واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش فارس/
«ارکسترهای دولتی» دوباره تعطیل میشوند؟ / حکایت 4 میلیاردی که در حساب معاونت هنری ماند
از زمان بازگشایی ارکسترهای دولتی، این مجموعهها با اتفاقات عجیبی و بعضا تلخی روبهرو شدهاند و حتی امروز کار به جایی رسیده که علی رهبری نامهای سرگشاده به رییس جمهور مینویسد و عنوان میکند: «اگر به داد ارکسترها نرسند، دوباره شاهد تعطیلی آنها خواهیم بود.»
خبرگزاری فارس-گروه موسیقی: اسفندماه سال گذشته بود که پس از حواشی فراوان ارکستر سمفونیک تهران پس از دو سال تعطیلی، رسما کارش را از سر گرفت و علی رهبری هم به عنوان مدیر هنری ارکستر سمفونیک انتخاب شد. تقریبا از زمان استقرار مدیریت جدید در معاونت هنری سخن از بازگشایی مجدد دو ارکستر سمفونیک و ملی به میان آمد و بارها تاریخهای متفاوتی برای از سر گرفتن فعالیتهای دوباره ارکسترها اعلام میشد و اما اتفاقی نمیافتاد. در همان زمان هم دلیل این تاخیر، عدم تخصیص بودجه عنوان میشد. بالاخره به هر نحو ممکن ارکستر سمفونیک 25 اسفند روی صحنه رفت و سمفونی نهم ببتهوون را اجرا کرد. اما از زمان این بازگشایی، ارکسترها با اتفاقات عجیبی و بعضا تلخی روبهرو شدهاند و حتی امروز کار به جایی رسیده که علی رهبری نامهای سرگشاده به رییس جمهور مینویسد و عنوان میکند، اگر به داد ارکسترها نرسند، دوباره شاهد تعطیلی آنها خواهیم بود. همان طور که عنوان شد از زمان تشکیل ارکسترها تا به امروز اتفاقات عجیبی رخ داده که ثمره برخی سو مدیریتها بودهاند: 1/ جدایی نوازندگان ارکستر سمفونیک در روزهای آغازین شروع به فعالیتش، هیچ حاشیهای نداشت تا این که رفته رفته نوزاندگان ساز جدایی زدند و از ارکستر خارج شدند. از ارسلان کامکار و پدرام فریوسفی (دو مایستر ارکستر) گرفته تا علی جعفریپویان و آیدین احمدینژاد و بسیاری دیگر بعد از چند اجرا ارکستر را ترک کردند تا رفته رفته چهره نوازندگان ارکستر تغییر پیدا کند. نوازندگان برای رفتن از مجموعه ارکسترهایی دو دلیل داشتند: اول مباحث مالی (نوازندگان عنوان کردند که مدیران در رقم قراردادها با ما صادق نبودند) و دوم برخی رفتارهای علی رهبری. 2/طرح نافرجام ادغام «من اصرار کردم که کلمه تهران را از ارکستر سمفونیک بردارند، تا شهرستانها فکر نکنند سهمی از ارکستر سمفونیک ندارند. این ملی بودن هم که به آن اضافه شده، ربطی به موسیقی ملی ندارد، بلکه به معنی ملیت ماست. عدهای میگفتند ساختار ارکستر سمفونیک مانند ارکستر ملی است و عدهای هم میگفتند که بین این دو تفاوت وجود دارد. در نهایت فهرستی برای من آوردند و گفتند اینها نوازندگان ارکستر ملی هستند. من پس از بررسی متوجه شدم بیشتر این بچهها همان نوازندگان ارکستر سمفونیکاند و این ایده به سر من آمد که اصلا چه لزومی دارد این دو ارکستر را از هم جدا کنیم. به این نتیجه رسیدیم که یک ارکستر واحد با نام «ارکستر سمفونیک ملی ایران» داشته باشیم» این گفتههای علی رهبری در خصوص ادغام دو ارکستر سمفونیک و ملی بود. اما در همان زمان این اقدام واکنش و مخالفت فرهاد فخرالدینی را در پی داشت: « آقای رهبری از ابتدای ورودش گفت: ارکستر ملی را میخواهیم چکار؟! از آنجا که من و او دوستان صمیمی بودیم، در صحبتهایی که با یکدیگر داشتیم، از من دعوت کرد تا کار را با هم شروع کنیم اما من گفتم یک ارکستر نمیتواند وظایف دو ارکستر را با هم انجام دهد. ارکستر ملی برای نغمات موسیقی ملی طراحی شده و ارکستر سمفونیک برای آثار جهانی. آقای رهبری متوجه این موضوع نیست که پردهشناسی موسیقی ایرانی با موسیقی اعتدالیافته فرق دارد.» بالاخره با کش و قوسها و حواشی فراوان، طرح ادغام نافرجام ماند و ارکسترها به شکل سابق به فعالیتشان ادامه دادند. 3/ دستمزدهای نوازندگان در طی مدت راهاندازی ارکسترها، بسیاری از نوازندگان به خاطر شرایط بد مالی به تعویق افتادن چندباره حقوقها، مجموعه را ترک کردهاند. اما سوال قابل طرح این است که با تخصیص بودجه 4 میلیاردی چرا این اتفاقات مدام تکرار شده و میشود؟ همانطور که عنوان شد علی رهبری در نامهاش خطاب به رییس جمهور اظهار داشته که «مدیریت تمامی مشکلات جاری چه از لحاظ مالی و چه از نظر اداری، به تنهایی برای بنیاد رودکی که به هیچ وجه تجربه و آمادگی وجود چنین ارکستر بزرگی را نداشته طاقت فرسا شده است. ارکستری که در مدت کمتر از 6 ماه لیاقت و کیفیت کاریش به همگان اثبات کرده و به شهرت رسیده مجددا در معرض فروپاشی قرار گرفته، ناگزیر اینجانب به نمایندگی از ارکستر سمفونیک تهران، جز به درگاه آن ریاست محترم پناهی نجسته است.» اما مدیر سابق دفتر موسیقی در باره بودجه ارکسترها میگوید که «سال گذشته 4 میلیارد تومان در ماه مهر به حساب بنیاد واریز شد و با محاسبات من تا کنون فقط از سود این پول که در حساب بانکی است و بعید میدانم به اصل آن دست زده باشند، حقوق هنرمندان پرداخت شده است. علاوه بر این 6 میلیارد هم بودجه امسال ارکستر است که مصوب شده است و دستمزد نوازندگان ارکستر موسیقی ملی هنوز پرداخت نشده؛ مثلا خواننده کر که 8 ماه مستمر در تمام تمرینها و اجراهای ارکستر اجرا کرده حدود 1 میلیون کلا دریافت کرده است. بعد از گذشت 17 ماه هنوز حق الزحمه استادان هیات ژوری ارکستر سنفونیک و گروه کر پرداخت نشده و ادعا شده که بلیت تمام اجراها فروش رفته که من این ادعا را رد میکنم ولی فرض بر صحت این ادعای مدیران ارکستر بگذاریم پس درآمد دیگری از محل فروش بلیت هم عاید ارکسترها شده اما اکثر اعضا ارکسترها از پرداخت طولانی مدت یا عدم پرداخت مطالباتشان سخن می گویند.» 4/ لغو کنسرت ارکستر دولتی توسط دولت! چندی پیش کنسرت ارکستر سمفونیک تهران که قرار بود طی دو شب به رهبری «ارول اردینج» در تالار وحدت روی صحنه برود، لغو شد. بلیت فروشی این اجرا از چند روز قبل آغاز شده بود، که از طریق وبسایت ایران کنسرت به کاربرانی که بلیت خریداری کرده بودند، اعلام شد که کنسرت لغو شده و مبالغ پرداختی به حسابشان باز میگردد. علی رهبری در این باره میگوید: « من واقعاً نمیفهمم چه اتفاقی افتاده است که آقای طالبی به این کنسرت که تکخوانی هم ندارد و موسیقی غمانگیزی هم است مجوز نمیدهد ما یک خط قرمز را هم رد نکردیم.» جالب اینجاست که مسولان دفتر موسیقی طی لغوهای زنجیرهای کنسرت که طی دو سال اخیر اتفاق افتاده همیشه سعی کردهاند که لغوها را به گردن سایر نهادها بیاندازند. اما این بار شاید براثی اولین بار یک کنسرت دولتی توسط خودت دفتر موسیقی لغو شد! 5/ تعطیلی ارکستر سازهای ملی ارکستر سازهای ملی یکی دیگر از ایدههایی بود که تنها دوبار فرصت اجرایی شدن داشت. اسماعیل تهرانی رهبر این ارکستر در این باره گفته است که «متولیان این ارکستر بهدلیل نداشتن بودجه ترجیح دادند، کار را ادامه ندهند. آدمها حرفهای زیادی میزنند، اما وقت عمل، شبیه حرفهایشان نیستند. باید اول حق و حقوق نوازندگان را بدهند تا ببینیم چه کار میتوان کرد. من به شرطی دوباره به این ارکستر برمیگردم که با تمام نوازندگان قرارداد رسمی و درست ببندند» ارکستر سازهای ملی حداقل فرصت دو اجرا را داشت اما ارکستر سازهای بادی نیز که بنا بود تشکیل شود، همان دو اجرا را نیز نتوانست روی صحنه برود و این ارکستر نیز ملغی شد. وقتی به همه این موارد حواشی بحثبرانگیز «اپرای عاشورا» و دعوت از رهبر ارکستر آلمانی-اسرائیلی را اضافه کرد به راحتی میتوان دریافت که بنیاد رودکی توان مدیریت یک ارکستر را هم ندارند و هر دم از باغ ارکسترها بری میرسد! وقتی مدیر هنری ارکستر سمفونیک عنوان میکند که: «ما در ارکستر منشی و دفتر نداریم و همه کارها را با کمک بچههای ارکستر انجام میدهیم. طی این چند روز بسیار خسته شدیم چون باید نتها را پرینت میگرفتیم درحالی که وظیفه ما نیست»، باید بیش از بیش نگران وضعیت ارکسترها بود. اما آنچه مسلم مینماید با توجه به تمام اتفاقات 6 ماه اخیر این است که بنیاد رودکی توان اداره ارکسترها را ندارد و امروز ارکسترهایی که میتوانستند، نقطه مثبت فعالیتهای معاونت هنری باشند، به پاشنه آشیل این مجموعه تبدیل شدهاند. گزارش از حسین سلیمی انتهای پیام/
94/08/17 - 08:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]