تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):کم گویی ، حکمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفی...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819404821




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

در همایش «ما و طبیعت» مطرح شد عدم تعادل فرهنگی، محیط زیست را دچار بحران می‌کند/ علامه طباطبایی تنها متفکری است که به معنای فرهنگی فلسفه توجه کرده


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در همایش «ما و طبیعت» مطرح شد
عدم تعادل فرهنگی، محیط زیست را دچار بحران می‌کند/ علامه طباطبایی تنها متفکری است که به معنای فرهنگی فلسفه توجه کرده
عضو هیأت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی گفت: ما ایرانیان در مواجهه با فرهنگ مدرن به مرور اعتدال فرهنگی خود را از دست دادیم و تنها در سطح سیاسی مواجهه با فرهنگ باقی ماندیم درحالیکه اصل مواجه ما با طبیعت، فرهنگی است.

خبرگزاری فارس: عدم تعادل فرهنگی، محیط زیست را دچار بحران می‌کند/ علامه طباطبایی تنها متفکری است که به معنای فرهنگی فلسفه توجه کرده



به گزارش خبرنگار آئین و اندیشه خبرگزاری فارس، نشست «ما و طبیعت» به مناسبت روز جهانی فلسفه (20 نوامبر ـ 25 آبان) از سوی انجمن فلسفه میان فرهنگی ایران و همکاری گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران پیش از ظهر امروز (سه‌شنبه 19 آبان) با حضور رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم ایران، محمدرضا حسینی بهشتی و علی‌اصغر مصلح و بیژن عبدالکریمی از اساتید فلسفه دانشگاه در دانشگاه تهران برگزار شد. *علامه طباطبایی، تنها متفکری که به معنای فرهنگی فلسفه توجه کرده است در ادامه نشست علی‌اصغر مصلح با ابراز خرسندی از برپایی چنین مراسم‌هایی برای رفع مشکلات اجتماعی و فرهنگی و دعوت به تفکر از اهل فلسفه عنوان کرد: تأمل درباره طبیعت و یک دوره تاریخ تفکر آنچنان اهمیت دارد که تصور کنیم چیزی جز طبیعت برای فکر نکردن نداریم. بحث‌ام را از جایی شروع می‌کنم که طبیعت و تفکر با هم گره خورده است در تاریخ تفکر یکی از مباحث مهم آغاز پیدایش جهان فلسفی است. توجه به فرهنگ به عنوان یک موضوع فلسفی شاید سابقه‌ای حداکثر 200 سال داشته باشد. وی با بیان اینکه تفکر درباره فرهنگ در فضای فکر مدرن شکل گرفته است و اوج ایجاد این مفاهیم در قرن 18 است، اظهار داشت:‌ انسان موجودی طبیعتاً‌ فرهنگی است و در تاریخ هر چه می‌گذرد انسان‌ فرهنگی‌تر شده است. فرهنگ حوزه اعتباریات است و به نظر می‌رسد تنها متفکری که به معنای فرهنگی فلسفه توجه کرده مرحوم علامه‌ طباطبایی است. مصلح در ادامه عنوان کرد:‌ در مسیر تاریخ بشر ما به سمتی رفته‌ایم که دیگر طبیعت را نمی‌بینیم و غرق آفریده‌های خود شده‌ایم، بنابر باید طبیعت را جست‌وجو و آن را پیدا کنیم. از سه یا چهار دهه گذشته به این سمت سیر تطور فرهنگ مدرن به سمتی رفته که همه چیز منتهی به تکنیک شده است. در این جاست که باید به کره زمین و محیط زیست توجه کنیم چرا که امروز بحث بحران محیط زیست بی‌تردید است و علوم و تکنیک‌های جدید طبیعت انسان را تصرف کرده است. وی با اشاره به اینکه انسان در طول تاریخ با تصور و تلقی وجود یک بخش ثابت زندگی کرده، یادآور شد: تغییر تکنیک‌ها به سمتی رفته که انسان دریافتش از خودش دگرگون شده و احساس هویت طبیعی به عنوان یکی از مهمترین تهدیدهای انسان معاصر شناخته شده است. *بحران اقلیم و طبیعت در ایران و نسبت آن با فرهنگ مصلح در ادامه با توضیحاتی درباره بحران اقلیم و طبیعت در ایران و نسبت آن با فرهنگ گفت: امروز بحران محیط زیست دامن ما را گرفته است انعکاس این بحران‌ها در فرهنگ مشهود است به نظر می‌رسد ما ایرانیان در مواجهه با فرهنگ مدرن به مرور اعتدال فرهنگی خود را از دست داده‌ایم و اغلب در بحث مواجه با فرهنگ در سطح سیاسی باقی می‌مانیم در حالی که اصل مواجه ما باید فرهنگی باشد. وی با اشاره به اینکه در فهم نسبت طبیعت و فرهنگ این طبیعت است که فرهنگ را دگرگون می‌کند، افزود: ما هنوز به بحران محیط زیست به صورت تکنیکی نگاه می‌کنیم و از ریشه‌های آن غافل هستیم تعجب می‌کنم که خطر این اندازه شدید است و اتفاقی برای ما نمی‌افتد! کسی نمی‌پرسد چه کنیم و سهم ما چیست؟ پس یا بی‌تفاوت هستیم و یا اینکه منتظریم خداوند کاری برای ما انجام دهد. این استاد فلسفه دانشگاه با اشاره به اینکه کشورهای توسعه یافته با وجود استفاده‌ای که از طبیعت می‌کنند به مراتب وضعیت طبیعتشان بهتر از کشورهای توسعه‌نیافته است، یادآور شد: این نشان دهنده چنین نکته‌ای است که در کشورهای توسعه‌یافته هنوز فرهنگ اعتدال دارد و عقل نقش ایفا می‌کند. بر اساس پیش‌بینی‌ها دو کشور کانادا و روسیه در سال 2050 مشکل کم‌ آبی نخواهند داشت. پس ما کجا قرار داریم؟ شاید غرب پاییز و زمستانی داشته باشد که آن هم شامل ما خواهد شد، بنابراین اینگونه نیست که بحران‌های غرب دامن را نگیرد. وی همچنین اظهار داشت:‌ مشکل امروز ما این است که دچار عدم تعادل هستیم فرهنگمان آشفته است یعنی اجزای فرهنگ با یکدیگر سازگار نیستند و عقل جمعی‌مان به خوبی کار نمی‌کند. *معضل نسبت حیات انسان با طبیعت مصلح درباره بحث بحران تغییر طبیعتِ انسان نظیر مسئله پیوند اعضا، جنین، شبیه‌سازی و ... گفت: برخی متفکران الهی‌دان از جمله کلیسای کاتولیک‌های مسیحی با چنین چیزی مخالف هستند اما مسئله این است که اگر ما به سمتی برویم که پیش از تولد نوزاد آن را سفارش بدهیم، آن فرهنگ برای آن نوزاد احساس هویت نمی‌آورد! بنابر این اگر این تکنیک‌ها ادامه یابد یک خطر بزرگ برای اصل انسان تلقی می‌شود. من توصیه می‌کنم دوستان نظر علما و مراجع را درباره شبیه‌سازی بخوانند. پرسش من این است آیا این جوازهایی که داده شده با توجه به لوازم تکنیکی بوده یا خیر؟‌ آیا تلقی ما از شبیه‌سازی هم نظیر تکنیک هسته‌ای بوده است یا ما در دام یک رقابت افتاده‌ایم؟ وی در پایان سخنان خود اظهار داشت: به عقیده بنده از جمله مباحثی که اهل فلسفه باید درباره آن نقش ایفا کنند، توجه به ریشه‌ها و دعوت از کسانی است که نقش‌های کلیدی در این راستا دارند اگر نسبت حیات انسان با طبیعت دگرگون شود مشکلاتی برای ما ایجاد می‌کند سهم ما ایرانی‌ها در این راستا چیست؟ پرداختن به این حوزه‌ها شاید فضای بحث‌های سیاسی را تلطیف کند. من تعجب می‌کنم در کشوری نظیر ایران در شوراهای عالی و مجلس، کمیسیونی درباره محیط زیست تشکیل نمی‌شود لذا پرداختن به موضوع طبیعت و نسبت آن با فرهنگ مسئله‌ای است که ما در ابتدای مسیر آن هستیم. *طبیعیات در سنت فلسفی ما به محاق رفته است در ادامه این نشست محمدرضا حسینی بهشتی در باب پرسش‌های نو درباره انسان و طبیعت عنوان کرد: در سنت باستان و سده‌های میانه، فلسفه با موضوع طبیعت در ذیل طبیعیات بررسی می‌شد اما با دگرگونی‌های عصر جدید شاهد این بودیم که کمتر در حوزه فلسفه سخن از طبیعت به میان آمد. در سنت فلسفی خود ما هم هنوز چنین چیزی جاری است و جالب این است که طبیعیات آهسته به محاق رفته است و کسی به آن نمی‌پردازد. وی با اشاره به اینکه طبیعیات به مابعد‌الطبیعه باز می‌گردد و قابل حذف از فلسفه نیست، توضیح داد: دایره بحث طبیعیات به تحلیل معرفت‌شناسانه و استعلایی و نحوه بحث درباره شناخت ما محدود شده است، در حالی که این حوزه مفهومی جامع است و حداکثر ایده‌ای در عقل که برای شناخت تجربی ما از جهان نقش تنظیم‌کننده و وحدت‌بخش دارد و نقش مقوم دیگری ندارد این درست بر خلاف آن چیزی بود که طبیعت در عهد باستان مد نظر داشت. بهشتی با اشاره به اینکه مقصود از شناخت نظری به دست آوردن دریافتی از جهان مطمئن و قابل اتکا است، افزود: این شناخت باید در جهتی برای ما به عنوان پایه‌ای باشد تا در عرصه عمل بایدها و نبایدها را بتوانیم بازشناسی کنیم وگرنه غایت دیگری ندارد. با عصر جدید همه چیز دگرگون شد و دانش زمانی دانش تلقی شد که به ما توانایی و قدرتمندی داد و همه چیز در اختیار غایات عملی انسان برای سعادت و رفاه او بود. طبیعت دیگر گنجینه خود را به طور مستقیم در اختیار ما قرار نمی‌داد و ما باید با سختی از دل طبیعت و دانش گنجینه‌ها را بیرون می‌کشیدیم. *انواع مواجه انسان با طبیعت این استاد فلسفه دانشگاه با بیان اینکه «فرانسیس بیکن» علم تجربی را به دادگاه تشبیه کرده بود و طبیعت را متهمی در این دادگاه مورد بازخواست قرار می‌داد، توضیح داد: طرز مواجه جدید با طبیعت تلاش می‌کند پشتوانه‌هایی داشته باشد از جمله پشتوانه‌های کلامی و دینی. بنابراین نخستین مواجه انسان با طبیعت مواجه نظری، علمی و تکنیکی بود بسیاری از اندیشمندان غربی حتی بر اساس کتب ادیان آسمانی تلاش کردند تصرفات خود را در طبیعت موجه جلوه دهند. وی در ادامه صحبت‌هایش عنوان کرد: مواجه دوم با طبیعت زیباشناختی بود یعنی طبیعت متعلق ذوق است و آنچه در بازی بین قوه خیال و عقل حاصل می‌شود یک لذت درونی است که برای ما کامیابی معنا می‌دهد. مواجه سوم با طبیعت که از 4 دهه پیش آغاز شد، طبیعت به منظره متعلق اخلاقی است آنچه برای ما باید و نبایدها را مشخص می‌کند، در حالی که تا قبل از این اخلاق تنها مربوط به روابط انسان‌ها با یکدیگر بود و نخستین بار اتفاق افتاد که اخلاق به حوزه طبیعت کشیده شد. این وضعیت جدید حاصل تحولات درونی فلسفه نبود بلکه حاصل عدم موفقیت جریان نظری، علمی و تکنیکی بود. بهشتی با طرح سوالاتی مختلف درباره دستاوردهای علمی و تکنیکی و مخاطراتی که انسان‌ها و طبیعت را در این میان تهدید می‌کرد،‌گفت: برخی این سوالات را بر پایه انسان پاسخ می‌دادند اما برخی دیگر معتقد بودند خود طبیعت یک مرجع برای پاسخ دادن به سوالات است. یکی از جالب‌ترین مسائلی که مورد نقد و سوال قرار گرفت روند علم تکنیکی و نحوه مراجعه از جانب فرهنگ‌های بیرون اروپایی بود که یکی از این مواجهت‌ها به سنت‌های فرهنگی و دوم سنت آمریکای جنوبی و سرخپوستان بود. وی در پایان یادآور شد: یکی از موضوعات حیاتی دنیای امروز ما توجه به طبیعت است متفکران باید به ناچار درباره آن بیندیشند و ساحت فلسفه چیزی است که می‌تواند موجودیت ما و طبیعت را در آینده تعیین کند.این نحوه مواجه با طبیعت لازم‌ است تا از هر فرهنگ، هر فردی تلاش کند سهمی در این جریان داشته باشد لازمه آن شناخت خوب صورت مسائل است تا این بار بر اساس مبانی اندیشه‌ای تلاش کنیم با این مسائل روبه‌رو شویم. انتهای پیام/ک



94/08/19 - 13:48





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن