واضح آرشیو وب فارسی:کاپ: سرخابی ها قرار است بزرگ ترین رقبای یکدیگر باشند. اما هر دو متعلق به یک نهاد دولتی هستند! به گزارش کاپ ، داستان سرخابی ها حتی قبل از شکل گیری تیم پرسپولیس و زمانی که دربی این دو در قالب دو تیم تاج و شاهین حساس ترین رقابت تهران بود هم دیداری پرهیجان و فریبنده بود. تصور عامه: نبرد سیاه و سپید هر دو باشگاه در سال های پس از شهریور 1320، زمان هجوم متفقین به ایران و تبعید رضا شاه و به سلطنت رسیدن محمدرضا پهلوی جوان متولد شدند. هر دو باشگاه فرزند عصر پوست انداختن جامعه سنتی با هجوم ارزش های غربی بودند. هر دو باشگاه هم قبل از تاسیس فدراسیون فوتبال ایران جان گرفتند. اما جایگاه دو باشگاه برای مردم متفاوت شد. در گذر ایام به نظر رسید با افسانه دیو و پری رو به رو هستیم، با افسانه ای که در آن شاهینی ها زمینی و متلعق به مردم کوچه و بازار بودند و تاجی ها خارجی و از آن بزرگان. به نظر رسید بازیکنان دو تیم جمع پذیر نبودند. به نظر رسید این دو باشگاه از دو جامعه جدا از هم، از دو سیاره دور از هم آمده اند. به نظر رسید با انتخاب هر یک به دنیای دیگری پرتاب می شویم. تاجی ها در راس هرم ورزش قرار داشتند و شاهینی ها به اینکه هیچ رئیس فدراسیونی شاهینی نبوده بالیدند. تدریجا قصه پر آب و تابی شکل گرفت و دهان به دهان گشت، قصه ای که در آن شاهین باشگاه فرهنگی بود و شاهینی ها را تحصیل کرده و روشنفکر می خواندند. عنوان «دکتر» در اشاره به عباس اکرامی ماندگار شد و همه با بهانه و بی بهانه خاطره ای از اکرامی ذکر کردند که او طی آن به درس و مشق بازیکنانش اشاره می کرد. گویی با یک فیلسوف و مرشد رو به رو بودیم تا یک باشگاه دار. در حالی که عنوان «تیمسار» در اشاره به خسروانی جنبه منفی داشت. آغاز دهه 1340، مقدمه تنش مسابقات باشگاهی تهران در تب و تاب رقابت سه باشگاه شاهین، تاج و دارایی بود. رویارویی شاهین و تاج، برای خیلی ها مقابله دو رویکرد و دو تفکر متفاوت بود، نبرد و مبارزه یک معلم دوست داشتنی (اکرامی) با یک نظامی زورگو (خسروانی) آن چه که در میدان فوتبال به خشونت گرایید. درگیری و کتک کاری از سوی مردان اخلاق! در گیری ها پرشمار بودند: دیدار شاهین با دیهیم، یکی از باشگاه های وابسته به تاج از دسته دوم در تیرماه 1340، سناریو جاافتاده درگیریها بود. تساوی یک یک نیمه اول پیش درآمد آتش نیمه دوم بود. دیهیم در ده دقیقه واپسین دیدار، دو گل وارد دروازه شاهین کرد و بازی به جنجال گرایید. مسعود برومند از شاهین با مشت و لگد به پرویز ابوطالب بازیکن دیهیم زد و بی اعتنا به کارت قرمز داور در زمین باقی ماند. تماشاگران به زمین ریختند و بازیکنان دو تیم به زد و خورد پرداختند. دامنه درگیری گسترش یافت و مسعود برومند و همایون بهزادی، بازیکنان شاهین به کلانتری برده شدند تا با وثیقه ای آزاد شوند. در 1344 طی دیدار شاهین و تاج این بار تاجی ها داور را به دلیل مردود شمردن گل دقیقه هشتاد و شش پرویز کوزه کنانی مورد حمله قرار دادند و همه چیز را رقم زدند. طی مسابقه شاهین و کیان در دی ماه 1344 تماشاگران طرفدار به داوود نصیری، داور دیدار، در مورد موقعیت آفساید حسین کلانی، چنان واکنش تند تماگران را برانگیخت که دارو مجبور شد بازی را قطع کند و به تماشاگرانی که بازیکنان را تحریک می کردند اخطار دهد. بازیکنان هنوز در زمین حضور داشتند که تهدیدنامه هیات فوتبال تهران مبنی بر تطعیل کردن مسابقات در صورت ادامه حرکات مشابه خوانده شد. اتحاد شاهین و تاج اما واقعه دیگری هم جریان داشت که از فضای پرتنش روی سکوها و دور میدان فاصله می گرفت، رخدادی که نقش تماشاگران و بازینان را به همان درگیری ها و جان کندن ها محدود می ساخت. در دوران ریاست فدراسیون می دانست به باشگاه شاهین پیشنهاد شد تا دو باشگاه شاهین و دارایی با تیم های خارجی که از طرف فدراسیون دعوت می شوند، بازی کنند. فدراسیون سرودی قصد داشت بدین ترتیب باشگاه تاج را به مدیریت پرویز خسروانی بایکوت کند. باشگاه شاهین این پیشنهاد را از سوی فدراسیون سرودی نپذیرفت، ولی مکری در دوران فدراسیون سرهنگ مصطفوی هم پیشنهاد فدراسیون را مبتنی بر دعوت تیم خارجی و انجام دیدار با دو باشگاه شاهین و تاج پذیرفت. این امر موجب شد مدیریت و باشگاه دارایی، کینه باشگاه شاهین را به دل بگیرند که سرآغاز مشکلات دیگری برای باشگاه شاهین بود. دو سال بعد سرودی بار دیگر عنوان رئیس فدراسیون را گرفت و شاهین در آن دوران منحل شد. اما برخلاف آنچه به نظر می رسید، دو باشگاه شاهین و تاج در مورد دعوت مشترک و پذیرایی از باشگاه های خارجی که منبع کسب درآمد هر دو باشگاه بود، تفاهم کامل داشتند. هر مشتی نمونه خروار می شد. باشگاه مادوریرا برزیل در اردیبهشت ماه 1340 به تهران آمد، شاهین را سه بر یک و تاج را یک بر صفر شکست داد. اسپارتاک ایروان در آبان همان سال با شاهین به تساوی سه سه رسید و تاج را یک بر صفر مغلوب ساخت. اسپارتاک چک اسلواکی در بهمن ماه 1343 شاهین را با 5 گل مغلوب کرد و تاج را با سه گل. باشگاه آاک سوئد در آبان ماه 1343 تیم مختلط شاهین و تاج را چهار بر سه پشت سر گذاشت. واشاش مجارستان در آذر همان سال ابتدا شاهین و سپس تاج را دو بر یک مغلوب کرد و سپس تیم مختلط آنها را چهار بر دو شکست داد. اعتصاب دو تیم علیه فدراسیون! دامنه دعوت تیم های خارجی توسط دو باشگاه شاهین و تاج به حدی گسترش یافت که به درگیری هر دو باشگاه با فدراسیون فوتبال در زمستان 1343 انجامید. دو باشگاه ظاهرا دشمن در دی ماه مشترکا در اعتراض به فدراسیون دست به اعتصاب زدند و حاضر نشدند در مسابقات قهرمانی باشگاه های تهران برابر حریفان خود، آرارات و کیان به میدان روند. اعلامیه مشترک بعدی شاهین و تاج خاطرنشان کردزمینه های مالی کینه ظاهری دو باشگاه را برداشته و آنها برخلاف تصور تماشاگران خشمگین روی سکوها حداقل در وجه مالی مسیر واحدی را طی کنند. در بخشی از این اطلاعیه که به امضای مسعود برومند نماینده باشگاه شاهین و محمد بیاتی نماینده باشگاه تاج را پای خود داشت، آمده بود: «... در این هنگام که مسابقات واشاش و ترنشن با آن همه ناروایی ها و ناملایمات که از طرف مسئولان فدراسیون فوتبال کشور برای سازمان تاج و شاهین فراهم آمده بوئد پایان یافت، اگرچه روش فدراسیون پیوسته مرود انتقاد این دو باشگاه بوده و... زیان های بسیاری به سازمان مشترک تاج و شاهین وارد می ساخت، ولی ضمن آنکه هرگز نحوه انتخابات و رفتار مسئولان فدراسیون فوتبال از لحاظ بی طرفی مورد تایید این سازمان نبوده و در ضمن موقعی که قرار گرفته، باشگاه های تاج و شاهین به خاطر رضامندی شاهنشاه آریامهر و عشق به حفظ حیثیت ملی و احترام به مقررات ورزشی کلیه افراد خود را در اختیار فدراسیون قرار داده است...» ( ادامه دارد)
پنجشنبه ، ۷آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کاپ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]