واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
ما درد دل مردم را در مترو گوش میکنیم! حتما شما هم در طول رفت و آمد در مترو با روحانیون و مبلغانی که در ایستگاهها پاسخگوی سوالات مردمی هستند روبرو شدهاید. سراغ یکی از این روحانیون رفتیم تا از این طرح و سوالات و شبهات مردم بپرسیم
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از مهر، «خیمه های حسینی» نام طرحی است که در آن در طول ماه محرم روحانیون و مبلغان آقا و خانم در ایستگاه های پر رفت و آمد مترو مستقر می شوند و به سوالات دینی و شبهات مردم پاسخ می دهند. طرحی که به نظر می رسد با استقبال خوبی هم از جانب مردم مواجه شده است. به طوری که اگر شما هم سری به این ایستگاه ها بزنید به خوبی می بینید که کنار محل های تعیین شده همواره تعدادی از افراد منتظر پرسیدن سوال هایشان هستند. «امیر رضا ناصح» یکی از روحانیون و مبلغان جوان این طرح است که روزی ۵ ساعت در ایستگاه گذر ولیعصر حاضر می شود. با این روحانی جوان در یک روز بارانی قرار مصاحبه گذاشتیم و درباره این طرح و سوالات و شبهات شایع میان مردم پرسیدیم.
روحانی مسجد محله مان آیت الله مجتهدی تهرانی بود «امیر رضا محمدی ناصح» متولد ۱۳۶۰ در منطقه شکوفه تهران است. در ۲۱ سالگی ازدواج کرده و حالا پدر «هانیه» و «امیرعلی» است. آقای ناصح می گوید که از دوران بچگی به مسجدی می رفته که در آن آیت الله مجتهدی تهرانی حضور داشته و قرار گرفتن در چنین محیطی او را به سمت روحانیت کشانده است. حالا آقای ناصح علاوه بر نوشتن پایان نامه سطح ۳ حوزه، درمدارس منطقه ۱۲ هم فعال است و کمک کار معاونت پرورشی است و حالا از روی علاقه به تبلیغ در طرح «خیمه های حسینی» وابسته به موسسه «انصار المهدی» در مترو فعالیت می کند: «موسسه انصارالمهدی عده ای از طلبه های تحصیل کرده خانم و آقا که تجربه کار در زمینه مشاوره و مسائل اعتقادی و فقهی دارند را انتخاب کرده و قرار است در ماه محرم هرکدام در ایستگاه های مترو هماهنگ شده با معاونت فرهنگی شهرداری برای پاسخگویی به سوالات مردمی حضور پیدا می کنند.» بنابراین اگر شما هم می خواهید سوالات و شبهاتتان را از آقای ناصح و همکارانش بپرسید می توانید از ساعت ۱:۳۰ تا ۵:۳۰ به ایستگاه های پر رفت و آمد متروی پایتخت مراجعه کنید.
بیشتر مراجعان چندان مذهبی نیستند آقای ناصح نشستن در محفل عمومی و مواجه شدن با مردم را بسیار دوست دارد و این کار برایش بسیار لذت بخش است: «وقتی شما ثمره تحصیل و تلاشت را می بینی خیلی لذت بخش است. جالب است بدانید مراجعان من اکثرا از قشر عادی یا نه چندان مذهبی جامعه هستند که خیلی راحت می نشینند و بی رو دربایستی سوالاتشان را مطرح می کنند. در طول روز هم حدود ۳۰ تا ۳۵ نفر مراجعه کننده داریم که بیشتر آقایان هستند تا خانم. البته ما طوری طراحی کردیم که طلبه خانم هم در محل حضور دارد تا مراجعه کنندگان خانم بیشتر به آنها مراجعه کنند. اما خب احتمالا ظاهر متمایز یک روحانی آقا طوری است که بعضی خانم ها اصرار دارند که با یک طلبه آقا برای مشاوره صحبت کنند.» وقتی می پرسم حالا که بیشتر مراجعه کنندگان چندان مذهبی نیستند، شیوه برخوردشان به خصوص با خانم هایی که حجاب مناسب ندارند چگونه است؟ جواب جالبی می دهد: «قشر روحانیت مانند همه قشرها مثل دکترها و مهندس ها مراجعان مختلفی دارد. ممکن است یک روحانی سختش باشد با یک خانم نامحرم که حجاب مناسبی ندارد صحبت کند. من این گونه نیستم. اما خواهرهایی که حجاب مناسبی ندارند وقتی به من مراجعه می کنند اغلب خودشان کمی روسری شان را مرتب می کنند اما اگر ببینم کسی واقعا حجابش نامناسب است خودم تذکر می دهم که خواهرم اگر یک مقدار روسری تان را جلو بکشید من در خدمتتان هستم.» مباحث اعتقادی و چرایی احکام بیشتر سوالات مردمی است بیشتر سوالات مردمی از روحانیون مبلغ در حوزه مباحث اعتقادی و خداشناسی است. آقای ناصح می گوید آنقدر حجم این سوالات زیاد است که برای مطالعه هرچه بیشتر در این زمینه ترغیب شده است: «مثلا از ما درباره عدالت خدا یا چرایی احکام می پرسند. مثلا اینکه چرا حجاب واجب است. یا می گویند خدا عادل نیست چون زلزله می آید و در این زلزله بچه های بی گناه کشته می شوند. دنبال اینطور چراها هستند. ما برایشان توضیح می دهیم که یک سری از احکام نقلی و یک سری از احکام عقلی است. نقلی یعنی احکام به دست ما رسیده اما چرایی اش منتقل نشده است. یا در اثر از بین رفتن کتب یا اینکه معصوم زمان بیان کردن احکام برای مردم دلیل آن را نگفته است. مثلا چرا نماز صبح دو رکعت است؟ هیچ دلیل عقلی وجود ندارد اما حکم است. یکی سری از احکام هم احکام عقلی است؛ مثل موارد دزدی یا غیبت. وقتی اسلام می گوید دزدی حرام است خب عقل ما هم این مورد را می تواند درک کند. بخش دیگری از احکام طوری است که خدا می خواهد عبد و تسلیم بودن ما را مشخص کند. آیا فقط قرار است به احکامی عمل کنیم که دلیلش را می دانیم؟ پس عبد و تسلیم ما بودن در برابر پرودگار چه می شود؟»
بعضی از مردم واقعا درد دل می کنند آقای ناصح معتقد است اگر کم کاری در پاسخ دادن به سوالات و شبهات مردم از سوی روحانیون طلبه ها انجام شود، مردم واقعا دچار مشکل می شوند و این جنگ نرم به نفع دشمن تمام می شود. اما یکی دیگر از سوالات و مراجعات مردم به مبلغان مشکلات خانوادگی است که در بسیاری از موارد بیشتر حالت درد دل پیدا می کند: «مردم برای حل مشکلات خانوادگی نیز به ما مراجعه می کنند و واقعا درد دل می کنند. مثلا آقا یا خانم از رفتار همسرشان گلایه می کنند و از ما کمک می خواهند که بتوانیم مشاوره درستی بدهیم تا مشکلاتشان رفع بشود. بیشتر معضلات هم حول گوشی های موبایل و یا بداخلاقی همسرشان است. ما هم با چندسوالی که در رابطه با خودشان می پرسیم بیشتر می گوییم نمی شود یک طرفه به قاضی رفت اما بداخلاقی ریشه دارد. باید سراغ آن ریشه رفت. حتی از آنها می خواهیم اگر امکانش هست همسرشان را هم بیاورند. که عمدتا می گویند که همسرشان نمی آید.» بعضی ها سه بار مراجعه کردند آقای ناصح درباره نتیجه بخش بودن مشاوره ها هم می گوید: «من فکر می کنم اگر طرف مقابل را نسبت به موضوع قانع نکرده باشم حداقل توانسته ام به فکر وادارش کنم. چون من این جمله را بسیار شنیدم که می گویند حاج آقا حتما به حرفهایتان فکر می کنم. بعضی هم برای دفعات دوم یا سوم مراجعه می کنند. معمولا بعد از مشاوره اول توفیقاتی داشته اند و برای همین دوباره مراجعه می کنند. بیشتر مشکلات مردم ما در بخش مهارت های زندگی است. ما باید در مدارس یک سری از مهارت های زندگی را به بچه دبیرستانی ها به عنوان یک درس آموزش بدهیم. یک سری از مهارت ها نیز باید در دانشگاه به دختران و پسران ما آموزش داده شود. اما متاسفانه فقط درس های شیمی و جبر و انتگرال و هندسه جدی گرفته می شود که شاید بعدها به درد زندگی شان هم نخورد.» تیکه می انداخت «حاج آقا تقبل الله»! محل کار آقای ناصح و همکارانش در یکی از شلوغ ترین محافل عمومی پایتخت است و وقتی از برخورد مردم و واکنش هایشان نسبت به حضور یک روحانی می پرسم می گوید: «من همیشه معمم به محل کار می روم و تمام مسیر را هم معمم هستم. اینطور نیست که محل کارم لباس روحانیت را تن کنم. زمانی هم که آنجا حضور دارم شاید از ۱۰۰ نفر فقط یک نفر چیزی را به خنده بگوید. مثلا می گویند «استغفرالله ربی و اتوب الیه» یا «تقبل الله» یکبار دوستی از کنارم رد شد و گفت حاج آقا تقبل الله، من صدایش کردم و گفتم بیا اینجا کارت دارم. می دونی معنی این جمله چیه؟ گفت نه نمی دانم گفتم یعنی «خدا ازت قبول کنه» گفت چه جالب گفتم پس از این به بعد خواستی استفاده کنی معنی اش را بدان. از آن به بعد آن بنده خد با من دوست شد طوری که روزهای بعد وقتی از کنارم رد می شد برای هم دست تکان می دادیم. مردم ما واقعا مردم خوبی هستند. این رفتارها هم ناشی از برخورد نامناسب برخی از هم لباس های ماست که مردم متاسفانه این اشتباهات را به پای همه نوشته اند. گرچه شبکه های ماهواره ای و ضد انقلاب هم قبح اهانت و توهین به روحانیون را ریخته اند.»
 
یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 10:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]