محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826514684
گفتگو با سید ناصر عمادی، پزشک جهادی برتر کشور؛ «دیپلماسی مهربانی » جمهوری اسلامی
واضح آرشیو وب فارسی:شهرآرا: هادی ذالکی- سیدناصر عمادی متخصص پوست است که سال٨٣ از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده است. اهل مازندران است و دو فرزند دارد. با خدا عهد بسته که اگر در طی مسیر علمی اش موفق شود، توان و تخصصش را در راه خدمت به مردم صرف کند؛ نه اینکه دکتری بشود که فقط به فکر جیب خودش است. در سال٧٩ جزو نفرات اول آزمون تخصصی می شود و در مدت یک دوره چهارساله از بهترین دانشگاه و در یکی از بهترین رشته ها فارغ التحصیل می شود. حضور در تیم اعزامی به بم پس از زلزله، توانایی های او را نمایان تر می کند. عمادی خدمت به خلق را فقط محدود به مرزهای کشور ندانسته و با حضور در آفریقا و فعالیت هایش بر عهدی که با خدا بسته بود، صحه گذاشت. کاری را که عمادی در آفریقا می کند، به نحوی می توان «دیپلماسی غیرسیاسی جمهوری اسلامی» دانست. شما به عنوان پزشک سال ها در آفریقا بودید. انگیزه تان برای رفتن به آنجا و مهم ترین مشکلاتی که در آفریقا با آن مواجه بودید، چه بود؟ سال ٢٠٠٨ اولین سالی بود که رفتم. از سال ١٣٨۶ تا ٨٩ که تقریبا دو سال و نیم با هلال احمر همکاری کردم. بعد از آن دیگر ما را نخواستند و ارتباط ما با جمعیت هلال احمر قطع شد. منتها یادم آمد از قول هایی که به آن ها (مسئولان بیمارستان در آفریقا و مردم آنجا) داده بودم، آن ها این حرف را زده بودند که مسئولان شما قول می دهند ولی به آن عمل نمی کنند و شما الان مدیر اینجایید و امکانات دارید و فردا اگر این امکانات نباشد، نمی آیید. به همین خاطر از سال ٨٩ تا ٩٣ این چهارسال را با هزینه خودم می رفتم. تقریبا ٢۵ یا ٢۶اسفندماه که کارهای دانشگاه تعطیل می شد، بلیت می گرفتم و تا ١۵ اردیبهشت آفریقا بودم. هزینه رفت و برگشت با هواپیما و اسکان، همه چیز با خودم بود؛ فقط به خاطر قول و قرارهایی که با آن ها و خدای خودم داشتم. مهم ترین مشکل «فقدان آموزش و ندانستن» است. اما مردم آنجا خیلی خوب می پذیرند و وقتی شما با آن ها صحبت می کنید، خوب همکاری می کنند. چند وقت پیش که به عنوان برترین پزشک جهادی کشور انتخاب شدم. در حضور آقای وزیر بهداشت، حضرت آیت ا... اراکی و آقای محمدیان نمایندگی ولی فقیه اجازه دادند که من ده دقیقه ای صحبت کنم. آنجا گفتم: «شما اگر کانتینر، کانتینر دارو و تجهیزات و پول برای کشورهای نیازمند بفرستید چه در آفریقا و چه در همسایگی، به محض اینکه این تجهیزات و دارو و پول تمام می شود اعتبار و ارزش ما هم تمام می شود. اگر شما به عنوان یک بخش آموزش و پژوهشی، بخش موثری دارید کسانی را بفرستید که پزشکان آنجا را آموزش دهید.» آن کسی که به شما کمک کرده و پولی داده فراموش می شود ولی آموزش ها فراموش نمی شود. رئیس جمهور کشورشان که شخصا از من دعوت کرده بود و علت اصلی این دعوت برای آموزش هایی بود که در آفریقا به پزشکان داده بودم و به تبع همین اتفاق وقتی از آن ها درخواست کردم تابلوی امام رضا(ع) را برای درمانگاه آنجا نصب کنند، بی درنگ پذیرفتند. حال اینکه شما هرچقدر از لحاظ مالی کمک می کردید، این اثراتی که اینجا به دست آمد، آنجا حاصل نمی شد. آن ها همه مسیحی بودند و من برایشان توضیح داده ام که امام رضا(ع)، امام هشتم ما شیعیان است. حتی در مقابل کسانی که به این کار اعتراض داشتند، دفاع می کردند و می گفتند که افتخار می کنیم. خب، این تجربه بزرگ را در آفریقا کسب کردم؛ به همین خاطر الان کشور نیجریه و کمور از من دعوت کردند که برای آموزش بروم نه اینکه برایشان دارو و تجهیزات ببرم. اگر ما هر کار اقتصادی، سیاسی، نظامی در هر کشوری انجام بدهیم هیچ چیز به اندازه مقوله سلامتی باارزش تر نیست و شما در کنار کار روی سلامتی مردم، هر نتیجه سیاسی و اقتصادی هم بخواهید می توانید به دست بیاورید. مثال می زنم؛ وزیر بهداشت آن کشور نامه نوشته به وزیر بهداشت ما مبنی بر اینکه: «همه داروهای کشورهای دیگر به ویژه هند و پاکستان و اروپا را با یک هزینه گمرکی خاصی وارد کشور می کنیم ولی داروهایی که دکتر عمادی از ایران با خودش آورد و برای بیماران استفاده شد، چقدر خوب و سریع پاسخ داده و بنابراین از این به بعد اگر دارو از کشور شما وارد بشود اصلا تشریفات گمرکی برای آن قائل نمی شویم.» از طرف وزیر آموزش عالی آن کشور به وزیر آموزش عالی ما نامه نوشته شده که آموزش یک معلم در کلاس درس برای دانشجویان پزشکی آن قدر باارزش بود که ما تصمیم گرفتیم که دانشجویان خودمان در کشور شما آموزش بدهیم.» حال می توانید بفهمید که پرداختن به مبحث آموزش، چقدر منافع داشته برای کشور ما. این کار یعنی ارائه کار مشاوره ای و آموزشی در کشورهای محروم که هنوز بین متخصصین ما جا نیفتاده است. بعضا حتی با کار من مخالفت هم می کنند. چون از این ناراحت هستند که شاید این کار توقع را از دیگر پزشکان بالا می برد و اینکه همه دوست ندارند در مناطق محروم بروند و دوست دارند در مطبشان بنشینند و طبابت کنند! به همین خاطر در خود وب سایت دانشگاه نیز حتی با رفتن من هم مخالفت می کنند. مثلا وقتی می خواستم به بوروندی بروم رئیس دانشگاه اجازه نداد تا اینکه از دفتر ریاست جمهوری با ایشان تماس گرفتند و گفتند ایشان باید حتما برود چون رئیس جمهور آن کشور دعوت کرده است، بعد به من اجازه رفتن دادند. به نظرم این طور کارها باید از طرف خود وزارت پشتیبانی بشود. نه تنها این، بلکه باید عده ای را مامور به این کار کند. بله، شما ببینید خیلی کار عجیبی است، بوروندی کشور ١٢میلیون نفری که رئیس جمهور آن دعوت نامه می دهد. چه افتخاری بیشتر از این؟ به اعتقاد من رسانه های ما باید بیایند با این مشکلات دست وپاگیری که برای پزشکانی را که می خواهند در کشورهای خارجه خدمت کنند از سر راهشان بردارند. کار شما در واقع دیپلماسی عمومی غیرسیاسی جمهوری اسلامی است. از طریق غیرسیاسی این راه بهترین است؛ چون ماندگاری را در بین مردم خیلی بیشتر می کند. بله دیپلماسی انسان دوستانه، بشردوستانه یا همین دیپلماسی رضوی، بهترین راه است. اولین چیزی که معصومین ما داشتند، ادب و احترام به انسانیت بود. الان می بینیم اگر همان کار را ما انجام بدهیم، بین مردم ملت ها عزیز می شویم. اما برعکس ما خیلی کار را می پیچانیم وقتی من می رفتم و می آمدم، نامه ماموریتم را تا شش ماه تایید نمی کردند. اما خدا به من صبر دارد زیرا کاری می کردند که من خسته شوم و دیگر ادامه ندهم. در مدتی که آنجا بودید به جز کار طبابت، کار فرهنگی هم انجام می دادید؟ من همیشه برای دوستانی که می خواهند خارج از کشور بروند و از من مشورت بگیرند، توضیح می دهم و می گویم ما در خارج از کشور با پنج دسته آدم مواجهیم. همه این ها براساس تجربیاتی بود که به دست آوردم؛ دسته اول، خود مردم آن کشور هستند مردمی که هیچ چیز نمی دانند و به هیچ چیز کار ندارند، فقط می خواهند برای سلامتی آن ها کاری انجام شود. دسته دوم، سیستم دولتی آنجاست. سیستم دولتی می خواهد ببیند شما چقدر رضایت مردم را جلب می کنی و چقدر می توانی در اجرای برنامه های پایه ای و اساسی مثل واکسیناسیون، کمکشان کنی و ایده و تئوری داشته باشی. در واقع می خواهند بدانند که برنامه و ایده دارید | یا خیر؟ دسته سوم، سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشورشان است که خیلی زود روی شما کلیک و زوم می کنند که اگر شما کوچک ترین حرکتی داشته باشی و در راستای مسائل دینی و سیاسی کشورت باشد، تو را می کنند. حرفی به شما نمی زنند ولی دوره ماموریت که تمام شد می گویند دیگر حق ورود به این کشور را نداری. دسته چهارم، کسانی هستند که به عنوان جامعه متخصص و علمی کشورشان هستند. مثلا پزشکان، استادان دانشگاه، شما جلوی آن ها نمی توانی بگویی من امروز رفتم ۵٠تا مریض را ویزیت کردم، آمپول و پانسمانشان را خودم انجام دادم؛ چون به همه این ها آشنا هستند و برایشان مهم نیست. آن ها از تو می خواهند در یک کنگره و سمینار علمی که در دانشگاهشان برقرار می شود، شرکت کنید و آماده اند تا ببینند چه ایده جدیدی می خواهی ارائه بدهی؟ چه آموزش و حرف جدیدی داری؟ دسته پنجم، کسانی هستند که از کشورهای دیگر به آنجا می آیند. از کشورهای آمریکا، چین، کره، اروپا همه کشورها می آیند آنجا کار بشر دوستانه انجام می دهند. اما شما باید آنجا کار خودت را خوب نشان بدهی. به عنوان یک کشور ثالث هستند و شما باید با رفتار و کارکرد و عملکردتان هم کار آن ها را زیرنظر داشته باشی و هم اینکه بدانی چه کار انجام بدهی که برای آن ها جذاب و جالب باشد. ................................................ درک صحیحی از «فرصت های آفریقا»نداریم آیا نرفتن مسئولان ما به سمت استفاده از ظرفیت های دیپلماسی غیررسمی به دلیل موانع سیاسی است یا نداشتن درک صحیح از این موضوع؟ شاید قسمتی از این کُندکاری ها سیاسی باشد اما علت اصلی این است که درک درست و صحیحی از این فرصت ندارند، یعنی هنوز برایشان جا نیفتاده است. باید بدانند کسی که می خواهد برود آنجا در بدترین شرایط می خواهد به آنجا برود بنابراین باید این را حمایت کنند که اگر وام یا سرمایه می خواهد در اختیارش بگذارند. یا اگر پزشکی می خواهد برود آنجا و کار خدماتی و درمانی انجام بدهد، وقتی برگشت، هدیه ای به خاطر اینکه آن کار را انجام داده به او بدهند تا برای آینده اش تشویق بشود و دفعه بعد که می رود محکم تر و قوی تر باشد. نتیجه این رفتار ها اگر این گونه باشد می شود آن نصب تابلوی امام رضا(ع) و بالا رفتن پرچم ایران. زمانی که در لامو بودم یادم هست یک خانواده شیعه بودند که اسم بچه هایش را خمینی، خامنه ای، مطهری و بهشتی گذاشته بودند. اگر شرایط مساعد بشود برای پزشکان ایرانی من قول می دهم به اندازه سفارت هایی که در دنیا داریم ده برابر این سفارت ها عملکرد خواهند داشت، یک پزشک معادل با ۵٠سفارتخانه است. شما در خود بدنه پزشکان هم چنین پتانسیلی را می بینید که اگر راه باز باشد اندازه ای که شما هزینه کرده اید هزینه کنند؟ شاید ابتدای کار کسی نباشد اما به مرور کسانی پیدا می شوند. موضوع این است که ما ایرانی ها خصلتی داریم مخصوصا پزشکان ما که اگر آن طعم لبخندی که بر چهره یک بیگانه و اجنبی در کشوری دیگر را که نتیجه کارشان است، ببینند بسیار برایش شیرین خواهد بود و باعث می شود خود به خود در این مسیر بروند. ................................................ ناصر عمادی چگونه سر از آفریقا در آورد؟ کنیا؛ دروازه ورود به قاره سیاه بعد از سال٨٣ که فارغ التحصیل شدید، چه اتفاقی افتاد؟ وقتی که فارغ التحصیل شدم برای تقسیم به وزارت خانه رفتم؛ معمولا هرکسی می خواهد تقسیم بشود تلاش می کند که یا تهران باشد یا شهر خودش و این بهترین شرایط برای هر متخصصی است. به من گفتند آقای دکتر شما جانباز و متاهل هستی، می توانی تهران یا استان خودت را انتخاب کنی. من هم گفتم هرجا به من نیاز داشته باشد من را به آنجا بفرستید. گفتند که بم زلزله آمده و مردم و همین طور پزشک ها همه در کانکس زندگی می کنند. دوست داری سه ماه برو بم و بعد سه ماه اگر خسته شدی برگرد. وقتی رفتم حدود یک سال و سه ماه در بم ماندم. در بم زلزله آمده بود و بیماری سالک هم شایع شده بود. هیچ متخصص پوستی هم پایش را آنجا نمی گذاشت. مردم تمام سروصورتشان زخم بود؛ مخصوصا بچه ها. ما علاوه بر درمان، کار آموزشی را در سطوح اجتماع مختلف شروع کردیم. هر روز به مدرسه ها می رفتیم و به بچه ها آموزش می دادیم که سالَک چیست؟ و با معلم ها حرف می زدیم. نمایشگاه سالک برگزار کردیم و به ادارات می رفتیم و آموزش می دادیم. در واقع کار اجتماعی وسیعی بود. با همه این مخالفت هایی که بود من لذت می بردم. حتی زمانی که همه جا نمایشگاه مبلمان، لباس و ماشین می زدند ما نمایشگاه بیماری سالک گذاشتیم تا مردم را مطلع کنیم. کارهای مشابه شما را پزشکان دیگر انجام نمی دادند؟ نه اولین بار بود که این کار انجام می شد. ما هیچ وقت نمایشگاه بیماری نداشتیم؛ ١۵غرفه برای انواع سالک درست کرده بودیم که مثلا این سالک لب هست و... این کارها در بم صورت گرفت؟ بله، نمایشگاه سالک در مدت ١٠روز و در کل شهر برگزار شد که خیلی خوب بود. یادم هست که در درمانگاه روزی ٣٠-۴٠تا مریض می دیدم. از روزی که نمایشگاه برگزار شد و در مدارس به بچه ها آموزش دادیم آمارها به ۴٠٠نفر رسید؛ یعنی اینکه بچه ها در منزل به پدر و مادر و فامیل نگاه می کردند که آیا بیماری سالک دارند یا نه و مجبورشان می کردند که به درمانگاه بیایند. مسئولیت پزشک فقط درمان نیست؛ بلکه خودش می تواند در سطح جامعه به عنوان یک معلم، وزارتخانه و دانشگاه هرکاری بکند. بعد از بم هم به این کار خود ادامه دادید؟ بعد از یک سال و سه ماه وقتی از بم به تهران برگشتم، آقای دکتر ادبیان معاون سلامت به من گفت شما در شناسایی بیماری سالک خبره و باتجربه شده اید، افغانستان یک پزشک می خواهد که متخصص پوست باشد و به پزشک هایشان برای بیماری سالک آموزش بدهد. من بی درنگ پذیرفتم و عازم کابل شدم، مدتی در کابل و بعد هم در افغانستان بودم، وقتی از کابل به ایران برگشتم، یکی از دوستانم به من زنگ زد و گفت: «آفریقا متخصص پوست می خواهد. چون بیماری پوست به خاطر بیماری ایدز خیلی شایع هست شما آنجا می روید یا نه؟» باز هم طبق معمول خیلی سریع پذیرفتم و عازم کنیا شدم. چه سالی بود؟ در ٢٢بهمن سال ١٣٨۶ عازم اولین کشور آفریقایی شدم. ورود من به کنیا همانا و استمرار حضور ما در آفریقا همان. در ١٠کشور آفریقایی، هر سال دو تا سه ماه حضور داشتم. الان جزو برنامه های منظم و مدون من شده است. حتما باید دو ماه از سال در آفریقا باشم؛ وقتم را طوری تنظیم می کنم که ایام فروردین و اردیبهشت باشد. با امسال که رفتم، این ششمین عید نوروزی بود که من درکنار مردم آفریقا بودم. ................................................ حرکت سیاسی ممنوع! اگر حرکت سیاسی بکنید، زیرنظر هستید؟ در آن صورت کار بشردوستانه و انسان دوستانه ات صفر و محو می شود؛ مثلا یک فرد مسیحی یا مسلمان باشد و سوال کند، می توانی بیایی بحث کنی و بگویی آموزه های دینی ما این هست و... ولی با این کار ریجکت می شوی و نمی پذیرند. یادم هست جزیره لامو که رفته بودم از من خواستند که صحبت کنم؛ مردم هم نشسته بودند یکی یکی از من سوال می کردند. در مقابل سوالشان من آمدم توضیح دادم یکی به من گفت آیا شما در دین و کشورتان یا اصلا در فرهنگتان این کمک به مردم دیگر هست من آنجا توضیح دادم که اول از همه در دین ماست؛ این طور وقت ها تنها فرصت هایی است که می شود کار تبلیغی مستقیم کرد. به خود مردم توضیح می دادید؟ بله، آنجا توضیح دادم که دین ما این طور می گوید که باید به مردم محروم و مستضعف و نیازمند، خدمت بدهیم. بعد سوال کردند این را دقیقا از کجا گرفته اید، گفتم قرآن. بعد جزئی تر می پرسیدند. می گفتم پیشوای ما حضرت علی ابی طالب(ع) این را گفته است. بعد اگر بیشتر می خواستند بدانند می گفتم، حتی رهبر ما حضرت آیت ا... خامنه ای همیشه به ما توصیه می کند که شما پزشکان فقط در کشور خودتان نباشید و هر گوشه از دنیا احتیاج به کمک دارد، خودتان را به آنجا برسانید. درواقع هر فرصتی که پیش می آمد و اقتضا می کرد، شما تبلیغ می کردید؟ بله، ولی نباید اصلا بدون اینکه کسی سوال کند، تبلیغ کنی. برای من فرقی نمی کرد که یک مسلمان کنار من نشسته یا یک مسیحی. هیچ وقت هم سوال نمی کردم که شما مسلمان هستی یا مسیحی و این هم نتیجه خیلی خوبی برای من داشت. درواقع این احساس در ما وجود دارد اگر بدانم کسی شیعه هست ناخودآگاه ممکن هست من دقت بیشتری داشته باشم نمی خواستم این تمایز اتفاق بیفتد. بنابراین هیچ وقت سوال نمی کردم و همه هم می دانند که من مسلمان و شیعه هستم و از آن طرف می دانند که برای من نژاد، ملیت و مذهب هیچ تفاوتی ندارد و هرچه باشد، من خدمت می کنم. آقای دکتر شما فقط آفریقا رفته اید یا بقیه کشورها را هم سرزده اید ؟ من از سال گذشته تا امسال چهاربار عراق رفته ام؛ کربلا، حلبچه، العماره و یک بار هم اربیل عراق رفتم. آخرین سفر که العماره بود دو ماه پیش بود. ده روز آنجا بودیم و خیلی هم به ما سخت گذشت؛ چون دمای هوا حدود ۵٣درجه بود. افغانستان هم رفتم اما بیشتر به کشور آفریقا رفتم. من فکر می کنم به اندازه کافی در عراق و افغانستان نفوذ داریم و همکاران و دوستان و پزشکان رفت و آمدشان آسان است و جایی که حضور ما کم رنگ تر هست یا حضور نداریم در آفریقاست. به نظر شما چه فرصت هایی برای بخش های دولتی و بخش های مردم نهاد در آفریقا وجود دارد؟ شما الان شرق آفریقا که می روید، می بینید هندی ها چقدر پایگاه دارند. برعکس وقتی غرب می روی، می بینی لبنانی ها پایگاه های زیادی دارند. اشکال ما این است که هلال احمر، بسیج، جهاد پزشکی یا جاهای دیگر نباید اعضای خودشان را بسازند؛ بلکه این اعضا هستند که باید به عنوان عضو کنار هم قرار بگیرند و این تشکل را بسازند. به خاطر همین است که هندی ها شرق آفریقا را قبضه کرده اند؛ چرا که چون آدم ها خودشان بلند شدند و آمدند در کنیا نشستند و زحمت کشیدند و تلاش و کار کردند، نه اینکه یک ارگان آن ها را مجبور به این کار کرده باشد. حالا شده اند بزرگ ترین فروشگاه های اقتصادی در شرق آفریقا که در دست هندی هاست. چرا؟ چون یک فرد حقیقی و نه حقوقی، انگیزه داشته است و کاری را انجام داده است.
یکشنبه ، ۱۰آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شهرآرا]
[مشاهده در: www.shahrara.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]
صفحات پیشنهادی
انتقاد روزنامه جمهوری اسلامی از وضعیت نابسامان اداره کل دامپزشکی استان مرکزی
اکبری خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی در اراک در این روزنامه نوشت حدود 50 روز از دستگیری معاون و بیش از 20 روز از دستگیری مدیرکل دامپزشکی استان مرکزی می گذرد که علت آن تخلفات مکرر مسئولان این اداره در رابطه با شرکت درسا مرغ که مرغ های تاریخ گذشته و غیرقابل استفاده را مجددا بسته بنباهنر در همایش ملی پدافند غیرعامل: دست دشمن پیش از رسیدن به مرزها قطع خواهد شد/ هستهای و حقوق بشر بهانهای بر
باهنر در همایش ملی پدافند غیرعامل دست دشمن پیش از رسیدن به مرزها قطع خواهد شد هستهای و حقوق بشر بهانهای برای حذف جمهوری اسلامی استنائب رئیس مجلس گفت مسائل هستهای و حقوق بشر تنها یک بهانه برای دشمن است تا از طریق آن بتواند خواب آشفته خود را که حذف جمهوری اسلامی است محقق کندآغاز تدوین تاریخ شفاهی جمهوری اسلامی/گفتگوبا ۴ رئیس قوه کلید خورد
دهباشی به مهر خبر داد آغاز تدوین تاریخ شفاهی جمهوری اسلامی گفتگوبا ۴ رئیس قوه کلید خورد شناسهٔ خبر 2952870 - جمعه ۸ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰ ۲۳ فرهنگ > انقلاب و دفاع مقدس مدیر دفتر تاریخ شفاهی سازمان اسناد و کتابخانه ملی از آغاز فاز اجرایی طرح تدوین تاریخ شفاهی جمهوری اسلامی ایران بباهنر: دست دشمن پیش از رسیدن به مرزها قطع خواهد شد/ هستهای و حقوق بشر بهانهای برای حذف جمهوری اسلامی است
باهنر دست دشمن پیش از رسیدن به مرزها قطع خواهد شد هستهای و حقوق بشر بهانهای برای حذف جمهوری اسلامی است نائب رئیس مجلس گفت مسائل هستهای و حقوق بشر تنها یک بهانه برای دشمن است تا از طریق آن بتواند خواب آشفته خود را که حذف جمهوری اسلامی است محقق کند به گزارش نامه نیوز محمدردیدار ظریف با کری؛ نقض رسمی دستورالعمل رهبر انقلاب درباره ممنوعیت مذاکره با آمریکا/ گام دوم دولت برای تغییر جه
دولت یازدهم در گام به گام سیاست خارجی خود تلاش حداکثری و همه جانبه ای برای تغییر سمت و سوی دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را کلید زده است و دیدار رسمی با جان کری به بهانه موضوع سوریه علیرغم نهی رهبر انقلاب یک گام بنیادین و مهم دیگر در این راستا محسوب می شود و از سوی دیگر آمریکا نمقامات، مسؤولان و کارگزاران جمهوری اسلامی و اموال آنان جهت رسیدگی تعیین شد* مطلب ویژه
بررسی طرح رسیدگی به اموال مسوولان در مجمع تشخیص مصلحت نظام پایان یافت و افراد مشمول این قانون از این پس صورت دارایی های اموال غیر منقول و حقوق دارای ارزش مالی مطالبات و دیون سرمایه گذاری و اوراق بهادار موجودی حساب های مختلف در بانک ها و مؤسسات مالی اعتباری و هرگونه منبع درآمدیعطریانفر:چرا اینقدر برای جمهوری اسلامی دشمن تراشی می کنید؟/رنج نامه سیداحمد خمینی مطابق واقعیت ذهنی امام نبود/
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و رضا سراج تحلیلگر مسائل استراتژیک در مناظره ای با عنوان از تسخیر تا نفوذ با محور بررسی تلاش آمریکا برای نفوذ در شرایط پسابرجام به تحلیل خطر نفوذ در زمینه های مختلف پرداختند به گزارش پایگاه اطلاع رسانیانتخابات یکی از عناصر قدرت جمهوری اسلامی ایران در تعاملات بین المللی است
به گزارش شهرآراآنلاین علی رضا رشیدیان در نشست هم اندیشی اعضای شورای اسلامی استان با استاندار و معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری خراسان رضوی اظهار داشت تعامل شوراها و دستگاه های اجرایی استان یک ضرورت اجتناب ناپذیر است وی افزود استفاده از ظرفیت های مردمی و مشارکت دادن آنان درموگرینی: همه کشورهای اروپایی آماده تحکیم و گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران هستند
موگرینی همه کشورهای اروپایی آماده تحکیم و گسترش روابط با جمهوری اسلامی ایران هستند ظریف پس از دیدار عصر پنجشنبه خود با همتایان روسی و آمریکایی با موگرینی نیز جداگانه دیدار و گفت وگو کرد روز نو ظریف پس از دیدار عصر پنجشنبه خود با همتایان روسی و آمریکایی با موگرینی نیز جداگانهجمهوری اسلامی در مسائل منطقه صاحب رأی است
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت در شرایط کنونی جمهوری اسلامی در منطقه جزء بانفوذترین کشورها بوده و در مسائل مختلف صاحب رأی است از این رو کشورهای غربی برای حل بحران سوریه به جمهوری اسلامی محتاج هستند محمدصالح جوکار در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت با اشار-
گوناگون
پربازدیدترینها