تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
خرید سوسیس پرکن اصل با گارانتی
تشخیص دیسک و صفحه اصلی از تقلبی (6 راه ساده)
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
ده راهنمایی برای نوازندگان مبتدی یوکللی
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1806742753
![نمایش مجدد: امروز اسرای اهل بیت(ع) به زندان کوفه رفتند refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
امروز اسرای اهل بیت(ع) به زندان کوفه رفتند
واضح آرشیو وب فارسی:کشکوآنلاین: روز سیزدهم محرم الحرام سال ۶۱ ه. ق یعنی سه روز پس از شهادت امام حسین (ع) و یارانشان در کربلا پس از آن که اسرا و سرهای مقدس آنها به کوفه برگردانده شد، ابن زیاد دستور داد سر مطهر امام را در برابرش قرار دهند و زنان و کودکان آن حضرت را هم به همراه امام سجاد (ع) در حالیکه اسیر هستند نزد او بخوانند. حضرت زینب(س) در حالی که که مندرس ترین لباس خود را به تن داشت به صورت ناشناس وارد مجلس ابن زیاد شد و در گوشه ای از قصر نشست و زنان او را احاطه کردند. ابن زیاد پرسید: «این کیست که در آنجا با گروهی از زنان نشست؟» زینب(س) پاسخ نداد. عبیدالله برای بار دوم و سوم سخن خود را تکرار کرد . یکى از آن زنان جواب داد: «این زن زینب دختر فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص) است.» ابن زیاد رو به زینب(س) کرده، گفت: «خدای را سپاس که شما را رسوا کرد و کشت و در آن چه که گفته بودید دروغ تان را آشکار ساخت؟» زینب(س) فرمود: «سپاس خداوندى را که ما را به وسیله پیغمبرش محمد(ص) گرامى داشت و ما را از پلیدی ها پاک کرد، فاسق است که رسوا می شود و نابکار است که دروغ می گوید و الحمدللَّه این شخص ما نیستیم، بلکه دیگری است.» عبیدالله گفت: «کار خدا را با برادرت و اهل بیت(ع) خود چگونه دیدی؟» زینب(س) فرمود: «من چیزی جز نیکی و شایستگی از جانب خداوند ندیدم. اینان گروهی بودند که خداوند شهادت را برایشان مقدر کرده بود و به سوی جایگاه ابدی خود شتافته و در آن آرمیده اند و خداوند و روز قیامت میان تو و آنان داوری خواهد کرد.» پسر زیاد از این سخنان به خشم آمد و گویی تصمیم بر قتل زینب(س) گرفته بود، عمرو بن حریث به عبیدالله گفت: «او زن است و زن را بر سخنانش ملامت نکنند.» پس ابن زیاد خطاب به زینب(س) گفت: «خداوند قلب مرا به کشتن حسین(ع) و خاندانش تسلّی داد.» زینب(س) از این سخن پسر زیاد به شدت دلش شکست و گریست، سپس فرمود: «به جان خودم سوگند که سرورم را کشتی و خاندانم را هلاک کردى و شاخه عمر مرا قطع کردی و ریشه مرا از جا در آوردی؛ پس اگر تسلی خاطر تو در این بوده است، پس به تسلای دلت رسیده ای.» ابن زیاد گفت: «این زن سخن به سجع و قافیه می گوید به جان خودم سوگند که پدرش نیز سخن به سجع می گفت و شاعری ماهر بود.» زینب(س) فرمود: «زن را با سجع و قافیه سخن گفتن چکار؟ همانا مرا با سجع سخن گفتن کارى نیست، آن چه بر زبانم جاری شد، سوز سینه ام بود. *گفت وگوی امام سجاد(ع) و ابن زیاد عبیدالله رو به امام سجّاد(ع) کرد و گفت: «تو کیستى؟» فرمود: «من على بن الحسین(ع) هستم.» ابن زیاد گفت: «مگر خدا علی بن الحسین(ع) را نکشت؟» امام(ع) فرمود: «برادرى داشتم که نامش على بود و مردم او را کشتند.» عبیدالله گفت: «بلکه خدا او را کشت.» امام(ع) فرمود: «الله یتوفی الأنفس حین موتها؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند». عبیدالله خشمگین شد و فریاد زد: «در پاسخ به من چنین با جسارت سخن می گویی؟ او را ببرید و گردن بزنید.» زینب(س) چون چنین شنید امام(ع) را در آغوش کشید و فرمود: «ای پسر زیاد هر چه از خون ما ریختی تو را بس است به خدا از او جدا نخواهم شد، اگر قصد کشتن او را داری مرا نیز با او بکش.» ابن زیاد به آن دو نگاهی کرد و گفت: «عجبا للرحم؛ علاقه به خویشاوند چه شگفت انگیز است به خدا قسم من این زن را چنین می بینم که دوست دارد من او را با این جوان بکشم؟ او را واگذارید که همان بیمارى که دارد او را بس است؟» امام(ع) رو به عمه شان فرمود و گفتند: «ای عمه بگذار تا من صحبت کنم آن گاه روی به ابن زیاد کرد و فرمود: «مرا از مرگ می ترسانی، مگر نمی دانی که کشته شدن عادت ماست و شهادت در راه خدا برای ما گرامی است.» پس از پایان این مجلس ابن زیاد دستور داد امام(ع) و اهل بیت(ع) را در گوشه ای از کاخ دارالاماره و به نقلی دیگر به خانه ای که جنب مسجد اعظم کوفه بود، انتقال دادند و سپس نامه ای به یزید بن معاویه نوشت و شهادت امام حسین(ع) و یارانش را به اطلاع او رساند. *قیام عبدالله بن عفیف ازدی سپس عبیدالله بن زیاد از بیم تأثیر سخنان اهل بیت(ع) و جلوگیری از وقوع شورش احتمالی کوفیان، دستور داد تا مردم را در مسجد اعظمِ کوفه جمع کنند آن گاه بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی به ایراد سخن پرداخت و گفت: «سپاس خدای را که حق را آشکار و امیرالمؤمنین یزید و پیروان او را یاری کرد و دروغگو وپسر دروغگو حسین بن علی(ع) و شیعیانش را کشت.» در این هنگام عبدالله بن عفیف ازدی از جای برخاست و گفت: «ای دشمن خدا همانا دروغگو تویی و پدرت و آن کس که تو و پدرت را بر این سمت گمارد. ای پسر مرجانه فرزندان پیامبران(ص) را می کشی و بر بالای منبر سخن راستگویان را می گویی؟» ابن زیاد از این سخن به خشم آمد و گفت: «گوینده این سخن کیست؟» عبدالله گفت: «ای دشمن خدا من بودم؛ خاندان پاکی را که خداوند هر پلیدی را از آنان دور ساخته می کشی و گمان داری که مسلمانی؟ از این طغیانگر نفرین شده فرزند نفرین شده که پیامبر(ص) با زبان خود او را لعن کرد انتقام نمی گیرند؟» ابن زیاد به مأمورانش دستور داد تا او را دستگیر کنند پس مأموران به سویش هجوم بردند و او را گرفتند عبدالله شعار استمدادخواهی قبیله اَزْد را فریاد زد و گفت: «یا مبرور؛ اى آمُرزیده.» در پی این شعار مردم قبیله اش به پا خاستند و او را از دست مأموران نجات دادند و به خانه بردند. ابن زیاد نیز به قصر برگشت و عمرو بن حجاج زبیدی و محمد بن اشعث و شبث بن ربعی و گروهی از یارانش را فرا خواند و به آنها دستور داد «بروید این کور ازد را که خدا قلبش را مانند چشمش کور کرده بیاورید.» ازدیان با خبر شدند، پس با قبایل یمنی ساکن کوفه متحد شدند تا از عبدالله دفاع کنند. ابن زیاد هم قبایل را جمع کرد و به کمک محمد بن اشعث فرستاد جنگ سختی در گرفت و عده بسیاری کشته شدند. سرانجام مأموران عبیدالله موفق شدند خود را به در خانه عبدالله برسانند، پس درب خانه را شکستند و وارد خانه شدند. دختر عبدالله فریاد زد: «پدر دشمن وارد شد» عبدالله گفت: «ناراحت نباش برو شمشیرم را بیاور.» عبدالله بن عفیف در حالی که رجز می خواند: «انا بن ذی الفضل عفیف الظاهر عفیف شیخی و ابن امعامر کم وارع من جمعکم و حاسر و بطل جدّلته مفادر من پسر مرد با فضیلت و پاکم نام پدرم عفیف و زاده امعامر است. از گروه شما چه بسیار از مردان جنگاور دلاور با زره و بیزره را به خاک افکندم.» به دفاع پرداخت. دخترش فریاد زد: «ای پدر کاش مردی بودم و با این فاجران و قاتلان عترت پاک پیامبر(ص) می جنگیدم.» عبدالله می جنگید و دخترش جهت حمله دشمن را به او اطلاع می داد. تا این که دشمنان، عبدالله را محاصره کردند و از هر سو بر او حمله بردند سرانجام توانستند او را به اسارت در آورده نزد عبیدالله بن زیاد ببرند. ابن زیاد با دیدن ابن عفیف به او گفت: «سپاس خدای را که تو را خوار کرد.» عبدالله گفت: «ای دشمن خدا، خدا به چه چیز مرا خوار کرد؟ و الله لو فرج لی عن بصری ضاق علیکم موردی و مصدری به خدا قسم اگر چشمم بینا بود عرصه را بر شما تنگ می کردم و راه نفوذ را بر شما می بستم.» عبیدالله گفت: «ای دشمن خدا نظرت درباره عثمان بن عفان چیست؟» عبدالله گفت: «ای بنده بنی علاج، ای پسر مرجانه، تو را با عثمان چکار؟ بد بود یا خوب، خدا ولی مخلوقات خویش است و بین آنان و عثمان به حق و عدالت قضاوت خواهد کرد تو درباره خودت و پدرت و یزید و پدرش بپرس.» عبیدالله گفت: «از تو دیگر چیزی نمی پرسم تا طعم مرگ را به تو بچشانم.» عبدالله گفت: «خدا را شکر پیش از آن که تو متولد شوی از خداوند خواسته بودم که به دست ملعون ترین و مغضوب ترین بندگانش کشته شوم زمانی که چشمانم را از دست دادم از تحقق این آرزو ناامید شده بودم؛ ولی اکنون می بینم دعایم مستجاب شده و پس از ناامیدی شهادت نصیبم شده است.» پس از این گفتگو مأموران ابن زیاد به دستور او عبدالله بن عفیف را گردن زدند و در سبخه کوفه به دار آویختند. پس از مجلس سوم ابن زیاد، اهل بیت (ع) را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه کردند. بنابراین نخستین اعتراض آشکار نسبت به جنایت عبیدالله از سوی یکی از شیعیان کوفه به نام عبدالله بن عفیف صورت گرفت. پی نوشت: – تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابوری -شیخ مفید؛ الارشاد -الطبری -الخوارزمی
سه شنبه ، ۵آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کشکوآنلاین]
[مشاهده در: www.koshkoonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]
صفحات پیشنهادی
قدم به قدم با کاروان کربلا/سیزدهم محرم اسرای اهل بیت (ع) به زندان کوفه رفتند/گفتوگوی حضرت زینب (س) و ابن زیاد
قدم به قدم با کاروان کربلا سیزدهم محرماسرای اهل بیت ع به زندان کوفه رفتند گفتوگوی حضرت زینب س و ابن زیادابن زیاد از حضرت زینب س پرسید که کار خدا را با برادرت و اهل بیت ع چگونه دیدی زینب س پاسخ داد من چیزی جز نیکی و شایستگی از جانب خدا ندیدم اینها گروهی بودند که خداآشنایی فرزندان با فرهنگ و ادبیات رفتاری اهل بیت پدافند در جنگ نرم موجود است
سردار رضایی با بیان لزوم دشمن شناسی در جامعه امروزی یاداور شد بزرگترین دشمن کشور در امروز مصرف گرایی است به گزارش گلپانا سردار قاسم رضایی گفت آشنایی فرزندان با فرهنگ و ادبیات رفتاری اهل بیت پدافند در این جنگ نرم برای مواجهه با فرهنگ تزریق شده غربی است سردار رضایی در همایش نهضتاهل بیت امام حسین(ع) زندانی شدند/وقتی مادر و برادر ابن زیاد هم او را سرزنش کردند/ وقایع سیزدهم محرم
اهل بیت امام حسین ع زندانی شدند وقتی مادر و برادر ابن زیاد هم او را سرزنش کردند وقایع سیزدهم محرم فرهنگ > دین و اندیشه - سخنرانی های آتشین فضا را به نفع کاروان اسیران کربلا تغییر داده صدای اعتراض ها بلند شده و ابن زیاد خشمگین بود قدم به قدم با تاریخ واقعه کربلاپیر غلام اهلبیت (ع) در گفتوگو با فارس: تأثیرگذاری امروز انقلاب به برکت گریه بر امام حسین (ع) است
پیر غلام اهلبیت ع در گفتوگو با فارس تأثیرگذاری امروز انقلاب به برکت گریه بر امام حسین ع استپیر غلام اهلبیت ع با بیان اینکه اتصال به دستگاه امام حسین ع انسان را به اوج بندگی میرساند گفت تأثیرگذاری امروز انقلاب به برکت گریه بر امام حسین ع است سیدحسین اسفندیاری امرومراسم تاسوعای حسینی در سومین حرم اهل بیت(ع)
حرکت گروه های عزادار به سمت حرم مطهر احمد ابن موسی ع عزاداری تاسوعا در صحن حرم مطهر احمد ابن موسی ع سر دادن شعار مرگ بر انگلیس و مرگ بر آمریکا در مراسم تاسوعا در شیراز مردم عزادار در سوگ علمدار کربلا بر سر خود می زنند عزاداری تاسوعا در شبستان امام خمینی حرم مطهر احمد ابن موسی عشهر کریمه اهل بیت(ع) در سوگ عاشورای حسینی
شنبه ۲ آبان ۱۳۹۴ - ۱۲ ۵۱ شهر مقدس قم در سالروز عاشورای حسینی در عزای سالار شهیدان ع حضرت اباعبدالله الحسین ع و یاران باوفایش یکپارچه غرق در سوگ و ماتم است به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم عزاداران حسینی در قالب دستههای مختلف عزاداری از نقاط مختلف شهر قم بهسوگواری عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت درعاشورای حسینی
شهرکرد خبرگزاری صدا و سیما اجتماعی-گزارش تصویری مراسم عزاداری عاشورای حسینی از صبح امروز با شرکت خیل عظیم عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت و عزاداران حضرت اباعبدالله الحسین ع در چهارمحال و بختیاری آغاز شد مراسم عزاداری سرور و سالاربا حضور بیش از هزار و 400هیات مذهبی 114 گروه تعزیسومین حرم اهل بیت (ع) در سوگ و ماتم عاشورای حسینی
شیراز خبرگزاری صدا و سیما مذهبی تصویر دارد همزمان با عاشورای حسینی سومین حرم اهلبیت ع و استان فارس غرق در عزا و ماتم است به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مردم مومن و خدا جوی شیراز و شهرهای مختلف استان فارس در روز عاشورا در حرم مطهر حضرت احمد بن موسی شاهچراغ ع گرد هم آمسومین حرم اهل بیت(ع) در عاشورای حسینی به سوگ نشست
به گزارش خبرنگار ایرنا مردم عزادار و عاشق حسینی در روز عاشورا در سومین حرم اهل بیت ع در حرم مطهر حضرت احمدبن موسی شاهچراغ ع گرد هم آمدند و در سوگ شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین ع و یاران باوفای ایشان به عزاداری پرداختند از نخستین ساعات روز عاشورا خیابان های منتهیجلوه های زیبای ارادت به اهل بیت همزمان باسراسر کشور/عزاداری مردم لالی در عاشورای حسینی+گزارش تصویری
لالی نیوز هیئات مذهبی و مردم عزادارشهرستان لالی ظهر امروز شور و شعور حسینی را در هم آمیختند و ضمن برپایی عزاداری عاشورای حسینی با حضور در مساجد شهر نماز باشکوه ظهر عاشورا را به یاد آخرین نماز سید و سالار شهیدان اقامه کردند به گزارش لالی نیوز با حضور گسترده مردم مراسم عزداری عاش-
گوناگون
پربازدیدترینها