محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829779099
شب اول سوگواره عاشورایی «بر آستان اشک»/ حضرت فاطمه(س) با سروده عاشورایی کدام شاعر بیهوش شد؟/ شاعری که عزای سیدالشهدا را مسخره کرد و جذام گرفت
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: شب اول سوگواره عاشورایی «بر آستان اشک»/
حضرت فاطمه(س) با سروده عاشورایی کدام شاعر بیهوش شد؟/ شاعری که عزای سیدالشهدا را مسخره کرد و جذام گرفت
در شب اول سوگواره عاشورایی «بر آستان اشک» که در فرهنگسرای اندیشه از شاعری گفته شد که سرودهاش حضرت زهرا(س) را بیهوش کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، نخستین شب از سوگواره عاشورایی «بر آستان اشک» که مقارن با شب پنجم ماه صفر است، با موضوع بانوی کربلا حضرت رقیه(س) برگزار شد و شاعران و مرثیه سرایان، اشعار خود پیرامون شخصیت این بانوی خردسال کربلا را برای حاضرین قرائت کردند. مرتضی امیری اسفندقه به عنوان نخستین شاعر، چند غزل عاشورایی خواند که به شرح زیر است: کربلا به خون خود تپیدن است جرعه جرعه مرگ را چشیدن است کربلا صفا و مروهای شگفت پا به پای تشنگی دویدن است روضه نیست کربلا که بشنوی کربـــلا سر بریده دیدن است خلقت دوباره ، جلوهء جدید کربـلا دوباره آفریدن است کربلا مرور روشـن معاد از مغاک خاک بر دمیدن است حرمت حماسه ، غیرت غیور قطره قطره خون شدن چکیدن است هر چه میدوم به خود نمی رسم کربلا به اصل خود رسیدن است * دل نیست این که دارم، گنجینه ی غم توست بیگانه باد با غیر این دل که مَحرم توست ورد زبانم امسال ذکر مصیبتت بود امسال عالَم من، در فکر عالَم توست تصویر کربلایت جاری ست در سرشتم تا زندهام نگاهم، کانون ماتم توست خون تو تا قیامت، میجوشد از دل خاک سر سبز، خاک این دشت، از خون خرّم توست سرشار کرد خونت، امسال تشنگی را این کربلای تفته، سیراب از دم توست یا رب سَر حسین است، بر روی نیزه آیا؟ یا سِرّ آفرینش؟ یا اسم اعظم توست؟ بگذار تا بگردم، دور تو، کعبه ی من! ذی الحجّه ی من امسال، ماه مُحرّم توست * حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردی حسینِ فاطمه را گرم یاوری کردی غریب تا که نماند حسینِ بیعباس بهجای خواهری آنجا برادری کردی گذشتی از همهچیزت بهپای عشق حسین چه خواهری تو برادر؟ تو مادری کردی تو خواهری و برادر، تو مادری و پدر تو راه بودی و رهرو، تو رهبری کردی بهروی نیزه سر آفتاب را دیدی ولی شکست نخوردی و سروری کردی پس از حسین، چه بر تو گذشت، وارثِ درد؟ به خون نشستی و در خون شناوری کردی حسینِ دیگری آنجا پس از حسین شکفت تو با حسین پس از او برابری کردی چه زخمها که نزَد خطبهات به خفّاشان زبان گشودی و روشن سخنوری کردی زبان نبود، خودِ ذوالفقار مولا بود سخن درست بگویم، تو حیدری کردی تویی مفسّر آن رستخیز ناگاهان یگانه قاصد امت، پیمبری کردی بدل به آینه شد خاک کربلا با تو تو کیمیاگری و کیمیاگری کردی من از کجا و غزلگفتن از غم تو کجا؟ تو ای بزرگ، خودت ذرّهپروری کردی محمد بیابانی، دیگر شاعر جوان آئینی کشور بود که به شعرخوانی پرداخت. بخش هایی از اشعارش را در زیر می خوانید. اگر یتیم و فقیر و اسیر آمدهایم به آستانه ی نعم الامیر آمدهایم دوباره با سبد دستهای خالیمان به شوق آن کرم دستگیر آمدهایم نیامدیم بخواهیم زنده بودن را برای آن که بگویی بمیر آمدهایم سر قرار تو هستی همیشه این ماییم که یا نیامده یا اینکه دیر آمدهایم به غیر اشک کلافی نداشتیم ببخش از این غم است اگر سر به زیر آمدهایم مجیر مردم دنیا برای آمدنت به گریه نزد خدای مجیر آمدهایم حسین ساده ترین راه سمت قلب شماست و ما به سوی تو از این مسیر آمدهایم * مینویسم عشق و بی تردید میخوانم جنون هر کسی دیوانه تر السّابِقونَ السّابِقون مینویسم عشق و بی تردید میخوانم حسین عاقلان دانند لـٰـکن اکثرا لایـَـعقـِـلون این سرشت ماست؛ از خاکیم، خاک کربلا سرنوشت ماست پس إنّا إلَیهِ الرّاجِعون صِرف یک دل دادن و عرض ارادت شرط نیست مُهر باید کرد این دِلنامه را با عَقد خون پرچم او از ازل بالاست؛ بالا تا ابد باد این پرچم بلند و هرچه جز آن سرنگون آی عاشق ها خدای عشق می آید حسین بعد از این دنیا به جای عشق بنویسد حسین عشق او جاری ست حتی در مرام اهل بیت می توان فهمید این را از کلام اهل بیت ساغر لب های هر معصوم می گوید حسین بسکه لبریز است نام او ز جام اهل بیت هم شتابش بیشتر هم اینکه جایش بیشتر کشتی اش هم فرق دارد با تمام اهل بیت در نهایت جمع خواهد گشت با نام حسین سفره ای که پهن می گردد به نام اهل بیت روز و شب بر او درودِ حق. درود اهل بیت روز و شب بر او سلامِ حق، سلام اهل بیت در تمام قلب ها بی شک تو جا داری حسین آنچه که خوبان همه دارند را داری حسین اشک می ریزیم و با ذکرت عبادت می کنیم باز هم از راه دور عرض ارادت می کنیم ما همه بیمارهای دوری از شش گوشه ایم بین هیئت ها ز یکدیگر عیادت می کنیم زودتر راحت کن از درد فراقت خلق را ما به این دوری مپنداری که عادت می کنیم فرق دارد گریه ی نوزادی ما با همه ما برایت گریه از وقت ولادت می کنی هر غمی دیدیم، فرمودند فَٱبْکِ لِلحُسین بعد از آن هرجا غمی دیدیم یادت می کنیم دوستت دارم من ای در جسم عالمْ جان حسین آذری می خوانمت: "جانیم سَنَه قُربان حسین" قاسم صرافان از دیگر شاعرانی بود که در این مجلس به شعرخوانی پرداخت. بخش هایی از اشعار این شاعر نیز به شرح زیر است. سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد حالا تصور کن که آن سر، ماهِ خون رنگی در هالهای از گیسویی خاکستری باشد دختر دلش پر میکشد، بابا که میآید، موهای شانه کردهاش در معجری باشد ای کاش میشد بر تنش پیراهنی زیبا ... یا لااقل پیراهن سالمتری باشد سخت است هم شیرین زبان باشی و هم فکرت پیش عموی تشنهی آب آوری باشد با آنهمه چشم انتظاری باورش سخت است سهمت از آغوش پدر تنها سری باشد شلاق را گاهی تحمل میکند شانه اما نه وقتی شانههای لاغری باشد اما نه وقتی تازیانه دست ده نامرد دور و برِ گم گشتهی بییاوری باشد خواهرتر از او کیست؟ او که، هر که آب آورد، چشمش به دنبال علی اصغری باشد وای از دل زینب که باید روز و شب انگار در پیش چشمش روضههای مادری باشد وای از دل زینب که باید روضهاش امشب «بابا ! مرا این بار با خود میبری؟» باشد بابا ! مرا با خود ببر ، میترسم آن بدمست در فکر مهمانی و تشت دیگری باشد باید بیایم با تو، در برگشت میترسم در راه خار و سنگهای بدتری باشد باید بیایم با تو، آخر خسته شد عمه شاید برای او شب راحت تری باشد؟ همچنین سعید یوسفنیا ترکیب بندی با عنوان «نی» خواند که بخشهایی از ابیات این ترکیب بند را در زیر می خوانید. از آسمان به جان تو وقتی خبر رسید فریاد کرد کعبه که وقت سفر رسید از خود سفر کنید که فصل یگانگی ست اکنون بهار رفتن از آیینه سر رسید وقت طواف کعبه غمی بر دلت نشست برخاستی که وقت طوافی دگر رسید "ای یار! آن شراب مگر چند ساله بود؟" این می اگر رسید به خون جگر رسید از شرم بانگ العطشت آب شد فرات آبی که سیل گشت و به کوه و کمر رسید نور بهشت بود، نه کابوس سرنوشت تیر سه شعبه ای که به داد پسر رسید آوازه ی نماز تو از نینوا گذشت سعی صفا و مروه ات آخر به سر رسید ذی الحجه ی حلال تو ماه حرام شد تا حج ناتمام تو حج تمام شد قلب تو گر چه تالی توفان آتش است عهد تو عهد آب، نه پیمان آتش است هرگز کسی نگفته که از خیر، شر رسید لب های تشنه ی تو گلستان آتش است این سربریده سرو، در این باغ داغدار افسرده نیست، سر به گریبان آتش است واحه به واحه آب، پر افشان تشنگی خیمه به خیمه خاک پریشان آتش است در جستجوی رود شرر خیز جان توست این داغ بی فروغ که در جان آتش است با خصم خویش نیز مدارا کند به مهر این میزبان آب که مهمان آتش است ای بغض سرگشاده ی اسرار مرتضی اندوه چاه، مَحرم باران آتش است خون تو مست باده ناب غدیر عشق میراث دار زخم عمیق امیر عشق روحی که سبز رفته از این خاک، ماندنی ست جانی که سرخ مانده در این تن، فشاندنی ست ای مهربان که جان تو از نور مطلق است در قلب خاک شب زده، مهر تو ماندنی ست حقی که با تو نیست نه حق است، باطل است باری حق است آنچه ز باطل، ستاندنی ست دستی که عاجزانه نجوید تو را پلید چشمی که عاشقانه نگرید تو را دنی ست وقتی که عشق، قاری قرآن کربلاست بر رحل نیزه، آیه معراج، خواندنی ست از هرم تشنگیت، دل آفتاب سوخت تنها به آتش، آتش عشقت نشاندنی ست سعی صفا و مروه ات آخر به سر رسید بار سر است آنچه به منزل رساندنی ست هفت آسمان شکسته و حیران به پای توست شرح شکوه عشق تو در کربلای توست ماه و ستاره عاشق دیدار عشق توست خورشید، غرق دیده ی بیدار عشق توست باریدنی ست خون تو تا حشر، بر زمین در قلب آسمان، غم خونبار عشق توست مهر مجسم است، جوان پیر کربلا آری حبیب، مظهر اظهار عشق توست این کیست بر شهادت تو بوسه داد و رفت؟ این خواهر غریب، پرستار عشق توست دستی چنین برادر و یاور، یگانه است دستی که تا همیشه علمدار عشق توست محمود حبیبی کسبی دبیر و مجری این مراسم نیز در سخنانی ضمن تاکید اهمیت برگزاری و حضور در مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) و اصحاب و یارانشان، با اشاره به داستان شعرخوانی آیینی و عاشورایی مقبل اصفهانی، اظهار کرد: مُقبل (شاعر اصفهانی) در جوانی شاعر طنزپرداز بود و اشعار هجو و هزل میسرود، در ایام محرم به جمعی رسید که به سینه زنی در عزای سیدالشهداء (علیهالسلام) مشغول بودند، از روی مسخره چیزی خواند که عزاداران ناراحت شدند. پس از چندی به مرض جذام مبتلا شد، به طوری که مردم از او متنفر شده و در آتش خانه حمام قرار گرفت. وی ادامه داد: سال دیگر روزی مقبل در کنار خرابه با دلی شکسته نشسته بود،جمعی از سینه زنان میخواندند: «چه کربلاست امروز / چه پر بلاست امروز / سر حسین مظلوم / از تن جداست امروز» آتش در نهاد مقبل افتاد و به نظر حسرت به ایشان نگریست و گفت: «روز عزاست امروز / جان در بلاست امروز / فغان و شور محشر / در کربلاست امروز» همان شب پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) را در خواب دید، وی را نوازش کرده، از تقصیرش گذشتند. گویند نام او «محمد شیخا» بود و آن جناب او را «مقبل» لقب دادند. پس از آن واقعه شروع به سرودن قضایای سیدالشهداء (علیهالسلام) کرد. حبیبی کسبی همچنین گفت: مقبل در جایی نقل کرده است که «چون واقعه شهادت را تمام نمودم شب جمعه بود، چندان خواندم و گریستم تا آنکه در بستر به خواب رفتم، در عالم خواب خود را در حرم منور فرزند علی(علیهم السلام) دیدم که منبری گذارده، و جناب پیغمبر(صلی الله علیه و آله) تشریف داشتن و در آن اثناء محتشم را حاضر کردند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: امشب شب جمعه است بر منبر برو و در مصیبت فرزندم چیزی بخوان. محتشم به امر آن حضرت بر منبر رفت، خواست در پله اول بنشیند حضرت فرمود: بالا برو،چون به پله دوم رفت، فرمود: بالا برو. و همچنین تا بر پله آخر منبر نشست و خواند: بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد شور و نشور واهمه در کمان فتاد هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند هم گریه بر ملایک هفت آسمان فتاد هر جا که بود آهوئی از دشت پا کشید هر جا که بود طائری از آشیان فتاد شد وحشتی که شور قیامت زیاد رفت چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان بر پیکر شریف امام زمان فتاد بیاختیار نعره هذا حسین از او سر زد چنانکه آتش او در جهان فتاد پس با زبان پر گله آن بضعه بتول رو بر مدینه کرد که یا ایها الرسول این کشته فتاده به هامون حسین تست وین صید دست و پا زده در خون حسین تست این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین تست این شاه کم سپاه که با خیل اشک و آه خرگاه از این جهان زده بیرون حسین تست این خشک لب فتاده و ممنوع از فرات کز خون او زمین شده جیحون حسین تست وین نخل تو کز آتش جانسوز تشنگی دود از زمین رسانده بگردون حسین تست این قالب طپان که چنین مانده بر زمین شاه شهید ناشده مدفون حسین تست پس از فراغ از تعزیه داری و سوگواری، جناب پیامبر(صلی الله علیه و آله) خلعتی به محتشم عطا فرمودند. من با خودگفتم: البته اشعار من مورد قبول آن حضرت قرار نگرفته، زیرا به من دستور خواندن ندادند. ناگاه حوریهای خدمت آن حضرت عرض کرد: جناب فاطمه زهرا(سلام الله علیها) میگویند: دستور فرمایید مقبل واقعهای در مرثیه سیدالشهداء(علیهالسلام) بخواند. پس حضرت مرا امر فرمودند بر منبر رفتم و بر پله اول ایستادم و خواندم: روایت است که چون تنگ شد بر او میدان فتاد از حرکت ذوالجناح وز جَوَلان نه سیدالشهدا، بر جدال طاقت داشت نه ذوالجناح دیگر تاب استقامت داشت کشید پا ز رکاب آن خلاصه ایجاد برنگ پرتو خورشید بر زمین افتاد هوا ز جور مخالف چون قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد ناگاه کسی اشاره نمود که فرود آی، دختر سید دو سرا بیهوش گشته، پس من فرود آمدم و منتظر عطایای البرایا بودم که دیدم ضریح منور سبط خیر البشر باز شد و شخص جلیل القدری بر آمد. اما زخم سینهاش از ستاره افزون و جراحات بدنش از شماره بیرون، خلعت فاخری به من عطا نمود. عرض کردم: فدایت گردم تو کیستی؟ فرمود: من حسینم. سید جواد هاشمی آخرین شاعری بود که در این مراسم به شعرخوانی پرداخت. وی پیش از شروع شعرخوانی هایش گفت: با امام حسین (ع) به خیلی جاها میتوان رسید. اما برای ایشان تنها نباید گریه و عزاداری کرد. باید از ناموسمان هم مواظبت کنیم و اعمالی را که آنها میپسندند انجام دهیم. بر سر کوی تو عمری به تماشا ماندیم در کویر دل سودا زده تنها ماندیم تا رخم سرخ نبینند رقیبان از شرم سر بازار تو پیوسته به حاشا ماندیم دل شیدایی ما شیفته روی تو بود سالیانیست که با این دل شیدا ماندیم آنچنان سینه ما سوخته عشق تو بود که در این مهلکه از سینه خود جا ماندیم طشت رسوایی ما عاقبت از بام افتاد نرسیدیم به گرد تو و رسوا ماندیم رهرو عشق تو ماندیم و به سودای وصال از همه بود و نبود دل خود وا ماندیم همه شب سوخته دل از غم هجران تو باز به امید سحرت در ره فردا ماندیم رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد ما به قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم همزمان با فرا رسیدن ماه صفر و ایام عزاداری سید و سالار شهیدان، حضرت امام حسین(علیه السلام)، سوگواره عاشورایی «بر آستان اشک» - شبهای شعر و مرثیه خوانی هم نوا با کاروان اسراء کربلا- به مدت 3 شب از 26 تا 28 آبان ماه در آمفی تئاتر فرهنگ سرای اندیشه برگزار میشود. انتهای پیام/
94/08/27 - 13:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]
صفحات پیشنهادی
سوگواره شعر عاشورایی «برآستان اشک» برپا میشود
همزمان با ماه صفر سوگواره شعر عاشورایی برآستان اشک برپا میشود شناسهٔ خبر 2970684 - سهشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴ ۵۹ فرهنگ > شعر و ادب سوگواره شعر عاشورایی برآستان اشک همزمان با فرارسیدن ماه صفر با حضور برجستهترین شاعران آیینی در فرهنگ سرای اندیشه برگزار میشود به گزارش خبهمنوایی با کاروان اسراء کربلا در سوگواره شعر بر آستان اشک
همنوایی با کاروان اسراء کربلا در سوگواره شعر بر آستان اشکسوگواره شعر عاشورایی برآستان اشک همزمان با فرارسیدن ماه صفر با حضور برجستهترین شاعران آیینی در فرهنگسرای اندیشه برگزار میشود به گزارش خبرگزاری فارس همزمان با فرا رسیدن ماه صفر و ایام عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت امپاسداشت بانی «شبشعر عاشورایی» شیراز در پنجاهویکمین عصرانه ادبی فارس
پاسداشت بانی شبشعر عاشورایی شیراز در پنجاهویکمین عصرانه ادبی فارسپنجاهمین عصرانه ادبی خبرگزاری فارس با پاسداشت مرحوم حاج حسین فرهنگ که بانی برگزاری شب شعر عاشورایی شیراز بوده برپا خواهد شد به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس پنجاهمین عصرانه ادبی خبرگزاری فارس با پاسدبا حضور شاعران برتر استانی صورت گرفت برگزاری چهارمین سوگواره شب شعر عاشوراییان در اشکنان
با حضور شاعران برتر استانی صورت گرفتبرگزاری چهارمین سوگواره شب شعر عاشوراییان در اشکناندبیر سوگواره عاشوراییان اشکنان از برگزاری چهارمین سوگواره شب شعر عاشوراییان با حضور شاعران برتر استان فارس در اشکنان خبر داد حسین قاسمی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در اشکنان لامرد اظهارحمید نعمت الله در گفت و گو با فارس: کار در تلویزیون را دوست دارم/ فیلمنامه خوب کم است/ «مینا» اول آذ
حمید نعمت الله در گفت و گو با فارس کار در تلویزیون را دوست دارم فیلمنامه خوب کم است مینا اول آذر کلید می خوردحمید نعمت الله گفت کار کردن و سریال ساختن در تلویزیون را دوست دارم اما فعلا فیلمنامه خوبی به دستم نرسیده و اثر مناسبی برای ساخت در این مدیوم ندارم حمید نعمت اله در گ«اروند خون» در بخش ویژه سوگواره خمسه حضور پیدا میکند
اروند خون در بخش ویژه سوگواره خمسه حضور پیدا میکندنمایش اروند خون نوشته ایوب آقاخانی و کارگردانی کوروش زارعی با حضور در بخش ویژه دومین سوگواره هنرهای نمایشی و آئینی های مذهبی خمسه در سالن شهید آوینی فرهنگسرای بهمن روی صحنه خواهد رفت به گزارش خبرگزاری فارس نمایش اروند خون نوشتپس از وقفه یک ساله و در آستانه ده سالگی پایگاه خبری «فیلم نیوز» فعالیت خود را بار دیگر از سر گرفت
پس از وقفه یک ساله و در آستانه ده سالگیپایگاه خبری فیلم نیوز فعالیت خود را بار دیگر از سر گرفتپایگاه خبری فیلم نیوز در آستاده ده سالگی اش پس از یک وقفه یک ساله بار دیگر فعالیت خود را از سر گرفت به گزارش خبرگزاری فارس پایگاه خبری فیلم نیوز به نشانی www FilmNews ir که آذرماه سابا حضور قائممقام تولیت آستان قدس رضوی صورت گرفت رونمایی از درب و پنجرههای صحن حضرت فاطمه (س) در مشهد
با حضور قائممقام تولیت آستان قدس رضوی صورت گرفترونمایی از درب و پنجرههای صحن حضرت فاطمه س در مشهدمراسم رونمایی از درب و پنجرههای صحن حضرت فاطمه س در نجف اشرف ظهر امروز با حضور قائم مقام تولیت آستان قدس رضوی برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد مهدی عزیزیان ظهر امروزمسئول اجتماعی سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری سمنان خبر داد برگزاری دومین دوره مسابقه «پیامکهای عاشورایی
مسئول اجتماعی سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری سمنان خبر دادبرگزاری دومین دوره مسابقه پیامکهای عاشورایی در سمنانمسئول امور اجتماعی سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری سمنان از برگزاری دومین دوره مسابقه پیامکهای عاشورایی خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از سمنان به نقل از روابط عمومی سازمان فقرار عاشورایی
قرار عاشورایی ویژه برنامه قرار جمعه 15 آبان ماه با موضوع عکاسی عاشورایی با حضور فاطمه عرفانیان عکاس روزنامه جوان و عرفان کوچاری و پخش مستندی در مورد زندگی این زوج عکاس به روی آنتن شبکه افق رفت دریافت فیلم منبع جوان آنلاين لینک لینک را کپی کنید دریافت فیلمتاریخ انتشار ۱۸-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها