و نيم گذشته را با پيگيري اجراي تفاهمنامه همكاري با مناطق آزاد كامل كرده است؛ تفاهمنامه‌اي كه به‌رغم تصريح در آن نه تنها تحول درون‌زا و غير‌تقليدي مورد تأكيد سياست‌هاي ابلاغي مقام معظم رهبري را دنبال نمي‌كند، بلكه وجه حاكميتي آموزش و پرورش در جغرافياي اين مناطق را نيز تهديد مي‌كند. صاحب‌نظران بر اين باورند كه ادامه اين سلسله اقدامات از سوي آموزش و پرورش احتمال پيگيري اهداف سياسي در قالب فعاليت‌هاي آموزشي در مناطق آزاد را تقويت مي‌كند.
قريب 15 ماه از امضاي تفاهم ميان آموزش و پرورش و مناطق آزاد و ويژه اقتصادي مي‌گذرد. تفاهمنامه‌اي چهار ماده‌اي كه در بندهايي بر حمايت و همكاري لازم براي توسعه مدارس و مراكز غيردولتي در مناطق آزاد و ويژه اقتصادي و همكاري براي برون‌سپاري مدارس به شخصيت‌هاي حقيقي و حقوقي تأكيد دارد.
نكته قابل توجه برگزاري مستمر و بدون وقفه جلسات پيگيري اجراي تفاهمنامه ميان آموزش و پرورش و مناطق آزاد است، به طوري كه ميزان برخورداري نظم اين جلسات قابل رقابت با جلسات شوراي عالي آموزش و پرورش است و از درجه اهميت به آن طعنه مي‌زند!
در عين حال علي‌اصغر فاني، وزير آموزش و پرورش در يكي از همين جلسات كه 19 آبان‌ماه گذشته برگزار شد، تفاهمنامه با مناطق آزاد را متضمن مفادي دانست كه تصريحي براي هيچ يك از آنها در متن مورد توافق وجود ندارد. عضو كابينه دولت تدبير و اميد در اين نشست اظهار كرد: تلاش مي‌كنيم در آينده با كمك دفتر مدارس خارج از كشور، زمينه تأسيس مدارس بين‌المللي را در اين مناطق ايجاد نماييم تا علاوه بر افزايش كيفيت آموزشي اين مدارس در جهت تبادلات سياسي با كشورهاي همسايه در انتقال فرهنگ ديني و مذهبي نيز تأثيرگذاري بين‌المللي داشته باشيم.
علاوه بر اين استناد آموزش و پرورش در انعقاد و اجراي تفاهمنامه مزبور ماده 27 قانون چگونگي اداره مناطق آزاد است كه بر اساس تفويض اختيار دستگاه‌هاي اجرايي، اين مناطق مي‌توانند در حوزه آموزش و پرورش نيز ورود و وظايف محوله از سوي وزارتخانه را در اين مناطق پياده‌سازي كنند.
پاي مناطق آزاد در كفش تحول آموزش و پرورش
در تفاهمنامه وزارت آموزش و پرورش با سازمان مناطق آزاد و ويژه اقتصادي، تعهدات سازمان مناطق آزاد بيشتر روي پشتيباني مالي و تأمين امكانات و تجهيزات تمركز دارد و وزارت آموزش و پرورش هم تعهداتي داده است كه مهم‌ترين آنها، تأمين نيروي انساني مدارس مناطق آزاد از بين معلمان زبده (بند ب- 2) و كمك به تأسيس و تقويت مدارس غيردولتي و برون‌سپاري مدارس به افراد حقيقي و حقوقي (بندهاي ب - 5 و ب- 7) است. در مورد تعهدات مذكور ابهاماتي وجود دارد، از جمله اينكه چون مدارس مناطق آزاد عمدتاً به سمت غيردولتي شدن پيش مي‌رود، چرا معلمان زبده آموزش و پرورش را بايد به سمت آنها سوق داد؟ تفاوت دانش‌آموزان مناطق آزاد و ويژه با دانش‌آموزان بيرون از اين مناطق در چيست كه آموزش و پرورش در عين كمبود نيروي كيفي، چنين تعهدي را داده است؟ از اين مهم‌تر اينكه با استناد به چه بندي از سياست‌هاي كلان آموزش و پرورش، مدارس دولتي به ديگران برون‌سپاري (واگذار) مي‌شود؟ چرا از بين انواع مشاركت، واگذاري انتخاب شده است؟ در نگاه خوشبينانه، به نظر مي‌آيد يكي از دلايل اصلي اين روند، مشكلات مالي وزارت آموزش و پرورش است كه با اين روش‌ها به دنبال كاهش آنهاست.
از سوي ديگر وزير آموزش و پرورش در جلسه اخير اجرايي‌سازي و پيگيري اجراي تفاهمنامه مذكور، اعلام كرد وزارت به تأسيس مدارس بين‌المللي و تطبيقي در مناطق آزاد كمك مي‌كند. وي يكي از مزاياي اين مدارس را الگوسازي براي مدارس كشور معرفي كرده و پيشنهاد برگزاري تور بازديد مديران مدارس كشور از مدارس بين‌المللي مذكور را مطرح كرده است.
به نظر مي‌رسد در پس چنين ايده‌اي، نوعي خودباختگي نسبت به آموزش و پرورش ديگر كشورها وجود دارد. گرچه استفاده از تجربه نظام‌هاي آموزشي ديگر مي‌تواند راهگشا باشد، اما با نگاه تحول بنيادين كه آموزش و پرورش بايد آن را دنبال كند (طبق خواسته مقام معظم رهبري و اسناد تحولي تابع آن)، ايده‌ها و برنامه‌هاي آموزشي و پرورشي را بايد مبتني بر فلسفه تربيتي خودمان طراحي كنيم؛ تحول در آموزش و پرورش بايد درون‌زا باشد و نه تقليدي محض.
سر بي‌كلاه دانش‌آموزان مناطق محروم از توسعه
علاوه بر اين، بنا به مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش در سال 1387، مدارس بين‌المللي براي آموزش و پرورش اتباع خارجي مقيم ايران در دوره‌هاي مختلف تحصيلي تأسيس مي‌شوند و تحصيل دانش‌آموزان ايراني در آنها ممنوع است. لذا بر اساس قوانين و مقررات فعلي، حتي در صورت تأسيس اين مدارس، دانش‌آموزان ايراني به طور مستقيم نمي‌توانند از اين خدمات استفاده كنند. لذا تأسيس اين مدارس ارتباطي با اهداف مندرج در تفاهمنامه ميان آموزش و پرورش و سازمان مناطق آزاد، از جمله، ادامه تحصيل و حمايت مادي و معنوي دانش‌آموزان مناطق محروم و مرزي، ندارد.
قابل تأمل اينكه سابقه مدارس بين‌المللي در جهان نشان مي‌دهد كه گرچه اين مدارس در ابتدا براي ارائه خدمات به اتباع كشور مربوطه در كشورهاي ديگر تأسيس مي‌شدند، اما به تدريج عمده مدارس مذكور به سمتي رفتند كه خدمات خود را به خانواده‌هاي ثروتمند كشور مقصد (كه عمدتاً از كشورهاي در حال توسعه هستند) ارائه مي‌كنند و به نوعي هدف‌شان تغيير نمود و اهداف انتفاعي و سود اقتصادي اولويت پيدا كرد. بر اين اساس طبيعي است كه حتي اگر مدارس بين‌المللي به دانش‌آموزان ايراني به ارائه خدمت آموزشي بپردازد، دانش‌آموزان محروم مخاطب آنها نخواهند بود!
وجه حاكميتي آموزش و پرورش در تيررس همكاري با مناطق آزاد
در حال حاضر، مبناي تمام تصميمات كشور در حوزه آموزش و پرورش بايد سياست‌هاي كلي تحول در آموزش و پرورش ابلاغي مقام معظم رهبري و سند تحول بنيادين آموزش و پرورش مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي باشد. بررسي مفاد اسناد و سياست‌هاي مذكور نشان مي‌دهد كه شاهدي براي تأكيد بر تأسيس و توسعه مدارس بين‌المللي وجود ندارد.
در عين حال به نظر مي‌رسد در وضعيت فعلي، تأسيس و توسعه كمي مدارس بين‌المللي در مناطق آزاد كشور باعث مخدوش شدن وجه حاكميتي آموزش و پرورش مي‌شود. اين در حالي است كه بند 2 سياست‌هاي ابلاغي مقام معظم رهبري و بند 10 راهبردهاي كلان سند تحول بنيادين آموزش و پرورش بر ارتقاي جايگاه حاكميتي آموزش و پرورش تأكيد دارند.
به نظر مي‌رسد طرح مذكور با نگاه عدالت‌محور هم همخواني ندارد و گرچه در تفاهمنامه به دانش‌آموزان محروم و مرزي اشاره شده است، اما مفاد تفاهمنامه و روند اجرايي‌سازي آن نشان مي‌دهد كه به اين امر چندان توجهي نشده است و چه بسا به ضد آن مي‌پردازد.
ابهام و كلي‌گويي و روشن نبودن منظور مديران آموزش و پرورش از تبادلات سياسي در مدارس مناطق آزاد را هم كه به موارد ذكر شده بيفزاييم پرونده قابل‌توجهي پيش روي نهادهاي نظارتي از جمله مجلس شوراي اسلامي باز كرده‌ايم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۳۹۴ - ۱۹:۵۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها