واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: جايگاه نقد در دولت تدبير و اميد كجاست؟
نویسنده : محمد اسماعيلي
هر چه به سمت پايان عمر چهارساله دولت يازدهم پيش ميرويم مواجهه دولتمردان با منتقدان و دلسوزان سخت، خشن و علنيتر ميشود.
برگزاري بيست و يكمين نمايشگاه مطبوعات و حواشي پيرامون آن فرصت ديگري را فراهم ساخته تا مقامات بلند پايه دولتي اين بار رسانههاي منتقد خود را با ادبيات و جملاتي توهينآميز مورد نوازش قرار دهند و ناخشنودي خود را از «نقد دلسوزانه» از تريبون نمايشگاه مطبوعات اظهار كنند.
در آستانه نمايشگاه امسال برخي از مطبوعات ارزشي پس از آنكه مطالبات صنفيشان در پيگيريهاي اداري و جلسات حضوري با مسئولان دولتي راه به جايي نبرد، ترجيح دادند در واكنش به اقدامات تبعيض آميز دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در قبال رسانههاي منتقد و حامي دولت، در نمايشگاه بيست و يكم حضور نداشته باشند و به اين شكل ناراحتي خود را از استانداردهاي دولت در اين باره ابراز كنند. مديران رسانههاي منتقد معتقد بودند كه مسئولان دولت تدبير و اميد با چنين حركتي براي مشكلات و مصائب صنفي آنها - پس از گذشت 26 ماه از عمر دولت - «تدبيري» انديشيده و از اين پس با اقداماتي نظير توزيع عادلانه و منصفانه يارانههاي مطبوعاتي بخشي از انتظارات معمول آنها را برآورده كنند.
اما توقع صنفي رسانههاي منتقد خيلي زود با پاسخي سخت مواجه شد؛ نخست تلاش شد بدون توجه به خواستههاي صنفي رسانههاي دلسوز، حضور نيافتن آنها را اقدامي سياسي و جناحي تفسير كرده و در ادامه آنها را با عبارتهايي توهينآميز نظير«پليس مخفي» مورد خطاب قرار دهند. البته اين رويه تنها به اينجا ختم نشد و برخي ديگر از شخصيتهاي مشهور دولتي رسانههاي منتقد را تهديد به حذف كامل يارانههاي دولتي كردند.
تخريب منتقدان، حربهاي كارآمد؟!
تخطئه طرف مقابل در عالم سياست همواره حربهاي بوده كه فرد يا گروه تخريبگر براي اثبات غير مستدل و پيروزي هوچيگرانه در فضاي افكار عمومي بر طرف مقابل بهكار ميبرد؛ در چنين روشي نياز به تلاش و هزينه زياد براي اثبات تفكر خود نيست و تنها با سخنان و برچسبهاي متفاوت با استفاده از روشهاي عمليات رواني و انحراف افكار عمومي، منتقدان و مخالفان خلع سلاح شده، از توانايي استدلال كردن ناتوان شده و تفكر و رويكرد آنها در اذهان عمومي غير منطقي نشان داده ميشود.
فضاي تخريب منتقدان در سالهاي اخير آنقدر بر الزامات اخلاق سياسي غلبه داشته كه طيف متخلق به اخلاق هم گوشه عزلت برگزيده و در ميدان هوچيگري فرصت عرض اندام نيافتهاند.
نكته ديگر آنكه فقدان نقد پذيري و وجود فرهنگ آن در جامعه، بهخصوص در قشر نخبگان و كارگزاران كار را به جايي خواهد رساند كه جامعه هم از چنين فضايي تأثيرپذيرفته و رويكرد پرخاشگرايانه، عصبي و توهين آميز را انتخاب ميكند كه نظاممند شدن چنين باوري سقوط اخلاقي را در پي خواهد داشت.
پرخاش، رويه ثابت دولت
حال رفتار امروز دولت با برخي از مطبوعات ارزشي اگر چه در نوع خود قابل تامل بوده وجاي ناراحتي دارد اما همانطور كه اشاره شد چنين رويهاي از شهريورماه 92 تاكنون يكي از خطوط ثابت حركتي دولتمردان بوده، بهگونهاي كه به كرات رسانهها و شخصيتهاي منتقد سياستهاي دولت با واژگان و ادبيات توهين آميز و تخريب گرايانه مواجه شدهاند كه در ادامه به مصاديق آن اشاره خواهد شد.
در همان شروع به كار دولت يازدهم در صحن علني مجلس و در حالي كه سخن از اهميت رأي مردم بود، فقط كساني «مردم» خطاب ميشوند كه تنها به رئيس دولت يازدهم رأي داده و رأيدهندگان به رقباي رئيسجمهور يازدهم با الفاظي خاص به باد تمسخر و توهين گرفته ميشوند: «مردم در 24 خرداد به افراط، تفريط، خشونت، خودرأيي، تكرأيي، عدم مشورت و عدمتدبير رأي ندادند و به اعتدال، تدبير و عقلانيت رأي دادند.»
اين روند توهين محور نسبت به منتقدان تا به امروز سير صعودي و نگران كننده به خود گرفته است كه تنها به بخشهايي از آن اشاره خواهد شد.
تازه به دوران رسيده
يك عده تازه به دوران رسيده كه ما البته به آنها هم احترام ميگذاريم، نميخواهند نسبت به آينده و ارزشهاي انقلاب و اسلام دلنگران باشند. «16آذر93»
به جهنم، ترسو و لرزان، بزدل سياسي
برويد صورت مذاكرات ساليان دراز گذشته را بخوانيد من اينقدر ديدم بعضيها هراسان زندگي ميكنند و چون خود اعتماد به نفس ندارند گفت كافر همه را به كيش خود پندارد ديگران را هم اين چنين ميبينند ناچار شدم چند مورد مذاكرات خودم را با ديپلماتهاي هستهاي بياورم با اينكه عرفش اين نبود اين كار را من كار كردم تا بخوانند و ببينند ترسوها يك عده به ظاهر شعار ميدهند ولي بزدل سياسياند هر وقت ميخواهد مذاكره شود عدهاي ميگويند ما هم داريم ميلرزيم خوب به جهنم، برويد يك جاي گرم براي خودتان پيدا كنيد. چكار كنيم خداوند شما را ترسو و لرزان آفريده ما چكار كنيم. «20 مرداد 93»
عصر حجري ميانديشند
ما گفتيم فرهنگ از آن مردم است و مردم بايد براي تعالي فرهنگ خود قدم بردارند. فرهنگ يعني آنچه كه ما با آن زندگي ميكنيم و زندگي خواهيم كرد. مگر بناست كسي فرهنگ را در كپسولي كند و در نسخهاي بنويسد و از داروخانهاي بايد آن كپسول را خريداري كنيم؟ گويي عدهاي هنوز در دوران حجر ميانديشند و فكر ميكنند. «22 خرداد 93»
بعضيها فكر ميكنند از ديوار بالا بروند انقلابياند
بعضيها فكر ميكنند از ديوار بالا بروند انقلابياند، نه. بعضيها فكر ميكنند از ديوار بالا بروند اين سرعت عمل بيشتر است. «22 ارديبهشت 93»
هوچي باز، سوءاستفاده كننده از تحريم
يك اقليت ناچيزي هم هستند كه خيلي عصبانياند كه تحريم برداشته شود، چون بهشان لطمه ميخورد. آنها از اين تحريم سوء استفاده كردند و متأسفانه برخي از تخريبهاي دولت هم از اين ريشه نشئت ميگيرد. نقد سازنده لازم است و دولت هم استقبال ميكند اما اتهام، دروغ، تخريب و هوچيبازي كه عدهاي شروع كردهاند، خوب نيست. هنوز به مقطعي نرسيديم كه لازم بدانم، بيايم براي مردم توضيح بدهم. «10ارديبهشت 93»
بيشناسنامه
بيست و هفتمين نمايشگاه بينالمللي كتاب مجال ديگري براي روحاني بود. رئيسجمهور با كنايهاي عجيب منتقدان را بيشناسنامه خطاب كرد و گفت: از همه ميخواهيم با شناسنامه حرف بزنند. بگويند از كجا هستند، وابسته به كدام جناح هستند و با نام جناح خود سخن بگويند. «9ارديبهشت 93»
بي سواد
چرا يك عده بيسواد كه از بخشهايي خاص پول ميگيرند بايد حرف بزنند اما بزرگان، دانشگاهيان و اساتيد ما سكوت ميكنند؟«15 بهمن 92»
تازه انقلابي شده
حالا اين ميان يك نفر هم پيدا ميشود و حرفي ميزند كه براي چه به غربيها لبخند ميزنيد؟ البته اميدوارم حرفشان از روي حسن نيت باشد. ما لبخند ميزنيم تا منجر به لبخند مردم شود. آيا نبايد با تحريمهاي ظالمانه مبارزه كرد؟ بايد با ديپلماسي مشكل را حل كرد و ما از ابزار ديپلماسي استفاده ميكنيم. آيا برداشتن تحريمها كار بدي است؟ گويي عدهاي انقلابي شدهاند! گرچه سوابق آنها را ميدانيم و از حرفهايي كه ميزنند تعجب نميكنيم. «26 دي 92»
برخي رسانهها پليس مخفياند
در آخرين نمونه از دهها عبارت و جملات ناموس با كرسي مسئولان نظام در روز افتتاحيه نمايشگاه مطبوعات اينگونه منتقدان و رسانههاي دلسوز مورد تخريب قرار ميگيرند: «مگر قابل قبول است برخي از رسانهها از تنبيه و توبيخ در امنيت باشند، كه هرچه ميخواهند بگويند و گاهي به عنوان پليس مخفي عمل كنند... آن روزنامهاي ضدانقلاب است كه وقتي آن را ورق ميزنيم اميد و اعتماد را از شما ميگيرد...»
اهداف و آسيبها
شايد فرافكني از ناتواني دولت در برآورده كردن برخي از شعارهاي انتخاباتي- تبليغاتي را بتوان يكي از اهداف عمده دولت در چنين مسيري دانست كه با برجسته كردن برخي از موضوعات فرعي در مقابل مباحث اصلي كشور نظير « بيكاري »، « تورم » و «برداشته نشدن تحريم ها» بهكار گرفته ميشود.
تاكتيك «آدرس غلط» به افكار عمومي در حالي است كه كشور با انواع و اقسام تهديدات بينالمللي و منطقهاي روبهروست و افكار عمومي انتظار دارد كارگزاران حتيالمقدور با اظهارات سنجيده فضاي جامعه را به سمت آرامش و ثبات رواني هدايت كنند نه آنكه روحيه نااميدي و يأس از آينده انقلاب – بهواسطه چنين جدلهايي- در كشور فراگير شود.
طبيعي است كه افكار عمومي انتظار دارند كه دولتمردان همواره اولويتهاي كشور را در نظر گرفته و چنانچه ناملايماتي توسط برخي از منتقدان عليه دولت صورت ميگيرد، هم با ملاطفت و سعه صدر و نه پرخاشگري پاسخ داده شود تا هم امنيت اجتماعي حفظ شده و هم مسير حركت دولت در ريل فرعي و غيرحقيقي طي طريق نكند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]