واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۸
مراسم نقد و معرفی کتاب "درآمدی بر فولکلور ایران" نوشته محمد جعفری (قنواتی) با حضور چند نفر از استادان دانشگاه شهید چمران اهواز در دانشکده ادبیات و علوم انسانی این دانشگاه برگزار شد. به گزارش خبرنگار ایسنا - منطقه خوزستان، در ابتدای این نشست دکتر محمد جعفری به توضیح و تفسیر کتاب پرداخت و گفت: بخشهای زیای از فرهنگ که ما آن را جزو فرهنگ عامه میدانستیم دیگر جزو انسانشناسی و مردمشناسی شدهاند. من بخشهایی از فولکلور را بررسی کردهام که صرفا جنبه ادبی دارند. وی افزود: این کتاب در دو بخش است؛ یکی بخش فولکلور مراسمی و بخش دیگر که ادبیات محض است. در فولکلور مراسمی جشنها، عروسیها، مرگ و... بررسی شدهاند. یک شاخه از فولکلور مراسمی فولکلور تقویمی است (نوروز و شب چله و...) این شاخه تنوع بیشتری در تاجیکستان و ایران دارد چون بر اساس دو تقویم شمسی و قمری برگزار میشوند. جعفری بیان کرد: نکته دیگر این که آیینهای نمایشی را از نمایشها جدا کردهام و آیینهای بارانخواهی و نوروزخوانی را نه به عنوان نمایش بلکه به عنوان آیین در حوزه ادبیات خودش کار کردهام. در ادامه دکتر عباس امام، خوزستانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز، خاطرنشان کرد: بخش عمدهای از فرهنگ یک جامعه در فرهنگ شفاهی جاری است اما چه در غرب که خاستگاه اصلی آن است و چه در شرق توجهی به این جنبه از فرهنگ نمیشد تا به تدریج در این حوزه شروع به کار کردند. او ادامه داد: در ایران فرهنگ عوام را مجموعهای از خرافات فاقد ارزش میدانستند اما از دوره قاجار به بعد با پیشگامی مستشرقین کار در این حوزه آغاز شد تا زمانی که به دست ایرانیها رسید. همچنین دکتر مختار ابراهیمی استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز بیان کرد: مؤلف کتاب "درآمدی بر فولکلور ایران" اطلاعات را از منابع مختلف جمعآوری کرده و مثل یک کتاب آموزشی به ثبت رسانده است. وی افزود: به نظر من هر اثر علمی چند ویژگی دارد. از جمله در هر اثر علمی باید یک فکر جامع که در تمام اثر جاری است وجود داشته باشد، جنبه انتقادی قوی که در تحلیل موثر است و دارای یک رویکرد علمی باشد. چگونگی تدوین کتاب بسیار مهم است. ابراهیمی خاطرنشان کرد: کتاب با عنوان "فولکلور چیست؟" آغاز میشود و صفحات زیادی را به یک مقاله ارجاع داده که اشتباه است. حال آن که فصلی درباره فرهنگ رسمی و غیررسمی و تفاوت این دو باید میبود. جعفری در پاسخ به این نقد گفت: مقدمه کتاب نظرات خودم است اما در کل نمیتوان به صورت قطعی فولکلور را توضیح داد. ارجاع بنده به مقاله فقط برای توضیح کلمه فرهنگ مردم بود. ارجاعات بیش از حد هم گاهی بد میشود. درباره جنبه انتقادی نیز باید بگویم که جنبه ادبی فولکلور مورد توجه است و در کل کتاب رعایت شده است و در همه مباحث ابتدا به نقد و بررسی دیدگاه دیگران پرداختم بعد یک جمعبندی از دیدگاه خود ارائه دادهام. همچنین دکتر منوچهر جوکار، عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در پاسخ به این نقد اظهار کرد: این کتاب یک درآمد است و مباحث به صورت جمعآوری است و به روحیه انتقادی نیاز ندارد. دکتر قدرت قاسمیپور، مدیر گروه ادبیات در دانشگاه شهید چمران اهواز، نیز عنوان کرد: آیا در ادبیات فولکلور ژانرهای خاصی وجود دارد که در ادبیات ما نباشد؟ اگر از ادبیات رسمی در ادبیات عامه اثری وارد شود چه دگرگونیهایی در آن ایجاد میشود؟ همچنین ابراهیمی در ادامه نقد خود این نکات را بیان کرد: در پرداختن به منابع از دانشنامهها زیاد استفاده شده است. نکته دیگر این که این کتاب به عنوان یک آغازکننده باید دارای تحقیق میدانی نیز میبود. مطلب دیگر این که در معرفی منابع بسیار به کتابهای باستانی و دانشنامهها میپردازد در صورتی که باید منابع اصلی را ابتدا مطالعه و سپس استفاده میکرد. جعفری نیز خاطرنشان کرد: برای شناخت فولکلور باید هم فولکلور جاری و زنده و هم فولکلور تاریخی را شناخت. در قسمت دوم به شرح تمام پژوهشها چه قابل قبول و چه غیرقابل قبول پرداختهام. من سعی کردم گونههای ادبیات شفاهی را توضیح داده و تقسیمبندی کنم. برخی از مشترکات بین ادبیات شفاهی و رسمی باعث شکلگیری تعامل بین این دو شده است. گاهی شعری وارد حوزه شفاهی میشود و دیگر وجه رسمی خود را از دست میدهد. در ادامه ابراهیمی گفت: منابع را به دو دسته قبل و بعد از اسلام تقسیم کردهاید اما در یک تقسیمبندی دیگر عنوان قبل از انقلاب اسلامی را آوردهاید که در آن از آثار 1800 سال پیش نیز شرح دارید که عنوان را ناکارآمد میکند و پوشش دهنده نیست و از نویسندگانی نام بردهاید که من اثری از آنها ندیدهام. جعفری چنین پاسخ داد: عمده تفکر کتاب ناظر به بخشهایی از فرهنگ است که جنبه ادبی دارند و هر چیزی را که ادبیات داشته باشد توضیح دادهام و برای توضیح ادبیات عامه در انقلاب باید وارد سایر حوزههای ادبی میشدم. ابراهیمی خاطرنشان کرد: در قسمتی از کتاب به طور مستقیم سراغ نوروز رفتهاید. این جا باید تحلیلی از زمان ارائه میشد اما جنبه تحلیلی ندارد. باید به تطبیق باورهای ایرانی و اسلامی میپرداختید. چرا اسطورهها چهره عوض میکنند؟ جعفری در پاسخ گفت: من اسطورهشناس نیستم. من در نهایت فولکلوریستم و در حوزهای که مطالعه نکردهام نظر نمیدهم. تمام تلاش من این بود که در فولکلور بمانم و وارد حوزههای دیگر نشوم. دلیل جدا کردن آیینها از نمایشها این است که آیینهای نمایشی باید با توضیح ارائه شوند. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]