تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 1 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):مردم به انجام روزه امر شده اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بيچا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812110857




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پدر آن دیگری؛ رنج مضاعف برای کودک


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


پدر آن دیگری؛ رنج مضاعف برای کودک وبلاگ > تهرانی، مهدی - شبه‌معجزه در سینما پیشینه طولانی ندارد اما اگر بدون منطق و فقط به خاطر یک فیلمنامه بی‌رمق چنین رویدادی در یک فیلم شکل بگیرد جز دلسردی برای تماشاگر پیامدی ندارد. یدالله صمدی بعد از یک دوری چندین ساله از سینما با فیلم پدر آن دیگری فیلمی را روانه پرده نقره‌ای کرده که شبیه همین مضمون بالاست.

پدر آن ديگري شرح حال پسري به نام شهاب است كه يك مشكل ويژه دارد. او با آنكه به سن مدرسه رسيده و از لحاظ پزشكي مشكلي در سيستم گوش و زبان ندارد اما حرف نمي‌زند. جالب اينجاست كه شهاب بسيار فعال و مردمدار بوده و اهل ارتباط است و اجتماع. اما معلوم نيست به چه علت با كسي حتي مادر فداكارش نيز سخن نمي‌گويد... اولين انگاره‌ي جذابي كه مي‌توانست براي تماشاگر جذاب باشد همين حرف نزدن شهاب و داستانك‌هاي مرتبط با تصميم او بوده است. انگاره‌اي كه در نهايت هم براي تماشاگر بزرگسال و هم براي تماشاگر كودك جذابيتش را از دست مي‌دهد. در واقع صمدي قصه شهاب را گاهي رها مي‌كند و او به عنوان مركز ثقل ماجرا كنار گذاشته مي‌شود. در ادامه به قدري ماجراهاي بي‌ربط در اين فيلم روايت مي‌شود كه ديگر چرايي تكلم نكردن شهاب مي‌رود كه بدست فراموشي سپرده شود. سينماي كودك ايران هنوز وامدار آثار خوش گذشته است. آنچه در اين سالها ديده‌ايم نه بار تربيتي داشته‌اند و نه داستاني براي سرگرم كردن اين قشر سني و يا حتي والدينشان. پدر آن ديگري نيز اگرچه كارگردان باتجربه‌اي دارد اما چنين فيلمنامه ضعيفي را با هيچ رمل و اسطرلابي نمي‌توانست به يك فيلم حتي متوسط تبديل كند. حتي شايد به جرات بتوان گفت ظرفيت داستان فيلم صمدي مي‌توانست يك فيلم كوتاه يا نهايتا يك فيلم تلويزيوني باشد نه در يك فيلم حرفه‌اي سينمايي. اين در حالي است كه فيلم كودك آنهم با سني كه صمدي براي كاراكتر اصلي اش يعني شهاب تعريف كرده يعني سن مدرسه؛ اين توانايي را داشت كه حرفهاي تربيتي و داستانك‌هاي خاص آن را در خود داشته باشد. صمدي به جاي اينكه به تماشاگر توضيح بدهد چرا شهاب حرف نميزند داستانك‌هاي بي ربط ديگران را بازگو مي‌كند. ديگراني كه در كنار فيلم محو هستند و هرگز در مركزيت قرار ندارند اما صمدي آنها را وارد داستانك‌ها مي كند كه هيچ؛ چندين داستانك مجزا با محوريت كامل؛ در اختيار اين مهره‌هاي فرعي قرار مي‌دهد. اگر اين داستانك‌ها به همراه كاراكترهايشان كمكي به همان گشودن رمز و راز و مشكل اصلي شهاب مي كردند كه حرفي نبود اما اين عده بي هيچ دليلي مي‌آيند و مي‌روند و شهاب مي‌ماند و همان زبان بسته‌اش. اين داستانك‌ها حتي اگر كميك و يا جذاب هم از كار در مي‌آمدند بازهم به بار دراماتيك فيلم كمك مي‌كردند اما متاسفانه جز كش دار كردن فيلمي كه ظرفيت زمان استاندارد را نداشته كار ديگري نمي‌كنند. داستانك پسرعموي بدطينت شهاب ؛ دختر عموي وسواسي او؛ ماجراي فرار شهاب به خاطر ترس مرموزش از بيمارستان و مطب دكتر و رفتن اتفاقي‌أاش به منزل يك زوج مسن اين‌ها همگي سكانس‌هاي اضافه فيلم پدر آن ديگري هستند. اما اين پايان ماجرا نيست چرا كه با ورود مادربزرگ مهربان به منزل شهاب به يكباره معجزه‌اي رخ مي‌دهد و شهاب شروع به حرف زدن مي‌كند. آنهم نه به صورت الكن بلكه به گونه‌اي كه مي‌تواند در مسابقه تندخواني شركت كند! روند درمان کودک هم شکلي بسيار باسمه‌اي، شعاري و خنده‌دار دارد. شهاب که تا هفت سالگي ظاهرا به خاطر لجبازي و محروم بودن از محبت اطرافيان حرف نزده با ورود چند روزه مادربزرگ به منزل و تجربه چند لحظه محبت‌آميز با وي زبان مي‌گشايد. در مجموع مشخص نمي‌شود چرا مادر مهربان شهاب كه اينهمه در كنار و درخدمتش بوده نتوانسته كمكي به اين طفل بكند كه بايد همان مادربزرگ در انتهاي فيلم بيايد تا شهاب ناگهان بي هيچ دليلي زبان بازكرده و اصلي‌ترين معماي فيلم بدون هيچ جذابيتي پاسخ داده شود. پدر آن ديگري متاسفانه فيلم خوبي نيست و نه براي تماشاگر كودك جذابيت ندارد و نه براي والدين و تماشاگر بزرگسال مي‌تواند بار تربيتي داشته باشد.

کلید واژه ها: نقد فیلم -




شنبه 16 آبان 1394 - 22:47:49





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن