واضح آرشیو وب فارسی:فارس: محسن اسماعیلی در شرح نهجالبلاغه:
مدرک قاطع خداوند که کسی نمیتواند انکار کند
بدترین شکل تضییع نعمت این است که انسان از علم خود برای بهرههای خودش نیز استفاده نکند. یعنی علم او نه به دیگران سودی برساند و نه نفعی برای خودش داشته باشد. در عین حال شرمندگی انسان در دنیا و آخرت از این طریق بیشتر از جاهل است.
به گزارش خبرگزاری فارس، محسن اسماعیلی استاد دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه جلسات شرح نهجالبلاغه در مسجد هفتاد و دو تن مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی، به بیان نکاتی درباره نامه 69 نهجالبلاغه پرداخت. گریدهای از این سخنرانی را در ادامه میخوانیم: - ابتداییترین و بدترین شکل تضییع نعمت این است که انسان از علم خود برای بهرههای خودش نیز استفاده نکند. یعنی علم او نه به دیگران سودی برساند و نه نفعی برای خودش داشته باشد. در عین حال شرمندگی انسان در دنیا و آخرت از این طریق بیشتر از جاهل است. - حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) در خطبه 110 نهج البلاغه میفرمایند: «انَّ اَلْعَالِمَ اَلْعَامِلَ بِغَیْرِ عِلْمِهِ کَالْجَاهِلِ اَلْحَائِرِ اَلَّذِی لاَ یَسْتَفِیقُ مِنْ جَهْلِهِ بَلِ اَلْحُجَّةُ عَلَیْهِ أَعْظَمُ وَ اَلْحَسْرَةُ لَهُ أَلْزَمُ وَ هُوَ عِنْدَ اَللَّهِ أَلْوَمُ»؛ به این مفهوم کسی که برخلاف علم خود عمل میکند مانند انسان نادان است، چرا که حیرت زده و سرگردان است و از بیماری جهل و نادانی رها نمی شود، اما حتی بدتر از جاهل است چرا که حجت و مدرک خدا علیه او قوی تر است و حسرت و افسوس بیشتری دارد و در پیشگاه خدا قابل سرزنشتر است. -خداوند متعال در آیه 149 سوره مبارکه انعام میفرماید: «قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعینَ»؛ بگو دلیل رسا تنها از آن خداست، پس اگر میخواست همه شما را هدایت مینمود، در واقع طبق این آیه شریفه خداوند حجت و مدرکی قاطع در برابر همه انسانها دارد که هیچ کسی نمیتواند منکر آن شود. در این باره از امام صادق(ع) سوال کردند که این حجت کامل و بالغ نزد خداوند چیست؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: «ان اللَّه تعالی یقول للعبد یوم القیامة عبدی أ کنت عالما فان قال نعم، قال له أ فلا عملت بما علمت؟ و ان قال کنت جاهلا قال له أ فلا تعلمت حتی تعمل؟ فیخصمه فتلک الحجة البالغة»؛ خداوند در روز رستاخیز به بنده خویش میگوید بنده من! آیا میدانستی (و گناه کردی) اگر بگوید آری، میفرماید چرا به آنچه میدانستی عمل نکردی؟ و اگر بگوید نمیدانستم، میگوید: چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی؟ در این موقع فرو میماند، و این است معنی حجت بالغه، بنابراین حجت بالغه هم بر محور علم قرار دارد. -علمی که انسان از آن برای استفاده خودش استفاده نمیکند و آن را به دیگران یاد نمیدهد، مانند مال و دارایی است که جمع میکند و نه خودش و نه دیگران از آن بهره میبرند و باعث عذاب قیامت میشود. همان طور که پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: «علمی که انسان به آن عمل نمیکند مانند مالی است که به کسی نمیدهد، خودش را بدبخت کرده و آن را جمع کرده اما سودی از آن نبرده است»، اگر به علم عمل نکنیم، شکل اول تضییع علم است. - شکل دوم تضییع علم این است که آن را کتمان و پنهان کنیم. اگر انسان چیزی را میداند و با گفتن آن، مشکلی را از مشکلات مردم حل میکند نباید سکوت کند، چون در این صورت مرتکب کتمان شده که گناه بزرگی شده است. آیات تکان دهندهای درباره افرادی که چیزی را میدانند و باید بگویند اما سکوت میکنند، وجود دارد. در فقه هم تاکید شده است که کتمان شهادت حرام است. - اگر علمای یهود و نصارا در زمان صدر اسلام علم خود را کتمان نمی کردند و با صراحت اعلام میکنند شخصی که ادعای نبوت میکند بر حق است و نشانههای او در آیین حضرت موسی و حضرت عیسی علیهماالسلام آمده، در آن صورت این اندازه کافر در دنیا نبود. چون آنها به خوبی بر حقانیت رسول اکرم(ص) آگاه بودند، اما از ترس اینکه مبادا مقام و کسب خود را از دست بدهند، علم خود را کتمان کردند. به این ترتیب تا قیامت دچار عذاب خواهند بود. خداوند متعال در این باره در آیه 159 سوره بقره میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَـئِکَ یَلعَنُهُمُ اللّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»؛ کسانی را که دلایل روشن و هدایت کننده ما را، پس از آنکه در کتاب برای، مردم بیانشان کرده ایم، کتمان میکنند هم خدا لعنت میکند و هم دیگر لعنتکنندگان. - نمونه دیگر کتمان علم در مورد ماجرای غدیر است که اگر کسانی که در غدیر حاضر بودند و با چشم خود دیده بودند که رسول اکرم(ص) حضرت امیرالمؤمنین(ع) را بعد از خود به خلافت منصوب کردند، در این صورت تاریخ به شیوه بهتری رقم میخورد، اما سکوت کردند. در خطبه 26 نهج البلاغه هم آن حضرت تأکید میفرمایند که همه این افراد که درباره حق سکوت کردهاند، در غدیر حاضر بوده و با چشمهای خود دیده بودند و شنیده بودند: «فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَیْسَ لِی مُعِینٌ إِلاَّ أَهْلُ بَیْتِی فَضَنِنْتُ بِهِمْ عَنِ اَلْمَوْتِ وَ أَغْضَیْتُ عَلَى اَلْقَذَى وَ شَرِبْتُ عَلَى اَلشَّجَا وَ صَبَرْتُ عَلَى أَخْذِ اَلْکَظَمِ وَ عَلَى أَمَرَّ مِنْ طَعْمِ اَلْعَلْقَمِ و منها»؛ و هم از این خطبه به هر جاى نگریستم، براى خود یاورى جز اهل بیتم نیافتم و نخواستم که آنها به کام مرگ روند. دیده فرو بستم، با آنکه خاشاک در دیده داشتم و شرنگ نامرادى نوشیدم، با آنکه استخوان در گلویم شکسته بود و غم گلویم را فشرده بود و من شکیبایى مىورزیدم و به چیزى تلختر از حنظل، که به کامم ریخته بودند، صبر کردم. -همه بدبختیها و بدعتهایی که در طول تاریخ به وجود آمده از طیف سکوت صاحبان علم است که باید علم خود را ابراز میکردند اما سکوت کردند. هر وقت به نام دین مطلبی را گفتند که از دین نبوده و دیگرانی که میدانستند سکوت کردند، کتمان علم کردهاند. پیامبر اسلام(ص) در این باره فرمودند: «لعنت خدا بر کسانی که هر وقت بدعتی در دین ظاهر میشود میدانند و باید علم خود را آشکار کنند، اما هیچ نمیگویند». -حضرت امیرالمؤمنین به ما یاد دادهاند که اگر علمی دارید که اظهار آن به سود مردم و جامعه است اما کتمانش کنید، تضییع نعمت کردهاید و در این صورت در قیامت بدبوترین موجودی خواهید بود که محشور میشوید و تمام جنبدههای زمین چنین فردی را لعنت میکنند. -تضییع نعمت علم است در تعلیم آن. به این مفهوم که انسان چیزی را که میداند انبار کند و به کسی یاد ندهد و یا به کسی آموزش بدهد که نباید. در روایتها تأکید شده است که برخی از احادیث را برای هر کسی نخوانید چون ممکن است شخص نفهمد یا بد متوجه شود و یا اثر عکس داشته باشد. در این صورت تضییع علم شده است. برخی مطالب درست است اما وقتی به کسی بگوییم که قابلیت درک آن را نداشته باشد، از دینگریزان میشود. انتهای پیام/
94/08/23 - 13:20
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]