واضح آرشیو وب فارسی:خبرنامه دانشجویان ایران: خبرنامه دانشجویان ایران: نشست نقد فیلم« پدر آن دیگری» آخرین ساخته «ید الله صمدی» با حضور یدلله صمدی نویسنده وکارگردان، طهماسب صلح جو منتقد، و سایر عوامل این فیلم برگزار شد. نشست نقد فیلم« پدر آن دیگری» آخرین ساخته «ید الله صمدی» با حضور یدلله صمدی نویسنده وکارگردان، طهماسب صلح جو منتقد، بنفشه صمدی و مهدی یارعزیزی بازیگران فیلم، دکتر جوادحاتمی مشاور فیلمنامه و روانشناس کودک و پرینوش صنیعی نویسنده در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد. یدالله صمدی ضمن اعلام اینکه این فیلم برگرفته از کتاب «پدرآن دیگری» نوشته «پرینوش صنیعی» است، گفت: زمان نگارش فیلمنامه از بیشتر فصل های کتاب استقبال کردم و انتخاب زمان 20 سال پیش به چندین دلیل اتفاق افتاده. یکی اینکه آن زمان موبایل وجود نداشت ولی امروزه وجود دارد و مزاحم نوشتن و فیلم ساختن و فعالیت می شود. روابط قصه در نبود موبایل باورپذیرتر است. از سویی دیگر مزاحمتی که نیروی انتظامی برای دختر و پسر فیلم ایجاد می کند در آن زمان بیشتر اتفاق می افتاد. این کارگردان در ادامه افزود: گاهی از من سوال پرسیده می شود که چرا پلان های پیچیده و نورپردازی های عجیب و غریب در فیلم دیده نمی شود. باید بگویم قبلا در فیلم هایم ثابت کردم توانایی انجام تکنیک های پیچیده را دارم اما این داستان و این قصه اینقدر نجیب و ساده بود که دوست نداشتم این روایت ساده را با تکنیک های تعویض و لنز و نور و... آلوده کنم. وی در خصوص رفتار پدر، مادر و اطرافیان بچه در فیلم خاطرنشان کرد: همیشه این درک متقابل که مشکلات برای تمام شخصیت هایی که در فیلم دیده می شوند وجود دارد. در این فیلم ما با پدری که درگیر کار و زندگی است و مادری که نمی تواند او را درک کند مواجه هستیم. مادر بزرگ مادر شهاب که هنوز سنتی است و دیجیتالی نشده و کتاب می خواند، تنها کسی است که شهاب را درک می کند و به او می گوید من هم جای تو بودم همین کارها را انجام می دادم و با نوه اش همسو می شود. این کارگردان در مورد انتخاب بازیگران کودک و نوجوان فیلم اظهارداشت: حدود 400 کودک و نوجوان برای انجام تست به دفتر ما آمدند و دو نوجوان برادر و پسر عمو شهاب در روزهای آخر بود که انتخاب شدند. اما خود شهاب تنها چند روز قبل از فیلم برداری به همراه پدر و مادرش به دفتر ما آمدند و من با ورود او به دفتر احساس کردم پسر بچه 6 ساله ای را که می خواستم هم باهوش، با استعداد و هم حرف شنوی داشته باشد را پیدا کردم. حالا یک پسر که آشنایی با سینما و صحنه ندارد، باید نقشی بدون دیالوگ را تنها با به کار گیری زبان بدن و نمایش حس ها در صورت بازی می کرد. این کاری است که بسیاری از بازیگران حرفه ای سینما از آن عاجزند. اما مهدی یار عزیزی بسیار خوب توانست از پس این کار بر بیاید. ما صحنه ای را که او باید لباس عروس را قیچی می کرد از او تست گرفتیم. بدون اینکه هیچ ابزاری در دفتر موجود باشد او توانست به خوبی تست را انجام دهد. طهماسب صلح جو منتقد گفت: مدت ها بود چنین فیلمی از آقای صمدی ندیده بودم و پس از تماشای آن غافلگیر شدم. این فیلم ساده و روان اما پر از حرف های لایه لایه است . سادگی فیلم مانند نقاشی های کودکانه ای است که در تیتراژ ابتدایی دیده و حرف درون آنهاست. کودکان سعی می کنند با نقاشی هایشان چیزهایی را بیان کنند که ادبیات و زبان و توانایی آنها در انتخاب واژه ها این اجازه را به آنها نمی دهد. فیلم سعی می کند فضای درخشان نقاشی های ابتدای فیلم را به تصویر کشد. فیلم با اوج و فرودهای زیاد و شرایط تلخ و تراژدی هیچ گاه ژست تراژدی نمی گیرد و تمام مدت رنگهای شاد و شفاف و گرم در فیلم جریان دارد مانند همان نقاشی های ابتدای فیلم با این حال که به معضل پیچیده اجتماعی و خانوادگی اشاره می کند اما شادابی کودکانه اش را از دست نمی دهد. این منتقد در ادامه افزود: هنر یک قلمرو و جهان فرضی است و هیچ گاه نمی توان دنبال مصداق واقعی اتفاقات در جهان واقعی بود. زیرا هنر فلسفه زندگی را بیان می کند و شکل کلیشه ای اعتراض هیاهو است اما کودک این فیلم تعمدا سکوت می کند. این فیلم به نظرمن درباره نسل جوان امروز جامعه است. بچه این فیلم الان بزرگ شده و نسل جوان امروز را تشکیل داده که به جای اینکه اعتراض کند، حرفی نمی زند و ما آسیب های اجتماعی این رفتار را در زندگی امروزمان می بینیم. تصورم از نشانه های درون فیلم این است که کودک نمی خواهد مانند آدم هایی باشد که در اطرافش هستند و همه آنها دروغ می گویند. او نمی خواهد حرف بزند زیرا اگر حرف بزند باید مانند آنها دروغ بگوید. من به خوبی به یاد دارم که کودکان 20 سال پیش چگونه مجبور می شدند دروغ بگویند و همان نسل امروزه بزرگ شده اند. این کودک نماینده نسلی است که در شرایط خاص رشد می کند و این چنین جامعه ای پیامد های خود را خواهد داشت. گفتن دروغ کودکانه با اینکه بخواهی خودت را و وجودت را پشت دروغی پنهان کنی بسیار تفاوت دارد. از سویی دیگر این فیلم درد کودکان را بیان می کند و از این جهت نیز فیلمی ارزشمند است . پرینوش صنیعی نویسنده کتاب «پدر آن دیگری» درباره چرایی نگارش این کتاب گفت: یکی از مسائلی که می خواستم در این کتاب بیان کنم تفاوت بین عشق پدری و مادری است. من این کتاب را 10 سال پیش نوشته ام. همان زمان به نتایج تحقیقی برخوردم که نشان می داد پدران فرزندان معلول تحمل بچه های ناتوان را ندارند و درصد بالایی از آنان زندگی را ترک و مسئولیت نگهداری اینگونه فرزندان را به مادران می سپارند. پدران برای دوست داشتن فرزندان خود شرط دارند. آنها فرزندان موفق و توانا را بیشتر دوست دارند. عشق پدری شرط و شروط دارد اما عشق مادری نه. اینکه پدر همواره عصبانی دیده می شود، او خسته از سرکار می آید، با خرابکاری های این بچه مواجه می شود. اتفاقا پدر این فیلم آدم خوب و زحمت کشی است و دست بزن ندارد. اینکه ما در مقام بیننده از رفتار او ناراحت می شویم به خاطر بازتاب رفتارهای خودمان است که روی پرده می بینیم. منبع:باشگاه خبرنگاران
پنجشنبه ، ۱۴آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرنامه دانشجویان ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]