پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851194914
اولویت مسئولان فرهنگی باید موسیقی نواحی باشد
واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه شهروند: آقای منتظری با توجه به این که شما از اساتید و هنرمندان حوزه موسیقی ایرانی هستید، به نظرتان توجه مردم به موسیقی ایرانی چه ضرورتی دارد؟ امروزه علوم به صورت کاملا مجزا و به پیشرفته ترین حالت شان در طول تاریخ تبدیل شده اند و در این میان برخی معتقدند موسیقی به عنوان یک علم به ایران را نیافته و به بیان دیگر موسیقی ایرانی فاقد ارزش علمی است. در مورد به کار بردن این تعبیر چه نظری دارید؟ من با این نظر کاملا مخالفم و از نظر من موسیقی ایرانی یک موسیقی کاملا علمی است. اصلا چه کسی می تواند علمی یا غیرعلمی بودن نوع خاصی از موسیقی را به صراحت بیان کند. بزرگان موسیقی می دانند که موسیقی مورد نظر قبایل بدوی آفریقایی نیز علمی است. در حقیقت آنچه امروز به عنوان موسیقی ملل اقوام و قبایل مختلف در جهان رایج است، توسط گذشتگان به نسل امروز آموخته شده و همین امکان آموزش دادن، برابر با علمی بودن آن موسیقی است. انواع مختلف موسیقی در یک پروسه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در مواجهه با رویدادهای مختلف شکل گرفته اند و به دست مردم می رسند و عملا به شکل امروزشان درمی آیند؛ در نتیجه شکل گیری هر یک از انواع موسیقی را باید علمی دانست. اصلا این شکل گیری در جریان رفتارهای آن قوم ایجاد می شود که طبیعتا باید آن را علمی نامید. امکان دارد من سواد خواندن و نوشتن نداشته باشم اما شعر حافظ را از بر بخوانم. پدربزرگ من سواد خواندن و نوشتن نداشت اما قرآن را به روایت های مختلف می خواند. دریافت های مختلف افراد یک جامعه، خود به معنای علم است و نمی توان دریای علم را در ظرف کوچک خواندن و نوشتن محدود کرد. در تکمیل صحبت هایم باید بگویم، ما هیچ هنری در جهان نداریم که غیرعلمی باشد. من در مورد موسیقی کلاسیک نمی توانم بی تفاوت باشم و توانایی این نوع موسیقی را نادیده بگیرم اما وقتی برخی از دوستان عدم گرایش عوام و بیشتر جمعیت به موسیقی ایرانی را نشانه بلااستفاده بودن و ناکارآمدی موسیقی دستگاهی و نواحی ایرانی در شرایط امروز معرفی می کنند، باید بگویم موسیقی کلاسیک غربی نیز به عنوان یک موسیقی فاخر و سنگین در کشورهای اروپایی که خود صاحبان این نوع از موسیقی هستند، طرفداران انگشت شماری دارد. موسیقی کشور ما، موسیقی دستگاه و نواحی ایرانی است، همان طور که شاعر کشور ما حافظ است. وقتی گوته به عنوان یک شاعر آلمانی شناخته می شود، این طبیعی است که موسیقی کلاسیک هم با مفهوم رایج آن، به کشورهای اروپایی تعلق داشته باشد و در نتیجه دوستان ما باید با تعلق مردم به موسیقی ایرانی، به راحتی کنار بیایند. با این وجود در کشورهای اروپایی هم کسی مثل شکسپیر را همه انگلیسی ها نمی شناسند و با ادبیات او آشنایی ندارند. اما شهرداری های کشوری همچون انگلستان برای باز شناساندن شکسپیر هزینه می کنند. باید ببینیم ما به عنوان کشوری که صاحب تمدن و فرهنگ غنی هستیم، تا چه اندازه برای حمایت و زنده نگه داشتن فرهنگ خودمان هزینه کرده ایم. سلیقه موسیقایی که از آن صحبت کردید، در تمامی دنیا وجود دارد و علتش را هم می توان در میزان تحصیلات، جامعه پذیری و پرورش در خانواده های مختلف جست وجو کرد. به نظر شما آیا مسأله موسیقی در کشور ما مواجهه موسیقی کلاسیک غربی با موسیقی ایرانی است یا مشکل توجه بی رویه به موسیقی پاپ است؟ ما در حوزه ای که شما به عنوان موسیقی فاخر و سنگین معرفی می کنید، یک اختلاف نظر صریح می بینیم. به نظر می رسد برخی از اساتید و دانش آموختگان موسیقی کلاسیک غربی آن را موسیقی جهانی و بین المللی می نامند، درحالی که معتقدند موسیقی ایرانی دیگر کارکردی ندارد... متاسفانه برخی از دوستان بدون این که با مراتب و گستردگی های موسیقی ایرانی آشنا شوند، موسیقی کلاسیک غربی را بدون ایراد می دانند و اصطلاحاتی همچون بین المللی و جهانی را برای این نوع موسیقی به کار می برند. من در مورد این نظرات، صحبت های زیادی دارم اما ترجیح می دهم به جای بحث در حوزه نظری در مورد شرایط امروز موسیقی در ایران و جهان صحبت کنم. از دیدگاه من وضعیتی که موسیقی امروز ایران با آن مواجه است، بیش از هر دلیل دیگر متاثر از دلایل سیاسی است. در مورد این سوال، مثال کاربردی را می توانم مطرح کنم. تا امروز حدود22 ماه از تلاش ما در مورد توافق هسته ای می گذرد. به نظر من توانایی نشستن سر میز مذاکره و آن هم برای 22 ماه، هنر بزرگی است. پس از گذر از دوره ای که ما چارچوب های دیگری در مورد این مسأله داشتیم، امروز توانستیم این تعاریف را تغییر دهیم و باورهای سیاه و منفی گذشته را به رنگ سفید درآوریم. این مثال در مورد موسیقی هم قابل استفاده است. ما باید با جهان ارتباط داشته باشیم؛ نه فقط ما بلکه همه کشورهای دنیا باید با هم در ارتباط باشند. جهان امروز به یک دهکده جهانی تبدیل شده است، بنابراین ما با تشکیل ارکستر سمفونیک، مشکلی نداریم. این حق طبیعی هنرمندان و رهبران ارکسترهای سمفونیک در ایران است که مورد حمایت مالی قرار بگیرند و به آنها توجه شود. اما هر کشوری در زمینه فرهنگی طبیعتا برای خودش اولویت بندی هایی دارد. توجه به موسیقی سمفونیک غربی زمانی می تواند کاربرد داشته باشد که به کشورهای دیگر جهان نشان دهد موسیقی ارکسترال در ایران هم وجود دارد و می توان شاهد اجرای ارکستر سمفونیک غربی هم بود اما در این میان ما وظیفه مهم تر از این هم داریم. ما نیاز داریم که موسیقی خودمان را به دنیا معرفی کنیم چون اساس کار ماست. ما نوازندگانی مثل حاج قربان سلیمانی داشته ایم. امروز هم تعداد نوازندگان حوزه موسیقی ایرانی در کشور کم نیست. هنرمندانی که در مورد موسیقی کشورشان برای جهانیان حرف های زیادی دارند. به نظر من ایجاد پدیده سمفونی زدگی با توجه به پیشینه ای که در کشور ایران دارد، فارغ از دلایل هنری بنا بر استدلال های سیاسی اتفاق افتاده است. صحبت من برای دفاع و حمایت از موسیقی دستگاهی نیست. به نظر من رسالت و مسئولیت اصلی مسئولان فرهنگی کشور، رسیدگی و توجه به موسیقی نواحی ایران است. بعد از این که حمایت همه جانبه از موسیقی نواحی صورت گرفت، تازه نوبت به موسیقی دستگاهی کشور خودمان می رسد. درنهایت اگر شرایط برای حمایت از موسیقی کلاسیک غربی فراهم بود، باید به این موسیقی هم توجه شود. اگر بنشینیم و با یک روش علمی به بررسی ریشه های موسیقی دستگاهی ایران بپردازیم، طبیعی است که موسیقی نواحی باعث ایجاد و شکل گیری موسیقی دستگاهی در طول سال ها شده است. در نتیجه مسئولان فرهنگی کشور، نخست باید از موسیقی نواحی حمایت کنند. نواحی مختلف کشور به عنوان خاستگاه و مرکز ایجاد موسیقی نواحی، در طول تاریخ باعث شکل گیری موسیقی دستگاهی شدند و متاسفانه امروز با شرایط خوبی مواجه نیستند. حمایت از موسیقی نواحی نیاز به صرف هزینه و زمان دارد. در چنین شرایطی لازم است مسئولان فرهنگی کشور، از اهمیت این مسأله غافل نشوند، البته مشکلات در زمینه سخت افزاری موسیقی در کشور کم نیست و متاسفانه کشوری مثل ایران با سابقه چند صد ساله در موسیقی، امروز یک سالن مناسب برای اجرای موسیقی ارکسترال ندارد. تالار وحدت یا تالار رودکی در واقع سالن هایی برای اجرای اپرا هستند و با توجه به تعاریف مشخص سالن ها در مورد کاربری های مختلف هنری به هیچ عنوان استانداردها و شرایط لازم برای اجرای گروه های موسیقی را ندارند. خود من سال گذشته، اجرایی در یکی از تالارهای 250 ساله شهر مسکو داشتم و پس از آن نیز در سن پترزبورگ در سالن 260 ساله ای به اجرای برنامه پرداختم. قدمت این سالن ها به قدری زیاد بود که صندلی هایی که در سالن به کار رفته بود، امروز به عنوان عتیقه شناخته می شدند. با این حال معماری این سالن ها به قدری برای اجرای موسیقی سازی مناسب بود که من در هر گوشه استیج یا محیط سالن، سازم را می نواختم، میزان صدادهی برای قسمت های شرقی، غربی و جنوبی سالن به یک اندازه بود. جالب اینجاست که در این اجراها اصلا احتیاجی به استفاده از بلندگو با میکروفن نبود. در سالن هایی که بیش از دو قرن از ساخت آنها می گذرد، از همان دوره، ویژگی های معماری یک سالن موسیقی به درستی در نظر گرفته شده و می تواند امروز به عنوان یک سالن استاندارد با ملاک های امروز معماری موسیقی شناخته شود. شما فکر می کنید به چه دلیلی باید به موسیقی ایرانی بیشتر از موسیقی سمفونیک توجه شود؟ چون مثلا شعر حافظ و نمای نقش جهان اصفهان جزو هویت ما ایرانیان به حساب می آید. چرا ما به مولانا افتخار می کنیم؟ مسأله موسیقی ایرانی نیز همچون همه این عناصر هویت ساز ایرانی یادآور غم ها، شادی ها، فشارها جنگ ها، جشن ها و همه اتفاقات مهمی که بر تاریخ فرهنگ ایران گذاشتند، است. موسیقی ایرانی به عنوان سمبل فرهنگی کشور ایران شناخته می شود. وقتی موسیقی ایرانی اجرا می شود، شنونده در فکر فرو می رود. برخی از کسانی که دانش کافی راجع به موسیقی ندارند، موسیقی ایرانی را مروج غم می نامند، درحالی که موسیقی ایرانی درواقع تحریک کننده عنصر اندیشه در ضمیر شنونده است. تعریف غمی که در موسیقی ایرانی وجود دارد، با آنچه برخی برداشت کرده اند کاملا متفاوت است. سعدی در مورد غمی که در ادبیات فارسی وجود دارد، بیت بسیار معروفی دارد و در آن می گوید: تو کز محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی. این بیت دقیقا نشان می دهد که غم داشتن، اصلا چیز بدی نیست، در حقیقت تعریف غم و غصه کاملا با هم فرق می کند. ممکن است خودرو یا دسته کلید من گم شود و من به این دلیل غصه دار شوم، ولی وقتی پسرم از سفر باز می گردد، غمگین می شوم. این غم، مرا به فکر فرو می برد، مرا متعالی می کند و چشمانم را به اشک ریختن وامی دارد. در اثر چنین امری، قلب من رقیق می شود. وقتی به موسیقی ایرانی نیز توجه کنیم، به وسیله آن قلب انسان رقیق شده و تفکرش به تعالی می رسد. اندیشه آدمی، عملا به آن سبقه تاریخ و فرهنگی به پهنای تمدن ایرانی بازمی گردد. حسی برای سفر در تاریخ ادبیات ایران و به لابه لای کتاب های حافظ سعدی و مولانا. ریتمی که من و دوستان نوازنده دیگر آن را به کار می بریم، دقیقا همان ریتم و آهنگی است که در کلام شاعران کهن و بزرگ ایرانی آمده است. این آرزو تا چه اندازه با فضای امروز حاکم بر موسیقی ایران مطابقت دارد؟ در شرایطی که بسیاری از هنرمندان موسیقی کلاسیک، موسیقی ایرانی را درگیر نوعی بی سوادی و به عبارت بهتر یک موسیقی غیرعلمی می دانند، چطور می شود منتظر همراهی و تلاش موسیقی کلاسیک برای احیا و اعتلای موسیقی ایرانی شد؟ چه کسی ادعای غیرعلمی بودن موسیقی ایرانی را مطرح کرده است. اگر فضای نقد و مناظره علمی فراهم شود، من آماده ام با معتقدان غیرعلمی بودن موسیقی ایرانی به بحث بنشینم. وقتی به معنای کلمه ردیف که در حقیقت چارچوب بندی موسیقی ایرانی است، بازگردیم به سادگی متوجه علمی بودن این نوع موسیقی خواهیم شد. اساسا مشخص شدن حدود این ملودی ها و مدون کردن آنها از نظر آهنگ سازی به دلیل علمی بودن، ردیف نامیده می شود. ما در موسیقی ایرانی گام نداریم، بلکه هزاران مقام داریم، درحالی که موسیقی سمفونیک تنها از دو گام برخوردار است و این نشان می دهد که موسیقی ایرانی تا چه اندازه می تواند علمی تر و حساب شده تر از موسیقی سمفونیک غربی باشد. فواصل موسیقی غربی، اندازه گیری شده، مکانیکی و با توجه به طبیعت انسان غلط است. وقتی من به صدای گیتار و پیانو گوش می دهم، گوش من صدای فالشی را می شنود. در موسیقی غربی فواصل به صورت پرده و نیم پرده تقسیم بندی شده و کاملا به شیوه مساوی است. درحالی که این تقسیم بندی با توجه به طبیعت و درون انسان، تقسیم بندی درستی نیست. آنچه در تنبور خراسانی شنیده می شود، صدای درست و بجایی است و در حقیقت باید آن را گام مادر نامید. علاوه بر نکاتی که در مورد تقسیم بندی فواصل موسیقی غربی وجود دارد، ایرادات زیاد دیگری در این نوع موسیقی وجود دارد که در فضای مناسب، می توانیم همگی را مطرح کنیم. از نظر شما در این شرایط، موسیقی ایرانی باید چه امکاناتی را در اختیار بگیرد تا خود را همچون موسیقی های ملی جمهوری آذربایجان، ترکیه، کشورهای عربی و هندوستان به عنوان یک موسیقی ملی مستقل و پرطرف دار در سطح جهان معرفی کند؟ مسأله اصلی مان در این قسمت بی توجهی به اقتصاد هنر و به ویژه هنرهای فاخری است که برای ادامه حیات خود به حمایت مستقیم ارگان های دولتی نیاز دارند. برگزاری سمینارهای مختلف در زمینه تارنوازی، سنتورنوازی و کمانچه نوازی اقداماتی است که می تواند باعث بازتعریف و ارایه مجدد موسیقی ایرانی با تبلیغات وسیع تر و رنگ آمیزی بهتر باشد. در این سمینارها باید جوانان و پیشکسوتان ساز و آواز ایرانی حضور پیدا کنند و این امکان به شنوندگان داده شود که اجرا ها را به چالش بکشند و در مورد چرایی و کیفیت همه اجراها سوالاتی مطرح کنند، اما امکان برگزاری چنین اقداماتی، باز هم کمبود در بخش اقتصاد هنر را نشان می دهد. همین طور که برای تهیه یک برنامه تلویزیونی صدابردار، فیلمبردار، کارگردان، تهیه کننده، منشی و طراح صحنه نیاز به حمایت مالی دارند تا بتوانند گذران زندگی داشته باشند، من و شما هم برای زندگی خودمان نیاز به پول داریم. ما هنرمندان موسیقی ایرانی حاضریم در همه سمینارهای پیشنهادی به طور مجانی ساز بزنیم اما آیا نباید شرایط به طوری فراهم شود که حداقل هزینه رفت وآمد و کرایه خودرو خوانندگان و نوازندگان را تأمین کنند. اگر هنرمندی حرفی از پول مطرح کند، به سرعت او را متهم می کنند و در نظر عموم تبدیل به هنرمندی بد و بدون اخلاق می شود. درحالی که مسئولان باید باور کنند که ما نیز هزینه هایی برای زندگی خودمان داریم و برای ادامه زندگی نیاز به یک درآمد مشخص داریم. باید تکلیف موسیقی در کشور مشخص شود. اگر هنر موسیقی وجاهت شرعی ندارد، باید به صورت مشخص بیان شود تا سازهایمان را به زمین بگذاریم و به دنبال شغل آبرومندی بگردیم. در این شرایط دیگر دعوا بین موسیقی سمفونیک و موسیقی ایرانی نیست. بی توجهی به انواع موسیقی در کشور ما وجود دارد. در این وضع موسیقی ایران، باید باز تعریف شود و اگر از نظر چارچوب بندی شرعی و قانونی است، جایگاه و حقوق صریح و رسمی خودش را بازیابد. البته مدتی قبل، ارگانی تحت عنوان حمایت از هنرمندان تشکیل شده و با یکی از بانک ها قراردادی امضا کرده است. در این مورد تبلیغات زیادی هم انجام دادند و از کسانی همچون آقایان کامکار، پژمان و خود من دعوت کردند تا در کاخ سعدآباد برای برگزاری جشن تشکیل چنین انجمنی جمع شویم و اتفاقا به همه هنرمندان حاضر شام هم دادند. اما حمایت از هنرمندان فقط به صورت صوری بود و در حقیقت انجام نگرفت. وقتی قرار بود قلب آقای میرجلالی را عمل کنند و ایشان هزینه پرداخت پول عمل را نداشته اند، بعد از عمل در بیمارستان توسط پزشکان توقیف شدند تا این که نزدیکان ایشان توانستند به بیمارستان پول عمل را پرداخت کرده و آقای میرجلالی را از بیمارستان مرخص کنند. این اتفاق برای آقای مهدی فتحی، کارگردان و بازیگر درگذشته سینمای ایران هم افتاد. بی توجهی اقتصادی مهم ترین مشکل حوزه فرهنگی ایران است. با این وجود به نظر می رسد وضع برای خوانندگان موسیقی پاپ در کشور آنچنان هم بد نیست. مگر حمایت ارگان های دولتی میان موسیقی پاپ و موسیقی کلاسیک غربی و ایرانی متفاوت است؟ با توجه به توضیحاتی که دادم، اصولا بخش موسیقی در کشور جایگاه مشخص و معینی ندارد. از طرف ارگان های دولتی هیچ گونه حمایتی از موسیقی به طور عام صورت نمی گیرد و در چنین شرایطی موسیقی های فاخر و سنگین درست مثل موسیقی سمفونیک غربی در کشورهای انگلیس و آلمان مخاطب گسترده ای ندارد. با این تفاوت که در کشورهای اروپایی، ارگان های مختلف دولتی وظیفه حمایت از مشخصه های فرهنگی همچون موسیقی را برعهده می گیرند و با پرداخت تمامی هزینه ها حمایت کامل خود از نمادهای فرهنگی شان را دارند. در کشور ما این حمایت از موسیقی فاخر صورت نمی گیرد و در شرایطی که فضای مناسبی برای معرفی و ارایه موسیقی های کلاسیک ایرانی و غربی وجود ندارد، انواع دیگری از موسیقی که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته اند (آن هم به واسطه تغییر ذائقه و سلیقه شنیداری مردم) توسط برخی از کنسرت گذاران مورد حمایت قرار می گیرند و درنهایت در شرایط نامناسب و پرچالش موسیقی در کشور بعضی از خوانندگان موسیقی پاپ به درآمدهای خوبی دست پیدا می کنند. ناگفته نماند که این درآمدها را نمی توان به عنوان درآمد اقتصادی جامعه موسیقی کشور قلمداد کرد، چون این حمایت به شیوه ای نامتعارف و توسط برخی دلالان و تهیه کنندگان، آن هم از بخش کوچکی از هنرمندان موسیقی عامیانه صورت می گیرد و در بلندمدت هیچ تأثیر مثبتی بر اقتصاد هنرمندان موسیقی کشور (به طور کلی) ندارد. البته در شرایط اقتصادی و سیاسی که امروز در ایران حاکم است، پیشنهاد می کنم که این مشکلات را زیاد بزرگ نکنیم و با تیزهوشی و ملایمت تعریف مناسبی از موسیقی ارایه دهیم. یکی از ویژگی های موسیقی ایرانی چارچوب بندی مشخص آن است. در این شرایط، هنرمندان موسیقی ایرانی باید چگونه کار کنند که در عین حفظ اصالت، دست به خلاقیت و نوآوری در این موسیقی بزنند؟ از نظر من یکی از اصول مهم در مورد موسیقی ایرانی چه در بخش دستگاهی و چه در قسمت نواحی آن است که به اصالت این موسیقی لطمه ای وارد نشود و چارچوب کلی آن به دقت حفظ شود. یک آهنگساز، زمانی می تواند موفق و خلاق باشد که ادبیات و چارچوب موسیقی ایرانی را به خوبی بداند و در آن زمان با توجه به خلاقیت و اندیشه ای که دارد، از موسیقی و ادبیات به عنوان الفبای کار هنری اش بهره بگیرد و آنچه در فکر دارد را اجرا کند. با توجه به این که موسیقی نواحی به صورت سینه به سینه نقل می شود و از منطقه ای به منطقه دیگر متفاوت است، باید چه کنیم که اصالت و ناب بودن خود را از دست ندهد؟ متاسفانه در سال های اخیر با مرگ اساتید موسیقی نواحی در مناطق مختلف کشور، بخشی از فرهنگ شفاهی موسیقی آن منطقه از بین رفته و عملا به دست فراموشی سپرده شده است. به تازگی برخی از دانشگاه های کشور اقدام به جذب و آموزش دانشجویان در رشته موزیکولوژی کرده اند، البته وظیفه فارغ التحصیلان این رشته است که اقدام به جمع آوری و ثبت انواع و قرائت های مختلف موسیقی در کشور کنند. این دوستان باید کار خود را با آوانویسی آغاز و پس از ثبت موسیقی های مختلف آنها را بایگانی کنند. ابزار این کار در دست متخصصان رشته موزیکولوژی است اما بسیاری از آنها به دنبال کسب درآمد هستند و زیاد به وظیفه اصلی خودشان توجه نمی کنند. البته کسانی مثل آقایان فاطمی و درویشی در این زمینه، زحمات زیادی کشیده اند اما تلاش یک یا دو نفر تاثیرگذاری چندانی ندارد و باید روزبه روز بر تعداد کسانی که در این حوزه فعالیت می کنند، افزوده شود. در پایان خوب است نکته زیبایی را برای شما بازگو کنم. من، آقایان هوشنگ کامکار، رضا درویشی و پرویز مشکاتیان 4 نفر بودیم که شب و روزمان با هم می گذشت و در عین حال همگی ورودی سال 1353 دانشگاه هنر بودیم. آقای درویشی در زمینه موسیقی عمرش را گذاشته و اگر به زندگی اش هم توجه کنید، به لحاظ مالی چیزی ندارد. امروز، او درست مثل همه ما خسته است. اگر بنا باشد، همین ارکستر ملی که به تازگی کارش را به رهبری آقای فخرالدینی آغاز کرده، 3 شب در برج میلاد اجرا داشته باشد، مطمئن باشید که شب سوم مخاطبان به سالن نخواهند رفت. درحالی که اگر یک خواننده پیش پاافتاده موسیقی پاپ در کشور، 100 شب در یک سالن 2هزار نفری برنامه داشته باشد، هر 100 شب با استقبال مخاطب روبه رو خواهد شد. مشکل اساسی ما مسأله عوام است، باید فرهنگ سازی از پایین ترین سطوح جامعه آغاز شود تا از شرایطی که امروز در آن قرار گرفتیم، خارج شویم. اگر به آمار هنرجوهای ساز گیتار در سال های اخیر دقت کنیم، متوجه می شویم که تعداد هنرجو های این ساز از تعداد کل هنرجوهای سازهای ایرانی روی هم بیشتر است. جالب این است که بازار واردات گیتار بسیار داغ است، درحالی که سازنده سازهای ایرانی به دلیل عدم رونق بازار ساز ایرانی از پرداخت اقساط وامی که برای خرید دستگاه خراطی گرفته، ناتوان است.
پنجشنبه ، ۲۸آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
امام جمعه خلخال: مسئولان فرهنگی مواظب رواج موسیقی و اردوهای مختلط باشند
امام جمعه خلخال مسئولان فرهنگی مواظب رواج موسیقی و اردوهای مختلط باشندامام جمعه خلخال گفت مسئولان فرهنگی مواظب جامعه از حیث رواج موسیقی و اردوهای مختلط باشند به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل حجتالاسلام والمسلمین امیر رشتبری خطیب این هفته نماز جمعه خلخال با اشاره به رواج بعضیتغییرات جشنواره موسیقی نواحی از زبان دبیر جشنواره
تغییرات جشنواره موسیقی نواحی از زبان دبیر جشنواره اکثر تغییرات در جشنوارههای نهم موسیقی نواحی در زمینه بخشهای جنبی و فرا موسیقی است ایرج نعیمایی دبیر نهمین جشنواره موسیقی نواحی در گفتگو با خبرنگار حوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان در خصوص تغییرات نهمین دانتقاد از مسئولان دانشگاههاي لرستان در عدم برگزاري برنامههاي فرهنگي پيشگيري از اعتياد
۲۱ آبان ۱۳۹۴ ۱۵ ۳۷ب ظ انتقاد از مسئولان دانشگاههاي لرستان در عدم برگزاري برنامههاي فرهنگي پيشگيري از اعتياد موج -خرم آباد- مديرکل اجتماعي استانداري لرستان از مسئولان دانشگاههاي لرستان به دليل برگزار نکردن برنامههاي فرهنگي پيشگيري از اعتياد انتقاد کرد به گزارش خبرگزاري موجمسئولان مراقب فضای فرهنگی دانشگاه هاباشند/نظارت براجرای کنسرت ها
کرمانشاه- نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه کرمانشاه گفت مسئولان مراقب فضای فرهنگی دانشگاه ها باشند و کمیته های فرهنگی و حراست دانشگاه ها بر کنسرت های دانشجویی نظارت داشته باشند به گزارش ذاکر نیوز به نقل از خبرنگار مهر آیت الله مصطفی علما در خطبه های عبادی سیاسی جمعه این همعلولان در حال سقوط به اولویت دسته دو مسئولان اصفهان!
تابناک در سالهای اخیر مردم اصفهان شاهد آن بودند که تیم های اصفهانی گاه گاهی با مخاطرات زیادی روبه رو می شدند مثلاً ذوب آهن چند باری تا مرز سقوط پیش رفت و به یمن شانس یا حل بحران توانست خود را از این خطر نجات دهد به گزارش تابناک اصفهان در سالهای اخیر مردم اصفهان شاهد آن بودند کامام جمعه موقت سمیرم: انکار کاهش رشد علمی و تهاجم فرهنگی از سوی مسئولان نوعی دشمنی با ملت است
امام جمعه موقت سمیرم انکار کاهش رشد علمی و تهاجم فرهنگی از سوی مسئولان نوعی دشمنی با ملت استامام جمعه موقت سمیرم گفت بسیاری از مسئولان کاهش رشد علمی در دانشگاهها و تهاجم فرهنگی را انکار میکنند و با سر دادن شعار بر روی بسیاری از مشکلات جامعه سرپوش میگذارند که این کار خود نوعیآیتالله اسلامی: مسئولان از اشاعه بیبند و باری با اسم امور فرهنگی بپرهیزند
آیتالله اسلامی مسئولان از اشاعه بیبند و باری با اسم امور فرهنگی بپرهیزندنماینده مردم استان قزوین در مجلس خبرگان رهبری گفت هر مسئولی بخواهد با هر اسمی اشاعه فرهنگ ابتذال و بیبند و باری در جامعه را دنبال کند خود را زیر سئوال برده است و با اشاعه منکرات و فحشا جامعه را به سوی فسافرماندار محمودآباد : رویکرد به هنر موسیقی باید در راستای توسعه و ارتقاء فرهنگی جامعه باشد
فرماندار محمودآباد رویکرد به هنر موسیقی باید در راستای توسعه و ارتقاء فرهنگی جامعه باشد استانها > مازندران - بمنظور ساماندهی فعالیت های هنری در حوزه موسیقی و اجرای برنامه های زنده موسیقی اولین جلسه شورای موسیقی در شهرستان محمودآباد برگزار شد به گزارش خبرانلاین مامعاون فرهنگی شهردار شهرضا: تکمیل فاز دوم باغ بانوان شهرضا در اولویت شهرداری قرار دارد
معاون فرهنگی شهردار شهرضا تکمیل فاز دوم باغ بانوان شهرضا در اولویت شهرداری قرار داردمعاون فرهنگی شهردار شهرضا گفت فاز دوم باغ بانوان شهرضا پیشرفت 15 تا 20 درصدی داشتهاست و تکمیل آن در اولویت شهرداری قرار دارد به گزارش خبرگزاری فارس از شهرضا محمدمهدی مولائیان بعدازظهر امروز درامام جمعه ایلام: مسئولان با اولویت بندی خسارت سیل زدگان را جبران کنند
امام جمعه ایلام مسئولان با اولویت بندی خسارت سیل زدگان را جبران کنند ایلام - ایرنا - نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه ایلام گفت مسئولان نهادهای مختلف با اولویت بندی خسارت های وارد شده به بخش های عمومی و خصوصی را جبران کنند به گزارش ایرنا حجت الاسلام و المسلمین محمدنقی لط-