تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن هرگاه سخن گويد ياد (خدا) مى كند و منافق هرگاه سخن گويد بيهوده گويى مى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804632519




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کشورهای همجوار مهم ترین تهدید امنیت ملی ایران


واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: بحران هایی که در منطقه خاورمیانه پس از جنگ عراق با ایران از جمله حمله عراق به کویت آغاز شده است، منجر به ظهور تروریسم جدیدی در منطقه و تغییرات معادلات منطقه ای شده که همه آنها منجر به مداخلات نظامی شده است. وقتی عراق به کویت حمله کرد، امریکا با حضور نظامی، عراق را از کویت بیرون کرد. پس از آنکه عراق در درون خود تسلیم نشد، امریکایی ها برای سرنگونی صدام از مداخله نظامی استفاده کردند. به محض آنکه تحولاتی در جهان عرب به نام بیداری اسلامی یا بهار عربی اتفاق افتاد، همه قدرت ها برای مهار این حرکت ها وارد عمل شدند و این مهار از طریق مداخله نظامی صورت گرفت تا از این طریق، صحنه بهم ریختگی دولت ها در این منطقه و گذار از دولت های دیکتاتوری به دولت های جدید به وجود آمده براساس آرای مردم را مدیریت کنند. اگر شما نگاهی به تحولات خاورمیانه پس از بهار عربی داشته باشید، به غیر از تونس، مابقی کشورها همه دچار مداخله نظامی چه از طریق مستقیم و چه از طریق غیرمستقیم شده اند. در مصر، محمد مرسی با کودتای نظامی و از سوی ژنرال سیسی و حمایت قدرت های خارجی به ویژه عربستان و امریکا سرنگون شد. در لیبی، معمر قدافی از طریق مداخله نظامی سقوط کرد. در بحرین هم عربستان با حمایت امریکایی ها در اتفاقات داخلی این کشور مداخله کرد. در یمن حوادثی به وجود آمد که منجر به حمله نظامی عربستان به این کشور با حمایت و تمایل غربی ها شد. در سوریه نیز وقتی حرکت هایی صورت گرفت منجر به مداخله ترکیه و عربستان و حمایت های مالی قطر شد و حرکت داخلی ای که در سوریه رخ داده بود به میدان جنگ های نیابتی از سوی کسانی که فکر می کردند سوریه حوزه ای برای امنیت یا نفوذ آنها است، تبدیل شد. روسیه برای امریکا همچنان بزرگ است با این حساب، در طول 15 سال گذشته شاهد مداخلات نظامی در منطقه بوده ایم و بعد از آن شاهد حل مسائل از طریق سیاسی بود ه ایم. سوریه نیز در اوضاع کنونی دچار چنین شرایطی شده است که در این راستا، شاهد مداخله امریکا از طریق ترکیه و عربستان هستیم و این مساله منجر به واکنش روسیه در این باره و حضور نظامی در این کشور شده است. اما چرا روسیه در این بازه زمانی در خاورمیانه حضور نظامی یافته است؟ پس از فروپاشی شوروی و نظام دو قطبی، امریکایی ها برای ایجاد نظم نوین جهانی نیاز داشتند تا تمام ساختارهای روسی حاکم در دولت های خاورمیانه را از بین ببرند و به سمتی حرکت کنند که نه تنها فروپاشی شوروی باعث به قدرت رسیدن مجدد روسیه شود بلکه روسیه کنونی نیز در حد یک قدرت منطقه ای باقی بماند و از امکان بالقوه تبدیل شدن به یک ابرقدرت و قدرت جهانی که بتواند برای امریکا و غرب چالش ایجاد کند، جلوگیری کنند. پس از این نظر، روسیه برای امریکایی ها همچنان بزرگ و مهم است و برای همین، امریکایی ها معتقدند که روسیه همچنان باید مهار شود. در سال های اخیر هم مساله مهم این بوده است که سپر دفاع موشکی امریکا در کدام یک از کشورهای منطقه و اطراف روسیه مستقر شود. بنابراین مهار و مدیریت روسیه برای امریکایی ها از اهمیت بسیاری برخوردار است، اما روسیه پس از خیزش مردم در کشورهای عربی دچار یک انفعال استراتژیک و یک بی عملی شد و این بی عملی، باعث شد به سرعت پایگاه نفوذ تاریخی این کشور در منطقه از دست برود.پس از اشغال عراق و فروپاشی حزب بعث، روسیه با سیاستی همراه شد که دست امریکایی ها را برای مداخله نظامی در این کشور باز گذاشت، تا آنجا که امریکا برای عراق حاکم نظامی انتخاب کرد. دولت عراق از زمانی که حزب بعث بر سرکار آمد، دولتی با ساختار روسی در این کشور حاکم کرد و امریکایی ها با اشغال این کشور و استقرار حاکم نظامی به صورت عمدی ساختارهای باقی مانده از جنگ سرد را از بین بردند. آنها در نخستین اقدام ارتش بعث عراق را منحل کردند. وقتی ارتش در یک کشور منحل می شود عملا به معنای پایان نفوذ کشوری است که آن ارتش را به وجود آورده است. اگر ساختار ارتش عراق باقی می ماند، آن ارتش در آینده همیشه گرایش به سوگیری به سمت کشور مادر را داشت. در آن زمان انتقاداتی مطرح می شد مبنی بر آنکه امریکایی در انحلال ارتش اشتباه کرده اند زیرا ممکن است آنها در آینده توان مقابله با ناامنی را نداشته باشند اما امریکایی عمدا این اقدام را انجام دادند و با یک برنامه، ارتش عراق را منهدم کردند زیرا این ارتش ساخته و پرداخته و مولود روس ها بود. تلاش امریکا برای تنگ کردن حلقه حصار روسیه در لیبی هم وقتی ناتو به رهبری امریکا به این کشور حمله کرد، در یکی از بمباران های خود، تمامی زیردریایی های روسی لیبی را از بین بردند، در حالی که این زیردریایی ها در سرکوب مردم و در قدرت قذافی در مقابله با مردم نقشی نداشت. در واقع ناتو و امریکا با این اقدام، ساختار روسی حاکم در لیبی را از بین بردند و با سقوط قذافی، مابقی ساختارهای باقی مانده از شوروی سابق همگی از بین رفت. به یکباره، روس ها از خواب بیدار شدند یا این حس را پیدا کردند که باید بساط خودشان را در خاورمیانه جمع کنند زیرا کار آنها در این منطقه تمام شده است. از سویی، تمایل به روسیه نسبت به امریکا در افکارعمومی کمتر وجود دارد و روس ها جاذبه ای برای مردم کشورها ندارند. پس تنها حوزه نفوذ آنها محدود به همان دولت ها و ساختارهایی است که از سوی آنها ایجاد شده است. آنها فهمیدند که اگر سوریه نیز مانند لیبی و عراق شود، روس ها محدود به حوزه جغرافیایی خود می شوند و امریکایی ها هم در این حوزه اقداماتی را برای تنگ تر کردن حلقه حصار گسترش داده اند. تحولات گرجستان را بی تردید همگان به یاد دارند و آخرین اقدام نیز در اوکراین صورت گرفت که روس ها قدرت خود در این منطقه را از دست دادند. بنابراین انگیزه لازم از سوی روس ها برای حل مسائل شان با امریکا از طریق نظامی در سوریه به وجود آمده است و از طرفی ، آنها در منطقه جغرافیایی خودشان درگیر مسائلی هستند که در آینده چالش های مهمی را با امریکا خواهند داشت. با این فرض روس ها اقدامی برای حفظ منافع ملی خودشان انجام داده اند تا از این طریق بتوانند با امریکایی ها گفت وگو کنند، زیرا اگر آنها در این باره مداخله نظامی انجام نمی دادند مجبور به گفت وگو با امریکا در خصوص اوکراین و حوزه نفوذ جغرافیایی شان می شدند ولی اکنون در سوریه حضور دارند و در خصوص مسائل بزرگ تری با امریکا رایزنی و معامله خواهند کرد. با این دریچه، در خصوص تاثیر حضور نظامی روسیه در سوریه می توان سخن گفت. ابتدا باید این سوال را مطرح کنیم که امنیت ملی ایران را چه مساله ای تهدید می کند؟ تصور من در پاسخ به این سوال آن است که مهم ترین چیزی که امنیت ایران را در طول 50 سال گذشته تهدید می کند، کشورهای همجوار است. در رژیم گذشته، تهدید اول ایران کشورهای همجوار بودند و بعد از تشکیل جمهوری اسلامی ایران، عراق به ایران حمله کرد. اکنون نیز مهم ترین تهدید ایران که ممکن است اجرایی شود از سوی همسایگان است. با این حال، باید دانست این کشورها قدرت و توان حمله و درگیری نظامی با ایران را ندارند ولی مهم ترین تهدید از سوی آنها، این است که در چنین کشورهایی بی دولتی یا دولت های ضعیف حاکم شود. این بی دولتی مبنای ظهور گروه های تروریستی هستند که امکان به کارگیری آنها توسط قدرت های رقیب مانند امریکا وجود دارد؛ مانند داعش و سایر گروه هایی که در سوریه در حال جنگیدن هستند. از این دیدگاه، یکی از تهدیدهای مهم علیه امنیت ملی مان نداشتن دولت در کشورهای اطراف ایران یا دولت های ضعیفی است. اسراییل تهدید مادام العمر ایران تهدید دیگر برای ایران نیز اسراییل است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، اسراییل تهدید اول خود را ایران می داند و جمهوری اسلامی ایران هم تهدید اول خود را اسراییل می داند. اسراییل هر اقدامی علیه ایران را عملی بداند، انجام می دهد مانند ترور دانشمندان هسته ای که داخل خاک ایران صورت گرفت. بنابراین مهم ترین اقدام برای اسراییل آن است که دولت در سوریه و لبنان به گونه ای شکل بگیرد که این دولت ها، نه تنها همسو با ایران نباشند بلکه با ایران نیز زاویه داشته باشند زیرا فضا را برای اجرای اقدامات اسراییل فراهم می سازند. تصور کنید که اگر دولت سوریه، دولتی شبیه ترکیه باشد. مفهوم این مساله آن است که از نظر فضایی تا مرز ترکیه، فضای این کشورها در اختیار اسراییل است و ایران امنیت فضایی نخواهد داشت. بر این اساس، دولت ها در سوریه و لبنان و عراق باید دولت هایی باشند که با ایران یا همسو باشند یا آنکه غیرهمراه با اسراییل و تن به خواسته های اسراییل ندهند و اسراییلی ها بر آنها نفوذی نداشته نباشند. حتی کشوری مانند ترکیه برای ایران بسیار خطرناک است زیرا به محض تفاهم با امریکا و اسراییل، فضای هوایی اش تحت اختیار امریکا و اسراییل خواهد بود. بعد از این مسائل، تهدید بعدی امریکا خواهد بود که معتقد به مدیریت ایران هستند و این مدیریت را از هر روشی مجاز می دانند. مهم ترین روشی هم که از سوی آنها صورت گرفته است، مساله تحریم بوده است. مداخله نظامی، امنیت زدا است من نسبت به این مساله دیدگاه بدبینانه دارم و آن، اینکه اصولا مداخله نظامی، امنیت زدا است و استقبال از هر مداخله نظامی در هر کجای دنیا برای امنیت ملی همه کشورها خطرناک است. مداخله نظامی که از زمان اشغال کویت توسط عراق صورت گرفت تا به امروز، ناامنی در منطقه را توسعه داده است و از نظر من، داعش و گروه هایی از این قبیل، ساخته و پرداخته حمله به عراق هستند. این گروه ها رو به گسترش هستند که در بدو تشکیل، مدیریت شده به وجود می آیند ولی پس از تشکیل، از مدیریت خارج می شوند. هیچ کس شکی ندارد که القاعده توسط امریکایی ها درست شد ولی هیچ کسی هم شک ندارد که این القاعده بود که به برج های دو قلو در نیویورک حمله کرد، هرچند در ایران بسیاری روی این مساله شک و ابهام دارند ولی من در این باره تردیدی ندارم. من شکی ندارم داعش با مدیریت و حمایت امریکا به وجود آمده است ولی اکنون این قدرت ها روی آن مدیریتی ندارند و حتی عربستان و قطری که به آنها پول می دهد و ترکیه ای که داعشی ها را آموزش می دهند، امروز داعش در مدیریت کامل آنها نیست. به یاد دارید در اوایل بحران سوریه، اتوبوسی از بچه های سپاه برای زیارت به سوریه سفر کرده بود و 48 نفر از سپاهیان به دام داعش افتادند که ما آنها را از طریق قطر آزاد کردیم. اگر قطر روی داعش نفوذ نداشت، افراد ایرانی نیز آزاد نمی شدند پس آنها نفود دارند ولی این نفوذ به آن معنا نیست که برنامه ریزی برای حمله به پاریس تحت مدیریت قطر، عربستان و ترکیه است. آیا می توان حمله به پاریس، لبنان و عراق را که از سوی داعش صورت می گیرد، با یک صورت تحلیل کرد یا شاخه های مختلفی از داعش وجود دارد که آن شاخه ها این اقدامات را انجام داده اند؟ بدبینانه ترین تحلیل آن است که اتفاقات پاریس برای یک اقدام بزرگ در خاورمیانه از نظر برنامه ریزی از سوی امریکا و اروپا است ولی من فکر می کنم لازم نیست اینچنین تحلیل کرد زیرا توسعه تروریسم داعش پای همه کشورها را درگیر این موضوع می کند، بنابراین برای توسعه امنیت در منطقه باید سه اقدام از سوی همه کشورها صورت بگیرد؛ نخست، تقبیح و مخالفت با مداخله نظامی از سوی هر کشور. دوم، مبارزه با تروریسم به صورت همه جانبه از سوی همه کشورهایی که تروریسم را بلای امنیت بشری می دانند. سوم، احترام گذاشتن به آرای ملت ها و پذیرفتن حاکمیت ملت ها در همه کشورها با سازوکارهای عادلانه و نه سازوکارهای مداخله گرانه. اگر این سه اقدام از طریق دیپلماسی توسعه یابد، ان شاءالله به سمت و سوی امنیت و صلح حرکت خواهیم کرد. عبور موشک های روسیه از خزر به ضرر ایران بود در ادامه این نشست حسین علایی به تعدادی از پرسش های مطرح شده پاسخ داد: نگاه روسیه به بازیگری چون کردها در تحولات آتی خاورمیانه چیست؟ کردها در سیاست خارجی روسیه نقش مهمی را ایفا نمی کنند و این امریکایی ها و اروپایی ها هستند که برای کردها نقش مهمی را قایل هستند و کردها نیز با کمک امریکا و اروپا امیدوار به تشکیل دولت کردی هستند و شاید براین اساس بتوان گفت روس ها از ابزار کردها استفاده نکرده و نمی کنند. آیا شلیک موشک های روسیه از خزر به سمت سوریه تهدیدی برای ایران محسوب نمی شود؟ عبور موشک های روسیه به شدت به ضرر ایران بود زیرا این حضور، عبور هواپیماها را ناامن کرد. ما در دو سال اخیر تلاش کرده بودیم که نشان بدهیم فضای ایران امن است و به همین خاطر، عبور هواپیماهای خارجی از فضای ایران دو برابر شده بود و این یک درآمد ارزی برای کشورمان ایجاد کرده بود. از سوی دیگر، فضای ایران نسبت به عراق، افغانستان و شمال و جنوب ایران برای پروازهای عمومی امن تر بود و بلافاصله با این اقدام، فضای ایران ناامن جلوه داده شد و بسیاری از شرکت های بین المللی هواپیمایی فضای عبوری شان را به عراق و ترکیه تغییر دادند و فضای منفی علیه ایران شکل گرفت. ایران نباید اجازه این کار را به روسیه می داد و باید نسبت به این اقدام اعتراض می کرد و اکنون نیز نباید اجازه چنین کاری را به روسیه دهد. آیا سرمایه گذاری ایران در خصوص سوریه، سرمایه گذاری اشتباهی نبوده است؟ از دست رفتن سوریه، به معنای افتادن حکومت به دست عربستان و ترکیه و همچنین امریکا و در نتیجه، گسترش حوزه عمل اسراییل تا مرزهای ایران است پس ایران چاره ای ندارد تا تهدید را از خود دور کند. ایران باید احساس کند رها کردن دولت فعلی سوریه، سپردن حکومت به دست کسانی است که توسعه تروریسم را به دنبال می آورد و از سوی دیگر، موجب افزایش امنیت اسراییل می شود. همچنین عدم موفقیت ایران در سوریه موجب ناامنی دو حوزه نفوذ دیگر ایران یعنی عراق و لبنان نیز خواهد شد. نظر مصر در مورد بحران سوریه چیست؟ سوریه از نظر تاریخی مشکلاتش را ناشی از اخوان المسلمین می داند و بیشترین کشتار از اخوانی ها نیز در زمان حافظ اسد صورت گرفت و گفته می شود امام(ره) به این خاطر او را به حضور نپذیرفت. بزرگ ترین پایگاه اخوان المسلمین نیز در مصر و سوریه قرار دارد ولی گروه های تروریستی کنونی سوریه کمترین ارتباط را با اخوان دارند و توسط دولت های خارجی سازماندهی شده اند. هم اکنون نیز دولت های فعلی مصر و سوریه با یکدیگر همراهی دارند زیرا سیسی نیز سیاست های خصمانه با اخوان المسلمین را در پیش گرفته است.


سه شنبه ، ۲۶آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اعتماد]
[مشاهده در: www.etemadnewspaper.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن