واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: تخلف در صنایع غذایی و آنچه به عنوان اخلال در سلامت عمومی مطرح است باید از چند زاویه مورد بررسی قرار گیرد. نخستین زاویه، بررسی وضعیت اخلاق اجتماعی در جامعه است که متاسفانه در این مورد از وضعیت خوبی برخوردار نیستیم. شاهدیم که بسیاری از افراد به تبعات کاری که انجام می دهند وقوف ندارند و به همین دلیل می بینیم صاحب مرغداری که کشتار مرغ را بر عهده دارد، فردی که مسوول نگهداری کشتار است و حتی آن مسوول توزیع و حمل کشتار، هیچ کدام از اصول صحیح پیروی نمی کنند و متوجه نیستند که نادیده گرفتن الزامات چه عواقب سوئی برای تک تک مصرف کنندگان این محصولات دارد و شاید حتی یکی از این مصرف کنندگان، اعضای خانواده این افراد باشند. در سال های گذشته، مجوز تولید مواد غذایی عموما برای افرادی صادر می شد که تحصیلات و دانش مرتبط با تولید مواد غذایی داشتند اما امروز و با به کارگیری مسوولان فنی که مسوول نظارت بر کیفیت تولید مواد غذایی هستند، دیگر الزامی بر برخورداری سرمایه گذاران از تحصیلات مرتبط با تولید مواد غذایی وجود ندارد. هر کارخانه یک مسوول فنی دارد که متاسفانه این مسوول فنی هم کارمند آن صاحب سرمایه است و این مکانیزم مناسبی برای نظارت نیست چرا که مسوول فنی یک مرکز تولید مواد غذایی باید ناظر مقیم مستمر وابسته به تشکیلات جداگانه جدا از آن سرمایه گذار باشد. توجه داشته باشیم که یکی از مهم ترین اقدامات دولت ها، آگاه سازی مردم در این باره است که چه محصول غذایی، با چه کیفیت و از چه محلی خریداری کنند تا سالم بمانند. دولت موظف است مردم را به سمت توجه به استانداردها هدایت کند تا مردم هم یاد بگیرند در این باره مطالبه گر باشند و مطالبه آنها، تولید کننده را به الزام رعایت استانداردها مجبور کند. به نظر می رسد که تولید کنندگان هم از تاثیر مستقیم کیفیت و استاندارد بر سلامت مردم بی اطلاعند وگرنه چطور ممکن است یک تولید کننده از تاثیرات سوء تخلف در تولید محصولات خود مطلع باشد و همچنان بر تخلف خود اصرار داشته باشد؟ اگر واقعا تولید کننده ای سراغ داریم که با علم به تاثیر سوء تخلف خود بر سلامت مردم در اثر مصرف یک محصول غذایی غیر استاندارد، باز هم بر تخلف اصرار دارد باید بپذیریم که اخلاق در جامعه ما دچار اخلال شده است. من مایلم بگویم که تولید کنندگان ما لازم است در این باره آموزش ببینند و آگاه شوند که در کنار عواقب مالی، مسوولیت عواقب رخ داده را هم بر عهده دارند. چطور ممکن است یک تولید کننده مواد غذایی راضی شود که یک کودک سه یا چهار ساله بر اثر مصرف یکی از تولیدات او دچار مسمومیت شدید شده و فوت کند ؟ فکر می کنم آگاه سازی تولید کنندگان نسبت به عواقب ناشی از بی توجهی به استانداردهای تولید نیازمند سرمایه گذاری بیشتر از سوی دولت هاست و در این صورت شاهد خواهیم بود که تمام تخلفات و اخلال ها در مرحله تولید نگهداری و حتی توزیع کاهش می یابد. اما در این میان با یک مشکل جدی هم مواجه هستیم و آن تعدد بسیار بالای مراکز تولید مواد غذایی در کشور است. به نظر می رسد که سرمایه گذاری در صنعت غذا در مقایسه با سایر صنایع، منافع بیشتری فراهم می کند و این دلیلی است که سرمایه گذاران هم بیشتر به سمت این صنعت می روند و البته این افزایش برای سیستم نظارتی ما معضل ساز بوده چون سیستم نظارتی، تغییر و تحول همزمان با افزایش جمعیت و شهرنشینی نداشته و تعداد واحدهای نظارتی حتی کمتر هم شده است. اگر یک روز در یک خیابان دو اغذیه فروشی بود امروز در همان خیابان 100 اغذیه فروشی دایر شده اما آیا تعداد واحدهای نظارتی هم 100 برابر شده است؟ وقتی نظارت بر اساس استاندارد نباشد نمی توانیم خیلی مطمئن باشیم که تولید کننده هم خدا را ناظر و حاضر ببیند که نمی بیند و ناظر بشری هم ندارد و بنابراین، به جای سوسیس و کالباس استاندارد، از تولیدات زیرپله ای بدون آرم و استاندارد استفاده می کند در حالی که اگر نظارت کامل باشد، این فروشنده حس می کند که شاید یکی از همین مشتری ها، بازرس باشد و دیگر به خطا نمی رود. مشکل مهم ما کارخانه های بزرگ تولید مواد غذایی هستند. آنچه در تولید روغن ها و آب معدنی و استفاده از پالم در لبنیات خبرساز شد مربوط به کارگاه های زیرپله ای نبود بلکه توسط کارخانه های بزرگ اتفاق افتاد و نشان داد که متاسفانه کاهش اخلاق اجتماعی، ما را به هر کاری برای رسیدن به هدف مان وادار می کند. اگر فرد معتقد به اخلاق انسانی باشد که امروز هم اخلاق انسانی در تمام جهان یک اصل و پایه است، هرگز حاضر نمی شود برای رسیدن به طبقه دوم روی دوش دیگران سوار شود. قرار نیست هر تولید کننده واجد تمام صفات اخلاقی باشد اما جامعه غذای سالم می خواهد. ٭رییس سابق انستیتو تحقیقات غذایی کشور
یکشنبه ، ۱۰آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتماد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]