تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):ای على! عقل چيزى است كه با آن بهشت و خشنودى خداوند رحمان به دست مى‏آيد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805732604




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خاطره محقق از تصادف قیصر امین پور و داوری جشنواره ای که ناتمام ماند/ آثار قیصر سرمشقی برای شاعران و نویسندگان است


واضح آرشیو وب فارسی:ایبنا: خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- قیصر امین پور دوم اردیبهشت ۱۳۳۸ در شهرستان شوشتر بخش گتوند (شهرستان امروزی) در استان خوزستان به دنیا آمد. دوره راهنمایی و متوسطه خود را دزفول گذراند و در سال ۱۳۵۷ در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد، ولی پس از مدتی از تحصیل این رشته انصراف داد. امین پور، در سال ۱۳۶۳ بار دیگر اما در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۱۳۷۶ از پایان نامه دکترای خود با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع کرد. این پایان نامه در سال ۱۳۸۳ و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد. دکتر امین پور در سال ۱۳۸۲ به عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد. وی در سال ۱۳۸۶ بر اثر بیماری کلیه و قلب دار فانی را وداع گفت. جواد محقق، شاعر و نویسنده در آیین بزرگداشت «قیصر امین پور» که در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد، در اثنای سخنرانی خود به خاطره ای درباره همکاری با قیصر در داوری آثار جشنواره مطبوعات اشاره کرد. وی با بیان این مطلب که این خاطره مربوط است به سال 1377 و داوری جشنواره مطبوعات، گفت: برای اولین بار بود که قرار شد داوران این جشنواره را خود نویسندگان مطبوعات بر اساس رای خود انتخاب کنند. مسئول برگزاری جشنواره عموزاده خلیلی بود و برای اولین بار این تصمیم گرفته شد تا نویسندگان مطبوعات خودشان داوران را معرفی کنند. این مسئله باعث می شد تا کمترین انتقاد به دخالت نگاه سیاسی در انتخاب داوران هم وجود نداشته باشد و شاهد حضور فعال تر اهالی رسانه باشیم. پس از رای گیری اهالی رسانه، قیصر امین پور، فریبا کلهر، شهرام شفیعی و بنده به عنوان چهار داور اصلی انتخاب شدیم. با توجه به تخصص بنده و آقای امین پور در حوزه شعر، قرار شعر ما داوری آثار رسیده در بخش شعر را برعهده بگیریم و خانم کلهر و آقای شفیعی هم بخش مربوط به داستان، اما این مسئله با مخالفت جدی عموزاده خلیلی رو به رو شد، چرا که وی معتقد بود این مسئله در اساس نامه نیامده است. با این حال وی قول داد که این مسئله را رسیدگی کند، اما پیگیری های او به نتیجه نرسید و قرار شد امضای هر چهار نفر ما پای همه آثار باشد. یعنی تمام آثار توسط هر چهار داور خوانده شود که این مسئله با توجه به زمان محدودی که داشتیم تا حدودی سخت بود و حتی می توانست کیفیت کار را نیز تحت شعاع خود قرار دهد. پس از این مسئله ما تصمیم گرفتیم با یک توافق نانوشته این تفکیک را لحاظ کنیم، قیصر گفت این تفکیک باشد، ولی مبنا را بر اعتماد بگذاریم. به این معنا که ما به اعتماد تخصص شفیعی و خانم کلهر در زیر برگه انتخاب افراد از سوی آن ها امضا می زنیم و بالعکس آن ها هم همین طور. این گونه شد که آثار شعر به ما رسید و آثار داستانی به دو داور دیگر که تخصص اصلی شان در این حوزه بود. پس از این توافق قرار شد که از هم جدا شویم و در تعطیلات این آثار داوری شود. این نشست مربوط به اواخر اسفند بود و ما می بایست در تعطیلات نوروز تمام آثار را داوری می کردیم. قیصر به شوخی گفت که تو تعطیلات متمرکزی خواهی داشت. از آن جا که هم تو و هم همسرت همدانی هستید، کل تعطیلات را به همدان می روید، اما من که خودم جنوبی هستم و همسرم شمالی است مجبوریم تعطیلات را به دو قسمت تقسیم کنیم تا به هر دو خانواده سر بزنیم. در نهایت تصمیم بر این شد که قیصر به شمال برود و روز ششم یا هفتم هر دو تهران باشیم و آثاری که دواری کردیم را جابه جا کنیم. با این تصمیم و قطعی کردن زمان آن از هم جدا شدیم و هر کدام به سمت منزل خود رفتیم. در حالی که آثار را نصف کرده بودیم و نصف آن ها با من بود و نصف دیگرش با قیصر امین پور. آن سال عید، سر من به دلیل مطالعه مستمر آثار بسیار شلوغ بود و هیچ خبری از جایی نداشتم. در شش روز اول، من نصف آثار را خواندم و داوری کردم و پس از این روز با منزل قیصر تماس گرفتم، اما کسی پاسخ گو نبود. تا آخر شب و فردا نیز چند بار دیگر تماس گرفتم و قیصر به تلفن پاسخ نمی داد و این مسئله موجب تعجب من شده بود، زیرا قیصر آدمی نبود که به حرفش عمل نکند. در این تعجب بودم که یکی از دوستان مشترک من و قیصر با من تماس گرفت و حال قیصر را از من پرسید. من هم با این تعجب خود را به او منتقل کردم و گفتم با قیصر قرار داشتم، اما او تلفن خود را جواب نمی دهد. وقتی صحبت به این بخش رسید، دوست مشترک به من گفت که قیصر نمی توانسته پاسخگوی تلفن باشد، چون در حال حاضر در وضعیت وخیم در بیمارستان است، او تصادف کرده و الان در بیمارستان است. وقتی این صحبت را شنیدم، بسیار شوکه شدم و نمی دانستم چه باید بگویم. قیصر به خیلی ها نزدیک بود و این مسئله می توانست باعث شوک خیلی ها شود. بلافاصله با پرسیدن نشانی بیمارستان برای ملاقات با قیصر راهی بیمارستان شدم. آن جا به من اطلاع دادند که در مسیر شمال و در حالی که هوا به شدت بارانی بود، تصادف کرد. البته او راننده نبود، بلکه در یک خوردو کرایه نشسته بود و به سمت شمال می رفت. قیصر در بیمارستانی بسیار شلوغ بود. دوستان او دورش جمع شده بودند و قیصر بر تخت بیمارستان؛ صحنه ای همین الان برایم زنده است و البته بسیار تلخ. در این شرایط به او نزدیک شدم و آن چه بیش از هر چیز دیگر برای من جلب توجه می کرد، نگرانی دوستان قیصر از یکسو و چشمان قیصر از سوی دیگر بود. چشمان قیصر که بسیار درشت و پرفروغ بود و با وجود درد بسیار که حاصل آن تصادف وحشتناک بود حیات در آن ها جریان داشت و مثل همیشه پرفروغ می درخشید. پس از این تصادف بود که قیصر همیشه با دردها و رنج های بسیاری همراه شد و مخصوصا دیالیزی شدن او ضربه بسیار زیاد جسمی و روحی به او وارد کرد. یکی از دلایل محبوبیت قیصر همین استمرار بر کارش و همچنین آثار همیشه درخشان او بود که حتی این دردهای شدید جسمی و روحی نیز نتوانست جلوی او را بگیرد و مانع از کارش شود. اما بهت دیگری که بسیار سنگین بود، خبر پرواز قیصر امین پور بود. او با وجود دردهای خود آن قدر به ما لبخند می زد و آن قدر حیات داشت که هیچ گاه فکر نمی کردیم او به این زودی از بین ما برود. قیصر زنده است و راه و نشان او را در آثار شاعران و نویسندگان این نسل به خوبی می بینیم. او به دلیل حضور پررنگی که در عرصه مطبوعات به ویژه سروش نوجوان داشت نسلی را تربیت کرد که امروز از ارکان شعر و داستان جوان کشور هستند. ضمن اینکه آثار او نیز سرمشقی شد برای شاعران و نویسندگان جوان تر، البته بدون اینکه قصد تقلید صرف را داشته باشند، آن فضا و آن نوآوری ها اکنون در شعر بسیاری از این شاعران دیده می شود و این ها همه تاکیدی است بر زنده بودن و زنده ماندن قیصر امین پور.


جمعه ، ۸آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایبنا]
[مشاهده در: www.ibna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن