واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: متهم به جنایت مسلحانه :دیگر حوصله پاسخگویی به سوالات قضایی را ندارم! جامعه > حوادث - خراسان نوشت:نقابدار هفتتیر کشی که متهم به قتل یکی از بستگان همسرش با شلیک گلوله است، در تنگنای سوالات تخصصی قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی قرار گرفت.
متهم به قتل این پرونده جنایی که به همراه وکیل خود پای میز محاکمه نشسته بود در حالی که سعی میکرد ارتکاب این جنایت هولناک را به افراد دیگری نسبت دهد گفت: «الان دیگر ماجرای آن زمان یادم نمیآید...» قضات باتجربه دادگاه کیفری که با طمأنینه به سخنان گاهی متناقض متهم گوش می کردند و گویی اوراق کامل پرونده را به خاطر سپردهاند، از میان اعترافات متهم در جلسات بازپرسی جملاتی را بیرون میکشیدند که متهم به ناچار اظهارات خود را انکار میکرد... او که مدعی بود «ع» (مقتول) پیامکهای ناشایستی را برای همسرش ارسال کرده بود و او با دیدن این پیامکها دیگر حال خود را نمیفهمید در پاسخ به سوال قاضی بندهای (مستشار دادگاه) که پرسید: * پیامکی برای «ع» (مقتول) فرستادی که او را بیرون بکشی؟ گفت: یادم نیست!
* چند روز طول کشید تا مخابرات پرینت پیامکهای ارسالی را به تو داد؟ یکی دو روز! نه! همان جا که تقاضا کردم دادند. پیامکها را در گوشی همسرم دیدم اما شمارههای تلفن همان شماره مقتول بود.
* شماره مقتول را چگونه پیدا کردی که توانستی پرینت بگیری؟ شماره را از گوشی همسرم پیدا کردم و قصد داشتم آن پیامکها را مطابقت دهم.
* آیا این عقلایی است که همسرت به فردی پیامکهایی با مضمون آنچه در پرونده ضبط است بدهد و بعد هم گوشی را در دسترس قرار بدهد و حتی آن پیامکها را پاک نکند؟ شاید قرار بود من بفهمم!
* چرا همسرت را مورد ضرب و جرح قرار ندادی؟ دلم نیامد او را بزنم چون بچه شیر میداد.
* اسلحه کلت را چه موقع تهیه کردی؟ از حدود یک سال و اندی قبل تهیه کرده بودم چون دشمن داشتم.
* شما از گوشی خودتان به «ع» پیام دادید؟ یادم نمیآید! نه! الان یادم آمد از گوشی خودم پیام دادم.
* او هم با همین پیام بلافاصله سوار خودرو شد و نزد شما آمد؟ یادم نیست شاید برایش عادی بود.
* چرا از خانه قبلی خودتان اسباب کشی کردید؟ چون سوءظن پیدا کرده بودم. وقتی متوجه ماجرا شدم لوازم منزلم را به خانه مادرم بردم.
* بین اسبابکشی تا وقوع قتل چند روز طول کشید؟ حدود یک هفته! و من ۲ روز قبل از اسبابکشی متوجه ماجرا شده بودم. به همین خاطر هم حالم خیلی خراب بود!
* آیا مرحوم اطلاع داشت که شما منزلتان را تغییر دادهاید؟ بله! او بیشتر خبرها را از طریق یکی از بستگان نزدیک همسرم داشت.
* پس چرا با پیامکی که تو با عنوان همسرت برای او ارسال کردی به محل قبلی زندگیات آمد؟ نمیدانم!
* کارآگاهان بلافاصله پس از وقوع قتل گوشی مرحوم را بررسی کردند اما چنین پیامکی نبود؟ شاید پاک کرده است.
* مگر میشود از گوشی فرد ناشناس پیامک بفرستی و طرف مقابل هم قبول کند؟ نمیدانم.
* روز حادثه را توضیح بدهید؟ من قصد داشتم مرحوم را بزنم اما وقتی برادران همسرم به من زنگ زدند من به محل رفتم. آنها او را زده بودند!
* پس وقتی شما دیدید «ع» کشته شده است از محل برگشتید؟ نه! من هم فقط ۳ گلوله از شیشه وانت که پایین بود به بدن او شلیک کردم.
* اما «ع» تنها با ۳ گلوله به قتل رسیده است؟ نمیدانم!
* همان ۳ گلوله هم از اسلحه شما شلیک شده است؟ نمیدانم! من شلیک کردم اما قبل از من هم او را زده بودند.
* وقتی به محل قرار رفتی لباس خاصی پوشیده بودی؟ نه! یک شال انداخته بودم تا این که شناخته نشوم!
* وقتی به محل رفتی افراد دیگری هم بودند؟ بله! برادران همسرم سوار پژو ۴۰۵ بودند که داشتند از محل میرفتند! ۸ سال کریستال میکشیدم. دیگر مغزم کار نمیکند.
* تنهایی به محل رفتی؟ بله
* وقتی آن جا رسیدی چه کسی یا کسانی را دیدی؟ برادران همسرم را دیدم که سوار بر موتور سیکلت آپاچی بودند و صورتشان را پوشانده بودند.
* شما که گفتید برادران همسرت سوار پژو ۴۰۵ بودند؟ هم سوار ۴۰۵ بودند هم سوار موتورسیکلت!
* اگر صورتهایشان پوشیده بود شما چگونه آنها را شناختی؟ صورتهایشان نیمه باز بود! من دیگر حوصله پاسخ گویی به سوالات شما را ندارم اگر پدر مقتول قسم بخورد من قبول میکنم!
گزارش خراسان حاکی است: در ادامه این جلسه محاکمه که به ریاست قاضی علیزاده برگزار شد وکیل متهم نیز با عنوان این که لایحه دفاعیات خود را به محضر دادگاه تقدیم میکند به طور مختصر گفت: موکل من الان استرس دارد و حرفهایش متفاوت است او میخواست فقط مرحوم را بترساند یا زخمی کند ولی قصد قتل او را نداشت. ضمن این که وی در سابق اعتیاد شدیدی داشته که قرصهای اعصاب مصرف میکرده است. در پایان جلسه محاکمه نیز قاضی علیزاده از متهم پرسید؟ آیا قبول داری که اسلحه مورد استفاده در قتل از کانال کولر و با راهنمایی شما کشف شده است که متهم پاسخ داد: بله! اسلحه مال من است و حتی همسرم از آن خبر نداشت. تنها برادران همسرم این موضوع را میدانستند.
سابقه خبر: بیست و نهم شهریور سال گذشته، ۳ جوان نقابدار که سوار بر موتورسیکلت بودند و جوان مزدا سواری را تعقیب میکردند وارد توس ۹۱ شدند که ناگهان یکی از موتورسواران با شلیک چند گلوله راننده ۲۵ ساله وانت مزدا را به قتل رساند و از محل متواری شدند. متهمان مدتی بعد و با صدور دستورات ویژهای از سوی قاضی سیدجواد حسینی (قاضی ویژه قتل عمد) و با پیگیری سرنخهای موجود توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر شدند که در این میان «م» به ارتکاب جنایت مسلحانه اعتراف کرد و جزئیات وقوع قتل را نیز مقابل دوربین قوه قضاییه در حضور مقام قضایی تشریح کرد.
17302
کلید واژه ها: قتل -
چهارشنبه 20 آبان 1394 - 07:01:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]