واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: کاسبین طرح تحول نظام سلامت ایلنا: عدهای را که میتوان نام آنها را "کاسبین طرح تحول نظام سلامت" نامید مردم و سلامت مردم را سپر انسانی کردند و برای کاسبی خودشان و فقط جیب خودشان را پر کردند.
پس از پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری از ابتدا تا انتهای فرآیند انتخاب وزرای دولت یازدهم تنها گزینه ای که برای تصدی وزارت بهداشت مطرح شده قاضی زاده هاشمی بود که تا قبل از دولت یازدهم نه هیچ سابقه مدیریتی در سطح کلان و میانی کشور و نه از سابقه فعالیت سیاسی خاصی برخوردار بود و آنطور که خودش پس از اخذ رای اعتماد در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم اعلام کرد علت آشنائی رئیس جمهور با ایشان، درمان چشم رئیس جمهور و وابستگان سببی و نسبی رئیس جمهور توسط قاضی زاده هاشمی بوده است کاری که قاضی زاده هاشمی برای خیلی از سیاسیون انجام داده و می دهد و با انتشار وسیع خبر اعمال جراحی با مریض آنها سلفی می گیرد. قاضی زاده هاشمی که دارای نسبت فامیلی با یکی از سران جبهه پایداری بود و بعدها در وزارتخانه خود نیز مشاغل و مناصب کلیدی را به اعضای این جبهه سپرد و هلوی احمدی نژاد را رئیس دانشگاه علوم پزشکی شیراز نمود به برکت تلاشهای جبهه پایداری و اصول گرایان رای اعتماد بالائی کسب کرد. و اما قاضی زاده هاشمی که در عرصه مدیریتی و سیاسی فاقد سابقه قابل توجهی بود، در طول دولت های نهم و دهم به برکت تسهیلات دریافتی از وزاری اصول گرا و پایداری و بویژه وامهای مربوط به بنگاههای زود بازده جهرمی در عرصه اقتصادی به مدارج بالائی رسیده بود به نحوی که برای کسب عنوان محصولی دولت یازدهم با برخی وزرای نفتی و صنعتی رقابت می کند. یکی از معضلات اساسی کشور که بلحاظ مقیاس وسیع حجم دولت و بخش عمومی و عدم شفافیت و محاسبه پذیری امور و فقدان نظام های نظارتی و کنترلی مستقل، اثرات فاجعه باری بجای می گذارد؛ چند شغله بودن مقامات و مسئولین است بدین معنا که بسیاری از مقامات و مسئولین در کنار چندین شغل و منصب دولتی که دارند چند کار تجاری و سرمایه گذاری خصوصی دیگر نیز دارند و این تعلق خاطر به کار خصوصی بر تصمیمات دولتی آنها سایه می اندازد. این معضل در وزارت بهداشت دو چندان می شود چرا که برخلاف سایر وزارتخانه های کشور، امور مربوط به آموزش پزشکی در وزارت علوم تحقیقات و فناوری نیست و مسائل مربوط به آموزش پزشکی بر خلاف تمام دنیا مستقیما زیر نظر وزارت بهداشت قرار دارد و این یعنی علم در ایران دوشقه شده است و در نتیجه مقامات و مسئولین وزارت بهداشت علاوه بر مشاغل چندگانه دولتی و خصوصی، منویات خود را در آموزش عالی پزشکی نیز پیاده می کنند و حتی در برنامه ریزی های آموزشی مداخله نموده و مطالعات علمی و پژوهشی دانشگاههای علوم پزشکی را نیز با مقاصد و نیات خود تنظیم می کنند و تطبیق می دهند و نتیجه این می شود که وقتی طرحی مثل تحول نظام سلامت مطرح می شود هیچ مخالفت جدی از سوی مراجع علمی و پژوهشی مرتبط با حوزه آموزش پزشکی صورت نمی گیرد و یا اگر در دولت قبل طرح نظام ارجاع و پزشک خانواده در دو استان فارس و مازندران که بموجب قانون از 20سال پیش تاکنون بایستی اجرا می شد، پایلوت می شود و در دولت یازدهم تعطیل می شود، هیچ مرجع علمی دانشگاهی از حوزه آموزش پزشکی متعرض این موضوع نمی شود. دولت یازدهم متفاوت با دولت ها ی قبلی از ابتدا به موضوع سلامت توجه کرد و با کمک مجلس اعتبارات زیادی به حوزه سلامت پمپاژ شد و تمامی صاحبنظران مستقل و غیر ذینفع به این عقیده بودند که بایستی خلاء های اساسی نظام سلامت مثل بحث بهداشت و پیشگیری نظام ارجاع و پزشک خانواده و ایجاد دسترسی عادلانه برای روستائیان عشایر و کشاورزان و حاشیه نشینان شهری و بطور کلی مناطق محروم در اولویت تزریق منابع قرار گیرند و لیکن با توجه به چند شغله بودن و ماهیت دوگانه (دولتی _ خصوصی) مقامات و مسئولین وزارت بهداشت آنچه که در اولویت قرار گرفت افزایش تعرفه های درمانی و تشخیص و افزایش قیمت دارو و تجهیزات و لوازم مصرفی بود و بجای اینکه منابع و اعتبارات قابل توجه اختصاصی دولت صرف نظام ارجاع و پزشک خانواده و بهداشت و پیشگیری و رسیدگی به مناطق محروم شود در قالب افزایش تعرفه ها و قیمت ها فقط و فقط نصیب ارائه دهندگان خدمت شد. در حالی که ارائه دهندگان خدمت درمانی علاوه بر پزشکان شامل پرستاران، بهیاران و ... هم می شود ولی در طرح تحول بی عدالتی نظام پرداختها بین پرستار و پزشک عمیق تر و شدید تر شد. در حوزه دارو و تجهیزات و لوازم مصرفی نیز با ترویج و حمایت از برند ها و مارکهای خارجی عملا اعتبارات و بودجه های دولتی تخصیصی فقط به جیب خارجی ها و دلالان آنها سرازیر شد. در واقع عدهای را که میتوان نام آنها را "کاسبین طرح تحول نظام سلامت" نامید مردم و سلامت مردم را سپر انسانی کردند و برای کاسبی خودشان و فقط جیب خودشان را پر کردند. طرح تحول نظام سلامت آنطور که وزارت بهداشت اجرا کرد و بر ادامه آن پایداری می کند عبارتست از افزایش اعتبارات اختصاصی دولت به بخش سلامت و افزایش مالیات بر ارزش افزوده ( که در نهایت از جیب مصرف کننده نهائی یعنی مردم گرفته می شود) و تحمیل هزینه به سازمانهای بیمه گر بویژه سازمان بیمه سلامت و سازمان تامین اجتماعی که آن هم بطور غیر مستقیم از جیب مردم است ولی در طی دو سال گذشته همواره شعاری که وزارت بهداشت بر آن پایداری می کند این است که پرداخت از جیب مردم (out of pocket) را کاهش داده ایم این در حالی است که مالیات بر ارزش افزوده و حق بیمه های بیمه سلامت و تامین اجتماعی را مردم می پردازند و باز هم پرداخت از جیب است با این تفاوت که منابع ناشی از بودجه دولت و افزایش مالیات و افزایش پرداختی سازمانهای بیمه گر به سوی جیب پزشکان و بیمارستانها و مراکز داروئی و تشخیصی .خصوصی سرازیر می شود. جبهه سیاسی که پشت وزیر بهداشت پنهان شده است طی دو سال اخیر آنچنان توقعات و انتظارات جامعه پزشکی را بالا برده که حتی وزیر بهداشت به دنبال مصونیت قضائی برای پزشکان است این در حالی است که مقامات ، روحانیون و خبرنگاران مشمول حبس و حصر هستند و بنا بر اقتضاء و ملاحضاتی دارای دادگاههای ویژه و خاص می باشند ولی وزارت بهداشت توقع حبس زدائی از پزشکان را مطرح می کند. اینکه سطح دستمزد ها و درآمد اقشار مختلف جامعه و فارغ التحصیلان دانشگاهی متناسب با تورم نیست و یا متناسب با آمریکا و اروپا نیست و بک عقب ماندگی وجود دارد یک امر شایع و عمومی در کشور بوده و هست ولی اینکه فقط طی دو سال گذشته بر طبل پائین بودن تعرفه های پزشکی بکوبیم و علیرغم اینکه تعرفه ها را جند برابر کردیم و تعرفه های کالیفرنیا (K) و کتاب ارزش نسبی را در برخی از تخصص های پزشکی که اتفاقا با تخصص وزیر بهداشت و معاونین ایشان مطابقت دارد بعضا تا 40برابر افزایش بدهیم ولی در رابطه با بهبودی نحوه ارائه خدمات و نظارت بر پزشکان و بیمارستانها و داروخانه ها و آزمایشگاهها و مراکز تصویر برداری پزشکی کاری نکنیم که هنر نکردیم. آیا در آمریکا و اروپا که ما میگوئیم پزشکان ما بایستی مثل پزشکان آنها درآمد داشته باشند، پزشکان چند شغله اند؟ آیا فاصله 20برابری بین درآمد پزشک با پرستار برقرار است؟ آیا مالیات بر درآمد پزشکان مثل ایران محاسبه می شود؟ از منظر دیگر آیا مگر درآمد و حقوق سایر فارغ التحصیلان رشته های مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی و ... طی سه دهه قبل با تورم و یا با آمریکا و اروپا متناسب بوده و فقط در حوزه پزشکی عقب نگهداشته شده بود؟ آیا فقط پزشکان زحمت می کشند و معلمانی که همین پزشکان را تربیت کرده اند زحمت نمی کشند که طی دو سال گذشته درآمد و حقوق پزشکان چند ده برابر شده ولی سایر اقشار و سایر فارغ التحصیلان افزایش حقوقی نازلی داشته اند. به هر تقدیر بنظر میرسد جبهه سیاسی پنهان در وزارت بهداشت توانسته است دولت فعلی و دولتهای بعدی را به گروگان بگیرد و آنچنان توقعات و انتظاراتی را در جامعه پزشکی و درمانی دامن زده که حتی با نفت صد دلاری هم نتوان آنرا تامین کرد و در این میان فقط منابع و اعتبارات به جیب کاسبین طرح تحول نظام سلامت سرازیر می شود و بس و تنها هنری که وزارت بهداشت طی دو سال گذشته به خرج داده این است که "دستور خرج" با رویکرد انتفاع پزشکان و مراکز درمانی، داروئی و تشخیصی خصوصی صادر کرده است و محل تامین منابع آنرا دولت یا مالیات یا بیمه ها تعیین کرده که همگی از جیب مردم و کف مصرف کننده می رود و جیب کاسبین طرح تحول نظام سلامت را پر می کند. یادداشت: هاشم قاضوی
۱۳۹۴/۰۸/۰۵ ۱۴:۰۹:۲۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]