تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835204351
مصاحبه با نويسنده پست مدرن آمريكايي دفترچه جادوئي آقاي نويسنده
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: مصاحبه با نويسنده پست مدرن آمريكايي دفترچه جادوئي آقاي نويسنده
گـروه فـرهنگي- بهاره مهرنژاد: در ميان نويسندگان معاصر آمريكايي "پل آستر" از همه جـهاني تر است. دنياي داستاني پل آستر، اين نـــــويـــســـنـــــده پـــســـــت مـــــدرن در مــقــــايــســــه بــــا همعصرانش دنياي متفاوت و نويي است كه مـــــوجـــــب شـــــده، اغــلــــب آثــــارش در ايــــران و هـمـيـنطـور در ديـگـر كـشورهاي جهان مورد استقبال قرار گيرد و ترجمه شود. پل آستر با نام اصـلــي پــل بـنـجـامـيـن آسـتـر، 3 فـوريـه 1947در نـيــوجــرســي از پـدر و مـادري مـتـعـلـق بـه طـبـقـه مـتــوســط بــه دنـيــا آمـد. او در دانـشـگـاه كـلـمـبـيـا تحصيل و مدرك ليسانس و فوق ليسانس خود را از اين دانشگاه دريافت كرد. آستر بعد از پايان تحصيلاتش به فرانسه رفت و چهار سال در اين كـشـور زنـدگـي كـرد و سپس در سال 1974 به آمـــريـكــا بــازگـشــت. سـپــس بــا لـيــديــا ديــويــس نويسنده معروف امريكايي ازدواج كرد كه اين ازدواج دوام نـياورد و به طلاق انجاميد. او در سال 1982 با "سيري هوست وت" رمان و مقاله نويس، ازدواج و سـپـس بـه بـروكـلـيـن نـقـل مـكان كرد و تـا امـروز كـه 61 سـال دارد در ايـن شـهـر كه از آن به عنوان شهر محبوبش ياد مي كند سكونت دارد. پـل آسـتـر هـمـيـن طـور از جمله فيلمنامه نــويــس هــايــي اســت كــه تـاكـنـون چـند اقتباس از روي فـيـلـمـنـامـه هـا و داسـتـان هاي او صورت گـرفـتـه اسـت. از جـمـلـه فيلم هايي كه برگرفته از داستان هاي پل آستر هستند فيلم smoke به كارگرداني وين ونگ است. اين فيلم بر اساس داستان "داستان كريسمس آگي رن" اثر پل آستر سـاخـتـه شده است. كشور آخرين ها، هيولا ؛ لوياتان، ، تيمبوكتو، كتاب اوهام، مون پالاس و سـهگـانـه نـيـويورك و شب پيشگويي آثاري از آستر هستند كه بارها و بارها تجديد چاپ شده و در ايران نيز با استقبال فراوان مواجه شده اند. "كـشـور آخرينها" داستان دختر جواني به نام آنا بلوم است كه در جستوجوي برادر خود به ناكجا آبادي سفر ميكند كه دلخوشي مردم آن مـرگ است. آنا در اين شهر مصيبتزده براي فـرار از بـيخـانـمـاني به خانه زني ناشناس پناه مــيبـرد امـا بـا مـواجـه شـدن بـا شـوهـر شـرور و مـتـجــاوز او، لايــههـاي ديـگـري از مـصـيـبـت را تجربه ميكند. منتقدين، اين اثر آستر را در زمره آثــار شــاهـكــاري چــون "طــاعــون" آلـبــر كـامـو و "كـوري" نـوشـتـه ژوزه سـارامـاگو قرار داده اند. هـيـولا؛ لـويـاتـان نـيـز داسـتان نويسنده اي به نام "بنيامين ساچز" است كه بر اثر انفجار يك بمب دسـتسـاز بـه گـونـهاي مـتـلاشـي مـيشـود كـه ديـگـر قـابـل شـنـاسـايـي نـيـسـت و سـازمـانهـاي امنيتي در پي كشف هويت او هستند. آستر در آن كـتـــاب نــيــز بــه دغــدغــههــاي نــويـسـنــدهاي ميپردازد كه درگير ماجراي معماگون ساچز ميشود. نام اصلي اين كتاب برگرفته از نام يك موجود افسانهاي دريايي است كه فرمانرواي دريــاهــاســت. اولـيـنبـار تـومـاس هـابـز در قـرن هـفــدهــم ايــن عـنــوان را بــراي يـكــي از آثـارش برگزيد و لوياتان را به منزله نماد قدرتي بيچون و چرا به كار گرفت. تيمبوكتو، داستان زندگي سـگـي به نام "مستر بونز" است كه از صاحبش ويـلــي جــي. كــريـسـمــس مـيآمـوزد كـه دنـيـاي ديگري به نام تيمبوكتو وجود دارد. پس از مرگ ويـلــي، مـسـتــر بــونــز مــيدانـد كـه بـايـد در آنـجـا صـاحـبـش را پيدا كند. او به حدي به كشف و شهود انساني دست پيدا ميكند كه در انتهاي داسـتان، در اتوباني در ايالت ويرجينيا به طور كـامـلاً آگـاهـانـه شـروع بـه دويـدن مـيكـنـد تـا با مــرگ، خــود را بــه تـيـمـبـوكـتـو بـرسـانـد. كـتـاب نيز روايت زندگي يك پروفسور است كه خانوادهاش را در يك حادثه سقوط هواپيما از دســت داده اســت. آسـتـر در كـتـاب اوهـام يـا دغــدغــه ديـگــر زنــدگــي خــود بــازي مــيكـنـد. هـمـانطـور كـه اشـاره شـد او عـلاوه بـر نوشتن رمان، دستي هم در سينما دارد و در اين كتاب از زبان اين پروفسور پاكباخته به روايت يافتن يــك بــازيـگــر و كــارگـردان فـيـلـمهـاي صـامـت مـيپـردازد كـه در سـال 1929 بـدون ايـنـكه هيچ نـشـانـي از خـود بـه جـاي گذاشته باشد، ناپديد شـده اسـت. مـونپـالاس ديـگـر كـتـاب تـرجـمه شده آستر در ايران است.داستان "مونپالاس" همزمان با سفر انسان به كره ماه آغاز ميشود و در طـول زمـان پـيش ميرود تا زندگي 3 نسل قـرن بـيستمي را به تصوير بكشد. آستر در اين رمـان، مـهـارت قصهگويي خود را در خدمت رمان مدرن به كار ميگيرد. سه گانه نيويورك، ديـگـر كـتـاب آسـتـر اسـت كـه در ايـران نيز با آن به شهرت رسيد . اين اثر شامل سه داستان مجزا با عناوين "اتاق دربسته"،"شهر شيشهاي" و"ارواح" است كه هر سه آنها در ژانر پليسي- معمايي قرار دارند و در نيويورك ميگذرند. "اتاق دربسته" كتابي است كه در آن آستر به جستجوي هويت مـيپـردازد. راوي اين داستان، فردي است كه دوست دوران كودكي اش ناپديد شده و از او جـــــز هـــمـــســـــر ، فـــــرزنـــــد و مـــجــمــــوعــــهاي از نوشتههايش چيزي برجاي نمانده است. "شهر شـيـشـهاي" داسـتـان يـك نـويـسـنـده كـتـاب هاي پليسي به نام دانيل كويين است كه پس از يك تلفن عجيب ،درگير پرونده استيلمن ميشود و تا جايي پيش ميرود كه همه هستي خود را وقف نگهباني از استيلمن ميكند. "ارواح" نيز به نوعي يك اثر پليسي است كه بر علاقه آستر به آثـار ادگـار آلـنپو صحه ميگذارد. شخصيت اول ايـــن داســتـــان، فـــردي اســـت كـــه از طــرف گـروهـي مـامـور جـاسـوسـي نـويـسنده اي شده است. يكي از ويژگيهاي اصلي داستانهاي آستر كه سبب شده اين داستان نويس در مقايسه بـــا ديــگـــر نـــويــســنـــدگــان از شـهــرتــي فــراوانــي بــرخــوردار شــود تـكــرار و تـعـدد "رويـدادهـاي تصادفي" است كه در اغلب آثارش به ويژه" سه گـانـه نـيـــويــورك" بــه وضــوح ديــده مــيشــود. ديـگــر ويژگي مهم پل آستر علاقهاش به سنت كهن قصهگويي است، مفهومي شرقي كه تا حدي با "رمان" به معناي غربي آن زياد سازگار نيست. علاقه پل آستر به قصهگويي به آن مفهومي كه اشاره شد، باعث شده تا به يكي از مؤلفههاي نـسـبـتـا مـشـتـرك داسـتـانهايش اقدام كند و آن "داسـتــان در داسـتــان"هـاي زيـادياسـت كـه در اغلب آثارش ديده ميشود. داستانهايي كوتاه كه به وفور ما بين ماجراي داستان اصلي گفته مـيشـونـد و حـكـايـت از علاقه به همان سنت كـهـن قـصـهگويي دارد. "داستان در داستان" در كـتــابهــاي آسـتـر بـراي نـمـونـه بـه وضـوح در كتاب " اوهام"، "مون پالاس" و "شب پيشگويي" ديده ميشود. آستر همچنين به زندگي روزمره آدمهــا عــلاقـه بـسـيـاري دارد و در جـاي جـاي داستانهايش تصوير زندگي روزمره را نشان داده اسـت. اشـاره بـه "تـنـهـايـي" آدمهـا، تـرس از وقوع حادثهاي هولناك، از دست دادن توانايي فـهـم و درك، شـكـسـت عـاطـفي و مرگ پدر و هـمـســــر نــيــــز از ديــگــــر ويـــژگـــيهـــاي دنــيـــاي داسـتانهاي آستر است. يكي ديگر از ويژگي هـاي آسـتـر ايـنـسـت كـه زنـدگـي شـخـصياش هميشه در رمـــــانهـــاي وي نــفـــوذ مـــيكــنـــد و ردپـــاي اخـلاقيات آستر در زندگي خصوصي اش را مـي تـوان در آثـارش ديد. اين شاخصه بيش از همه در رمان هيولا و شب پيشگويي ديده مي شود. شــب پـيـشـگــويــي بــه لـحــاظ ســوژه و ســاخـتـار آن از جمله آثار آستر بود كه توانست در اروپا به مـوفقيتي چشمگير دست يابد. ويژگي شرقي داستان در داستان اين اثر چنان گستره وسيع و متفاوتي را در جلوي ديدگان مخاطب آشكار مي سازد كه باعث شده دوازدهمين كتاب آستر در ليست پرفروش ترين كتاب هاي ماه اخير در اروپـــا قـــرار گــيـــرد. شـــب پــيـشـگــويــي، رمــانــي اجتماعي است از روابط بين انسان ها.روايت اصلي مربوط به نويسنده جواني به نام " سيدني ار" است كه بعد از يك دوره بيماري طولاني، با ديدن يك دفترچه آبي رنگ در يك نوشت افزار فـروشـي دوبـاره مـيـل بـه نـوشـتـن پـيـدا مي كند. داستان بر محور همين فرد، همسر او و نويسنده اي اســت كــه نـقــش بـسـيــاري در بـازگـشـت وي بـه سـنـت نـوشتن دارند و به عنوان يكي از حاميان اصلي، او را در كـار نـويـسـنـدگي كمك مي كنند. روايـت دوم، داسـتـان مردي به نام " نيك باون " است كه سيدني، داستان زندگي او را در دفتر آبـي رنـگ مــي نـويسد. روايتي پر از كشمكش هاي روح انـسـانـي بـا آنـچـه كـه در ذهن واقعا طلب مي كند. ماندن ، رفتن ، ادامه دادن يا قطع كردن؟ روايـت سـوم،داسـتـاني است كه نيك در طول داسـتـان خـود بـا آن آشـنـا مـي شود به نام " شب پيشگويي ." روايـت مـرد جـوانـي كـه در جـريـان جــنـــگ اول جـهـانـي، بـيـنـايـي خـود را از دسـت مي دهد، اما در مـقـابـل ، قـدرت پيش بيني آينده را بــه دســت مــي آورد. روايــت " نـيــك بــاون " بــه بحران هاي فكري و روحي سيدني برمي خورد و نـاتـمـام مـي مـانـد. آنــتـــونــيـــو مـــونــدا، خـبـرنـگـار روزنــامــه ايـتـالـيـايـي >La Repubblica در اين كشور و استقبال مخاطبين از اين اثر آستر مصاحبه اي با وي ترتيب داده است كه در زير مي خوانيد:
شـخـصيت اول داستان "شب پيشگويي " همانند برخي ديگر از آثار شما مثل شهر شيشه اي و هيولا كه در سال هاي قبل نوشته شده، يك نويسنده است. شخصيت واقعي شما به عنوان نـويسنده محبوب آمريكايي تا چه حد در اين آثار رخنه كرده ، آيا مي توان گفت كه اين آثار به نوعي اتوبيوگرافي شما محسوب مي شوند؟
تا حدي. مثلا با اينكه گفته شود سيدني ار خودم هستم موافق نيستم ولي نمي توانم تاثير زنـدگـي پـل آسـتـر بـر شـخـصـيـت سـيدني ار را كتمان كنم. من بيشتر از اتفاقاتي كه برايم افتاده در پيشبرد داستان استفاده مي كنم كما اينكه اين كار را قبلا هـــم در شــهـــرشــيــشـــهاي انــجـــام دادم. مـــن بـــه رويـدادهـاي تـصادفي خيلي اعتقاد دارم و دلم مــي خـواهـد واكـنـش آدم هـاي مـتـفـاوت را در مـواجـهـه بـا ايـن رويدادها ببينم. مثلا وقتي بعد از ايــنــكــه هــيــولا را در سال 1992نــوشـتـم فردي به من زنگ زد و خـواست با آقاي كويين صحبت كند. اول برايم جالب بود چون احساس كردم چون شخصيت اول داستان شهر شيشه اي هم فردي به نام كويين اسـت پس كسي مي خواهد با من شوخي كند ولي بـعـد مـتـوجـه شـدم كـه نـه واقـعـا او آقـاي كـويين را مـي خـواهد . اينجا بود كه دقيقا ياد دوازده سال پيش افتادم و فورا گوشي را گذاشتم.
اصل ماجرا چه بود؟
بـبـيـنـيـد سـال 1980 كـسي اشتباهي به من تـلـفــن زد و ســراغ كــارآگــاهــي را گـرفـت . مـن ميخواستم به نحوي اين ماجرا را ثبت كنم كه در شـهر شيشه اي كردم. درست دوازده سال بعد از اين تلفن و بعد از اينكه كتاب هيولا را تمام كـرده بـودم اتـفـاقـي مشابه همان كه در داستان نوشته بودم برايم اتفاق افتاد .
ايــده اولــيــه شـب پـيـشـگـويـي از كـجـا در ذهـنـتان شكل گرفت؟
داســـتـــــان طـــــولانـــــي دارد. داســـتــــــان شــــــب پـيـشـگـويـي بـه سـال 1982 بـرمـي گـردد. در آن زمـان دفـتـرچـه اي داشـتم به اسم دفترچه قرمز كه تمام وقـايـع جـالـب و غـيـر مـنـتـظـره را مـــي نـــوشــتـــم. در حـدود بـيـسـت صـفـحـه اي نـــوشــتـــم كـــه نـــامــه اي از طــرف ويــم ونــدرس فـيـلـمـســـاز آلـمــانــي دريــافــت كـــردم كـــه در آن، پـيـشـنـهـاد هـمـكـاري در نـوشـتن فيلمنامه را به من داده بود. اين نامه سرآغاز دوستي من و ويم و همكاري طولاني ما در چند پروژه شد. هشت سـال پـس از آن بـه سـراغ اثـر ديـگـري رفتم كه حاصلش " تيمبوكتو" شد و پس از آن هم " كتاب اوهام" را نوشتم . بعد از اين دو كتاب، ياد دفترچه رمز افتادم و وقتي به سراغش رفتم ناخودآگاه ايده "شب پيشگويي" به ذهنم رسيد.
وقـتي براي اولين بار "شب پيشگويي" مـنـتـشـر شـد بـرخـي از منتقدين گفتند آستر، خـودش را در دو مرحله به شكل سيدني ار (نـويسنده سي ساله و جوان و جوياي نام) و جان تراوز ( نويسنده صاحب نام 50 ساله ) معرفي كرده ، با اين موافقيد؟
بله، يك وقتي من جوان بودم در جستجوي يافتن راهي بودم كه آثارم را به چاپ برسانم و به موفقيت برسم و الان هم كه يك نويسنده ام بيشتر روزم را با نوشتن مي گذرانم .
بــرخـلاف ديـگـر نـويـسندگان آمريكايي شـمـا خـيـلي به گذشته اهميت مي دهيد. در بيشتر آثار شما ، شخصيت اول داستان، نيمي از حال را در گذشته سپري مي كند. اين علاقه شـمـا بـه اتـفـاقات گذشته از كجا نشات مي گـيـرد؟
هـمـانـطـور كـه در شـب پيشگويي هم نوشتم ما همچنان كه در زمان حال زندگي مي كنيم، همچنان آينده مان در حال شكل گيري است. به اعتقاد من، آيـنـده فـقـط بـا نـگـاه بـه گـذشـتـه سـاخـته مي شود. ما نمي توانيم نسبت به ماشين زمان بي تفاوت باشيم.
پـس بـراي هـمـيـن تـمام ماجراي شب پيشگويي در سال 1982 اتفاق مي افتد؟
بـبـيـنـيـد سـال 1982 بـراي مـن سـال بـسـيار مهمي بود. من همان سال ازدواج كردم و همان سال اولين اثرم را بــه چــاپ رسـانـدم. ايـنـجـاسـت كـه بـا حـرف بـرخـي كـه گفتند سيدني ار و جان تراوز خود آستر هستند مخالف نيستم. من در اين دو آدم برخي از وجوه شخصيتي خودم را كه تا مدت ها نگفته بودم ، زنده كردم.
الـبـتـه بـرخـي هـم مـعتقد بودند كه اين كـتـاب، بـيـان يك روح خلاقانه است... اگر بـخـواهـم تـعبيري خوشايند از اين كتاب براي منتقدين بدهم بايد بگويم اين كتاب ميتواند بيش از هر موضوع ديگري درباره عشق باشد كه شايد جواب برخي سوال ها را بدهد.
آن وقـت چـه چـيـزي را بـه اثبات مي رساند؟
ايـنـكـه عـشـق، يـك بـخشش و بيان بيش از حد آن يك موهبت است.
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 429]
صفحات پیشنهادی
-
گوناگون
پربازدیدترینها