واضح آرشیو وب فارسی:تا شهدا: سرهنگ پاسدار حاج سیروس لرستانی فرمانده گردان محبین به مناسبت شهادت شهید ملک محمد آدینه وند به ذکر خاطراتی از این شهید بزرگوار پرداخت.تا شهدا؛ سرهنگ پاسدار حاج سیروس لرستانی فرمانده گردان محبین به مناسبت شهادت شهید ملک محمد آدینه وند نوشت: سردار رشید اسلام و قرآن شهید ملک محمد آدینه وند در سال 1336در شهر گراب مرکز بخش طرهان شهرستان کوهدشت لرستان به دنیا آمد. این شهید گرانقدر یکی از مبارزان قبل از انقلاب و از علاقه مندان به حضرت امام (ره) بوده که همزمان با آغاز جنگ تحمیلی در آذر ماه سال 59 یعنی در حدود 2 ماه بعد از شروع جنگ تحمیلی به همراه تعدادی از جوانان شرافتمند و جوانمرد روستای گراب و تعداد زیادی از بستگان برای دفاع از عزت و شرافت این ملت رشید عازم جبهه های حق علیه باطل گردید. او از ابتدای دفاع مقدس به کسوت پاسداری در آمدوعازم جزیره مینو در آبادان شد و در تمامی مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس از ریگزارها و بیابان های سوزان جنوب تا ارتفاعات و کوههای سر به فلک کشیده غرب و شمال غرب در کردستان عراق و از خرمشهر قهرمان و پاسگاه زید در گرمای جنوب تا برف و سرمای سردشت در کردستان مانند سربازی رشید حضوری فعال داشت بطوریکه شجاعت وی در میدان کارزار با دشمن بعثی زبانزد خاص و عام بود. این مجاهد شهید پس از عملیات کربلای 5 توسط لشکر 57 حضرت ابو الفضل (ع) مجدداً در سال 66 به جبهه شمال غرب کردستان نقل مکان و در سد بوکان و در جبهه کردستان مشغول خدمت به رزمندگان اسلام شد. وی بعداً به عنوان فرمانده گروهان یکم (گروهان خط شکن) ویکی از فرماندهان عملیاتی در عملیات نصر 4 حضور فعال و دلاورانه داشت. این شهید در عملیات نصر 8 در ارتفاعات کوهستانی بسیار سخت و خشن قمیش و گرده رش که منجر به تصرف این ارتفاعات توسط گردان محبین به فرماندهی رزمنده دلاور سیروس لرستانی شد، رشادتها و دلاوریها از خود به یادگار گذاشت و نام جاویدان همه شهدا را جاویدان تر نمود. روی خوش و قلب مهربان این شهید عزیز باعث محبوبیت وی در میان رزمندگان شهرستان و روستا شده بود و همه رزمندگان در روستای گراب دور او جمع می شدند. این شهید عزیز و متواضع در اکثر عملیات دفاع مقدس از کربلای 10 و شکست حصر آبادان و مناطق جزیره مینو ، پاسگاه زید نصر 8 و نصر 4 حضور فعال داشت در عملیات نصر 4 بعداز به خط مقدم رسیدن ،نیرو ها منتظر رسیدن سایر گردانها بودند و تخریب چی ها معبر را باز کردند که نیروهای عراقی در این حین متوجه حضورآنان می شوند و یک تیر بارچی بعثی مسیر نیروها را سد کرده بود و به شدت تیر اندازی می نمود در این حین چندین نفر از اعضای گردان محبین از جمله شهید علی بازوند شجاعانه در میان روشنایی منورها جلو رفتند و به شهادت رسیدند و درهمین اثنا که گردان بدلیل عملکرد این تیر بارچی زمین گیر شده بود شهید ملک محمد آدینه وند با شجاعت تمام به تنهایی از سمت راست جلو رفت و در میان آتش شدید دشمن آن تیر با رچی را هدف قرار داد و به هلاکت رساند وپس از آن سنگر ها ی عراقی یک به یک فتح شدند و تاصبح آنان شهر ماووت عراق را به تصرف رزمندگان اسلام در آوردند و آزاد سازی ماووت با تدبیر این سردار خط شکن که علی (ع) وار شجاعت ها و رشادت ها از خود نشان داده بود انجام شد. و این جوهره و اقعی ایثار و از خود گذشتگی، کم کم خود را برای شهادت و پیوستن به فرمانده واقعی لشکرش حضرت ابوالفضل العباس(ع) آماده می کرد. وی در 29 آبان ماه سال 1366 در عملیات نصر 8 بعد از حضور جانانه و بعد از رشادتها و شجاعتهای فراوان به مولا و مقتدایش سیدالشهدا (ع) اقتدا نمود و این سرباز رشید لشکر حضرت ابوالفضل (ع) به همراه خواهرزاده رشید شهیدش، شاهمراد محمدی که( همانند مولایش حسین (ع) سر وی از بدنش جدا گردیده بود) در ارتفاعات گرده رش به شهادت رسید، به سیل شهدای کربلایی ایران زمین پیوست. این شهید محبوب و دوست داشتنی که یکبار در کودکی با توسل به ائمه اطهار از مریضی سخت و مرگبار نجات پیدا کرده بود ایستادتا همه فرزندان این ملت (مثل رسول و علی اصغرش) شرافتمندانه زندگی کنند. سرهنگ پاسدار سیروس لرستانی فرمانده دلاور و شجاع گردان محبین و برادر شهید خدارحم لرستانی هم رزم شهید در هشت سال دفاع مقدس در مورد مقام و منزلت شهید و شهادت و به مناسبت گرامیداشت بیست و هشتمین سالگرد این شهید والامقام می گوید: در مورد مقام و منزلت شهید در قرآن کریم آمده است: «ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتاً بل احیا عند بهم یرزقون: هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندارید بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند»( آل عمران آیه 169). و رسول مکرم اسلام (ص) نیز در مورد منزلت شهید می فرماید: فوق کل ذی بره حتی بقتل فی سبیل الله فاذا قتل فی سبیل الله فلیس فوق بره: بالاتر از هر خیر و نیکی ، خیر و نیکی وجود دارد که انسان در راه خدا کشته شود که بالاتر از کشته شدن در راه خدا خیر ونیکی یافت نشود. امام امت (ره) نیز می فرماید: از شهدا که نمی شود چیزی گفت، شهدا شمع محفل دوستانند.شهدا در قهقهه ی مستانه شان و در شادی وصلشان عند ربهم یرزقونند و از نفوس مطمئنه ای هستند که خطاب فادخلی فی عبادی فادخلی جنتی پروردگارند. مطلب در خصوص شهید و شهادت بسیار زیاد است وحقیر خود را کوچکتر از آن می دانم که در رابطه با شهدا و این شهید عزیز و رشید مطلبی بگویم . این شهید عزیز از نظر اعتقادی و اخلاقی با ایمان و صبور و دارای چهره ای بشاش و خوش ذوق ، خوش برخورد با نیروهای تحت فرمان خود و دیگران بودند. ایشان بسیار مقید به شب زنده داری وتهجد بودند و در تمام فرایض دینی مانند نماز جماعت و دعاها اهتمام قوی داشتند و نیروهایش را نیز به امور معنوی و مذهبی ترغیب و تشویق می نمودند. صداقت و سادگی و تواضع از خصوصیت هایی بود که در وجود ایشان نهادینه شده و به خون رنگینش آمیخته بود. از نظر اجتماعی و نحوه رفتار با دیگران انسانی فوق العاده مهربان و دلسوز بود به گونه ای که از همنشینی با او کسی خسته نمی شد زیرا دارای جاذبه ای قوی بوده و در کنار او بودن بسیار لذت بخش و امید آفرین بود. شوخ طبعی او باعث می شد که دوستان همه همانند پروانه دورش جمع شوند. هر جای دیگر که حضور می یافت کنار او دوستانی را می دیدی که گرم شوخی و صحبت و گاهی مشغول هدیه آوردن بودند که انسان از مشاهده این صحنه ها لذت می برد و خود به خود به جمع آنها ملحق می شد و دائم لبخند بر لبانش بود. از نظر نظامی نقطه نظرات عملیاتی بسیارخوبی داشت.خستگی در کار ایشان نبود در کانون هر بحرانی آماده رزم و جهاد و پیش قدم بود . نمی توانم و نمی شود واژگانی بودند که نزد این مجاهد شهید معنا و مفهوم نداشت. با تمام مشکلات و کمبود ها کنار می آمد و از هیچ مشکلی و یا کمبودی و حتی کار شکایت نداشت، پیوسته و همیشه پا در رکاب، آماده عملیات و نبرد با دشمن بعثی بود. در تنگناهای نظامی آنجاییکه کارمشکل پیدا می کرد و به بن بست می رسید در برابر حل آن پیش قدم و اقدامات شجاعانه و طراحی عملیاتی وی بی نظیر، کارساز و گره از کار می گشود. در عملیات کربلای 10 منطقه ماووت عراق به دلیل اینکه مسافتی که نیروها باید طی می کردند طولانی و مسیر راه کوهستانی و سر بالایی با شیب بسیار تند وسخت بود، نیروها زمان نسبتاً زیادی صرف پیاده روی کرده بودند و جهت دفع پاتکهای دشمن تمام مهمات آنان به اتمام رسیده بود و به اصطلاح هیچ تیری در ترکش نمانده بود چاره ای جز تغییر موضع نداشتیم، این شهید والا مقام و دو سه نفر با سنگ و ته قنداق با نیروهای دشمن در گیر و به اصطلاح آنها را سر گرم کرده تا بتوانند به موضع بعدی تغییر مکان دهند و این اقدام و تدبیر شجاعانه این فرمانده غیور باعث شد که تمام نیروها بدون تلفات به موضع از پیش تعیین شده نقل مکان دهند و بر دشمن بعثی پیروز شوند. این شهید عزیز در سایر شهدا با نثار خون خود برای همیشه تاریخ ایستاده اند و جاودانه شدند ، روحش شاد و یادش و یادش گرامی باد. تهیه و تنظیم: «سرهنگ پاسدار حاج سیروس لرستانی فرمانده گردان محبین » «سرهنگ ستاد سلمان آدینه وند فرمانده انتظامی شهرستان پاکدشت -برادر زاده شهید»
شنبه ، ۲۳آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تا شهدا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]