محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830784349
شاد شو اي مغز افسرده!
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شاد شو اي مغز افسرده! ترجمه : رضا كاظمي تحريك مغناطيسي مغز مي تواند باعث رهايي از افسردگي و حتي افزايش خلاقيت شود. اين روش ، كه تحريك مغناطيسي ترانس كرانيال (TMS)"ناميده مي شود، امروزه در روان پزشكي به عنوان ابزاري جديد و محتمل براي درمان افسردگي و ساير اختلالات روان پزشكي و عصي مطرح شده است . در سال 2008 تي . ام. اس توسط سازمان غذا و دارو آمريكا (FDA) براي درمان افسردگي تاييد شده است و در سال 2002 توسط وزارت بهداشت كانادا براي درمان ساير اختلالات مورد تاييد قرار گرفته است . در حال حاضر اين تكنيك آخرين و جديد ترين درمان براي افسردگي محسوب مي شود. با اين حال ، سوالات زيادي درباره كارايي و اثرات آن مطرح است . زماني كه روان پزشكي آمريكايي "مارك اس . جورج" در سال 1990 قدم به داخل آسانسور بيمارستان لندن گذاشت، هيچ فكر نمي كرد كه اين سواري كوتاه مسير پژوهشي اش را تغيير خواهد داد. شخصي كه در آسانسور در كنار او بود بدون هيچ دليل واضحي مي خنديد . وقتي كه جورج در مورد ابزار شادي اش پرسيد، مرد جواب داد كه دكتر يك كويل (پيچه) مغناطيسي روي سرش گذاشت و شست او به صورت ناگهاني و غير قابل كنترلي تكان خورد . حتي با وجود اين كه داستاني كه او شنيده بود تا حدي غير واقعي به نظر مي رسيد ، جورج كنجكاو شد . جورج با دكتري كه قشر حركتي واقع در جلوي سر مرد را تحريك كرده بود ، با اين اميد كه حركتي را با علامتي در ماهيچه وي ببيند ، تماس گرفت . جورج در مورد چيزي كه "آنتوني تي . باركر" از دانشگاه شفيلد انگلستان در اواسط دهه 1980 انجام داده بود مطالبي فرا گرفت . باركر 4 هزار آمپر را در كويل سيمي براي ايجاد ميدان مغناطيسي قوي جاري ساخت و سپس وسيله خود ساخته اش را در مجاورت سرش قرار داد . انگلشت شست اش را به صورت ناگهاني و غير ارادي تكان خورد . ميدان مغناطيسي قدرت كافي براي ارائه محرك به مغز از طريق جمجمه را داشت . جورج از دكتر باركر پرسيد كه آيا تا به حال سعي كرده است كه اين وسيله را بر روي نواحي قشر پيشاني قرار دهد . دكتر جواب داد نه و از اين متحير ماند كه چگونه كسي مي خواهد چنين كاري را انجام دهد . وقتي كه جورج به آزمايشگاه خودش در دانشگاه پزشكي كاروليناي جنوبي برگشت ، به دنبال جواب سوالش رفت . قلبش به او مي گفت كه اگر اين تكنيك كار كند ، شايد بتواند به بيماراني كه از افسردگي شديد رنج مي برند و در درمان به وسيله تمام داروهاي ضد افسردگي معمول شكست خورده اند كمك كند. جورج ميدان مغناطيسي قوي اش را بر روي قشر جلو پيشاني چپ (ناحيه از مغز كه در افراد مبتلا به افسردگي فعاليت آن كاهش يافته است) متمركز ساخت و مشاهده كرد كه خُلق دو بيمارش حداقل به مدت چند روز بهبود يافت . از آن زمان تا حالا علاقه به "تحريك مغناطيسي از طريق جمجمه (ترانس كرانيال)" رو به فزوني است . از آن زمان پزشكان فرونشاني و كنترل موفق تشنج هاي صرعي و حتي كاهش لرزش بيماران پاركينسوني را با اين تكنيك گزارش كرده اند . امروزه برخي از محققان همچنين اميدوار هستند كه خلاقيت خفته در نيمكره راست را بيدار كنند و هوشياري را در افراد معمولي افزايش دهند . برخي از محققان به خاطر تعداد كم آزمايش هاي كنترلشده ، مردد و مشكوك هستند ، حتي جورج در مورد ستودن اين تكنيك نوظهور به عنوان دواي تمام دردها اخطار مي دهد . او مي گويد :"هنوز مبهم است كه اين تكنيك در مغز چه كاري انجام مي دهد. هر چيزي كه قدرت شفا بخشي دارد مي تواند مضر هم باشد." اگر چه سازمان غذا و دارو آمريكا ، آن را براي كاربردهاي تشخيصي تاييد كرده است نه درماني .(تي . ام. اس در 8 اكتبر سال 2008 براي درمان افسردگي مورد تاييد FDA قرار گرفت . مترجم)
بهتر بودن نسبت به شوك اصول اساسي تي . ام . اس ساده است . يك نوع كويل سيمي نزديك سر قرار مي گيرد. جريان متناوب الكتريسيته از طريق كويل ميدان مغناطيسي با قدرت بالاي 2/5 تسلا(يك تسلا ، 20 هزار برابر قدرت ميدان مغناطيسي زمين است ) ايجاد مي كند. ميدان مغناطيسي بدون اين كه آسيبي به سر برساند از جمجمه مي گذرد و بر روي سينگنال هاي الكتريكي كه در بين سلول هاي عصبي در مغز ر و بدل مي شود اثر مي گذارد . پزشكان كويل را نزديك ناحيه اي از مغز كه علاقه مند هستند آن را تحريك كنند قرار مي دهند ، جريان متناوبي كه در طي يك دقيقه 100 بار خاموش و روشن مي شود، يك سري پالس هاي مغناطيسي را ايجاد مي كند كه به عنوان تحريك مكرر مغناطيسي ترانس كرانيال شناخته مي شود. اين روش (r TMS) اغلب در آزمايش هايي بر روي افراد مبتلا به افسردگي استفاده شده است . آر . تي . ام . اس به طور قابل ملاحظه اي مي تواند دو واكنش متفاوت ايجاد كند، يك فركانس آهسته (يك هرتز و كمتر) كه فعاليت عصبي را مسدود و ديگري فركانس بالا (بيش از يك هرتز) كه فعاليت عصبي را تحريك مي كند. تحريك (با فركانس بالا) آر. تي . ام. اس باعث رهايي از افسردگي مي شود كه احتمالا از طريق افزايش عصب رسانه هاي مهم از قبيل سروتونين مي تواند فعاليت در سلول هاي عصبي را به سطوح بهنجار برساند. ميدان مغناطيسي مزاياي متعددي نسبت به روش هاي درماني ديگر دارد . اين روش ، غر تهاجمي و بدون درد است و آزمودني ها به جز ضربه ملايمي كه در برخورد با سرشان توصيف موي كنند احساس ناخوشايند ديگري ندارند . سر دردهاي ملايم عارضه جانبي رايجي است ، كه به آساني از طريق داروهاي مسكن برطرف مي شود. دستگاه صداي بلندي دارد كه مي تواند ناراحت كننده باشد. تا به حال تعدادي از بيماران نيز نشنج داشته اند. با اين حال به نظر مي رسد عوارض جانبي تي . ام . اس نسبت به تكنيك هاي اوليه براي درمان افسردگي شديد كه به درمان دارويي پاسخ نمي دهند ـ الكتروشوك ـ بهتر قابل پذيرش است . در شوك الكتريكي بيمار بهيوش مي شود و شل كننده عضلاني تزريق مي شود و پالس هاي الكتريكي قوي از طريق الكترودها وارد مغز مي شود و باعث تشنج در مغز مي شود. طوفان غير قابل كنترل آتش نورون ها باعث رهايي از افسردگي براي مدت كوتاهي در 80 درصد از موارد مي شود كه دلگرم كننده است . بري از آنها همچنين تپش قلب ، كونفوزيون ، خطاهايي در حافظه را متعاقب شوك الكتريكي تجربه مي كنند. اثرات مثبت اين تكنيك سحرآميز است . در سال 1999 "ايهو كلاين" ، روان شناس ، بزرگ ترين مطالعه را در مورد اثر بخشي آر. تي . ام. اس در افسردگي تا به امروز هدايت كرد. كلاين 60 بيماري را كه به افسردگي عمده مبتلا بودند در 10 جلسه به مدت دو هفته در معرض آر. تي .ام . اس قرار داد . نيمي از آنها با تي . ام . اس واقعي و نيمي ديگر با تي . ام . اس ساختگي مواجه شدند (كويل به زاويه اي بر روي سر قرار مي گرفت كه بي اثر بود) . خلق آزمودني هايي كه در معرض تي. ام. اس واقعي گرفتند به صورت قابل توجهي بر روي مقياس افسردگي هميلتون كه براي سنجش افسردگي استفاده شده بود بهتر شد . اما هيچ تغييري در آزمودني كه تحت تي . ام . اس ساختگي قرار گرفتند مشاهده نشد اين تكنيك هنوز در مرحله آزمايشي قرار دارد . تالكنون آزمايش هاي كمي انجام شده است كه به صورت قابل توجهي آزمودني ها ، نواحي مغزي ، شكل كويل ، قدرت ميدان مغناطيسي ، فركانس در آنها متنوع بوده است ؛ اين امر باعث مي شود مقايسه كردن نتايج غير ممكن شود . اثرات مثبت ممكن است ناشي از تركيب همه متغيرها باشد . تحليلي كه بر روي آزمايش هاي افسردگي صورت گرفت ، چنين نتيجه گيري كرد كه هيچ شواهد قوي مبني بر سودمندي آن وجود ندارد . نقص ديگر آن اين است كه اثرات درماني آن به نظر مي رسد . براي چند روز يا هفته ادامه مي يابد . براي مثال "توماس اسكالپفر" ، روان پزشك دانشگاه بن آلمان توانست رفتار وسواسي در يك زمان بيمار را كاهش دهد. اين زن سال ها بود براي آن كه بتواند از چارچوب بگذرد ، بر خود لازم مي دانست كه يك سري تشريفات پيچيده را انجام دهذد اما بعد از يك جلسه او فورا توانست بدون هيچ ترديد و دودلي از يك اتاق به اتاق ديگر برود. متاسفانه اين بهبودي در رفتار وسواسي تنها بعد از يك هفته به حالت اول برگشت . با اين وجود، اين مدت زمان نشان مي دهد كه اثرات تي. ام.اس مي تواند بر روي سلول هاي عصبي مداخله كند. اين روش مي تواند به طريقي شبكه عصبي را براي مدت زماني تغيير دهد ."آرماند هاوسمن" از دانشگاه پزشكي اينسبورك اتريش صورت گرفت، نشان مي دهد كه تي.ام.اس آن دتسه است عوامل نوروني كه به رشد سلول ها كمك مي كنند را تحريك مي كند.
ديو در جزئيات اگر تي.ام.اس مي تواند رشد سلول هاي عصبي را افزايش دهد ، پس مي تواند به صورت بلقوه به افرادي كه از بيماري هاي دژنراتيو مغز از قبيل آْززايمر رنج مي بنرد كمك كند ، اگر چه اين فقط يك فرصيه است . همچنين تقويت شبكه هاي عصبي از طريق تي.ام.اس مي تواند شناخت و خلاقيت را افزايش دهد . اين احتمالات نيازمند مقداري تغيير در عقايد ما است و مي تواند باعث مي شود كه بخش كوچكي در تاريخ تي.ام.اس تاكنون كشف شود. اين فناوري به صورت گسترده به عنوان يك ابزار تشخيصي براي تحريك كردن مناطق خاصي از قشر مغز استفاده مي شود كه به نورولوژيست ها براي بررسي عملكرد آنها كمك مي كند. وقتي كه "آلوارو پاسكال لئونه" ، محقق مغز و دستيار مركز پزشكي در بوستون ، كويل دستگاه تي .ام .اس را بر روي مركز گفتار آزمودني هايش قرار داد ، آنها ناگهان نتوانستند حتي يك كلمه صحبت كنند. تي .ام .اس مركز تكلم چپ آنها را صامت كرد. "پيتر ايچهايمر" از دانشگاه رنبورگ آلمان رهايي مختصري را براي فردي كه از وزوز گوش رنج مي برد فراهم آورد. نيم ساعت بعد از درمان ، برخي از شركت كنندگان (آزمودني ها) كاهش قابل توجهي در صداي زمينه گزارش كردند كه براي تعداد كمي از اشخاص تا 6ماه ادامه يافت . كار ديگر ، بيشتر جنبه حاشيه اي دارد . جورج در توافقي با وزارت دفاع آمريكا سعي كرد با استفاده از تحريك مغناطيسي خلبانان جنگنده را هوشيار (گوش به زنگ) و با دقت نگه دارد . كلاه تي.ام.اس كه سربازان خسته را انرژي مي دهد و به جنگ برگرداند يك رويا خواهد بود. "مايك اي . پرسينگر" از دانشگاه لورنتاين انتاريو، كويل مغناطييسي را در درون يك كلاه كاسكت قرار داد ، او گفت كه از آزمودني هاي آزمايش را قادر ساخت كه حس كنند موجودي مافوق طبيعي هستند، برخي از آنها گزارش كردند كه فرشته نگهبان هستند. هنوز برخي از آنها بيان مي كنند كه با شيطان مواجه مي شوند . پرسينگر شك كرد كه تجارب روحاني چيزي بيشتر از ساخته مغز ما نيست .
دانشمند دروني شما اين عقيه كه تي. ام . اس مي تواند خلاقيت را افزايش دهد ، به همان اندازه كه ملموس و پذيرفتني است ، به همان اندازه نيز دست نيافتني است . "آْن اشنايدر" ، رئيس مركز ذهن كانبرا و سيدني ، يك "كلاه تفكر" را پيش بيني مي كند كه به افرادي كه از نظر روان شناختي سلام هستند كمك خواهد كرد افزايش غير قابل تصوري در هسياري بدست آورند. ايده اشنايدر برگرفته از "ساوانت"هاست. (احمق هاي نابغه) ـ افراد مبتلا به اوتيسم و معلولان شديد ديگري كه علي رغم ابتلا به بيماري شان ، مهارت هاي قابل ملاحظه اي را در حوزه هاي شناختي خاص از خود نشان مي دهند. بخري از آنها موسيقي دان هاي با استعداد ، نوابغ رياضي يا هنرمندان برجسته اي هستند. در اكثر ساوانت ها نيمكره چپ مغز كه مسئول تنظيم رفتار است به طور مزمني غير فعال است . اشنايدر معتقد است كه طرف راست مغز اين عدم فعاليت را با افزايش خود جبران مي كند و استعدادهاي نهفته را به جلو پيش مي برد. او معتقد است كه خاموش كردن موقتي نيمكره چپ مغز از طريق ميدان مغناطيسي ، مي تواند باعث شود كه خلاقيت محصور شده در نيمكره راست مغز آزاد شود و خود را نشان دهد . اشنايدر مي گويد :" من هميشه مي خواستم بدانم كه چه اتفاقي خواهد افتاد كه اگر ما بتوانيم بصورت ناگهاني جهان را بدون هيچ سانسوري مشاهده كنيم." او گزارش مي دهد كه فعاليت نميكره چپ را طي آزمايشي بر روي آزمودني ها به صورت موقتي كند كرده است و باعث شده كه تفكر آنها كمتر عقل گرا شود. رسانه هاي گروهي خبرهايي را درباره كار اشنايدر منتشر كردند و كاري كردند كه به نظر مي رسد دست يابي به چنين هدفي در مغز ما هم اكنون شدني است . اما دانشمندان به شماري از ايرادات مستحكم براي هر يافته اي كه نشان مي دهد مي توان مهارت هاي خلاقيت را بالا برد، اشاره مي كنند. تفكرات و ايده ها در مورد كاربرد خيالي تي.ام.اس بسيار زياد است . براي مثال، دانش آموزان مي توانند ناحيه اي از مغز را كه مسئول اضطراب است ، قبل از امتحان مسدود كنند و عملكردشان را بهبود بخشند.از لحاظ نظري هيچ بخشي از مغز از اثرات مغناطيسي محفوظ نخواهند ماند. اگر اين نظر درست باشد ، آيا تي.ام.اس مي تواند باعث شود كه مردم هميشه راست بگويند يا به يك حزب سياسي خاص راي دهند و يا حتي قاتل شوند؟ اگر چه اين سوء استفاده بالقوه از اين تكنيك ممكن فقط يك تهديد در آينده دور دست باشد. به هر حال بايد به اين جزئيات مهم اخلاقي هم توجه كرد. تحريك هدفمند تحريك متمركز و اختصاصي سلول هاي مغز با استفاده از تحريك مغناطيسي ترانس كرانيال . وقتي كه محققان كويل تي.ام.اس را در مجاورت جمجمه آزمودني ها قرار مي دهند، ميدان مغناطيسي بي خطر و بدون درد از پوست و استخوان عبور مي كند. و تغييرات سريع و نيرومندي را موجب مي شود. هر پالس مختصر (كوتاه) تنها يك ميلي ثانيه دوام مي يابد و شامل انرژي كمي است . بخاطر اينكه قدرت و توان ميدان مغناطيسي به سرعت كاهش مي يابد تنها مي تواند به چند سانتي متري قشر مغز نفود كند (بالا راست) ميدان مغناطيسي متمركز ، جريان الكتريكي در مجاورت سلول هاي عصبي ايجاد مي كند و بنابراين نواحي مغزي هدف را فعال مي كند(راست پايين) يك مزيت اصلي تي.ام.اس اين است كه به ارتباط الكتريكي مستقيم به بدن همانند آنچه كه در شوك الكتريكي انجام مي شود نياز ندارد
مكان نگاري تحريك "جارمو روهنون" كه هم اكنون در شركتي در فنلاند كار مي كند ، با استفاده از الكترود هاي الكتروآنسفالوگرافي فعاليت الكتريكي بعد از يك پالس تي.ام.اس را رديابي كرد و نشان داد كه چگوني تي.ام.اس در ابتدا متمركز و سپس منتشر مي گردد. شكل دياگرام سر يك شخص را نشان مي دهد ، به طوري كه از بالا ديده مي شود(بيني در جهت ساعت 12 است ). يك پالس مغناطيسي بر روي ناحيه حركتي دست چپ ارائه شده است. امواج الكتريكي مثبت (آبي) در اطراف سمت راست سر و پتانسيل هاي منفي (قرمز) در سمت چپ مغز جمع شده اند. بعد از 29 ميلي ثانيه الگوي فعاليت پيچيده مي شود. پي نوشتها * Transcranial Magnetic Stimulation رضا كاظمي عضو انجمن روان شناسي و انجمن علمي روان شناسي باليني ايران است . منبع : ساينتيفيك امريكن مايند (sciammind. com) منبع: ماهنامه دانشمند 565
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3463]
صفحات پیشنهادی
-
پزشکی و سلامت
پربازدیدترینها